confirmed، مدیران
۳۲٬۹۳۹
ویرایش
(←پانویس) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
=== رعایت ترتیب در فضیلت خلفا === | === رعایت ترتیب در فضیلت خلفا === | ||
بر پایه برخی روایات، وی در فضیلت خلفا به ترتیب آنها پایبند بود<ref>کتاب السنه، ج۲، ص۵۷۳</ref> و از این رو، [[شیعیان]] را که علی(علیهالسلام) را بر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] برتری میدهند، بر خطا میدانست. توقف وی در برتر شمردن علی(علیهالسلام) بر [[عثمان]] را گزارش کردهاند<ref>العقیده، ص۶۲-۶۴</ref>، حال آنکه وی راوی انبوهی از روایتها در برتری علی(علیهالسلام) چون [[حدیث طیر مشوی]]، مؤاخات، رایت و [[غدیر]] است<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref> و بر اختصاص بیشترین روایتهای فضیلت به علی(علیهالسلام) تصریح نموده <ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۸۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶-۲۷</ref> و از این طریق، در تعدیل عثمانگرایی در میان اهل سنت نقشی مهم ایفا کرده است. بر پایه گزارشی از عبدالله بن احمد، وی از دلیل سکوت پدر درباره علی(علیهالسلام) پرسید. او به برتری علی بر خلفای سهگانه و دیگر [[صحابه]] اشاره کرد؛ با این استدلال که [[علی بن ابی طالب|علی]] از خاندانی است که هیچکس را نمیتوان با آنها مقایسه کرد<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref>. | بر پایه برخی روایات، وی در فضیلت [[خلفای راشدین|خلفا]] به ترتیب آنها پایبند بود<ref>کتاب السنه، ج۲، ص۵۷۳</ref> و از این رو، [[مذهب شیعه|شیعیان]] را که علی(علیهالسلام) را بر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] برتری میدهند، بر خطا میدانست. توقف وی در برتر شمردن علی(علیهالسلام) بر [[عثمان]] را گزارش کردهاند<ref>العقیده، ص۶۲-۶۴</ref>، حال آنکه وی راوی انبوهی از روایتها در برتری علی(علیهالسلام) چون [[حدیث طیر مشوی]]، مؤاخات، رایت و [[غدیر]] است<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref> و بر اختصاص بیشترین روایتهای فضیلت به علی(علیهالسلام) تصریح نموده <ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۸۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶-۲۷</ref> و از این طریق، در تعدیل عثمانگرایی در میان اهل سنت نقشی مهم ایفا کرده است. بر پایه گزارشی از عبدالله بن احمد، وی از دلیل سکوت پدر درباره علی(علیهالسلام) پرسید. او به برتری علی بر خلفای سهگانه و دیگر [[صحابه]] اشاره کرد؛ با این استدلال که [[علی بن ابی طالب|علی]] از خاندانی است که هیچکس را نمیتوان با آنها مقایسه کرد<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref>. | ||
=== دیدگاهها و جهتگیریهای سیاسی === | === دیدگاهها و جهتگیریهای سیاسی === | ||
وی خلافت را تنها حق [[قریش]] میدانست؛ حقی که با جور و ستم از اعتبار نمیافتد. فارغ از باور به مشروعیت حکومتها، چنانکه از سیره وی نیز نمایان است، او به حرمت قیام بر | وی خلافت را تنها حق [[قریش]] میدانست؛ حقی که با جور و ستم از اعتبار نمیافتد. فارغ از باور به مشروعیت حکومتها، چنانکه از سیره وی نیز نمایان است، او به حرمت قیام بر ضد هر حاکم شایسته یا ناشایست معتقد بود. البته اطاعت از حاکمان را تنها تا جایی روا میدانست که به ارتکاب [[حرام]] الهی نینجامد. بر این اساس، همراهی در جنگها [[واجب]] و نمازگزاردن به [[امامت]] حاکم، [[سنت]] است؛ زیرا خداوند به ولایت وی بر جامعه راضی است و نباید به مشیت خدا اعتراض کرد<ref> العقیده، ص۶۵-۷۶</ref>. | ||
=== دیدگاههای فقهی === | === دیدگاههای فقهی === | ||
دیدگاههای فقهی ابنحنبل همچون دیدگاههای کلامیاش، افزون بر سخنان پراکنده وی، از کتاب مسند و دیگر کتابهای او برآمده است. از آنجا که او مسند را بدون پایبندی به | دیدگاههای فقهی ابنحنبل همچون دیدگاههای کلامیاش، افزون بر سخنان پراکنده وی، از کتاب مسند و دیگر کتابهای او برآمده است. از آنجا که او مسند را بدون پایبندی به صحت همه روایتهای آن نگاشته، برخی از دانشمندان در [[فقیه]] نامیدن وی تردید کردهاند؛ چنانکه [[طبری]] (درگذشت در ۳۱۰ق.) در اختلاف الفقهاء و ابنعبدالبر (درگذشت در ۴۶۳ق.) در الاتقاء علی الائمة الثلاثة از یادکرد وی به منزله فقیه خودداری ورزیدهاند. طبری در همین راه به بهانه [[مذهب شیعه|تشیع]] از حنبلیان آزار دید و از دفن در قبرستان [[مسلمان|مسلمانان]] محروم ماند<ref>تاریخ بخارا، ص۲۸۱</ref>. در این میان، حنبلیان به پشتوانه گزارشهایی از احتیاط ابنحنبل در نقل حدیثهای مربوط به [[حلال]] و [[حرام]]<ref>خصائص المسند، ص۱۳-۱۵</ref>، حدیثهای فقهی مسند وی را در حکم دیدگاههای او میانگارند و از فقیه خواندن او ابا ندارند<ref>طبقات الفقهاء، ص۹۱-۹۲؛ المدخل الی مذهب الامام احمد، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۸</ref>. | ||
=== استحباب زیارت قبور برای مردان === | === استحباب زیارت قبور برای مردان === | ||
ابن حنبل [[زیارت قبور]] را برای مردان [[مستحب]] میدانست<ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref>. ولی ابنتیمیه به پشتوانه کلام خرقی، ظاهر این گفتار را فقط | ابن حنبل [[زیارت قبور]] را برای مردان [[مستحب]] میدانست<ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref>. ولی [[ابن تیمیه|ابنتیمیه]] به پشتوانه کلام خرقی، ظاهر این گفتار را فقط دلالتگر بر جواز میداند<ref> المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۱۳</ref>. وی نخست قرائت فاتحه هنگام [[زیارت قبور]] را بدعت میخواند؛ اما سپس به روایتی در این باب برخورد و از نظر خویش بازگشت<ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref>. درباره نظر وی در زمینه زیارت زنان نیز روایتهایی متعارض در نهی یا اباحه به چشم میخورد<ref>المغنی، ص۴۳۰</ref>. | ||
=== عدم وجوب حج بر مرتد === | === عدم وجوب حج بر مرتد === | ||
حنبلیان، همچون حنفیان، [[حج]] را بر مرتد واجب نمیدانند<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۲</ref>. اما از احمد درباره استنابه در | حنبلیان، همچون حنفیان، [[حج]] را بر [[ارتداد|مرتد]] [[واجب]] نمیدانند<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۲</ref>. اما از احمد درباره استنابه در حج [[مستحب]] برای فرد دارای قدرت که پیشتر حجة الاسلام بهجای آورده، دو روایت در منع و جواز به چشم میخورد<ref>المغنی، ج۳، ص۱۸۵</ref>. ابنحنبل [[تمتع]] را بر اِفراد و اِفراد را بر قرآن ترجیح میدهد<ref>المغنی، ج۳، ص۲۳۸</ref>. وی همچون [[مالک بن انس]]، [[احرام عمره]] از [[میقات]] را بهتر از [[احرام]] پیش از آن میداند<ref> المغنی، ج۳، ص۲۲۱</ref>. وی به سان شافعی، نیت را در شکل گرفتن [[احرام]] کافی میداند<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۹</ref>. و تلبیه را مستحب میشمرد<ref>المغنی، ج۳، ص۲۵۶</ref>. از دید او، بر خلاف پیشوایان دیگر مذاهب، محرم نمیتواند در عدّه به همسر مطلّقه خود رجوع کند<ref>المغنی، ج۳، ص۳۴۱</ref>. ولی بر پایه روایتی دیگر از ابنحنبل، این رجوع جایز است<ref>متن الخرقی، ص۵۷</ref>. درباره رکن بودن سعی میان [[صفا]] و [[مروه]]، از احمد دو روایت به چشم میخورد<ref>المغنی، ج۳، ص۴۱۰</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[ابوحنیفه]] | |||
* [[مالک بن انس]] | |||
* [[علی بن ابیطالب|امام علی(علیهالسلام)]] | |||
* [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا(سلام الله علیها)]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |