۸۵٬۸۱۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{جعبه اطلاعات اشخاص' به '{{جعبه اطلاعات شخصیت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== نسب == | == نسب == | ||
احمد بن علی بن هارون بن علی بن الجنید بن علی بن ابیبکر الجنید بن عمر بن عبدالله الصالح بن هارون بن حسن بن علی بن محمد جمل اللیل بن حسن المعلم بن محمد أسدالله بن حسن الترابی بن علی بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[ | احمد بن علی بن هارون بن علی بن الجنید بن علی بن ابیبکر الجنید بن عمر بن عبدالله الصالح بن هارون بن حسن بن علی بن محمد جمل اللیل بن حسن المعلم بن محمد أسدالله بن حسن الترابی بن علی بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] السبط بن الإمام [[علی بن ابی طالب|علی بن أبیطالب]]، وامام علی علیهالسلام همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلیالله علیه وآله است. | ||
او نوه 33 رسولالله محمد صلیالله علیه وآله. | او نوه 33 رسولالله محمد صلیالله علیه وآله است. | ||
== تولد و تربیت == | == تولد و تربیت == | ||
وی در شهر تریم در ناحیه نویدره در [[حضرموت]] در سال 1197 هجری قمری متولد شد. وی زیر نظر پدرش علی بن هارون الجنید و مادرش علویه دختر أبیبکر بن سالم عیدید با تربیتی دینی و دوستدار علم پرورش یافت. او از کودکی اهل علم و عبادت و ملازم مجالس علم و دانشمندان بود. وی فعالیت علمی خود را با قرائت و حفظ قرآن کریم، طبق رسم پیشینیان علویاش آغاز کرد. پدرش او را به حلقه درس شیخ حبیب عبدالله بن شیخ العیدروس، معروف به «بعلامه باغریب» وصل کرد. او در آنجا درسهای قرآنی را فراگرفت و نزد شیخ محمد بن عبدالله باغریب و پسرش ابوبکر، قرآن را حفظ کرد. سپس به کسب علم و دانش از محضر دانشمندان تریم و حضرموت که در آن عصر بسیار بودند، پرداخت؛ بنابراین هنرها و | وی در شهر تریم در ناحیه نویدره در [[حضرموت]] در سال 1197 هجری قمری متولد شد. وی زیر نظر پدرش علی بن هارون الجنید و مادرش علویه دختر أبیبکر بن سالم عیدید با تربیتی دینی و دوستدار علم پرورش یافت. او از کودکی اهل علم و عبادت و ملازم مجالس علم و دانشمندان بود. وی فعالیت علمی خود را با قرائت و حفظ قرآن کریم، طبق رسم پیشینیان علویاش آغاز کرد. پدرش او را به حلقه درس شیخ حبیب عبدالله بن شیخ العیدروس، معروف به «بعلامه باغریب» وصل کرد. او در آنجا درسهای قرآنی را فراگرفت و نزد شیخ محمد بن عبدالله باغریب و پسرش ابوبکر، قرآن را حفظ کرد. سپس به کسب علم و دانش از محضر دانشمندان تریم و حضرموت که در آن عصر بسیار بودند، پرداخت؛ بنابراین هنرها و دانشهای زیادی از انواع مختلف، مانند تفسیر، حدیث، فقه، دستور زبان، نجوم، منطق، لحن، علم قرائت و زندگی قاریان و راویان را فراگرفت و بسیاری از متون کوتاه و طولانی مانند الارشاد و الفیه و سایر موارد را حفظ کرد. | ||
به دلیل استعداد، درک، بصیرت و حافظه قوی و ویژگیهای خاصی که در او بود، اساتید و معلمان وی از او بسیار مراقبت میکردند و توجه خود را به او معطوف میکردند، تا زمانی که وی صلاحیت صعود به سکوی تدریس، بهرهمندی و راهنمایی را پیدا کرد. در نهایت او رهبر مذهبی و اجتماعی در طارم شد. | به دلیل استعداد، درک، بصیرت و حافظه قوی و ویژگیهای خاصی که در او بود، اساتید و معلمان وی از او بسیار مراقبت میکردند و توجه خود را به او معطوف میکردند، تا زمانی که وی صلاحیت صعود به سکوی تدریس، بهرهمندی و راهنمایی را پیدا کرد. در نهایت او رهبر مذهبی و اجتماعی در طارم شد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بعد از اینکه از منابع دانش و دانش در تریم و دیگران استفاده کرد، بر صندلی تدریس نشست و گروهی از طالبان علم از سراسر تریم و حومه آن برای آموختن از دروس خصوصی و عمومیگرد او را جمع شدند و تعداد زیادی از آنها فارغالتحصیل شدند. در ابتدا هنگامی که او ساکن نویدره بود، هر روز از بعد از نماز صبح تا بعد از طلوع آفتاب در مسجد شیخ محمد بن عبدالله السویله بهارون تدریس میکرد. این درس او در فقه و اصول دین بود. درس دیگری بعد از نماز ظهر تا نماز عصر، در مسجد شیخ حسین بن عبدالله العیدروس، در علم حدیث برگزار میکرد. این درس قبل از او توسط استادش حبیب أحمد بن محمد الحبشی برگزار میشد. در سال 1235 هجری قمری، استاد وی به جاوه سفر کرد و به او دستور داد تا از طرف او درس را برگزار کند، بنابراین او آن را تأسیس کرد و به آن ادامه داد. | بعد از اینکه از منابع دانش و دانش در تریم و دیگران استفاده کرد، بر صندلی تدریس نشست و گروهی از طالبان علم از سراسر تریم و حومه آن برای آموختن از دروس خصوصی و عمومیگرد او را جمع شدند و تعداد زیادی از آنها فارغالتحصیل شدند. در ابتدا هنگامی که او ساکن نویدره بود، هر روز از بعد از نماز صبح تا بعد از طلوع آفتاب در مسجد شیخ محمد بن عبدالله السویله بهارون تدریس میکرد. این درس او در فقه و اصول دین بود. درس دیگری بعد از نماز ظهر تا نماز عصر، در مسجد شیخ حسین بن عبدالله العیدروس، در علم حدیث برگزار میکرد. این درس قبل از او توسط استادش حبیب أحمد بن محمد الحبشی برگزار میشد. در سال 1235 هجری قمری، استاد وی به جاوه سفر کرد و به او دستور داد تا از طرف او درس را برگزار کند، بنابراین او آن را تأسیس کرد و به آن ادامه داد. | ||
و هنگامی که از نویدره نقل مکان کرد و در الحوطه تریم ساکن شد، درس بعد از نماز صبح را رها کرد و بعد از طلوع آفتاب تا زمان نماز ظهر در خانه خود تدریس میکرد و بعد از نماز ظهر تا عصر درس دیگری با موضوع حدیث در مسجد باعلوی ترتیب داد. و این درس همان است که در مسجد شیخ حسین العیدروس برگزار میکرد. این ترتیب ادامه داشت تا زمانی که آل کثیر بر تریم مسلط شدند و او به شهر خود یعنی الغرف بازگشت و در الغرف تدریس خود را تا دو سال که آنجا بود ادامه داد. سگس به تریم بازگشت و | و هنگامی که از نویدره نقل مکان کرد و در الحوطه تریم ساکن شد، درس بعد از نماز صبح را رها کرد و بعد از طلوع آفتاب تا زمان نماز ظهر در خانه خود تدریس میکرد و بعد از نماز ظهر تا عصر درس دیگری با موضوع حدیث در مسجد باعلوی ترتیب داد. و این درس همان است که در مسجد شیخ حسین العیدروس برگزار میکرد. این ترتیب ادامه داشت تا زمانی که آل کثیر بر تریم مسلط شدند و او به شهر خود یعنی الغرف بازگشت و در الغرف تدریس خود را تا دو سال که آنجا بود ادامه داد. سگس به تریم بازگشت و درسهایی را که قبلاً در خانه و مسجد باعلوی انجام میداد، تکرار کرد و تا زمان پیری و نابینایی تدریس را ادامه داد. در زمان ناتوانی تدریس را ترک کرد و هر روز بعد از ظهر یک درس را برای نزدیک غروب در حیاط خود ترتیب داد. و بعد از طلوع آفتاب تا صبح چهارشنبه هر هفته درس عمومی دیگری را برای همه در مسجد جامع تریم ترتیب داد. در این درس، او تمایل زیادی به موعظه و راهنمایی داشت، زیرا اکثر مردم و افراد قدرتمند و دارای نفوذ از سلاطین و سربازان آنها حضور داشتند. | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
== نقش سیاسی == | == نقش سیاسی == | ||
در قرن سیزدهم هجری قمری، حضرموت هرج و مرج قبیلهای را تجربه کرد، به دلیل نبود حکومت سازمان یافتهای که بر کل دره حضرموت حاکم باشد، هر روستایی توسط قبیلهای از قبایل مسلح اداره میشد. این قبایل همیشه درگیر جنگها و حملات بودند، بنابراین هر قبیله به امید از بین بردن رقیبان به همسایگان خود حمله میکرد. دره حضرموت به میدان درگیریهای قبیلهای تبدیل شد، تا جایی که | در قرن سیزدهم هجری قمری، حضرموت هرج و مرج قبیلهای را تجربه کرد، به دلیل نبود حکومت سازمان یافتهای که بر کل دره حضرموت حاکم باشد، هر روستایی توسط قبیلهای از قبایل مسلح اداره میشد. این قبایل همیشه درگیر جنگها و حملات بودند، بنابراین هر قبیله به امید از بین بردن رقیبان به همسایگان خود حمله میکرد. دره حضرموت به میدان درگیریهای قبیلهای تبدیل شد، تا جایی که بیعدالتی و فساد در آن گسترش یافت، امنیت مختل شد. ساکنان دره و افراد برجسته آن به رهبری روحانیون علوی که از این هرج و مرج خشمگین بودند، تلاشهای زیادی برای اصلاح وضعیت دره و برقراری امنیت انجام میدادند و معتقد بودند کهاین وضعیت اصلاح نخواهد شد، مگر با ایجاد یک دولت متحد قوی که شامل تمام دره حضرموت باشد. | ||
هنگامی که سید طاهر بن حسین بن طاهر قیام معروف خود را آغاز کرد و اعلام جنگ مسلحانه علیه بی نظمی و هرج و مرج کرد، افراد مشهور حضرموت در سال 1220 هجری قمری با وی بیعت کردند، احمد جنید از اولین کسانی بود که با وی بیعت کرد و مانند دیگر برادران حضارمهاش کمکهای مالی فراوانی به قیام نمود. آنها قصد ایجاد یک دولت اسلامی زیر سایه قوانین اسلامیداشتند. اما تلاشهای آنها به نتیجه نرسید و این قیام شکست خورد، بلکه آنها در معرض آسیبهای شدیدی از جمله کشتار، زندان، غارت و ارعاب قرار گرفتند. احمد الجنید چندین بار زندانی شد، پول او غارت شد و دایی او سالم بن ابیبکر عیدید کشته شد و برخی از مردم از ترس فتنه و قتل و غارت از جانب قبایل مسلح مجبور شدند از حضرموت مهاجرت کنند. | هنگامی که سید طاهر بن حسین بن طاهر قیام معروف خود را آغاز کرد و اعلام جنگ مسلحانه علیه بی نظمی و هرج و مرج کرد، افراد مشهور حضرموت در سال 1220 هجری قمری با وی بیعت کردند، احمد جنید از اولین کسانی بود که با وی بیعت کرد و مانند دیگر برادران حضارمهاش کمکهای مالی فراوانی به قیام نمود. آنها قصد ایجاد یک دولت اسلامی زیر سایه قوانین اسلامیداشتند. اما تلاشهای آنها به نتیجه نرسید و این قیام شکست خورد، بلکه آنها در معرض آسیبهای شدیدی از جمله کشتار، زندان، غارت و ارعاب قرار گرفتند. احمد الجنید چندین بار زندانی شد، پول او غارت شد و دایی او سالم بن ابیبکر عیدید کشته شد و برخی از مردم از ترس فتنه و قتل و غارت از جانب قبایل مسلح مجبور شدند از حضرموت مهاجرت کنند. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
== ثروت و دارایی == | == ثروت و دارایی == | ||
او یکی از افراد دارای ثروت وسیع بود و بیشتر ثروتش از حضرموت | او یکی از افراد دارای ثروت وسیع بود و بیشتر ثروتش از حضرموت جمعآوری شد. برادرش عمر سالانه پانصد فرانک از سنگاپور و برادرش عبدالله سالانه صد فرانک از صنعا برای او میفرستاد. و بیشتر به کشاورزی تکیه میکرد، بنابراین یک کشاورز مشهور بود و در بیشتر حضرموت مزارع داشت که از شرق به سوم و الخون و در جنوب به بیت مسلم میرسید. او تا زمان پیری کشاورزی را رها نکرد و بیشتر کشت او نخل بود. | ||
== خدمات اجتماعی == | == خدمات اجتماعی == | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |