ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فوق العاده' به 'فوق‌العاده'
جز (جایگزینی متن - ' مکانها' به ' مکان‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'فوق العاده' به 'فوق‌العاده')
خط ۶۱: خط ۶۱:
رهبران مذهبی بنگلادش درویشان و صوفیان می‌باشند. قبل ار حکومت ترک‌ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال گردید، مقدوم شیخ جلال‌الدین تبریزی نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ (در بنگال غربی) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه و مسافر از خانقاه وی متنعم می‌شدند و هزاران نفر توسط وی آیین اسلام را پذیرفتند.
رهبران مذهبی بنگلادش درویشان و صوفیان می‌باشند. قبل ار حکومت ترک‌ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال گردید، مقدوم شیخ جلال‌الدین تبریزی نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ (در بنگال غربی) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه و مسافر از خانقاه وی متنعم می‌شدند و هزاران نفر توسط وی آیین اسلام را پذیرفتند.
درویش شاه جلال مجروی یمنی (تبریزی هم می‌گویند) از دیگر صوفیان معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی درسیلهت ملاقات نمود. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.
درویش شاه جلال مجروی یمنی (تبریزی هم می‌گویند) از دیگر صوفیان معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی درسیلهت ملاقات نمود. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.
از میان صوفیان و مصلحان زاهد معروف بنگلادش، می‌توان از این افراد نام برد: نور قطب العالم؛ بابا آدم شهید در بخش منشی گنج نزدیک داکا؛ خان جهان علی که مزارش در بندر کولنا قرار دارد؛ بدربیر، یا بدرالدین شاه در چیتاگنگ (ظاهراً این فرد مریدان فراوانی در بین قایقرانان و ملوانان داشته است، به طوری که قایقرانان معتقد به قدرت معنوی وی بوده‌اند و به هنگام دریانوردی نام او را ذکر می‌نمودند)؛ صوفی شاه مقدوم، بزرگ شهر راجشاهی که مریدان فروانی دارد و نوه عبدالقادر گیلانی از مصلحان معروف شبه قاره می‌باشد؛ شاه مقدوم از شاهزادپور واقع در شهر پابنا؛ و علی بغدادی از میرپور واقع در داکا. قاضی مغول اعزام خان، عبدالله کرمانی، شاه شافع الدین شهید و شید عباس علی مکی نیز از درویشان معروف بودند. در دوران حکومت ترک‌ها درویشان و صوفیان و علما از نفوذ فوق العاده‌ای در بین مردم بر خوردار بودند.
از میان صوفیان و مصلحان زاهد معروف بنگلادش، می‌توان از این افراد نام برد: نور قطب العالم؛ بابا آدم شهید در بخش منشی گنج نزدیک داکا؛ خان جهان علی که مزارش در بندر کولنا قرار دارد؛ بدربیر، یا بدرالدین شاه در چیتاگنگ (ظاهراً این فرد مریدان فراوانی در بین قایقرانان و ملوانان داشته است، به طوری که قایقرانان معتقد به قدرت معنوی وی بوده‌اند و به هنگام دریانوردی نام او را ذکر می‌نمودند)؛ صوفی شاه مقدوم، بزرگ شهر راجشاهی که مریدان فروانی دارد و نوه عبدالقادر گیلانی از مصلحان معروف شبه قاره می‌باشد؛ شاه مقدوم از شاهزادپور واقع در شهر پابنا؛ و علی بغدادی از میرپور واقع در داکا. قاضی مغول اعزام خان، عبدالله کرمانی، شاه شافع الدین شهید و شید عباس علی مکی نیز از درویشان معروف بودند. در دوران حکومت ترک‌ها درویشان و صوفیان و علما از نفوذ فوق‌العاده‌ای در بین مردم بر خوردار بودند.
ابن بطوطه می‌نویسد:
ابن بطوطه می‌نویسد:
در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، درویش‌ها علاوه بر احترامی که حکمرانان برایشان قائل بودند، از امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و غیره بر خوردار بودند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر می‌شد، حاکم شهر از وی استقبال می‌کرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار می‌گرفت.
در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، درویش‌ها علاوه بر احترامی که حکمرانان برایشان قائل بودند، از امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و غیره بر خوردار بودند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر می‌شد، حاکم شهر از وی استقبال می‌کرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار می‌گرفت.
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
مولانا نعمانی مطالعه‌ای فراگیر در تاریخ شیعه و منابع اصلی- که مدت طولانی به علت تقیه از علمای سنی، مخفی نگه داشته شده بود و فقط اخیراً در دسترس عموم قرار گرفته است- انجام داده است. او با صبر و بردباری، تمام این آثار را مطالعه کرد، تا مطالب مورد نیازش را جمع آورد و به شکل بی طرفانه‌ای آنها را تجزیه و تحلیل کند و بدین ترتیب کتاب حاضر را نوشت. کمتر کتابی است که این اندازه مطلب در مورد امامت و تحریف قرآن در برداشته باشد. بدین صورت، نوشته حاضر کتابی بسیار جامع و روشنگر است که اندیشه را به تکاپو وامی‌دارد و هر منصفی می‌تواند در این کتاب واقعیت شیعه و نتایج خطرناک نظریه‌های مربوط به امامت و تحریف قرآن را ببیند، و به میزان عدم اعتمادی که این نظریات انحرافی می‌تواند به اسلام و مسلمانان صدر اسلام ایجاد کند، پی ببرد.
مولانا نعمانی مطالعه‌ای فراگیر در تاریخ شیعه و منابع اصلی- که مدت طولانی به علت تقیه از علمای سنی، مخفی نگه داشته شده بود و فقط اخیراً در دسترس عموم قرار گرفته است- انجام داده است. او با صبر و بردباری، تمام این آثار را مطالعه کرد، تا مطالب مورد نیازش را جمع آورد و به شکل بی طرفانه‌ای آنها را تجزیه و تحلیل کند و بدین ترتیب کتاب حاضر را نوشت. کمتر کتابی است که این اندازه مطلب در مورد امامت و تحریف قرآن در برداشته باشد. بدین صورت، نوشته حاضر کتابی بسیار جامع و روشنگر است که اندیشه را به تکاپو وامی‌دارد و هر منصفی می‌تواند در این کتاب واقعیت شیعه و نتایج خطرناک نظریه‌های مربوط به امامت و تحریف قرآن را ببیند، و به میزان عدم اعتمادی که این نظریات انحرافی می‌تواند به اسلام و مسلمانان صدر اسلام ایجاد کند، پی ببرد.
پس از آن، مولانا ابوالحسن همین مقدمه را بر یک کتاب 96 صفحه‌ای به زبان اردو-که تغییر شکل داده همین کتاب، تحت عنوان «اور اولین مسلمانان کی دو متضاد تصویرن» (دو تصویر متناقض از اسلام و مسلمانان صدر اول) است- می‌آورد. ترجمه‌های عربی، انگلیسی و فارسی این کتاب نیز زیر چاپ است. گر چه مولانا نعمانی از کار افتاده، مجدد و شاه ولی الله را به غفلت از منابع اصلی شیعه متهم می‌کند و مدعی است که خود، اکثر آنها را مطالعه کرده است، به نظر می‌رسد که نه کتاب‌های او و نه رساله مولانا ابوالحسن، به هیچ وجه با تحفه اثنا عشری شاه عبدالعزیز قابل مقایسه نباشد. از آنجا که خلاصه تحفه و جوابهای آن به شیعه و جوابهای متقابل شیعه و سنی، قبلاً توسط نویسنده در کتابی به نام شاه عبدالعزیز، اصول گرایی، جدالهای مذهبی و جهاد به چاپ رسیده است، می‌توان تکذیب مشاهدات و ملاحظات مولانا نعمانی و مولانا ابوالحسن را در آن کتاب مطالعه کرد. در جلد دوم کتاب حاضر به بعضی دیگر از پاسخهای شیعه نیز اشاره شده است و همچنین آثار جدلی سنی‌های قرن نوزدهم نیز مورد بحث قرار نمی‌گیرد.  
پس از آن، مولانا ابوالحسن همین مقدمه را بر یک کتاب 96 صفحه‌ای به زبان اردو-که تغییر شکل داده همین کتاب، تحت عنوان «اور اولین مسلمانان کی دو متضاد تصویرن» (دو تصویر متناقض از اسلام و مسلمانان صدر اول) است- می‌آورد. ترجمه‌های عربی، انگلیسی و فارسی این کتاب نیز زیر چاپ است. گر چه مولانا نعمانی از کار افتاده، مجدد و شاه ولی الله را به غفلت از منابع اصلی شیعه متهم می‌کند و مدعی است که خود، اکثر آنها را مطالعه کرده است، به نظر می‌رسد که نه کتاب‌های او و نه رساله مولانا ابوالحسن، به هیچ وجه با تحفه اثنا عشری شاه عبدالعزیز قابل مقایسه نباشد. از آنجا که خلاصه تحفه و جوابهای آن به شیعه و جوابهای متقابل شیعه و سنی، قبلاً توسط نویسنده در کتابی به نام شاه عبدالعزیز، اصول گرایی، جدالهای مذهبی و جهاد به چاپ رسیده است، می‌توان تکذیب مشاهدات و ملاحظات مولانا نعمانی و مولانا ابوالحسن را در آن کتاب مطالعه کرد. در جلد دوم کتاب حاضر به بعضی دیگر از پاسخهای شیعه نیز اشاره شده است و همچنین آثار جدلی سنی‌های قرن نوزدهم نیز مورد بحث قرار نمی‌گیرد.  
در اینجا می‌توان به اجمال متذکر شد که هم مولانا نعمانی و هم ابوالحسن ندوی در ادعایشان مبنی بر اینکه منابع اصلی شیعه برای مدتی طولانی از علمای سنی پنهان داشته شده است، در اشتباه‌اند. مولانا نعمانی با اعتراف به اینکه برخی از علمای اهل سنت با تلاش فوق العاده‌ای موفق شدند این کتاب‌ها را به دست آورند، در واقع گفته خود را تکذیب کرده است. شاه عبدالعزیز، فرزند شاه ولی الله و نویسنده تحفه اثنا عشری از جمله این علما بود. شاید هر دو از این واقعیت که در نیمه دوم قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم، تعداد زیادی از کتاب‌های رسمی و منابع شیعی در لکنهو، لودهیانه، لاهور و بمبئی به چاپ رسیده است، بی خبر بودند. صرف نظر از کتابخانه‌های عمومی هند، شیعه در کتابخانه‌های اروپا، آمریکا و کانادا صاحب آثار متعددی است و اگر کسی اراده می‌کرد، می‌توانست بدون هیچ مشکلی آنها را به دست آورد.
در اینجا می‌توان به اجمال متذکر شد که هم مولانا نعمانی و هم ابوالحسن ندوی در ادعایشان مبنی بر اینکه منابع اصلی شیعه برای مدتی طولانی از علمای سنی پنهان داشته شده است، در اشتباه‌اند. مولانا نعمانی با اعتراف به اینکه برخی از علمای اهل سنت با تلاش فوق‌العاده‌ای موفق شدند این کتاب‌ها را به دست آورند، در واقع گفته خود را تکذیب کرده است. شاه عبدالعزیز، فرزند شاه ولی الله و نویسنده تحفه اثنا عشری از جمله این علما بود. شاید هر دو از این واقعیت که در نیمه دوم قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم، تعداد زیادی از کتاب‌های رسمی و منابع شیعی در لکنهو، لودهیانه، لاهور و بمبئی به چاپ رسیده است، بی خبر بودند. صرف نظر از کتابخانه‌های عمومی هند، شیعه در کتابخانه‌های اروپا، آمریکا و کانادا صاحب آثار متعددی است و اگر کسی اراده می‌کرد، می‌توانست بدون هیچ مشکلی آنها را به دست آورد.
در قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی، تعدادی از آثار مهم شیعه در هندوستان نسخه برداری شد و در دکن در دسترس قرار گرفت. بعضی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در حکومت قطب شاهی‌ها کتاب‌های مهمی در تمامی زمینه‌ها و ابعاد مختلف تشیع تالیف شد. قاضی نورالله در هند شمالی، علاوه بر آثار جدلی و کلامی، کتاب‌هایی در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و فلسفه نوشت. به نظر می‌رسد که او در تفسیر قرآن به طور گسترده از تفسیرهای شیعه و سنی استفاده کرده است. تفسیر قاضی نشان می‌دهد که او از میان آثار علمای متقدم شیعه، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و محمد عیاشی را مطالعه کرده است و از آنها آگاهی داشته است و نیز از میان آثار متاخرین، کتاب التبیان نوشته شیخ الطایفه ابوجعفر محمد طوسی و تفسیر مجمع البیان، نوشته فضل بن حسن طبرسی، را به طور کامل مطالعه کرده است. فقط گروهی از متعصبین اعتقاد دارند که شیعه به علوم قرآنی بی توجه است. در میان علمای معاصر مرتضی مطهری، علامه محمد حسین طباطبایی و علامه خویی، کتاب‌هایی در تفسیر قرآن در مجلدات متعدد به چاپ رسانده‌اند. المیزان نوشته علامه محمد حسین طباطیایی، به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شده است. امام خمینی نیز در بعضی از سخنرانی‌هایش سوره‌های مختلفی از قرآن را تفسیر کرده است. سوره‌هایی که توسط امام خمینی تفسیر شده نیز به چاپ رسیده است.  
در قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی، تعدادی از آثار مهم شیعه در هندوستان نسخه برداری شد و در دکن در دسترس قرار گرفت. بعضی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در حکومت قطب شاهی‌ها کتاب‌های مهمی در تمامی زمینه‌ها و ابعاد مختلف تشیع تالیف شد. قاضی نورالله در هند شمالی، علاوه بر آثار جدلی و کلامی، کتاب‌هایی در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و فلسفه نوشت. به نظر می‌رسد که او در تفسیر قرآن به طور گسترده از تفسیرهای شیعه و سنی استفاده کرده است. تفسیر قاضی نشان می‌دهد که او از میان آثار علمای متقدم شیعه، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و محمد عیاشی را مطالعه کرده است و از آنها آگاهی داشته است و نیز از میان آثار متاخرین، کتاب التبیان نوشته شیخ الطایفه ابوجعفر محمد طوسی و تفسیر مجمع البیان، نوشته فضل بن حسن طبرسی، را به طور کامل مطالعه کرده است. فقط گروهی از متعصبین اعتقاد دارند که شیعه به علوم قرآنی بی توجه است. در میان علمای معاصر مرتضی مطهری، علامه محمد حسین طباطبایی و علامه خویی، کتاب‌هایی در تفسیر قرآن در مجلدات متعدد به چاپ رسانده‌اند. المیزان نوشته علامه محمد حسین طباطیایی، به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شده است. امام خمینی نیز در بعضی از سخنرانی‌هایش سوره‌های مختلفی از قرآن را تفسیر کرده است. سوره‌هایی که توسط امام خمینی تفسیر شده نیز به چاپ رسیده است.  
علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن نوشته‌اند. تفسیر قرآن، نوشته مولانا ظفر حسن آمروهاوی که به زبان اردو، در پنچ جلد و در کراچی به چاپ رسیده، اثری فوق العاده است. او در این تفسیر، برخی از مسائلی را که به نظر می‌رسید با علوم روز تعارض دارند، حل کرده است. تفسیر دیگری به قلم مولانا علی نقی لکنهویی به زبان اردو تالیف شده است و احتمالاً در چند جلد به چاپ خواهد رسید. تا کنون چهار جلد این تفسیر منتشر شده است.  
علمای شیعه هندوستان نیز تفسیرهایی بر قرآن نوشته‌اند. تفسیر قرآن، نوشته مولانا ظفر حسن آمروهاوی که به زبان اردو، در پنچ جلد و در کراچی به چاپ رسیده، اثری فوق‌العاده است. او در این تفسیر، برخی از مسائلی را که به نظر می‌رسید با علوم روز تعارض دارند، حل کرده است. تفسیر دیگری به قلم مولانا علی نقی لکنهویی به زبان اردو تالیف شده است و احتمالاً در چند جلد به چاپ خواهد رسید. تا کنون چهار جلد این تفسیر منتشر شده است.  
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه‌ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنی‌ها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می‌خوانند که به آن «تراویح» گفته می‌شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده‌اند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده‌اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر‌های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می‌دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره‌هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار می‌دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه‌های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده‌اند و مطالعه تفسیر‌ها را هرگز توصیه نکرده‌اند.
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه‌ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنی‌ها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می‌خوانند که به آن «تراویح» گفته می‌شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده‌اند و سخنرانیها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده‌اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر‌های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می‌دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره‌هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشتهای خود قرار می‌دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه‌های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده‌اند و مطالعه تفسیر‌ها را هرگز توصیه نکرده‌اند.
این تقیه و اختفای کتاب‌های شیعه نبود که سنی‌ها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه‌ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم‌انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستان‌های خیالی را که آنها نقل و شرح کرده‌اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتاب‌های شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می‌خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه‌های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه‌ای که در کتابخانه‌های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
این تقیه و اختفای کتاب‌های شیعه نبود که سنی‌ها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه‌ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم‌انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستان‌های خیالی را که آنها نقل و شرح کرده‌اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتاب‌های شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می‌خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه‌های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه‌ای که در کتابخانه‌های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش