احمد بن ادریس فاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شخصیت شناسی' به 'شخصیت‌شناسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شخصیت شناسی' به 'شخصیت‌شناسی')
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
|نام‎های دیگر
|نام‎های دیگر
|ابوالعباس
|ابوالعباس
|-
|-
|تاریخ تولد
|تاریخ تولد
خط ۱۹: خط ۱۸:
1837 میلادی
1837 میلادی
|-
|-
|موسس  
|موسس
|فرقه ادریسیه
|فرقه ادریسیه
|-
|-
|}
|}
</div><br>
</div>'''احمد بن ادریس فاسی ''' (زاده سال 1172 ق؛ 1759 م در مغرب)، موسس [[ادریسیه|سلسله ادریسیه]] در [[لیبی]] و از رهبران مشهور [[صوفیه]] در [[مراکش]] است که دارای پیروان قابل توجهی در لیبی است.
== زندگی نامه ==
== زندگی‌نامه ==
<big>احمد بن‌ ادریس‌ حسنی ‌ابوالعباس‌</big> (۱۱۷۲-۱۲۵۳ق‌/ ۱۷۵۹- ۱۸۳۷م‌)، مفسّر، محدّث‌، عارف ‌ و صوفی ‌ <big>فاسی‌</big>، رئیس‌ طریقه <big>ادریسّیه</big> است‌.
<big>احمد بن‌ ادریس‌ حسنی ‌ابوالعباس‌</big> (۱۱۷۲-۱۲۵۳ق‌/ ۱۷۵۹- ۱۸۳۷م‌)، مفسّر، محدّث‌، عارف ‌ و صوفی ‌ <big>فاسی‌</big>، رئیس‌ طریقه <big>ادریسّیه</big> است‌.
او از سادات‌ حسنی ‌ است‌ و نسب‌ وی‌ از طریق‌ <big>ادریس‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ حسن‌</big> (عبدالله‌ محض‌) به‌ امام‌ حسن‌ (علیه‌السلام) می‌رسد.
او از سادات‌ حسنی ‌ است‌ و نسب‌ وی‌ از طریق‌ <big>ادریس‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ حسن‌</big> (عبدالله‌ محض‌) به‌ امام‌ حسن‌ (علیه‌السلام) می‌رسد.
== زادگاه ==
== زادگاه ==
احمد در آبادی‌ میسور، در نزدیکی‌ [[فاس‌]] واقع‌ در مغرب ‌ ( مراکش ‌) زاده‌ شد.<ref>احمد ابن‌ ادریس‌، العقد النفیس‌ فی‌ نظم‌ جواهر التدریس‌، بولاق‌، ۱۳۱۵ق‌.</ref>
احمد در آبادی‌ میسور، در نزدیکی‌ [[فاس]] واقع‌ در مغرب ‌ (مراکش ‌) زاده‌ شد.<ref>احمد ابن‌ ادریس‌، العقد النفیس‌ فی‌ نظم‌ جواهر التدریس‌، بولاق‌، ۱۳۱۵ق‌.</ref>  
و پس‌ از فراگیری‌ علوم‌ مقدماتی‌ به‌ فاس‌ سفر کرد و در آن‌جا به‌ آموختن‌ علوم‌ متداول‌ِ آن‌ روزگار پرداخت‌. در آن‌جا با علاّمه‌ <big>مُجَیدری‌</big>، یکی‌ از عالمان‌ شنقیط، آشنا شد و از وی‌ دانش ‌ فراگرفت‌ و با وساطت‌ او به‌ دیدار عبدالوهّاب‌ تازی‌، از پیشوایان‌ تصوف ‌ مغرب‌ رفت‌ و از او و ابوالقاسم‌ غازی‌ طریقه تصوف‌ شاذلی‌ را آموخت‌. پس‌ از آن‌ ابن‌ ادریس‌ مجلس‌ درسی‌ تشکیل‌ داد که‌ گاه‌ استادش‌ <big>عبدالوهّاب‌</big> از روی‌ احترام‌ در درس‌ وی‌ حاضر می‌شد.
و پس‌ از فراگیری‌ علوم‌ مقدماتی‌ به‌ فاس سفر کرد و در آن‌جا به‌ آموختن‌ علوم‌ متداول‌ِ آن‌ روزگار پرداخت‌. در آن‌جا با علاّمه‌ مُجَیدری یکی‌ از عالمان‌ شنقیط، آشنا شد و از وی‌ دانش ‌ فراگرفت‌ و با وساطت‌ او به‌ دیدار عبدالوهّاب‌ تازی‌، از پیشوایان‌ تصوف ‌ مغرب‌ رفت‌ و از او و ابوالقاسم‌ غازی‌ طریقه تصوف‌ شاذلی‌ را آموخت‌.<br>
<ref>اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌، استانبول‌، ۱۹۵۱م‌.</ref>  
پس‌ از آن‌ ابن‌ ادریس‌ مجلس‌ درسی‌ تشکیل‌ داد که‌ گاه‌ استادش‌ '''عبدالوهّاب‌''' از روی‌ احترام‌ در درس‌ وی‌ حاضر می‌شد.
<ref>اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌، استانبول‌، ۱۹۵۱م‌.</ref>
 
== پیروی از مکتب غازی ==
== پیروی از مکتب غازی ==
ا اینکه‌ احمد به‌ شدت‌ تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ <big>عبدالوهّاب‌</big> بود، پس‌ از مرگ‌ استادش‌ از یکی‌ دیگر از مشایخ‌ تصوف‌ به‌ نام‌ [[ابوالقاسم‌ وزیر غازی‌]] پیروی‌ کرد. گفته‌اند که‌ پس‌ از مرگ‌ آخرین‌ پیشوایش‌ از خدا خواست‌ تا شخص‌ دیگری‌ را به‌ عنوان‌ قطب‌ و پیشوا به‌ او بشناساند، اما به‌ او الهام ‌ شد که‌ دیگر در پهنه زمین‌ کسی‌ نیست‌ تا وی‌ از او چیزی‌ فراگیرد، مگر قرآن ‌ که‌ می‌تواند راهنمای‌ او باشد. چنانکه‌ خود گوید، پس‌ از آن‌ فقط با قرآن‌ انس‌ گرفت‌ و تا مرگ ‌ از او جدا نشد، از این‌ رو سخنان‌ و آموزشهای‌ او عمدتاً صبغه قرآنی‌ یافت‌.  
اینکه‌ احمد به‌ شدت‌ تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ <big>عبدالوهّاب‌</big> بود، پس‌ از مرگ‌ استادش‌ از یکی‌ دیگر از مشایخ‌ تصوف‌ به‌ نام‌ ابوالقاسم‌ وزیر غازی‌ پیروی‌ کرد. گفته‌اند که‌ پس‌ از مرگ‌ آخرین‌ پیشوایش‌ از خدا خواست‌ تا شخص‌ دیگری‌ را به‌ عنوان‌ قطب‌ و پیشوا به‌ او بشناساند، اما به‌ او الهام ‌ شد که‌ دیگر در پهنه زمین‌ کسی‌ نیست‌ تا وی‌ از او چیزی‌ فراگیرد، مگر قرآن ‌ که‌ می‌تواند راهنمای‌ او باشد. چنانکه‌ خود گوید، پس‌ از آن‌ فقط با قرآن‌ انس‌ گرفت‌ و تا مرگ ‌ از او جدا نشد، از این‌ رو سخنان‌ و آموزشهای‌ او عمدتاً صبغه قرآنی‌ یافت‌.  
== سفر به مکه و یمن ==
== سفر به مکه و یمن ==
بن‌ ادریس‌ به‌ مکه ‌ سفر کرد و مدت‌ ۱۴ سال ‌ در آن‌جا اقامت‌ گزید و با عالمان‌ مذاهب ‌ مختلف‌ اسلامی ‌ آشنا شد و با آنان‌ به‌ بحث‌ و تبادل‌ نظر پرداخت‌ و بر اساس‌ بینش‌ وحدت‌ گرایانه صوفیانه‌اش‌ کوشید تا اختلاف‌ نظرهای‌ فرقه‌ای‌ میان‌ عالمان‌ و پیروان‌ مذاهب‌ موجود اسلامی‌ را کاهش‌ دهد.سید احمد سنوسی‌، از پیشوایان‌ فرقه‌ « شاذلیه ‌» و از عالمان ‌ مغرب‌، در مکه ‌ با ابن‌ ادریس‌ دیدار کرد و از وی‌ دانش‌ آموخت‌.  
بن‌ ادریس‌ به‌ [[مکه]] ‌ سفر کرد و مدت‌ ۱۴ سال ‌ در آن‌جا اقامت‌ گزید و با عالمان‌ مذاهب ‌ مختلف‌ اسلامی ‌ آشنا شد و با آنان‌ به‌ بحث‌ و تبادل‌ نظر پرداخت‌ و بر اساس‌ بینش‌ وحدت‌ گرایانه صوفیانه‌اش‌ کوشید تا اختلاف‌ نظرهای‌ فرقه‌ای‌ میان‌ عالمان‌ و پیروان‌ مذاهب‌ موجود اسلامی‌ را کاهش‌ دهد.<br>
پس‌ از آن‌، ابن‌ ادریس‌ به‌ دعوت‌ [[سید احمد سنوسی‌]] به‌ مغرب‌ بازگشت‌ و آنگاه‌ به‌ دعوت‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌، از عالمان‌ [[سودان‌]]، به‌ آن‌ دیار سفر کرد و مدتی‌ در آن‌جا ماند.<ref>خیرالدین زرکلی‌، ‌الاعلام‌، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.</ref>
سید احمد سنوسی‌، از پیشوایان‌ فرقه‌ «[[شاذلیه ‌]]» و از عالمان ‌ مغرب‌، در مکه ‌ با ابن‌ ادریس‌ دیدار کرد و از وی‌ دانش‌ آموخت‌.  
== نفوذ در میان اهل تصوف ==
پس‌ از آن‌، ابن‌ ادریس‌ به‌ دعوت‌ سید احمد سنوسی‌ به‌ مغرب‌ بازگشت‌ و آنگاه‌ به‌ دعوت‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌، از عالمان‌ [[سودان|سودان‌]]، به‌ آن‌ دیار سفر کرد و مدتی‌ در آن‌جا ماند.<ref>خیرالدین زرکلی‌، ‌الاعلام‌، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.</ref>
چنانکه‌ از منابع‌ احوال‌ و افکار ابن‌ ادریس‌ بر می‌آید، او در روزگار خود در [[مراکش|مغرب‌]] و [[یمن‌]]، و در میان‌ اهل‌ تصوف‌ و عرفان ‌ از شهرت‌ و نفوذ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار بود. با اینکه‌ طریقه اصلی‌ او «<big>شاذلیه‌</big>» بود، خود طریقه‌ای‌ را پایه‌گذاری‌ کرد که‌ به‌ «<big>احمدیه‌</big>» یا «[[ادریسیه|ادریسیه‌]]» <ref>یوسف‌ نبهانی‌، جامع‌ کرامات‌ الاولیا، بیروت‌، ۱۳۲۹ق‌/ ۱۹۱۱م‌.</ref>  
== نفوذ در میان اهل تصوف ==  
شهرت‌ یافت‌. برخی‌ از صوفیان‌ِ بنام‌ مغرب‌ و یمن‌ در سده ۱۳ق‌/۱۹م‌، از آرای‌ او بسیار تأثیر پذیرفتند و بر اساس‌ تعلیمات‌ او طریقه‌هایی‌ را در سیر و سلوک‌ صوفیانه‌ بنیاد نهادند. <big>احمد سنوسی‌</big> با اینکه‌ خود پیرو فرقه شاذلیه‌ بود، تحت‌ تأثیر افکار ابن‌ ادریس‌ قرار گفت‌ و فرقه خاصی‌ به‌ نام‌ «[[سنوسیه|سنوسیه‌]]» منسوب‌ به‌ او بنیاد پذیرفت‌. از این‌ رو این‌ فرقه‌ از حیث‌ تعالیم‌ و اندیشه‌ها، طریقه‌ای‌ است‌ بین‌ شاذلیه‌ و ادریسیه‌.  
چنانکه‌ از منابع‌ احوال‌ و افکار ابن‌ ادریس‌ بر می‌آید، او در روزگار خود در [[مراکش|مغرب‌]] و [[یمن|یمن‌]]، و در میان‌ اهل‌ تصوف‌ و عرفان ‌ از شهرت‌ و نفوذ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار بود.<br>
<big>عبدالرحمان‌ بن‌ سلیمان‌</big> اهدل‌، با اینکه‌ خود از عالمان‌ و فقیهان‌ بزرگ‌ بود، از مریدان‌ و پیروان‌ ابن‌ ادریس‌ به‌ شمار می‌رفت‌. <big>شیخ‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌ سودانی‌</big> نیز از شاگردان‌ و پیروان‌ وی‌ بود. [[شیخ‌ ابراهیم‌ رشید]]، مؤسس‌ طریقه [[رشیدیه‌]]، [[شیخ‌ احمد مرغنی‌]]، مؤسس‌ [[مرغنیه‌]] که‌ در یمن‌ و سودان ‌ پیروانی‌ دارد و نیز شیخ‌ محمد عابد سندی‌ عالم‌ و مفتی‌ مدینه‌،
با اینکه‌ طریقه اصلی‌ او «<big>شاذلیه‌</big>» بود، خود طریقه‌ای‌ را پایه‌گذاری‌ کرد که‌ به‌ «<big>احمدیه‌</big>» یا «[[ادریسیه|ادریسیه‌]]» <ref>یوسف‌ نبهانی‌، جامع‌ کرامات‌ الاولیا، بیروت‌، ۱۳۲۹ق‌/ ۱۹۱۱م‌.</ref>  
[[سنوسیه|محمد بن‌ علی‌ سنوسی‌]]، محمد حسن‌ ظافر مدنی‌ و عثمان‌ مرغنی‌
شهرت‌ یافت‌. برخی‌ از صوفیان‌ِ بنام‌ مغرب‌ و یمن‌ در سده ۱۳ق‌/۱۹م‌، از آرای‌ او بسیار تأثیر پذیرفتند و بر اساس‌ تعلیمات‌ او طریقه‌هایی‌ را در سیر و سلوک‌ صوفیانه‌ بنیاد نهادند.<br>
از شاگردان‌ ابن‌ ادریس‌ بوده‌ و از شخصیت‌ و افکار او تأثیر پذیرفته‌اند. سلسله [[ادریسیه|ادریسیه‌]] هم‌ اکنون‌ نیز در [[سومالی‌]]، <big>جیبوتی‌</big> و <big>اریتره‌</big> طرفدارانی‌ دارد.
<big>احمد سنوسی‌</big> با اینکه‌ خود پیرو فرقه شاذلیه‌ بود، تحت‌ تأثیر افکار ابن‌ ادریس‌ قرار گفت‌ و فرقه خاصی‌ به‌ نام‌ «[[جنبش سنوسیه لیبی|سنوسیه‌]]» منسوب‌ به‌ او بنیاد پذیرفت‌. از این‌ رو این‌ فرقه‌ از حیث‌ تعالیم‌ و اندیشه‌ها، طریقه‌ای‌ است‌ بین‌ شاذلیه‌ و ادریسیه‌.<br>
== عقائد و شخصیت شناسی ==
<big>عبدالرحمان‌ بن‌ سلیمان‌</big> اهدل‌، با اینکه‌ خود از عالمان‌ و فقیهان‌ بزرگ‌ بود، از مریدان‌ و پیروان‌ ابن‌ ادریس‌ به‌ شمار می‌رفت‌.<br>
از ابن‌ ادریس‌ ستایشهای‌ بسیار شده‌ است‌. برخی‌ مقام‌ عرفانی‌ او را تا حد ابن‌ عربی‌ و جلال‌الدین‌ بلخی‌ بالا برده‌  
<big>شیخ‌ محمد مجذوبی‌ سواکنی‌ سودانی‌</big> نیز از شاگردان‌ و پیروان‌ وی‌ بود. [[شیخ‌ ابراهیم‌ رشید]] مؤسس‌ طریقه [[رشیدیه‌]]، [[شیخ‌ احمد مرغنی‌]]، مؤسس‌ [[مرغنیه‌]] که‌ در یمن‌ و سودان ‌ پیروانی‌ دارد و نیز شیخ‌ محمد عابد سندی‌ عالم‌ و مفتی‌ مدینه‌،<br>
و کرامات ‌ بسیاری‌ به‌ او نسبت‌ داده‌اند. گفته‌ شده‌است‌ که‌ او قادر بود در خواب ‌ و حتی‌ در بیداری‌ محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) را دیدار کند.
[[سنوسیه|محمد بن‌ علی‌ سنوسی‌]]، محمد حسن‌ ظافر مدنی‌ و عثمان‌ مرغنی‌از شاگردان‌ ابن‌ ادریس‌ بوده‌ و از شخصیت‌ و افکار او تأثیر پذیرفته‌اند. سلسله ادریسیه‌ هم‌ اکنون‌ نیز در [[سومالی‌]]، <big>جیبوتی‌</big> و <big>اریتره‌</big> طرفدارانی‌ دارد.
چنانکه‌ از گفته ریحانی‌ برمی‌آید ابن‌ ادریس‌، مانند صوفیان‌ دیگر، دعوت‌ به‌ زهد و توکل ‌ می‌کرد و حتی‌ کار برای‌ کسب‌ روزی‌ و مال ‌ را نیز ناروا می‌دانست‌ و جهاد را به‌ جهاد با نفس ‌ منحصر می‌کرد،  
== عقائد و شخصیت‌شناسی ==
ولی‌ در عین‌ حال‌ سکوت‌ عالمان‌ را در برابر فرمانروایان‌ و ترک‌ امر به‌ معروف ‌ و نهی‌ از منکر را از سوی‌ آنان‌، از بزرگ‌ترین‌ مفاسدِ دین ‌ و دنیا می‌دانست‌.<ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref>  
از ابن‌ ادریس‌ ستایشهای‌ بسیار شده‌ است‌. برخی‌ مقام‌ عرفانی‌ او را تا حد ابن‌ عربی‌ و جلال‌الدین‌ بلخی‌ بالا برده‌ و کرامات ‌ بسیاری‌ به‌ او نسبت‌ داده‌اند. گفته‌ شده‌است‌ که‌ او قادر بود در خواب ‌ و حتی‌ در بیداری‌ محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) را دیدار کند.<br>
او به‌ علم‌ کلام ‌ بی‌علاقه‌ بود، زیرا به‌ گمان‌ او این‌ علم‌ صفات‌ خدا را محدود می‌کند،  
چنانکه‌ از گفته ریحانی‌ برمی‌آید ابن‌ ادریس‌، مانند صوفیان‌ دیگر، دعوت‌ به‌ زهد و توکل ‌ می‌کرد و حتی‌ کار برای‌ کسب‌ روزی‌ و مال ‌ را نیز ناروا می‌دانست‌ و جهاد را به‌ جهاد با نفس ‌ منحصر می‌کرد،<br>
و نیز معتقد بود که‌ متکلمان ‌ برآنچه‌ دریافته‌اند، ایمان آورده‌اند، در حالی‌ که‌ «اهل‌ الله‌» که‌ کسانیند که‌ از طریق‌ آنچه‌ خداوند به‌ آنان‌ آموخته‌ است‌ ایمان‌ می‌آورند. فرق‌ بین‌ این‌ دو روش‌ این‌ است‌ که‌ کسی‌ از طریق‌ تعلیم‌ الهی‌ ایمان‌ آورده‌، ایمان‌ او فوق‌ عقل ‌ و نقل ‌ است‌، یعنی‌ عقل‌ و نقل‌ مبنای‌ ایمان‌ او نیست‌، امّا کسی‌ که‌ به‌ فهم‌ و درک‌ خود متکی‌ است‌ همواره‌ در الفاظ باقی‌ می‌ماند.
ولی‌ در عین‌ حال‌ سکوت‌ عالمان‌ را در برابر فرمانروایان‌ و ترک‌ امر به‌ معروف ‌ و نهی‌ از منکر را از سوی‌ آنان‌، از بزرگ‌ترین‌ مفاسدِ دین ‌ و دنیا می‌دانست‌.<ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref><br>
<ref>محمد بشیر ظافر ازهری‌، الیواقیت‌ الثمنیة، ج۱، ص۶۸-۶۹، قاهره‌، ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ق‌.</ref>
او به‌ علم‌ کلام ‌ بی‌علاقه‌ بود، زیرا به‌ گمان‌ او این‌ علم‌ صفات‌ خدا را محدود می‌کند، و نیز معتقد بود که‌ متکلمان ‌ برآنچه‌ دریافته‌اند، ایمان آورده‌اند، در حالی‌ که‌ «اهل‌ الله‌» که‌ کسانیند که‌ از طریق‌ آنچه‌ خداوند به‌ آنان‌ آموخته‌ است‌ ایمان‌ می‌آورند. فرق‌ بین‌ این‌ دو روش‌ این‌ است‌ که‌ کسی‌ از طریق‌ تعلیم‌ الهی‌ ایمان‌ آورده‌، ایمان‌ او فوق‌ عقل ‌ و نقل ‌ است‌، یعنی‌ عقل‌ و نقل‌ مبنای‌ ایمان‌ او نیست‌، امّا کسی‌ که‌ به‌ فهم‌ و درک‌ خود متکی‌ است‌ همواره‌ در الفاظ باقی‌ می‌ماند.<ref>محمد بشیر ظافر ازهری‌، الیواقیت‌ الثمنیة، ج۱، ص۶۸-۶۹، قاهره، ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ق‌.</ref><br>
ابن‌ ادریس‌ دیگران‌ را از تقلید در عقاید باز می‌داشت‌ و معتقد بود که‌ فهم‌ و شناخت‌ تکلیف‌ آدمی‌ است‌ و هرکس‌ که‌ از نعمت‌ فهم‌ استفاده‌ نکند کفران‌ نعمت‌ کرده‌ است‌، از این‌ رو خود می‌کوشید که‌ تمامی‌ عقاید و یا نظریه‌ها و احکامی‌ که‌ صادر می‌کند، مبتنی‌ بر دلایلی‌ از قرآن ‌ و سنّت‌ باشد.  
ابن‌ ادریس‌ دیگران‌ را از تقلید در عقاید باز می‌داشت‌ و معتقد بود که‌ فهم‌ و شناخت‌ تکلیف‌ آدمی‌ است‌ و هرکس‌ که‌ از نعمت‌ فهم‌ استفاده‌ نکند کفران‌ نعمت‌ کرده‌ است‌، از این‌ رو خود می‌کوشید که‌ تمامی‌ عقاید و یا نظریه‌ها و احکامی‌ که‌ صادر می‌کند، مبتنی‌ بر دلایلی‌ از قرآن ‌ و سنّت‌ باشد. و بدین‌ جهت‌ در رأی ‌ و فتوا بسیار محتاط بود.<ref>صدیق‌ نجاری‌ قنوجی‌، التاج‌ المکلّل‌، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به‌ کوشش‌ عبدالحکیم‌ شرف‌الدین‌، بمبئی‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.</ref><br>
و بدین‌ جهت‌ در رأی ‌ و فتوا بسیار محتاط بود.
وی‌ در علوم‌ قرآنی‌ و حدیث ‌ مهارت‌ تام‌ داشت‌ و در زمره حافظان‌ حدیث‌ بود.<br>
<ref>صدیق‌ نجاری‌ قنوجی‌، التاج‌ المکلّل‌، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به‌ کوشش‌ عبدالحکیم‌ شرف‌الدین‌، بمبئی‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.</ref>  
گویند روزگاری‌ که‌ وی‌ در مکه ‌ می‌زیست‌ گروهی‌ از عالمان‌ به‌ او حسد می‌ورزیدند و برای‌ اینکه‌ دانش‌ او را بیازمایند، احادیث‌ بسیاری‌، که‌ در میان‌ آنها حدیث‌ <big>مقطوع‌</big>، <big>موصول</big>، <big>ضعیف</big> ‌ و <big>صحیح</big> ‌ وجود داشت‌، بر وی‌ عرضه‌ می‌کردند و او با حوصله تمام‌ به‌ نقّادی‌ می‌پرداخت‌ و اسناد صحیح‌ آنها را باز می‌گفت‌. <ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۰۰، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref>  
وی‌ در علوم‌ قرآنی‌ و حدیث ‌ مهارت‌ تام‌ داشت‌ و در زمره حافظان‌ حدیث‌ بود.  
گویند روزگاری‌ که‌ وی‌ در مکه ‌ می‌زیست‌ گروهی‌ از عالمان‌ به‌ او حسد می‌ورزیدند و برای‌ اینکه‌ دانش‌ او را بیازمایند، احادیث‌ بسیاری‌، که‌ در میان‌ آن‌ها حدیث‌ <big>مقطوع‌</big>، <big>موصول</big>، <big>ضعیف</big> ‌ و <big>صحیح</big> ‌ وجود داشت‌، بر وی‌ عرضه‌ می‌کردند و او با حوصله تمام‌ به‌ نقّادی‌ می‌پرداخت‌ و اسناد صحیح‌ آن‌ها را باز می‌گفت‌. <ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۰۰، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref>  
== آثار ==
== آثار ==
آثار او عبارتند از: السلوک‌، که‌ چاپ‌ شده‌ است‌ <ref>خیرالدین زرکلی‌، ‌الاعلام‌، ج۱، ص۹۵، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.</ref>
آثار او عبارتند از: السلوک‌، که‌ چاپ‌ شده‌ است‌ <ref>خیرالدین زرکلی‌، ‌الاعلام‌، ج۱، ص۹۵، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.</ref>المحامد الثمانیة (المحامید و الاحزاب‌)؛<br>
المحامد الثمانیة (المحامید و الاحزاب‌)؛ روح‌ السنة؛ رسالة القواعد، این‌ ۳ کتاب‌ با هم‌ در سالهای‌ ۱۳۱۸، ۱۳۲۸ و ۱۳۳۴ق‌ در حجر، استانبول‌ و در یمن ‌ چاپ‌ شده‌ است‌؛ شرح‌ حدیث‌ صَل‌ِّ صلاةَ مودع‌، چاپی‌. <ref>تیموریه‌، فهرست‌، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref>  
روح‌ السنة؛ رسالة القواعد، این‌ ۳ کتاب‌ با هم‌ در سال‌های‌ ۱۳۱۸، ۱۳۲۸ و ۱۳۳۴ق‌ در حجر، استانبول‌ و در یمن ‌ چاپ‌ شده‌ است‌؛ شرح‌ حدیث‌ صَل‌ِّ صلاةَ مودع‌، چاپی‌. <ref>تیموریه‌، فهرست‌، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref><br>
بغدادی ‌ به‌ کتاب‌ دیگری‌ با عنوان‌ کیمیاء الیقین‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. <ref>اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌، ج۱، ص۳۹۶، استانبول‌، ۱۹۵۱م‌.
بغدادی ‌ به‌ کتاب‌ دیگری‌ با عنوان‌ کیمیاء الیقین‌ اشاره‌ کرده‌ است‌. <ref>اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌، ج۱، ص۳۹۶، استانبول‌، ۱۹۵۱م‌.
</ref>
</ref><br>
پس‌ از مرگ‌ ابن‌ ادریس‌، نواده او <big>محمد بن‌ علی‌</big> که‌ در عین‌ گرایشهای‌ صوفیانه‌، مردی ‌ سیاسی ‌ نیز بود، در [[یمن‌]] و عُسیر به‌ قدرت‌ رسید و سلسله ادریسیان‌ را بنیاد نهاد که‌ سال‌ها در آن‌ سامان‌ فرمانروایی‌ کردند. <ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۰، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref>
پس‌ از مرگ‌ ابن‌ ادریس‌، نواده او <big>محمد بن‌ علی‌</big> که‌ در عین‌ گرایش‌های‌ صوفیانه‌، مردی ‌ سیاسی ‌ نیز بود، در [[یمن‌]] و عُسیر به‌ قدرت‌ رسید و سلسله ادریسیان‌ را بنیاد نهاد که‌ سال‌ها در آن‌ سامان‌ فرمانروایی‌ کردند. <ref>امین‌ ریحانی‌، ملوک‌ العرب‌، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۰، به‌ کوشش‌ آلبرت‌ ریحانی‌، بیروت‌، ۱۹۶۷م‌.</ref>
 
 
 


== پانویس ==
{{پانویس}}


== منابع ==
[[رده:صوفیه]]
[[رده:مراکش]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش