ابوعبدالرحمان سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[امام جعفر صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق‌)'
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|1}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (جایگزینی متن - '[[امام جعفر صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق‌)')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''ابوعبدالرحمان سلمی''' از پرکارترین نویسندگان [[صوفی]] دوران خویش، آثار متعددی به [[زبان عربی]] نگاشت. از مهم‌ترین آنهاست: طبقات الصوفیة که کهن‌ترین و مفصل‌ترین تذکرۀ عرفانی به عربی است و [[خواجه عبدالله انصاری]] (د ۴۸۱ق) بعدها این اثر را با همین عنوان به لهجۀ هراتی املا کرد و [[جامی]] (د ۸۹۸ ق) نیز در تألیفِ نفحات الانس از آن بهره گرفت<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱-۲، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش. - حبیبی، عبدالحی، ج۱، ص۲۹-۳۰، مقدمه بر طبقات الصوفیۀ خواجه عبدالله انصاری، کابل، ۱۳۴۱</ref>شحقائق التفسیر، که تفسیری عرفانی و دربر دارندۀ مجموعه‌ای از تفاسیر پیش از او ست و از این نظر دارای اهمیت بسیار است، از جملۀ این تفاسیر است: تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق]] (ع) که به گفتۀ پل نویا یکی از کهن‌ترین شواهد قرائت استنباطی یا قرائت مبتنی بر تجربۀ درونی و معنوی [[قرآن]] است<ref>نویا، پل، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۵، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمۀ اسماعیل سعادت، تهران، ۱۳۷۳ش</ref> تفسیر ابن عطاء اَدَمی (د ۳۰۹ق)، که مفصل‌ترین تفاسیر این مجموعه است؛ تفسیر ابوالحسین نوری که مختصرترین آنهاست؛ و تفسیر حسین بن منصور حلاج. از سلمی همچنین رساله‌های متعددی دربارۀ احوال و مقامات، آداب و رسوم، اخلاق و حقایق، تاریخ صوفیه، فتوت و ملامت و ملامتیه باقی‌مانده است<ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۱-۱۵، مقدمه بر مجموعۀ آثار ابوعبدالرحمان سلمی، تهران، ۱۳۶۹ش</ref>.
'''ابوعبدالرحمان سلمی''' از پرکارترین نویسندگان [[صوفی]] دوران خویش، آثار متعددی به [[زبان عربی]] نگاشت. از مهم‌ترین آنهاست: طبقات الصوفیة که کهن‌ترین و مفصل‌ترین تذکرۀ عرفانی به عربی است و [[خواجه عبدالله انصاری]] (د ۴۸۱ق) بعدها این اثر را با همین عنوان به لهجۀ هراتی املا کرد و [[جامی]] (د ۸۹۸ ق) نیز در تألیفِ نفحات الانس از آن بهره گرفت<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱-۲، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش. - حبیبی، عبدالحی، ج۱، ص۲۹-۳۰، مقدمه بر طبقات الصوفیۀ خواجه عبدالله انصاری، کابل، ۱۳۴۱</ref>شحقائق التفسیر، که تفسیری عرفانی و دربر دارندۀ مجموعه‌ای از تفاسیر پیش از او ست و از این نظر دارای اهمیت بسیار است، از جملۀ این تفاسیر است: تفسیر منسوب به [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] (ع) که به گفتۀ پل نویا یکی از کهن‌ترین شواهد قرائت استنباطی یا قرائت مبتنی بر تجربۀ درونی و معنوی [[قرآن]] است<ref>نویا، پل، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۵، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمۀ اسماعیل سعادت، تهران، ۱۳۷۳ش</ref> تفسیر ابن عطاء اَدَمی (د ۳۰۹ق)، که مفصل‌ترین تفاسیر این مجموعه است؛ تفسیر ابوالحسین نوری که مختصرترین آنهاست؛ و تفسیر حسین بن منصور حلاج. از سلمی همچنین رساله‌های متعددی دربارۀ احوال و مقامات، آداب و رسوم، اخلاق و حقایق، تاریخ صوفیه، فتوت و ملامت و ملامتیه باقی‌مانده است<ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۱-۱۵، مقدمه بر مجموعۀ آثار ابوعبدالرحمان سلمی، تهران، ۱۳۶۹ش</ref>.


=زندگی=
=زندگی=
خط ۱۸: خط ۱۸:
«ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن محمد بن موسی سلمی نیشابوری، از مشاهیر عارفان ایران در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است. ولادت وی در سال 325 هجری در شهر نیشابور اتفاق افتاده است.
«ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن محمد بن موسی سلمی نیشابوری، از مشاهیر عارفان ایران در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است. ولادت وی در سال 325 هجری در شهر نیشابور اتفاق افتاده است.


خاندان او نزدیک سیصد سال یا بیشتر در نیشابور ساکن بوده و همه تربیت اشرافی داشته‌اند. مادرش، دختر ابوعمرو بن نجید -از مشایخ صوفیه- بوده و خود، تربیت صوفیانه داشته است. در نیشابور به تعلیم و حفظ قرآن و روایت اشعار و تحصیل زبان عربی، و سپس به درس [[حدیث|حدیث]] و علم باطن پرداخته است. به [[عراق]] و ری و همدان و مرو و [[حجاز]] سفر کرده است. چون جد مادری او ابوعمرو بن نجید درگذشت، و غیر از مادر او وارثی نداشت، با انتقال ثروت او ابوعبدالرحمن به کار تصنیف و تألیف پرداخت و از این جهت است که به نقال صوفیه و راوی کلام ایشان مشهور شده است. وی در آخر عمر خانقاهی برای [[صوفیه|صوفیه]] در نیشابور بنا کرد که محل سکونت صوفیه زمان و از مراکز تربیت کسانی شده است که در کسب علم باطن، استعدادی داشتند.
خاندان او نزدیک سیصد سال یا بیشتر در نیشابور ساکن بوده و همه تربیت اشرافی داشته‌اند. مادرش، دختر ابوعمرو بن نجید -از مشایخ صوفیه- بوده و خود، تربیت صوفیانه داشته است. در نیشابور به تعلیم و حفظ قرآن و روایت اشعار و تحصیل زبان عربی، و سپس به درس [[حدیث|حدیث]] و علم باطن پرداخته است. به [[عراق]] و ری و همدان و مرو و [[حجاز]] سفر کرده است. چون جد مادری او ابوعمرو بن نجید درگذشت، و غیر از مادر او وارثی نداشت، با انتقال ثروت او ابوعبدالرحمن به کار تصنیف و تألیف پرداخت و از این جهت است که به نقال صوفیه و راوی کلام ایشان مشهور شده است. وی در آخر عمر خانقاهی برای [[صوفیه|صوفیه]] در نیشابور بنا کرد که محل سکونت صوفیه زمان و از مراکز تربیت کسانی شده است که در کسب علم باطن، استعدادی داشتند.


=اساتید=
=اساتید=


و شاگردی استادانی چون ابوالحسن دارقطنی و ابونصر سراج و ابوالقاسم نصرآبادی و ابوعمرو بن نجید را کرده است. غیر از آنان بیش‌تر استادان و عالمان مشهور زمان خود را ملاقات نموده و خرقه‌ی ارشاد از دست ابوالقاسم نصرآبادی پوشیده و [[ابوسعید ابوالخیر|ابوسعید ابوالخیر]] بعد از وفات پیر ابوالفضل به صحت وی رسیده و از او خرقه گرفته است.
و شاگردی استادانی چون ابوالحسن دارقطنی و ابونصر سراج و ابوالقاسم نصرآبادی و ابوعمرو بن نجید را کرده است. غیر از آنان بیش‌تر استادان و عالمان مشهور زمان خود را ملاقات نموده و خرقه ارشاد از دست ابوالقاسم نصرآبادی پوشیده و [[ابوسعید ابوالخیر|ابوسعید ابوالخیر]] بعد از وفات پیر ابوالفضل به صحت وی رسیده و از او خرقه گرفته است.


=شاگردان=
=شاگردان=
خط ۳۸: خط ۳۸:
تاریخ أهل الصفوة
تاریخ أهل الصفوة
حقائق التفسیر
حقائق التفسیر
طبقات الصوفیة:مشهورتین اثر وی که به عنوان کتابی مرجع در [[تصوف]] مطرح است.بر اساس آن کتاب طبقات خواجه عبدالله انصاری ترتیب یافته و جامی با اطناب و تفصیل و اضافه کردن حالات بزرگان صوفیه تا زمان خود (نفحات الانس) را به قید کتاب آورده است.
طبقات الصوفیة:مشهورتین اثر وی که به عنوان کتابی مرجع در [[تصوف]] مطرح است. بر اساس آن کتاب طبقات خواجه عبدالله انصاری ترتیب یافته و جامی با اطناب و تفصیل و اضافه کردن حالات بزرگان صوفیه تا زمان خود (نفحات الانس) را به قید کتاب آورده است.
مقامات الأولیاء
مقامات الأولیاء
جوامع آداب الصوفیه
جوامع آداب الصوفیه
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: صوفیه]]
[[رده:صوفیه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش