احمد شاه مسعود: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۵۵: خط ۵۵:
رشته جنگ‌هایی بود بین نیروهای ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان با مجاهدین تحت امر احمدشاه مسعود برای کنترل درهٔ استراتژیک پنجشیر در نه سال اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بین سال‌های ۱۳۵۹ الی ۱۳۶۷ خورشیدی.
رشته جنگ‌هایی بود بین نیروهای ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان با مجاهدین تحت امر احمدشاه مسعود برای کنترل درهٔ استراتژیک پنجشیر در نه سال اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بین سال‌های ۱۳۵۹ الی ۱۳۶۷ خورشیدی.


ارتش شوروی با همکاری ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان جمعاً نه حملهٔ بزرگ را به دره پنجشیر در طول دوران اشغال افغانستان سازمان دادند که منجر به خسارات زیاد به منطقه و اهالی پنجشیر، نیروی رزمی ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید. چهار تعرض اولیه به پنجشیر به صورتی کاملاً کلاسیک انجام می‌شود که در آنها ستونی از زره پوش‌ها بعد از بمباران‌های هوایی دست به حمله می‌زند.[۶] سه حملهٔ دیگر (از ۱۵ ماه مه تا اول ژوئیه و از ۳۰ اوت تا ۱۵ سپتامبر ۱۹۸۲ سپس از بیست و یکم آوریل ۱۹۸۴ به بعد) به دلیل گسترش خود، اهمیت تجهیزاتی که به کار گرفته شده‌اند و تاکتیک‌های معمول ثابت می‌کنند که پنجشیر فرمانده مسعود، به صورت هدف شماره یک شوروی‌ها در افغانستان درآمده‌است. این سه مرحله، بر زیربنای واحد قرار دارد: سهم اعظم عملیات بر عهدهٔ واحدهای هوابرد است که غالباً چتر بازهایی هستند که در عمق جبهه و بر خط الرأس بلندیها، روستاها و نقاط عبور، پیاده می‌شوند. سپس واحدهای زرهی جای آنها را می‌گیرند. در هر سه مورد، استراتژی مسعود عبارت است از عقب‌نشینی به دره‌های مجاور و پراکنده‌ساختن شورویها، سپس باز پس گرفتن مواضع از دست رفته یکی پس از دیگری، به ویژه هنگامی که این مواضع به ارتش دولتی واگذار شد<ref>میثاق خون شماره‌های ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵</ref>.
ارتش شوروی با همکاری ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان جمعاً نه حملهٔ بزرگ را به دره پنجشیر در طول دوران اشغال افغانستان سازمان دادند که منجر به خسارات زیاد به منطقه و اهالی پنجشیر، نیروی رزمی ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید. چهار تعرض اولیه به پنجشیر به صورتی کاملاً کلاسیک انجام می‌شود که در آنها ستونی از زره پوش‌ها بعد از بمباران‌های هوایی دست به حمله می‌زند. [۶] سه حملهٔ دیگر (از ۱۵ ماه مه تا اول ژوئیه و از ۳۰ اوت تا ۱۵ سپتامبر ۱۹۸۲ سپس از بیست و یکم آوریل ۱۹۸۴ به بعد) به دلیل گسترش خود، اهمیت تجهیزاتی که به کار گرفته شده‌اند و تاکتیک‌های معمول ثابت می‌کنند که پنجشیر فرمانده مسعود، به صورت هدف شماره یک شوروی‌ها در افغانستان درآمده‌است. این سه مرحله، بر زیربنای واحد قرار دارد: سهم اعظم عملیات بر عهدهٔ واحدهای هوابرد است که غالباً چتر بازهایی هستند که در عمق جبهه و بر خط الرأس بلندیها، روستاها و نقاط عبور، پیاده می‌شوند. سپس واحدهای زرهی جای آنها را می‌گیرند. در هر سه مورد، استراتژی مسعود عبارت است از عقب‌نشینی به دره‌های مجاور و پراکنده‌ساختن شورویها، سپس باز پس گرفتن مواضع از دست رفته یکی پس از دیگری، به ویژه هنگامی که این مواضع به ارتش دولتی واگذار شد<ref>میثاق خون شماره‌های ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵</ref>.


با وجودی که حملات پنجشیر از شدیدترین عملیات‌های رزمی ارتش‌های شوروی و افغانستان محسوب می‌شد، اما در اثر این نه حمله آنها قادر به کنترل درهٔ پنجشیر نشدند.
با وجودی که حملات پنجشیر از شدیدترین عملیات‌های رزمی ارتش‌های شوروی و افغانستان محسوب می‌شد، اما در اثر این نه حمله آنها قادر به کنترل درهٔ پنجشیر نشدند.
خط ۶۵: خط ۶۵:
پنجشیر دو بار به خاطر حملات گستردهٔ ارتش سرخ از سکنه خالی گردید و مردم به ولایت (استان)های همجوار و کشورهای خارجی نظیر پاکستان و ایران مهاجر شدند<ref>پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور</ref>.
پنجشیر دو بار به خاطر حملات گستردهٔ ارتش سرخ از سکنه خالی گردید و مردم به ولایت (استان)های همجوار و کشورهای خارجی نظیر پاکستان و ایران مهاجر شدند<ref>پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور</ref>.


==حمله نخست: فَروردین ۱۳۵۹==
== حمله نخست: فَروردین ۱۳۵۹==


==حملهٔ دوم: شهریور ۱۳۵۹==
== حملهٔ دوم: شهریور ۱۳۵۹==


در این حمله تاکتیک ارتش سرخ و ارتش کمونیستی افغانستان حمله بر غیرنظامیان و تخریب خانه‌ها بود تا از فشار حمله‌های نیروهای مجاهدین دربرابر خود بکاهند. به همین منظور در منطقهٔ فراج؛ ۴۰ تن از اهالی را قتل‌عام کردند و در «غجی» ۳۲ تن را که بیشتر زنان و کودکان بودند را کشتند که جسدهای‌شان تا یک هفته در منطقه مانده بود. در منطقهٔ «نولیچ» که ارتش سرخ مورد حمله قرار گرفته بود، سربازان روس کهن‌سالان، زنان و کودکان را در خانه یکجا نموده خانه را به آتش کشیدند<ref>همان</ref>.
در این حمله تاکتیک ارتش سرخ و ارتش کمونیستی افغانستان حمله بر غیرنظامیان و تخریب خانه‌ها بود تا از فشار حمله‌های نیروهای مجاهدین دربرابر خود بکاهند. به همین منظور در منطقهٔ فراج؛ ۴۰ تن از اهالی را قتل‌عام کردند و در «غجی» ۳۲ تن را که بیشتر زنان و کودکان بودند را کشتند که جسدهای‌شان تا یک هفته در منطقه مانده بود. در منطقهٔ «نولیچ» که ارتش سرخ مورد حمله قرار گرفته بود، سربازان روس کهن‌سالان، زنان و کودکان را در خانه یکجا نموده خانه را به آتش کشیدند<ref>همان</ref>.


==حملهٔ سوم: آذر ۱۳۵۹==
== حملهٔ سوم: آذر ۱۳۵۹==


در این حمله زمستانی، ارتش سرخ از ۱۶۰ عراده جنگی و ده هزار پیاده‌نظام استفاده نمود. جنگ هفده روز به درازا کشید و در ۶ جدی/دی سال ۱۳۵۹ این حمله شکست خورد و نیروهای شوروی دره پنجشیر را ترک نمودند<ref>همان</ref>.
در این حمله زمستانی، ارتش سرخ از ۱۶۰ عراده جنگی و ده هزار پیاده‌نظام استفاده نمود. جنگ هفده روز به درازا کشید و در ۶ جدی/دی سال ۱۳۵۹ این حمله شکست خورد و نیروهای شوروی دره پنجشیر را ترک نمودند<ref>همان</ref>.


==حمله چهارم: مُرداد ۱۳۶۰==
== حمله چهارم: مُرداد ۱۳۶۰==


در درازای یک هفته نبرد، ارتش سرخ فقط ۲۵ کیلومتر به درون دره پنجشیر پیش روی کردند. تاکتیک تصرف ارتفاع‌ها شکست خورد و ارتش سرخ عقب‌نشینی کرد. پیش از این حمله احمدشاه مسعود شبکهٔ منظمی از گروه‌های چریکی به نام «گرو‌ه‌های متحرک» را سازماندهی نموده و به کار استخباراتی در درون حکومت دست زده بود.
در درازای یک هفته نبرد، ارتش سرخ فقط ۲۵ کیلومتر به درون دره پنجشیر پیش روی کردند. تاکتیک تصرف ارتفاع‌ها شکست خورد و ارتش سرخ عقب‌نشینی کرد. پیش از این حمله احمدشاه مسعود شبکهٔ منظمی از گروه‌های چریکی به نام «گرو‌ه‌های متحرک» را سازماندهی نموده و به کار استخباراتی در درون حکومت دست زده بود.


==حمله پنجم: ۲۵ ثور/اُردیبهشت ۱۳۶۱==
== حمله پنجم: ۲۵ ثور/اُردیبهشت ۱۳۶۱==


این حمله با استفاده از ۲۰۰ فروند چرخ‌بال و ۶۰ فروند جت زیر فرماندهی ژنرال تر گریگوریان فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان، با تاکتیک نوی صورت گرفت.[۱۰] بر خلاف حمله‌های پیشین این بار ارتش سرخ از تاکتیک جنگ کلاسیک که ترکیبی از حملهٔ زمینی و هوایی و توپخانه بود استفاده نکرده بلکه با حدود ۶۰۰ پرواز چرخ‌بال به‌طور ناگهانی به درون پنجشیر نیرو پیاده نمودند. البته این عملیات لو رفته بود (رسوا شده بود) و مسعود نیروهای خود را از منطقه تخلیه نموده و آنها را به گروه‌های کوچک سی نفری متحرک در ارتفاع‌های کوه‌های پنجشیر پراکنده نموده بود. اما تغییر تاکتیک در نخست موفقیت نسبی را به همراه داشت. یافتن لیستی از ۶۰۰ خبر چین احمدشاه مسعود در پایتخت و ایجاد سه پایگاه نظامی در طول درهٔ پنجشیر در مناطق رخه، عنابه و برجمن از دست آورده‌های ارتش سرخ بود. اما نیروی رزمی احمدشاه مسعود آسیب چندانی از این حمله ندیده بود.
این حمله با استفاده از ۲۰۰ فروند چرخ‌بال و ۶۰ فروند جت زیر فرماندهی ژنرال تر گریگوریان فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان، با تاکتیک نوی صورت گرفت. [۱۰] بر خلاف حمله‌های پیشین این بار ارتش سرخ از تاکتیک جنگ کلاسیک که ترکیبی از حملهٔ زمینی و هوایی و توپخانه بود استفاده نکرده بلکه با حدود ۶۰۰ پرواز چرخ‌بال به‌طور ناگهانی به درون پنجشیر نیرو پیاده نمودند. البته این عملیات لو رفته بود (رسوا شده بود) و مسعود نیروهای خود را از منطقه تخلیه نموده و آنها را به گروه‌های کوچک سی نفری متحرک در ارتفاع‌های کوه‌های پنجشیر پراکنده نموده بود. اما تغییر تاکتیک در نخست موفقیت نسبی را به همراه داشت. یافتن لیستی از ۶۰۰ خبر چین احمدشاه مسعود در پایتخت و ایجاد سه پایگاه نظامی در طول درهٔ پنجشیر در مناطق رخه، عنابه و برجمن از دست آورده‌های ارتش سرخ بود. اما نیروی رزمی احمدشاه مسعود آسیب چندانی از این حمله ندیده بود.


==حمله ششم: شش هفته پس از حملهٔ پنجم==
== حمله ششم: شش هفته پس از حملهٔ پنجم ==


با شکست نسبی حملهٔ پنجم در از میان بردن نیروی رزمی احمدشاه مسعود، وزارت دفاع و خاد دولت کمونیستی افغانستان به احمدشاه مسعود اولتیماتوم دادند تا تسلیم گردد در غیر آن به «عملیات خارق‌العاده» دست خواهند زد.[۷] واحدهای موتوریزه و نیروی هوایی نیروهای وِیژه(Spetsnaz) ارتش سرخ عملیات تصفیه را از پایگاه‌های خود در درون پنجشیر برای از بین بردن پناه گاه‌ها و گروه‌های مجاهدین آغاز نمود، که نبرد نه ماه دوام پیدا کرد. ضربات شدید هوایی، دیسانت از هوا، حمله زرهی از زمین شاخص‌های عمده عملیات را تشکیل می‌دادند.[۱۲] دره روزانه به شدت بمباران می‌گردید و مردم به کوه‌ها پناه می‌برند و ماه‌ها در کوه‌ها و در مغاره‌ها زندگی می‌کردند. در این جنگ حدود ۶ هزار خانه مسکونی و ۷۰٪ تمام آبادی‌ها و مواشی درهٔ پنجشیر نابود گردید. با دوام جنگ مردم دره را تخلیه کرده و به دیگر منطقه‌های افغانستان رفتند اما از همکاری با حکومت سر باز زدند.
با شکست نسبی حملهٔ پنجم در از میان بردن نیروی رزمی احمدشاه مسعود، وزارت دفاع و خاد دولت کمونیستی افغانستان به احمدشاه مسعود اولتیماتوم دادند تا تسلیم گردد در غیر آن به «عملیات خارق‌العاده» دست خواهند زد. [۷] واحدهای موتوریزه و نیروی هوایی نیروهای وِیژه(Spetsnaz) ارتش سرخ عملیات تصفیه را از پایگاه‌های خود در درون پنجشیر برای از بین بردن پناه گاه‌ها و گروه‌های مجاهدین آغاز نمود، که نبرد نه ماه دوام پیدا کرد. ضربات شدید هوایی، دیسانت از هوا، حمله زرهی از زمین شاخص‌های عمده عملیات را تشکیل می‌دادند. [۱۲] دره روزانه به شدت بمباران می‌گردید و مردم به کوه‌ها پناه می‌برند و ماه‌ها در کوه‌ها و در مغاره‌ها زندگی می‌کردند. در این جنگ حدود ۶ هزار خانه مسکونی و ۷۰٪ تمام آبادی‌ها و مواشی درهٔ پنجشیر نابود گردید. با دوام جنگ مردم دره را تخلیه کرده و به دیگر منطقه‌های افغانستان رفتند اما از همکاری با حکومت سر باز زدند.


نه ماه جنگ تلفات سنگین به نیروی جنگی و روحیهٔ سربازان شوروی وارد کرد، روس‌ها به مجاهدین پیشنهاد آتش‌بس دادند و در اواخر زمستان سال ۱۳۶۱ پیشنهاد آتش‌بس از سوی مجاهدین پذیرفته شد.
نه ماه جنگ تلفات سنگین به نیروی جنگی و روحیهٔ سربازان شوروی وارد کرد، روس‌ها به مجاهدین پیشنهاد آتش‌بس دادند و در اواخر زمستان سال ۱۳۶۱ پیشنهاد آتش‌بس از سوی مجاهدین پذیرفته شد.


==حمله هفتم:فَروردین ۱۳۶۳==
== حمله هفتم:فَروردین ۱۳۶۳==


حمله شوروی‌ها در سال ۱۹۸۴ به پنجشیر بزرگ‌ترین عملیاتی است که شوروی‌ها از آغاز جنگ تا آن زمان اجرا کرده بودند. در این عملیات گسترده که پس از پایان آتش بست صورت گرفت حدود بیست هزار سرباز ارتش افغانستان و ارتش شوروی شرکت داشته‌است. روس‌ها در این جنگ از تاکتیک «جنگهای اشباع کن» استفاده نمودند. در این تاکتیک آنها از نیروی زیاد برای تصرف تمام منطقه‌ها و از بین بردن دشمن استفاده نمودند. اما با وجود گستردگی و استفاده از وسایل عصری و بمباران شدید هوایی این عملیات توسط دستگاه استخباراتی احمدشاه مسعود کشف شده بود. برای همین یک روز پیش از آغاز حمله؛ احمدشاه مسعود دستور تخلیه دره از تمام سکنه را داد. تمام نفوسِ بیش از یک صد هزاری پنجشیر داوطلبانه دره را به سوی شهرهای مختلف افغانستان و بیشتر کابل ترک نمودند.
حمله شوروی‌ها در سال ۱۹۸۴ به پنجشیر بزرگ‌ترین عملیاتی است که شوروی‌ها از آغاز جنگ تا آن زمان اجرا کرده بودند. در این عملیات گسترده که پس از پایان آتش بست صورت گرفت حدود بیست هزار سرباز ارتش افغانستان و ارتش شوروی شرکت داشته‌است. روس‌ها در این جنگ از تاکتیک «جنگهای اشباع کن» استفاده نمودند. در این تاکتیک آنها از نیروی زیاد برای تصرف تمام منطقه‌ها و از بین بردن دشمن استفاده نمودند. اما با وجود گستردگی و استفاده از وسایل عصری و بمباران شدید هوایی این عملیات توسط دستگاه استخباراتی احمدشاه مسعود کشف شده بود. برای همین یک روز پیش از آغاز حمله؛ احمدشاه مسعود دستور تخلیه دره از تمام سکنه را داد. تمام نفوسِ بیش از یک صد هزاری پنجشیر داوطلبانه دره را به سوی شهرهای مختلف افغانستان و بیشتر کابل ترک نمودند.


وسایلی که در این حمله به کار گرفته شد آشکارا برتر از گذشته‌ بود و این حدس را نیرو می‌بخشد که تصمیم حمله از سوی عالی‌ترین مقام‌های کرملین گرفته شده بود. بمب افکن‌های تی.یو. ۱۶ که در ارتفاع متوسط (۸۰۰۰ متری) پرواز می‌کنند، فرشی از بمب بر پنجشیر گسترانیدند. از این بمب افکن‌ها برای نخستین بار بود که استفاده می‌شد. تعداد نفراتی که در این حمله شرکت داشتند چیزی حدود بیست هزار سرباز شوروی و پنج تا شش هزار سرباز دولتی بود.
وسایلی که در این حمله به کار گرفته شد آشکارا برتر از گذشته‌ بود و این حدس را نیرو می‌بخشد که تصمیم حمله از سوی عالی‌ترین مقام‌های کرملین گرفته شده بود. بمب افکن‌های تی. یو. ۱۶ که در ارتفاع متوسط (۸۰۰۰ متری) پرواز می‌کنند، فرشی از بمب بر پنجشیر گسترانیدند. از این بمب افکن‌ها برای نخستین بار بود که استفاده می‌شد. تعداد نفراتی که در این حمله شرکت داشتند چیزی حدود بیست هزار سرباز شوروی و پنج تا شش هزار سرباز دولتی بود.


در نخست‌های آوریل یک گروه کماندویی متعلق به پلیس مخفی (خاد)، در اقدام خود برای کشتن احمدشاه مسعود به ناکامی روبرو شد. آغاز حمله روز ۲۱ آوریل بود: واحدهای چترباز به کمک چرخ‌بال‌ها بر خط الرأس بلندی‌ها پیاده شدند و هم‌زمان یک ستون زرهی به بالای دره‌های ولسوالی/شهرستان اندراب و پنجشیر روی می‌نهد. واحدهای دیگری با چرخ‌بال‌ها به گردنه انجمن در انتهای پنجشیر و ولسوالی/شهرستان خوست و فرنگ که تصور می‌شود پایگاهی است برای عقب‌نشینی مجاهدین برده می‌شوند. ستون‌های زرهی بدون هیچ مشکلی به روستای بنودر اندراب و آستانه در پنجشیر دست می‌یابند. اما شوروی‌ها در حمله به دره‌های پهلو، جایی که گروه‌های متحرک مسعود عقب‌نشینی کرده‌اند، با شکست مواجه می‌شوند. شوروی‌ها تلفات سنگینی متحمل می‌شوند. در ماه مه نیروهای ارتش سرخ، خوست و فرنگ را ترک می‌کنند اما در پنجشیر که خالی از سکنه شده‌است می‌مانند، دره‌ای که هنوز دو سوم آن در دست گروه‌های مسعود است که جنگنده تر از همیشه پایداری می‌کنند.
در نخست‌های آوریل یک گروه کماندویی متعلق به پلیس مخفی (خاد)، در اقدام خود برای کشتن احمدشاه مسعود به ناکامی روبرو شد. آغاز حمله روز ۲۱ آوریل بود: واحدهای چترباز به کمک چرخ‌بال‌ها بر خط الرأس بلندی‌ها پیاده شدند و هم‌زمان یک ستون زرهی به بالای دره‌های ولسوالی/شهرستان اندراب و پنجشیر روی می‌نهد. واحدهای دیگری با چرخ‌بال‌ها به گردنه انجمن در انتهای پنجشیر و ولسوالی/شهرستان خوست و فرنگ که تصور می‌شود پایگاهی است برای عقب‌نشینی مجاهدین برده می‌شوند. ستون‌های زرهی بدون هیچ مشکلی به روستای بنودر اندراب و آستانه در پنجشیر دست می‌یابند. اما شوروی‌ها در حمله به دره‌های پهلو، جایی که گروه‌های متحرک مسعود عقب‌نشینی کرده‌اند، با شکست مواجه می‌شوند. شوروی‌ها تلفات سنگینی متحمل می‌شوند. در ماه مه نیروهای ارتش سرخ، خوست و فرنگ را ترک می‌کنند اما در پنجشیر که خالی از سکنه شده‌است می‌مانند، دره‌ای که هنوز دو سوم آن در دست گروه‌های مسعود است که جنگنده تر از همیشه پایداری می‌کنند.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
هدف شوروی‌ها تسخیر زمین‌ها نبوده‌‌است بلکه می‌خواستند محل را نابود یا دست کم نیروهای پویای حریف را از پای درآورند. نخست راه‌های ارتباطی را قطع کردند و سپس راه‌های عقب‌نشینی را، و آن گاه به دل حریف حمله برند و سرانجام او را به دره‌های پهلو برانند تا مجبور شوند یا در محل بجنگند یا درحال عقب‌نشینی با واحدهای سنگین شوروی که در دره‌ها و پیرامون منطقه مستقر شده رو برو شوند. حال ببینیم شوروی‌ها از این حمله چه نصیب داشتند. دقیقاً بازگشت به وضعیت پاییز سال۱۹۸۲، شب پیش از انعقاد قرار دارد متارکهٔ جنگ، با آن که تلفات سنگینی هم متحمل شده بودند.
هدف شوروی‌ها تسخیر زمین‌ها نبوده‌‌است بلکه می‌خواستند محل را نابود یا دست کم نیروهای پویای حریف را از پای درآورند. نخست راه‌های ارتباطی را قطع کردند و سپس راه‌های عقب‌نشینی را، و آن گاه به دل حریف حمله برند و سرانجام او را به دره‌های پهلو برانند تا مجبور شوند یا در محل بجنگند یا درحال عقب‌نشینی با واحدهای سنگین شوروی که در دره‌ها و پیرامون منطقه مستقر شده رو برو شوند. حال ببینیم شوروی‌ها از این حمله چه نصیب داشتند. دقیقاً بازگشت به وضعیت پاییز سال۱۹۸۲، شب پیش از انعقاد قرار دارد متارکهٔ جنگ، با آن که تلفات سنگینی هم متحمل شده بودند.


==حملهٔ هشتم: ۱۳۶۳==
== حملهٔ هشتم: ۱۳۶۳==


حمله هشتم پنج ماه بعد از حملهٔ هفتم آغاز شد که پیگیری حملهٔ هفتم و بیشتر شامل حملات هوایی و استفاده از نیروی هوایی می‌شد.
حمله هشتم پنج ماه بعد از حملهٔ هفتم آغاز شد که پیگیری حملهٔ هفتم و بیشتر شامل حملات هوایی و استفاده از نیروی هوایی می‌شد.


==حملهٔ نهم: ۱۳۶۴==
== حملهٔ نهم: ۱۳۶۴==


حملهٔ نهم بعد از تصرف گارنیزیون (پادگان)پشغور توسط نیروهای احمدشاه مسعود صورت گرفت. در ژوئن ۱۹۸۶، مسعود موفق شد پایگاه دولتی پشغور در پنجشیر را تصرف کند. برای اولین بار مجاهدین از تاکتیک‌های سبک ویتنامی استفاده کردند: تکرار حمله‌هایی از روی نقشه، هماهنگی توپخانه و اقدامات یک گروه کماندویی، سرعت و دقت. نیروهای احمدشاه مسعود با تصرف پشغور حدود ۶۰۰ نفر از نیروهای دولتی را به اسارت درآوردند، که اکثر آن اسرا در اثر حملهٔ نیروهای ارتش سرخ جان باختند
حملهٔ نهم بعد از تصرف گارنیزیون (پادگان)پشغور توسط نیروهای احمدشاه مسعود صورت گرفت. در ژوئن ۱۹۸۶، مسعود موفق شد پایگاه دولتی پشغور در پنجشیر را تصرف کند. برای اولین بار مجاهدین از تاکتیک‌های سبک ویتنامی استفاده کردند: تکرار حمله‌هایی از روی نقشه، هماهنگی توپخانه و اقدامات یک گروه کماندویی، سرعت و دقت. نیروهای احمدشاه مسعود با تصرف پشغور حدود ۶۰۰ نفر از نیروهای دولتی را به اسارت درآوردند، که اکثر آن اسرا در اثر حملهٔ نیروهای ارتش سرخ جان باختند
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
حکمتیار: من سرگرم تدارک حمله به کابل هستم، چون در کابل کمونیست‌ها و بقایای رژیم کمونیستی سابق است و من قادر به تحمل آنها در پایتخت نیستم.
حکمتیار: من سرگرم تدارک حمله به کابل هستم، چون در کابل کمونیست‌ها و بقایای رژیم کمونیستی سابق است و من قادر به تحمل آنها در پایتخت نیستم.


نیروهای پشتون حکمتیار غیر مسلح وارد کابل می‌گردند و از طریق جناح «خلق» حزب دموکراتیک خلق افغانستان در داخل شهر، در وزارت داخله (کشور) مسلح می‌گردند. با این رویداد، تاجیک‌ها احمدشاه مسعود نیروهایش را به کمک جناح «پرچم» حزب دموکراتیک خلق افغانستان وارد شهر می‌نماید و مناطق حساس دولتی را در کنترل می‌گیرد. بدین ترتیب دسته‌های مختلف مجاهدین از احزاب مختلف قسمت‌هایی از شهر و حومهٔ آن را را متصرف می‌شوند. از جمله حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری رهبر هزاره شیعیان مناطق غرب کابل و حزب اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سیاف ناحیه پغمان را در کنترل خویش می‌گیرند.[۱۷][نیازمند منبع]
نیروهای پشتون حکمتیار غیر مسلح وارد کابل می‌گردند و از طریق جناح «خلق» حزب دموکراتیک خلق افغانستان در داخل شهر، در وزارت داخله (کشور) مسلح می‌گردند. با این رویداد، تاجیک‌ها احمدشاه مسعود نیروهایش را به کمک جناح «پرچم» حزب دموکراتیک خلق افغانستان وارد شهر می‌نماید و مناطق حساس دولتی را در کنترل می‌گیرد. بدین ترتیب دسته‌های مختلف مجاهدین از احزاب مختلف قسمت‌هایی از شهر و حومهٔ آن را را متصرف می‌شوند. از جمله حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری رهبر هزاره شیعیان مناطق غرب کابل و حزب اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سیاف ناحیه پغمان را در کنترل خویش می‌گیرند. [۱۷][نیازمند منبع]


=دولت مجاهدین=
=دولت مجاهدین=
خط ۱۸۱: خط ۱۸۱:
صرف‌نظر از این‌که احمدشاه مسعود تاجیک بنا بر چه انگیزه و اهدافی، پیشنهاد دولتِ مشترک و سه‌جانبه را با عبدالرشید دوستم و عبدالعلی مزاری نپذیرفت، نکتهٔ قابلِ توجه به دیدگاه و سیاستِ وی در نخستین طرح شکل‌دهی دولت، به تشکیل دولتِ مشترکِ همه تنظیم‌های جهادی و توسط رهبرانِ این تنظیم‌ها برمی‌گردد. مسعود می‌توانست به این طرح عمل کند و دولت مشترکی را با رهبر حزب وحدت و عبدالرشید دوستم و با بخشی از حکومت نجیب‌الله تشکیل دهد. شاید جنگ و جبههٔ جنگی که در برابرِ او ایجاد می‌گردید، گسترده‌تر و شدیدتر از آنچه که واقع شد، نمی‌بود. برخی‌ها امتناعِ احمدشاه مسعود از توافق به این پیشنهاد و تشکیل دولتِ سه‌جانبه و دعوتِ او از رهبران تنظیم‌های پشتون جهادی مستقر در پیشاور را، اشتباهِ کلانِ وی تلقی و ارزیابی می‌کنند. اما این تلقی، نادرست و خود یک اشتباه است!
صرف‌نظر از این‌که احمدشاه مسعود تاجیک بنا بر چه انگیزه و اهدافی، پیشنهاد دولتِ مشترک و سه‌جانبه را با عبدالرشید دوستم و عبدالعلی مزاری نپذیرفت، نکتهٔ قابلِ توجه به دیدگاه و سیاستِ وی در نخستین طرح شکل‌دهی دولت، به تشکیل دولتِ مشترکِ همه تنظیم‌های جهادی و توسط رهبرانِ این تنظیم‌ها برمی‌گردد. مسعود می‌توانست به این طرح عمل کند و دولت مشترکی را با رهبر حزب وحدت و عبدالرشید دوستم و با بخشی از حکومت نجیب‌الله تشکیل دهد. شاید جنگ و جبههٔ جنگی که در برابرِ او ایجاد می‌گردید، گسترده‌تر و شدیدتر از آنچه که واقع شد، نمی‌بود. برخی‌ها امتناعِ احمدشاه مسعود از توافق به این پیشنهاد و تشکیل دولتِ سه‌جانبه و دعوتِ او از رهبران تنظیم‌های پشتون جهادی مستقر در پیشاور را، اشتباهِ کلانِ وی تلقی و ارزیابی می‌کنند. اما این تلقی، نادرست و خود یک اشتباه است!


=تأکید بر دولت مشترک و همگانی در مذاکراتِ «شینه»=
=تأکید بر دولت مشترک و همگانی در مذاکراتِ «شینه» =


احمدشاه مسعود تاجیک و گلبدین حکمتیار پشتون با میانجی‌گری شاهزاده نایف از شاهزادگان عربستان سعودی، جنرال حمیدگل رئیس اسبقِ آی‌اس‌آی و اعجازالحق پسر جنرال ضیاءالحق روز چهارم جوزای ۱۳۷۱ در منطقهٔ شینه واقع حومهٔ جنوب شرقی کابل به مذاکره پرداختند تا راه‌حلی برای توقف جنگ و ایجاد صلح بیابند. هرچند این مذاکره به امضای موافقت‌نامهٔ آتش‌بس و تأمین صلح میان طرفین انجامید، اما این صلح پایدار نماند. وقتی احمدشاه مسعود یک روز بعد به جمعِ محدودی در وزیر اکبرخان کابل گفتگوهای شینه را توضیح می‌کرد، از مذاکرات خصوصی و تنهاییِ خود با حکمتیار رهبر حزب اسلامی سخن گفت و اظهار کرد:
احمدشاه مسعود تاجیک و گلبدین حکمتیار پشتون با میانجی‌گری شاهزاده نایف از شاهزادگان عربستان سعودی، جنرال حمیدگل رئیس اسبقِ آی‌اس‌آی و اعجازالحق پسر جنرال ضیاءالحق روز چهارم جوزای ۱۳۷۱ در منطقهٔ شینه واقع حومهٔ جنوب شرقی کابل به مذاکره پرداختند تا راه‌حلی برای توقف جنگ و ایجاد صلح بیابند. هرچند این مذاکره به امضای موافقت‌نامهٔ آتش‌بس و تأمین صلح میان طرفین انجامید، اما این صلح پایدار نماند. وقتی احمدشاه مسعود یک روز بعد به جمعِ محدودی در وزیر اکبرخان کابل گفتگوهای شینه را توضیح می‌کرد، از مذاکرات خصوصی و تنهاییِ خود با حکمتیار رهبر حزب اسلامی سخن گفت و اظهار کرد:
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
البته حکمتیار در این خواسته‌اش نیز صداقت نداشت و فقط در صدد بهره‌برداری به نفع خود بود.»
البته حکمتیار در این خواسته‌اش نیز صداقت نداشت و فقط در صدد بهره‌برداری به نفع خود بود.»


==دیدگاه احمدشاه مسعود در مورد دولت مشترک==
== دیدگاه احمدشاه مسعود در مورد دولت مشترک ==
وقتی رهبران تنظیم‌های جهادی با مشارکت گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی، با میانجی‌گری پاکستان موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد را امضا کردند که بر مبنای آن، «استاد ربانی از قوم تاجیک به عنوان رییس دولت و گلبدین حکمتیار از قوم پشتون نخست‌وزیر» تعیین شدند، احمدشاه مسعود علی‌رغم نارضایتی شدید از این موافقت‌نامه که آن را طرح و توطیهٔ آی‌اس‌آی پاکستان می‌خواند، از آن حمایت کرد. با آغاز سال جدید ۱۳۷۲، رهبران احزاب مجاهدین با وساطت و پادرمیانیِ پاکستان در اسلام‌آباد گرد آمدند تا در مورد تأمین صلح، مذاکرات و توافقاتی به‌عمل بیاورند. در نتیجهٔ مذاکراتِ آنها که پشت درهای بسته و با حضور میزبانان‌شان به شمول رئیس استخبارات عربستان سعودی صورت گرفت، موافقت‌نامه‌ای در هفدهمِ حمل ۱۳۷۲ به امضا رسید که به موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد معروف گردید. متن موافقت‌نامه به زبان انگلیسی تهیه شده بود و رهبران احزاب که برخی از آنها زبان انگلیسی را نمی‌فهمیدند، در پای همان متن انگلیسی امضا کردند. امضاکنندگان موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد بعد از پایان جلسات و امضای موافقت‌نامه، برای زیارت خانهٔ کعبه راهی عربستان سعودی شدند؛ و سپس رهبران احزاب اسلامی در دهم ثور ۱۳۷۲در شهر جلال‌آباد گرد آمدند تا کابینهٔ جدیدِ حکومتِ حکمتیار را تعیین و معرفی کنند. احمدشاه مسعود در کابینهٔ جدید از وزارت دفاع برکنار گردید. این در حالی بود که احمدشاه مسعود یک‌سال قبل، از این رهبران خواست که برای تحویل‌گیری قدرت از حکومت نجیب‌الله، حکومتِ خود را تشکیل دهند و به کابل بیایند. احمدشاه مسعود وزارت دفاع را ترک گفت و به جبل‌السراج رفت. گلبدین حکمتیار از ورود به مقر صدارت در شهر کابل امتناع ورزید و وزیران کابینهٔ خود را برای تدویر جلسات کابینه به چهارآسیاب، قرارگاه نظامی خود فرا می‌خواند. روی‌هم‌رفته، توافق‌نامهٔ اسلام‌آباد به پایان جنگ و تأمین صلح نینجامید
وقتی رهبران تنظیم‌های جهادی با مشارکت گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی، با میانجی‌گری پاکستان موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد را امضا کردند که بر مبنای آن، «استاد ربانی از قوم تاجیک به عنوان رییس دولت و گلبدین حکمتیار از قوم پشتون نخست‌وزیر» تعیین شدند، احمدشاه مسعود علی‌رغم نارضایتی شدید از این موافقت‌نامه که آن را طرح و توطیهٔ آی‌اس‌آی پاکستان می‌خواند، از آن حمایت کرد. با آغاز سال جدید ۱۳۷۲، رهبران احزاب مجاهدین با وساطت و پادرمیانیِ پاکستان در اسلام‌آباد گرد آمدند تا در مورد تأمین صلح، مذاکرات و توافقاتی به‌عمل بیاورند. در نتیجهٔ مذاکراتِ آنها که پشت درهای بسته و با حضور میزبانان‌شان به شمول رئیس استخبارات عربستان سعودی صورت گرفت، موافقت‌نامه‌ای در هفدهمِ حمل ۱۳۷۲ به امضا رسید که به موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد معروف گردید. متن موافقت‌نامه به زبان انگلیسی تهیه شده بود و رهبران احزاب که برخی از آنها زبان انگلیسی را نمی‌فهمیدند، در پای همان متن انگلیسی امضا کردند. امضاکنندگان موافقت‌نامهٔ اسلام‌آباد بعد از پایان جلسات و امضای موافقت‌نامه، برای زیارت خانهٔ کعبه راهی عربستان سعودی شدند؛ و سپس رهبران احزاب اسلامی در دهم ثور ۱۳۷۲در شهر جلال‌آباد گرد آمدند تا کابینهٔ جدیدِ حکومتِ حکمتیار را تعیین و معرفی کنند. احمدشاه مسعود در کابینهٔ جدید از وزارت دفاع برکنار گردید. این در حالی بود که احمدشاه مسعود یک‌سال قبل، از این رهبران خواست که برای تحویل‌گیری قدرت از حکومت نجیب‌الله، حکومتِ خود را تشکیل دهند و به کابل بیایند. احمدشاه مسعود وزارت دفاع را ترک گفت و به جبل‌السراج رفت. گلبدین حکمتیار از ورود به مقر صدارت در شهر کابل امتناع ورزید و وزیران کابینهٔ خود را برای تدویر جلسات کابینه به چهارآسیاب، قرارگاه نظامی خود فرا می‌خواند. روی‌هم‌رفته، توافق‌نامهٔ اسلام‌آباد به پایان جنگ و تأمین صلح نینجامید


خط ۲۱۹: خط ۲۱۹:
زمان ترور احمدشاه مسعود، که فقط ۲ روز پیش از حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر به نیویورک بود، سوالاتی را در مورد ارتباط این ترور با حوادث نیویورک و متعاقب آن حمله به افغانستان برانگیخت. ابتدا این ترور به گروه طالبان نسبت داده شد اما طالبان هیچگاه مسئولیت آن را نپذیرفت.
زمان ترور احمدشاه مسعود، که فقط ۲ روز پیش از حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر به نیویورک بود، سوالاتی را در مورد ارتباط این ترور با حوادث نیویورک و متعاقب آن حمله به افغانستان برانگیخت. ابتدا این ترور به گروه طالبان نسبت داده شد اما طالبان هیچگاه مسئولیت آن را نپذیرفت.


این موضوع باعث شد گمانه‌زنی‌هایی در مورد دست داشتن سازمان سیا در ترور احمدشاه مسعود در آستانه حملات ۱۱ سپتامبر و طرح‌های آمریکا برای اشغال افغانستان مطرح شود؛ خصوصاً که احمدشاه مسعود مخالف سرسخت طالبان بود، گروهی که با سازمان اطلاعات پاکستان ارتباط داشتند و سال‌های سال توسط سیا به واسطه پاکستانی‌ها پشتیبانی می‌شدند. از طرفی رابطه احمدشاه مسعود پیش از مرگش با مقامات آمریکایی به تیرگی گرویده بود. در آخرین ملاقات بین احمدشاه مسعود و رابین رافائل، معاونت امور خاوری در وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۹۹۸، رافائل به مسعود پیشنهاد کرده بود که اسلحه را زمین گذارده، تسلیم نیروهای طالبان شود که در آن سال‌ها بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در کنترل خود داشتند. احمدشاه مسعود با سرسنگینی برای رافائل روشن کرده بود که نه تنها تسلیم طالبان نخواهد شد، بلکه از دولت‌های خارجی دستور نخواهد گرفت و اجازه احداث پایگاه نظامی در افغانستان را به هیچ نیروی خارجی نخواهد داد<ref>[https://ratical.org/ratville/CAH/ASMassoud.html سایت رادیکال]</ref>. از اواخر دههٔ ۱۹۸۰ آمریکا به دنبال به حاشیه راندن و تضعیف احمدشاه مسعود بود. در واقع گفته می‌شود ترور شدن احمدشاه مسعود با سیاست‌های خارجی آمریکا در آن هنگام سازگار بود.
این موضوع باعث شد گمانه‌زنی‌هایی در مورد دست داشتن سازمان سیا در ترور احمدشاه مسعود در آستانه حملات ۱۱ سپتامبر و طرح‌های آمریکا برای اشغال افغانستان مطرح شود؛ خصوصاً که احمدشاه مسعود مخالف سرسخت طالبان بود، گروهی که با سازمان اطلاعات پاکستان ارتباط داشتند و سال‌های سال توسط سیا به واسطه پاکستانی‌ها پشتیبانی می‌شدند. از طرفی رابطه احمدشاه مسعود پیش از مرگش با مقامات آمریکایی به تیرگی گرویده بود. در آخرین ملاقات بین احمدشاه مسعود و رابین رافائل، معاونت امور خاوری در وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۹۹۸، رافائل به مسعود پیشنهاد کرده بود که اسلحه را زمین گذارده، تسلیم نیروهای طالبان شود که در آن سال‌ها بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در کنترل خود داشتند. احمدشاه مسعود با سرسنگینی برای رافائل روشن کرده بود که نه تنها تسلیم طالبان نخواهد شد، بلکه از دولت‌های خارجی دستور نخواهد گرفت و اجازه احداث پایگاه نظامی در افغانستان را به هیچ نیروی خارجی نخواهد داد<ref>[https://ratical.org/ratville/CAH/ASMassoud.html سایت رادیکال]</ref>. از اواخر دههٔ ۱۹۸۰ آمریکا به دنبال به حاشیه راندن و تضعیف احمدشاه مسعود بود. در واقع گفته می‌شود ترور شدن احمدشاه مسعود با سیاست‌های خارجی آمریکا در آن هنگام سازگار بود.


اسناد افشاشدهٔ متعلق به نوامبر ۲۰۰۱ از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نشان می‌دهد احمدشاه مسعود «اطلاعات محدودی» دربارهٔ احتمال انجام قریب‌الوقوع حملهٔ تروریستی القاعده علیه آمریکا داشت و به آمریکا در‌این‌باره هشدار داده بود<ref>[https://web.archive.org/web/20100916032857/http://articles.cnn.com/2003-11-06/us/massoud.cable_1_bin-qaeda-sheikh-osama?_s=PM:US سایت سی ان ان]</ref>.پیشتر در همان سال، وی در سخنرانی‌ای در پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود بدون حمایت پاکستان، بن لادن، و عربستان، طالبان نمی‌توانست تا یک سال دوام بیاورد. به‌طور خاص خطاب به آمریکا گفت اگر اقدامی برای صلح در افغانستان نکند و جلوی حمایت پاکستان از طالبان را نگیرد، مشکلات افغانستان به‌زودی تبدیل به مشکلات آمریکا و جهان خواهد شد.
اسناد افشاشدهٔ متعلق به نوامبر ۲۰۰۱ از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نشان می‌دهد احمدشاه مسعود «اطلاعات محدودی» دربارهٔ احتمال انجام قریب‌الوقوع حملهٔ تروریستی القاعده علیه آمریکا داشت و به آمریکا در‌این‌باره هشدار داده بود<ref>[https://web.archive.org/web/20100916032857/http://articles.cnn.com/2003-11-06/us/massoud.cable_1_bin-qaeda-sheikh-osama?_s=PM:US سایت سی ان ان]</ref>.پیشتر در همان سال، وی در سخنرانی‌ای در پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود بدون حمایت پاکستان، بن لادن، و عربستان، طالبان نمی‌توانست تا یک سال دوام بیاورد. به‌طور خاص خطاب به آمریکا گفت اگر اقدامی برای صلح در افغانستان نکند و جلوی حمایت پاکستان از طالبان را نگیرد، مشکلات افغانستان به‌زودی تبدیل به مشکلات آمریکا و جهان خواهد شد.


از طرف دیگر، به گفته سازمان دیده‌بان حقوق بشر، در حالیکه طالبان از سوی پاکستان حمایت مالی و تسلیحاتی می‌شد، دولت‌های ایران و روسیه از پشتیبانان مهم مالی و تسلیحاتی جبهه متحد ضد طالبان -که دولت در تبعید را در اختیار داشتند- به‌شمار می‌رفتند.[۲۴] جمهوری اسلامی طالبان را به دید دشمن می‌نگریست و از آغاز دهه ۱۳۷۰ رابطه دوستانه‌ای با مسعود داشت والبته دولت [[روسیه]] هم درگیر شورشیان چچن بود و احمدشاه مسعود را به عنوان عامل بازدارنده در مقابل نیروهای افراطی مذهبی می‌شناخت.
از طرف دیگر، به گفته سازمان دیده‌بان حقوق بشر، در حالیکه طالبان از سوی پاکستان حمایت مالی و تسلیحاتی می‌شد، دولت‌های ایران و روسیه از پشتیبانان مهم مالی و تسلیحاتی جبهه متحد ضد طالبان -که دولت در تبعید را در اختیار داشتند- به‌شمار می‌رفتند. [۲۴] جمهوری اسلامی طالبان را به دید دشمن می‌نگریست و از آغاز دهه ۱۳۷۰ رابطه دوستانه‌ای با مسعود داشت والبته دولت [[روسیه]] هم درگیر شورشیان چچن بود و احمدشاه مسعود را به عنوان عامل بازدارنده در مقابل نیروهای افراطی مذهبی می‌شناخت.


=نگرانی آمریکا از رشد سازمان همکاری شانگهای=
=نگرانی آمریکا از رشد سازمان همکاری شانگهای=
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
از قضا فعالیت تمامی این گروه‌های افراطی و تحت نفوذ طالبان، در مناطقی از چین، روسیه و آسیای میانه بود که ذخایر بزرگ نفت و گاز در آنها قرار دارد.
از قضا فعالیت تمامی این گروه‌های افراطی و تحت نفوذ طالبان، در مناطقی از چین، روسیه و آسیای میانه بود که ذخایر بزرگ نفت و گاز در آنها قرار دارد.


پس از تحکیم سازمان همکاری شانگهای و به درخواست چین و روسیه، دولت‌های قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان اقدام به مهار فعالیت‌های نیروهای افراطی مذهبی در خاک خود نموده، در چند مورد برخی از رهبران شورشی را دستگیر و برای محاکمه به چین تحویل دادند.[۲۶] دولت ازبکستان در ابتدا عضو پیمان نبود و به همین علت آمریکا کشور ازبکستان را «شریک استراتژیک» خود در منطقه می‌دانست، و حتی اقدام به تأسیس پایگاه نظامی در آن کشور کرده بود. اما پس از عضویت ازبکستان در سازمان همکاری شانگهای، سازمان طی بیانیه‌ای خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از خاک تمام کشورهای عضو شد.
پس از تحکیم سازمان همکاری شانگهای و به درخواست چین و روسیه، دولت‌های قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان اقدام به مهار فعالیت‌های نیروهای افراطی مذهبی در خاک خود نموده، در چند مورد برخی از رهبران شورشی را دستگیر و برای محاکمه به چین تحویل دادند. [۲۶] دولت ازبکستان در ابتدا عضو پیمان نبود و به همین علت آمریکا کشور ازبکستان را «شریک استراتژیک» خود در منطقه می‌دانست، و حتی اقدام به تأسیس پایگاه نظامی در آن کشور کرده بود. اما پس از عضویت ازبکستان در سازمان همکاری شانگهای، سازمان طی بیانیه‌ای خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از خاک تمام کشورهای عضو شد.


بدین ترتیب، رشد نفوذ چین و روسیه در منطقه آسیای میانه و آسیای جنوبی، تسلط آنها بر منابع گسترده انرژی آن مناطق، عزم آنها برای عملیات ضدتروریستی و مهار کردن نیروهای شورشی و در راس آنها طالبان، عزم آنها به برچیدن پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه، و درخواست هند و ایران برای عضویت در این سازمان، به نگرانی دولت آمریکا دامن زد و آنها را به این فکر واداشت که با به دست گرفتن ابتکار عمل را در عملیات ضدتروریستی در منطقه و اشغال افغانستان، راه را برای تأسیس پایگاه‌های نظامی در همسایگی اعضاء سازمان هموار کنند.
بدین ترتیب، رشد نفوذ چین و روسیه در منطقه آسیای میانه و آسیای جنوبی، تسلط آنها بر منابع گسترده انرژی آن مناطق، عزم آنها برای عملیات ضدتروریستی و مهار کردن نیروهای شورشی و در راس آنها طالبان، عزم آنها به برچیدن پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه، و درخواست هند و ایران برای عضویت در این سازمان، به نگرانی دولت آمریکا دامن زد و آنها را به این فکر واداشت که با به دست گرفتن ابتکار عمل را در عملیات ضدتروریستی در منطقه و اشغال افغانستان، راه را برای تأسیس پایگاه‌های نظامی در همسایگی اعضاء سازمان هموار کنند.
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌های سیاسی]]
[[رده:شخصیت‌های سیاسی]]
[[رده: سران کشورهای اسلامی]]
[[رده:سران کشورهای اسلامی]]
[[رده: افغانستان]]
[[رده:افغانستان]]
۴٬۹۳۳

ویرایش