ابوعلی رودباری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[امام دوازدهم' به '[[حجت بن حسن (مهدی)'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - '[[امام دوازدهم' به '[[حجت بن حسن (مهدی)')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>
'''ابوعلی رودباری'''، نامش احمد و پدر وی محمّد بن ابوالقاسم است.  
'''ابوعلی رودباری'''، نامش احمد و پدر وی محمّد بن ابوالقاسم است.  
=زندگی نامه=
=زندگی‌نامه=
وی اصالتاً اهل رودبار [[اصفهان]] بوده و در [[بغداد]] بزرگ شده است. نسب وی را به امرای ساسانی می رسانند.درباره زمان تولد او اطلاعاتی در دست نیست. او در [[مصر]] مقیم شد و در همان جا میان سالهای 320 تا 323 درگذشت<ref>دکتر مهدی دهباشی و دکتر علی اصغر میرباقری فرد (۱۳۹۴). تاریخ تصوف (جلد اول) سیر تطور عرفان اسلامی از آغاز تا قرن ششم هجری. سمت. صص. ۱۱۳</ref>
وی اصالتاً اهل رودبار [[اصفهان]] بوده و در [[بغداد]] بزرگ شده است. نسب وی را به امرای ساسانی می‌رسانند. درباره زمان تولد او اطلاعاتی در دست نیست. او در [[مصر]] مقیم شد و در همان جا میان سال‌های 320 تا 323 درگذشت<ref>دکتر مهدی دهباشی و دکتر علی اصغر میرباقری فرد (۱۳۹۴). تاریخ تصوف (جلد اول) سیر تطور عرفان اسلامی از آغاز تا قرن ششم هجری. سمت. صص. ۱۱۳</ref>


=درباره ابوعلی=
=درباره ابوعلی=
خط ۲۹: خط ۲۹:
رودباری با بسیاری از مشایخ وقت صحبت داشته است؛ از جمله ابوالحسن نوری و ابوحمزه خراسانی و ابوحجره محمّد بن ابراهیم بغدادی و ابوبکر قطیفی و ابوعمرو دمشقی. تربیت کلّی و کمال معنوی وی توسّط جنید بغدادی صورت گرفت. ابوعلی رودباری و از طرف جنید به جانشینی وی انتخاب گردید. رودباری مدّتی در بغداد به هدایت و ارشاد عباد مشغول و آخر عمر به مصر عزیمت نمود و در آن سرزمین بین سنوات سیصد و بیست تا سیصد و بیست و سه درگذشت. مدت قطبیت وی حدود بیست و چهار سال بوده است. ابوعلی رودباری مرشد معنوی ابوعلی کاتب بود و وی را به عنوان جانشین و قطب بعد از خود انتخاب نمود<ref>سلطانی گنابادی، حاج میرزا باقر، چاپ پنجم، انتشارات حقیقت، تهران: 1383، ص 116. با اندکی ویرایش</ref>
رودباری با بسیاری از مشایخ وقت صحبت داشته است؛ از جمله ابوالحسن نوری و ابوحمزه خراسانی و ابوحجره محمّد بن ابراهیم بغدادی و ابوبکر قطیفی و ابوعمرو دمشقی. تربیت کلّی و کمال معنوی وی توسّط جنید بغدادی صورت گرفت. ابوعلی رودباری و از طرف جنید به جانشینی وی انتخاب گردید. رودباری مدّتی در بغداد به هدایت و ارشاد عباد مشغول و آخر عمر به مصر عزیمت نمود و در آن سرزمین بین سنوات سیصد و بیست تا سیصد و بیست و سه درگذشت. مدت قطبیت وی حدود بیست و چهار سال بوده است. ابوعلی رودباری مرشد معنوی ابوعلی کاتب بود و وی را به عنوان جانشین و قطب بعد از خود انتخاب نمود<ref>سلطانی گنابادی، حاج میرزا باقر، چاپ پنجم، انتشارات حقیقت، تهران: 1383، ص 116. با اندکی ویرایش</ref>


دراویش سلسلهٔ نعمت‌اللهی، ابوعلی رودباری را قطب دوم سلسله نعمت‌اللهی بعد از غیبت کبرای [[امام دوازدهم]] می‌دانند.
دراویش سلسلهٔ نعمت‌اللهی، ابوعلی رودباری را قطب دوم سلسله نعمت‌اللهی بعد از غیبت کبرای [[حجت بن حسن (مهدی)]] می‌دانند.


=شرح حال ابوعلی رودباری در منابع عرفانی=
=شرح حال ابوعلی رودباری در منابع عرفانی=
خط ۷۳: خط ۷۳:
روزی جنید در مسجد جامع سخن می‌گفت، گذر وی بر مجلس جنید افتاد و جنید با مردی سخن می‌گفت. با آن مرد گفت: «إسمَعْ یا هذا!» ابوعلی پنداشت که او را می‌گوید، بیستاد و گوش با وی داشت: کلام جنید در دل وی جای گرفت و اثر تمام کرد. هرچه در آن بود ترک کرد و بر طریقت قوم اقبال نمود. حافظ حدیث بوده و عالِم و فقیه و ادیب و امام و سیّد قوم، خال ابوعبداللهّ رودباری است.
روزی جنید در مسجد جامع سخن می‌گفت، گذر وی بر مجلس جنید افتاد و جنید با مردی سخن می‌گفت. با آن مرد گفت: «إسمَعْ یا هذا!» ابوعلی پنداشت که او را می‌گوید، بیستاد و گوش با وی داشت: کلام جنید در دل وی جای گرفت و اثر تمام کرد. هرچه در آن بود ترک کرد و بر طریقت قوم اقبال نمود. حافظ حدیث بوده و عالِم و فقیه و ادیب و امام و سیّد قوم، خال ابوعبداللهّ رودباری است.


ابوعلی کاتب گوید: «ما رأیتُ أجمع لعلمِ الشرّیعةِ و الحقیقةِ من أبی علی الروّدباری، رحمه اللهّ تعالی.» هرگاه که ابوعلی کاتب، ابوعلی رودباری را نام بردی، گفتی که «سیِّدَنا» شاگردان وی را از آن رشک می‌آمد، گفتند: «این چیست که وی را سیّد خود می‌گویی؟» گفت: «آری، او از شریعت به طریقت شد، ما از حقیقت به شریعت می‌آییم.»...... ابوعلی رودباری در بغداد با جنید و نوری و ابوحمزه و مُسوحی و با آنان که در طبقهٔ ایشان بودند از مشایخ قدّس اللهّ اسرارهم صحبت داشته، و در شام با ابوعبداللهّ جلاّ. وی از بغداد است، امّا به مصر مقیم گشته و شیخ مصریان و صوفیان ایشان بوده و از شعرای صوفیان است.»<ref>شیخ عبدالرّحمن جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: دکتر محمود عابدی، چاپ چهارم، انتشارات اطّلاعات، تهران: 1382، ص ؟</ref>
ابوعلی کاتب گوید: «ما رأیتُ أجمع لعلمِ الشرّیعةِ و الحقیقةِ من أبی علی الروّدباری، رحمه اللهّ تعالی.» هرگاه که ابوعلی کاتب، ابوعلی رودباری را نام بردی، گفتی که «سیِّدَنا» شاگردان وی را از آن رشک می‌آمد، گفتند: «این چیست که وی را سیّد خود می‌گویی؟» گفت: «آری، او از شریعت به طریقت شد، ما از حقیقت به شریعت می‌آییم.»...... ابوعلی رودباری در بغداد با جنید و نوری و ابوحمزه و مُسوحی و با آنان که در طبقهٔ ایشان بودند از مشایخ قدّس اللهّ اسرارهم صحبت داشته، و در شام با ابوعبداللهّ جلاّ. وی از بغداد است، امّا به مصر مقیم گشته و شیخ مصریان و صوفیان ایشان بوده و از شعرای صوفیان است.»<ref>شیخ عبدالرّحمن جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: دکتر محمود عابدی، چاپ چهارم، انتشارات اطّلاعات، تهران: 1382، ص؟</ref>


«خلیفهٔ جنید؛ اصلش از رودبار اصفهان. در شأن او جنید گفته: «ما رایت اجمع لعلم الشریعة و الطریقة و الحقیقة من ابی‌علی الرودباری» در سال ۳۲۲ وفات نموده.»<ref>ایزدگشسب گلپایگانی، اسدالله، شمس التّواریخ، چاپ اوّل، بی جا: 1345</ref>.
«خلیفهٔ جنید؛ اصلش از رودبار اصفهان. در شأن او جنید گفته: «ما رایت اجمع لعلم الشریعة و الطریقة و الحقیقة من ابی‌علی الرودباری» در سال ۳۲۲ وفات نموده.»<ref>ایزدگشسب گلپایگانی، اسدالله، شمس التّواریخ، چاپ اوّل، بی جا: 1345</ref>.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


«شیخ[(منظور ابونصر سرّاج است)] گفت: دربارهٔ علی (ع) از احمد بن علی وجیهی شنیدم که گفت از ابوعلی رودباری شنیدم که جنید دربارهٔ علی (ع) گفته است: اگر او را جنگ‌ها به خود نمی‌داشتند ما از علم او بسیار بیشتر بهره‌مند می‌شدیم.»<ref>ابونصر سرّاج، اللّمع فی التّصوّف، به کوشش: حسین رابطی، ناشر، جا: تا، ص 57</ref>.
«شیخ[(منظور ابونصر سرّاج است)] گفت: دربارهٔ علی (ع) از احمد بن علی وجیهی شنیدم که گفت از ابوعلی رودباری شنیدم که جنید دربارهٔ علی (ع) گفته است: اگر او را جنگ‌ها به خود نمی‌داشتند ما از علم او بسیار بیشتر بهره‌مند می‌شدیم.»<ref>ابونصر سرّاج، اللّمع فی التّصوّف، به کوشش: حسین رابطی، ناشر، جا: تا، ص 57</ref>.


ابوعلی رودباری گفت: علم ما اشارت است اگر به عبارت بدل شود، پوشیده می‌گردد.
ابوعلی رودباری گفت: علم ما اشارت است اگر به عبارت بدل شود، پوشیده می‌گردد.


ابوعلی رودباری گفت: یکی از گناهان کبیره آن است که خدا را در ذات خویش خیانت کنی و بپنداری که آنچه را که تو بدان رسیده‌ای هیچ‌کس به جز تو درنیافته است و سپس ادعایت را صَول (حمله‌وری (سازی بر کسی که از خدا حیا می‌کند چه این کارَت برای فراتر از خودت گستاخی و برای فروتر از خودت نشانهٔ کم خِرَدی و برای همانند خود بی‌ادبی است.»<ref>ضیاءالدّین ابونجیب سهروردی، آداب المریدین، ترجمه: عمر بن محمّد بن احمد شیرکان، به کوشش: سهراب زارع، ناشر، جا: تا، ص 26</ref>.
ابوعلی رودباری گفت: یکی از گناهان کبیره آن است که خدا را در ذات خویش خیانت کنی و بپنداری که آنچه را که تو بدان رسیده‌ای هیچ‌کس به جز تو درنیافته است و سپس ادعایت را صَول (حمله‌وری (سازی بر کسی که از خدا حیا می‌کند چه این کارَت برای فراتر از خودت گستاخی و برای فروتر از خودت نشانهٔ کم خِرَدی و برای همانند خود بی‌ادبی است.»<ref>ضیاءالدّین ابونجیب سهروردی، آداب المریدین، ترجمه: عمر بن محمّد بن احمد شیرکان، به کوشش: سهراب زارع، ناشر، جا: تا، ص 26</ref>.


«ابوعلی رودباری گفت: صولت بر آن کس که از تو بزرگتر است، زشت باشد؛ و با آن کس که مثلِ تو باشد، بدخویی است؛ و با آن کس که کمتر از تو است، عجز است.»<ref>عزالدّین محمود کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، به کوشش: دکتر علیمحمّد صابری و روح‌الله محمّدی، ناشر، جا: تا، ص 109</ref>
«ابوعلی رودباری گفت: صولت بر آن کس که از تو بزرگتر است، زشت باشد؛ و با آن کس که مثلِ تو باشد، بدخویی است؛ و با آن کس که کمتر از تو است، عجز است.»<ref>عزالدّین محمود کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، به کوشش: دکتر علیمحمّد صابری و روح‌الله محمّدی، ناشر، جا: تا، ص 109</ref>
خط ۱۸۷: خط ۱۸۵:
«محمد بن زبرقان گوید، که بوعلی رودباری گفت که: الطرف طهارة الضمایر، و الحیا خوف السّرایر؛ و حسین بن احمد الفارسی گوید که بوعلی رودباری گفت: علامة اعراض اللهّ عن العبدان یشغله بما لاینفعه. بوجعفر گوید، محمّد بن احمد للنجار که بوعلی رودباری گفت: «ما لم تخرج من کلیتک لم تدخل فی حد المحبة» و بوالحسین گوید به شیراز که از علی بن احمد الحنظلی که از بوعلی رودباری شنیدم این ابیات که وی گفته است: سامرت صفو صبابتی اشجانها خوف الهوی و غلبها نیرانها»
«محمد بن زبرقان گوید، که بوعلی رودباری گفت که: الطرف طهارة الضمایر، و الحیا خوف السّرایر؛ و حسین بن احمد الفارسی گوید که بوعلی رودباری گفت: علامة اعراض اللهّ عن العبدان یشغله بما لاینفعه. بوجعفر گوید، محمّد بن احمد للنجار که بوعلی رودباری گفت: «ما لم تخرج من کلیتک لم تدخل فی حد المحبة» و بوالحسین گوید به شیراز که از علی بن احمد الحنظلی که از بوعلی رودباری شنیدم این ابیات که وی گفته است: سامرت صفو صبابتی اشجانها خوف الهوی و غلبها نیرانها»


«بوعلی رودباری ‐رحمة اللهّ علیه ‐ گوید: فرود آمدن است بر در دوست و از آنجا ناجنبیدن، اگر چه برانند.
«بوعلی رودباری ‐رحمة اللهّ علیه ‐ گوید: فرود آمدن است بر در دوست و از آنجا ناجنبیدن، اگر‌چه برانند.


ابوعلی رودباری ‐رحمة اللهّ علیه‐ گفته است تفکر پنج وجه است:
ابوعلی رودباری ‐رحمة اللهّ علیه‐ گفته است تفکر پنج وجه است:
خط ۱۹۹: خط ۱۹۷:
۴‐ و فکرتی در حقایق نفس و رضای حق تعالی، و حیا ثمرهٔ آن است.
۴‐ و فکرتی در حقایق نفس و رضای حق تعالی، و حیا ثمرهٔ آن است.


و این جمله شرفی عظیم دارد. مرد صاحب نظر باید که پیوسته در آینهٔ فکرت می‌نگرد و جمال حقایق می‌بیند.»
و این جمله شرفی عظیم دارد. مرد صاحب‌نظر باید که پیوسته در آینهٔ فکرت می‌نگرد و جمال حقایق می‌بیند.»


درگذشت ابوعلی رودباری از زبان عطار نیشابوری
درگذشت ابوعلی رودباری از زبان عطار نیشابوری
«و چون وقت وفاتش رسید خواهرش گوید سر بر کنار من داشت؛ چشم باز کرد و گفت: درهای آسمان‌ها گشاده است و بهشت آراسته و بر ما جلوه می‌کنند که یا باعلی ما تو را به جایی رسانیدیم که هرگز در خاطر تو نگذشته است و حوران نثارها می‌کنند و اشتیاق می‌نمایند و این دل ما می‌گوید: بحقّک لاأنظر لِغیرک. عمری دراز در انتظار کاری به سر بردیم برگ آن نیست که بازگردیم بر شوقی»
«و چون وقت وفاتش رسید خواهرش گوید سر بر کنار من داشت؛ چشم باز کرد و گفت: درهای آسمان‌ها گشاده است و بهشت آراسته و بر ما جلوه می‌کنند که یا باعلی ما تو را به جایی رسانیدیم که هرگز در خاطر تو نگذشته است و حوران نثارها می‌کنند و اشتیاق می‌نمایند و این دل ما می‌گوید: بحقّک لاأنظر لِغیرک. عمری دراز در انتظار کاری به سر بردیم برگ آن نیست که بازگردیم بر شوقی»


== پانویس ==
{{پانویس}}


=پانویس=
[[رده:تصوف]]
{{پانویس|2}}
 
[[رده: تصوف]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۸۹

ویرایش