ارتداد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده: ارتداد.jpg |جایگزین= ارتداد]]</div>
[[پرونده:ارتداد.jpg|بی‌قاب|چپ]]
'''اِرْتِدادْ''' خارج‌شدن و روی‌گردانی از [[دین اسلام]] است. اگر كسی كه [[مسلمان]] است، از دين اسلام بيرون رود. او را در اصطلاح دينی <sup>مرتد</sup> گويند. برخی از موجبات ارتداد از نظر فقیهان عبارتند از: انكار ضروری دين؛ چيزی را كه از دين نيست جزء دين شمردن؛ [[كفر]] ورزيدن به [[خدا]] يا [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر]]؛ انجام كاری كه حاكی از بی‌ايمانی است. مانند [[سجده]] بر [[بت]] يا توهين به مقدسات اسلامی. در [[فقه اسلامی]] شخص مرتد تحت شرایطی به [[مرگ]] محکوم می‌شود.
'''اِرْتِدادْ''' خارج‌شدن و روی‌گردانی از [[دین اسلام]] است. اگر كسی كه [[مسلمان]] است، از دين اسلام بيرون رود. او را در اصطلاح دينی مرتد گويند. برخی از موجبات ارتداد از نظر فقیهان عبارتند از: انكار ضروری دين؛ چيزی را كه از دين نيست جزء دين شمردن؛ [[كفر]] ورزيدن به [[خدا]] يا [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]]؛ انجام كاری كه حاكی از بی‌ايمانی است. مانند [[سجده]] بر [[بت]] يا توهين به مقدسات اسلامی. در [[فقه اسلامی]] شخص مرتد تحت شرایطی به [[مرگ]] محکوم می‌شود.


== ارتداد ==
== ارتداد ==
«ارتداد» واژه‌‏ای است فقهی ـ حقوقی از ریشه ردّ و به معنای «رد شدن»، «برگشت از دین»، «از مسلمانی برگشتن»<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‏‌نامه، تهران، مجلس شورای ملّی، 1328ش، ج6، ص1624.</ref>، «رو گردانیدن از [[اسلام|مذهب اسلام]] بعد از [[اسلام]]»<ref>سیدجعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلّفان و مترجمان ایران، ج1، ص143 ـ 144.</ref>، «برگرداندن»، «بازگرداندن، چه حسی چه معنوی»<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، 1366ش، ج1، ص469 ـ 470. و نیز سید علی‏ اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361ش، چاپ سوم، ج3، ص 79 ـ 80.</ref>، «عقب‏ نشینی» و «کناره‌گیری»<ref>الیاس آنطوان‏الیاس، القاموس العصری (فرهنگ نوین)، ترجمه سیدمصطفی طباطبایی، تهران، چاپخانه اسلامیه، 1358ش، چاپ دوم، ص246.</ref> آمده است.
«ارتداد» واژه‌‏ای است فقهی ـ حقوقی از ریشه ردّ و به معنای «رد شدن»، «برگشت از دین»، «از مسلمانی برگشتن<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‏‌نامه، تهران، مجلس شورای ملّی، 1328ش، ج6، ص1624.</ref>»، «رو گردانیدن از [[اسلام|مذهب اسلام]] بعد از [[اسلام]]<ref>سیدجعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلّفان و مترجمان ایران، ج1، ص143 ـ 144.</ref>»، «برگرداندن»، «بازگرداندن، چه حسی چه معنوی<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، 1366ش، ج1، ص469 ـ 470. و نیز سید علی‏ اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361ش، چاپ سوم، ج3، ص 79 ـ 80.</ref>»، «عقب‏ نشینی» و «کناره‌گیری<ref>الیاس آنطوان‏الیاس، القاموس العصری (فرهنگ نوین)، ترجمه سیدمصطفی طباطبایی، تهران، چاپخانه اسلامیه، 1358ش، چاپ دوم، ص246.</ref>» آمده است.


از معانی مذکور سنخیتی آشکار بین معنای لغوی و اصطلاح فقهی به دست می‏‌آید؛ گرچه برخی از فقها این سنخیت را به گونه‌‏ای دیگر یعنی به معنای «خروج از شی‏ء ([[کفر]]) و سپس بازگشت به همان شی‏ء» مطرح نموده‌‏اند<ref>نعمان‏بن محمدبن‏حیّون تمیمی، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف، 1358ق، چاپ دوم، ج2، ص479. </ref>. البته چنین معنایی تنها در مورد [[کافر|کافری]] که از اسلام به [[کفر]] خود باز می‌‏گردد صادق است؛ اما معانی نخست شامل مسلمانی که از دین خود روگردانده نیز می‏‌شود.
از معانی مذکور سنخیتی آشکار بین معنای لغوی و اصطلاح فقهی به دست می‏‌آید؛ گرچه برخی از فقها این سنخیت را به گونه‌‏ای دیگر یعنی به معنای «خروج از شی‏ء ([[کفر]]) و سپس بازگشت به همان شی‏ء» مطرح نموده‌‏اند<ref>نعمان‏بن محمدبن‏حیّون تمیمی، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف، 1358ق، چاپ دوم، ج2، ص479. </ref>. البته چنین معنایی تنها در مورد [[کافر|کافری]] که از اسلام به [[کفر]] خود باز می‌‏گردد صادق است؛ اما معانی نخست شامل مسلمانی که از دین خود روگردانده نیز می‏‌شود.
خط ۱۴: خط ۱۴:
# ارتداد فعلی.
# ارتداد فعلی.


تردید نمودن در کفر و بطلان آن نیز به صورت نخست ملحق شده است<ref> محمدحسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1981م، چاپ هفتم، ج41، ص600، و نیز زین‏الدین عاملی (شهیدثانی)، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، چاپ دوم، ج9، ص333 ـ 334. محمد الزهری الغمراوی، السراج الوهاج، بیروت، دارالمعرفة، 1338ق، ص519.</ref>. از فرقه‏‌های [[اهل‌سنت]]، [[شافعیه]] نیت کفر را نیز مشمول ارتداد دانسته‏‌اند<ref> المجلس‏الاعلی للشؤون الاسلامیة، موسوعة جمال عبدالناصر، قاهره، المجلس الاعلی، 1389ق، ج 4، ص 252.</ref>.
تردید نمودن در کفر و بطلان آن نیز به صورت نخست ملحق شده است<ref> محمدحسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1981م، چاپ هفتم، ج41، ص600، و نیز زین‏الدین عاملی (شهیدثانی)، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، چاپ دوم، ج9، ص333 ـ 334. محمد الزهری الغمراوی، السراج الوهاج، بیروت، دارالمعرفة، 1338ق، ص519.</ref>. از فرقه‏‌های [[اهل سنت]]، [[شافعیه]] نیت کفر را نیز مشمول ارتداد دانسته‏‌اند<ref> المجلس‏الاعلی للشؤون الاسلامیة، موسوعة جمال عبدالناصر، قاهره، المجلس الاعلی، 1389ق، ج 4، ص 252.</ref>.


== اثبات ارتداد ==
== اثبات ارتداد ==
از آن‌جا که فقهای [[شیعه]] و اهل سنت مسئله ارتداد را ضمن مباحث حدود مطرح می‏‌سازند، لذا اثبات این جرم را نیز منوط به اقرار مجرم و یا [[شهادت]] شاهد می‏‌دانند<ref>محمدحسن نجفی، پیشین. زین‏الدین عاملی، پیشین. علامه حلی، یوسف‏بن‏علی، تبصرة المتعلمین، ترجمه ابوالحسن شعرانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج2، ص747. و نیز سیدروح‏الله خمینی، تحریر الوسیله، انتشارات قدس محمدی، ج2، ص496. عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی‏المذاهب الاربعة، بیروت، دارالفکر، 1360ق، ج5، ص423.</ref>.
از آن‌جا که فقهای [[شیعه]] و اهل سنت مسئله ارتداد را ضمن مباحث حدود مطرح می‏‌سازند، لذا اثبات این جرم را نیز منوط به اقرار مجرم و یا [[شهادت]] شاهد می‏‌دانند<ref>محمدحسن نجفی، پیشین. زین‏‌الدین عاملی، پیشین. علامه حلی، یوسف‏‌بن‌‏علی، تبصرة المتعلمین، ترجمه ابوالحسن شعرانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج2، ص747. و نیز سیدروح‏‌الله خمینی، تحریر الوسیله، انتشارات قدس محمدی، ج2، ص496. عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی‏‌المذاهب الاربعة، بیروت، دارالفکر، 1360ق، ج5، ص423.</ref>.


== معیار ارتداد ==
== معیار ارتداد ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
== شرایط مرتد ==
== شرایط مرتد ==
منظور از برشمردن این شرایط در کتب فقهی، بیان مصداق مرتد شرعی برای تعیین مجازات وی از طرف شارع می‏‌‌باشد؛ به طوری که با فقدان هر یک از این شروط اصطلاح «مرتد» شرعا منتفی خواهد بود و در نتیجه مجازات به اجرا درنخواهد آمد.
منظور از برشمردن این شرایط در کتب فقهی، بیان مصداق مرتد شرعی برای تعیین مجازات وی از طرف شارع می‏‌‌باشد؛ به طوری که با فقدان هر یک از این شروط اصطلاح «مرتد» شرعا منتفی خواهد بود و در نتیجه مجازات به اجرا درنخواهد آمد.
در کتب فقهی شیعه [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[اختیار]] و قصد از شرایط عمده مرتد به شمار آمده است<ref> زین‏الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 341. و نیز سیدروح‏الله خمینی، پیشین، ج 2، ص 495. محقق حلّی، شرایع الاسلام، نجف، مطبعة الآداب، 1389ق، چاپ اول، ج4، ص183.</ref>. از مکاتب اهل‌سنت، [[شافعیه]] نیز همین شرایط را منظور داشته، امّا [[مالکیه]] در مورد اشتراط بلوغ اختلاف نظر دارند و بالاخره [[حنابله]] و [[حنفیه]]، بلوغ را شرط نمی‌‏دانند<ref> الشیخ نظّام، الفتاوی الهندیة، داراحیاء التراث العربی، 1400ق، چاپ سوم، ج2، ص253. ابراهیم‏ بن‏ محمد بن ‏سالم ‏بن ‏منویان، منار السبیل فی شرح الدلیل، دمشق، المطبعة الهاشمیة، 1378ق، چاپ اول، ج2، ص407. و نیز علاءالدین الکاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرایع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1406ق، چاپ دوم، ج7، ص134. و نیز، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه، موسوعة جمال عبدالناصر، پیشین، ج4، ص253.</ref>. در هر حال با توجه به شرایط ذکر شده، صدور کفر از مجنون، مکره، مضطر و امثال آن موجب ارتداد نمی‏‌شود.
در کتب فقهی شیعه [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[اختیار]] و قصد از شرایط عمده مرتد به شمار آمده است<ref> زین‌‏الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 341. و نیز سیدروح‏‌الله خمینی، پیشین، ج 2، ص 495. محقق حلّی، شرایع الاسلام، نجف، مطبعة الآداب، 1389ق، چاپ اول، ج4، ص183.</ref>. از مکاتب اهل‌سنت، [[شافعیه]] نیز همین شرایط را منظور داشته، امّا [[مالکیه]] در مورد اشتراط بلوغ اختلاف نظر دارند و بالاخره [[حنابله]] و [[حنفیه]]، بلوغ را شرط نمی‌‏دانند<ref> الشیخ نظّام، الفتاوی الهندیة، داراحیاء التراث العربی، 1400ق، چاپ سوم، ج2، ص253. ابراهیم‏ بن‏ محمد بن ‏سالم ‏بن ‏منویان، منار السبیل فی شرح الدلیل، دمشق، المطبعة الهاشمیة، 1378ق، چاپ اول، ج2، ص407. و نیز علاءالدین الکاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرایع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1406ق، چاپ دوم، ج7، ص134. و نیز، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه، موسوعة جمال عبدالناصر، پیشین، ج4، ص253.</ref>. در هر حال با توجه به شرایط ذکر شده، صدور کفر از مجنون، مکره، مضطر و امثال آن موجب ارتداد نمی‏‌شود.


== اقسام مرتد ==
== اقسام مرتد ==
خط ۳۳: خط ۳۳:
# ملّی.
# ملّی.


اگر مسلمانی از دین خود روگردان شده و کفر ورزد از نوع نخست به شمار آمده و اگر کافری پس از گرویدن به اسلام به کفر بازگردد؛ [[مرتد ملی]] شناخته می‌‏شود. تقسیم‏‌بندی فوق تنها از دیدگاه فقهای [[مذهب شیعه|شیعه]] مطرح می‌‏گردد. زیرا بین دو نوع مرتد از نظر مجازات تفاوت قائل شده‌‏اند. امّا فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] نسبت به هر دو نوع مرتد یک نوع مجازات مطرح کرده‏‌اند. البته تنها اختلاف نظری که میان فرقه‏‌های اهل‌سنت به چشم می‏‌خورد، نسبت به اجرای همان یک نوع مجازات است.
اگر مسلمانی از دین خود روگردان شده و کفر ورزد از نوع نخست به شمار آمده و اگر کافری پس از گرویدن به اسلام به کفر بازگردد؛ [[مرتد ملی]] شناخته می‌‏شود. تقسیم‏‌بندی فوق تنها از دیدگاه فقهای [[مذهب شیعه|شیعه]] مطرح می‌‏گردد. زیرا بین دو نوع مرتد از نظر مجازات تفاوت قائل شده‌‏اند. امّا فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نسبت به هر دو نوع مرتد یک نوع مجازات مطرح کرده‏‌اند. البته تنها اختلاف نظری که میان فرقه‏‌های اهل سنت به چشم می‏‌خورد، نسبت به اجرای همان یک نوع مجازات است.


== آرای فقها ==
== آرای فقها ==
خط ۴۹: خط ۴۹:
امّا چنانچه مردی مرتد ملّی باشد، این احکام بر وی جاری است: مهلت مقرّر برای توبه نمودن، قتل در صورت عدم توبه، قتل در صورت تکرار ارتداد و توبه برای بار سوم، محجور شدن از تصرف در اموال، انفساخ عقد نکاح. البته اگر از کفر خویش توبه نمود، دو مجازات اخیر نیز از وی برداشته خواهد شد؛ گرچه تجدید عقد با زوجه‌‏اش نیاز به انقضای [[عده طلاق]] دارد<ref> زین‏‌الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 342 ـ 343. و نیز، موسوعة جمال عبدالناصر، ج4، ص259 ـ 260.</ref>.
امّا چنانچه مردی مرتد ملّی باشد، این احکام بر وی جاری است: مهلت مقرّر برای توبه نمودن، قتل در صورت عدم توبه، قتل در صورت تکرار ارتداد و توبه برای بار سوم، محجور شدن از تصرف در اموال، انفساخ عقد نکاح. البته اگر از کفر خویش توبه نمود، دو مجازات اخیر نیز از وی برداشته خواهد شد؛ گرچه تجدید عقد با زوجه‌‏اش نیاز به انقضای [[عده طلاق]] دارد<ref> زین‏‌الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 342 ـ 343. و نیز، موسوعة جمال عبدالناصر، ج4، ص259 ـ 260.</ref>.


تمام احکام فوق مربوط به مرد مرتد است. امّا در مورد مجازات زنی که مرتد می‏‌شود از نظر فقهای [[امامیه]] تفاوتی بین مرتد فطری و ملّی وجود ندارد. احکام جاری بر زن مرتد به این شرح است: اعطای مهلت مقرر برای توبه نمودن، حبس در صورت عدم توبه، سختگیری و اجرای احکام شاقّه در طول حبس، خوردن و آشامیدن در حدّ زنده ماندن، پوشش زبر و خشن<ref>محمدحسن نجفی، پیشین، ج 41، ص 611-612. زین‏الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 344.</ref>. ناگفته نماند مجموع آنچه که گفته شد فشرده‏‌ای از آرای مشهور فقهای امامیه است که البته در برخی جزئیات ممکن است تفاوت‌هایی نیز در بین نظریات مشاهده گردد. از سوی دیگر آرای فقهای متأخر و به ‏خصوص فقیه پرآوازه عصر حاضر، مرحوم [[امام خمینی]] نیز شنیدنی است.
تمام احکام فوق مربوط به مرد مرتد است. امّا در مورد مجازات زنی که مرتد می‏‌شود از نظر فقهای [[امامیه]] تفاوتی بین مرتد فطری و ملّی وجود ندارد. احکام جاری بر زن مرتد به این شرح است: اعطای مهلت مقرر برای توبه نمودن، حبس در صورت عدم توبه، سختگیری و اجرای احکام شاقّه در طول حبس، خوردن و آشامیدن در حدّ زنده ماندن، پوشش زبر و خشن<ref>محمدحسن نجفی، پیشین، ج 41، ص 611-612. زین‏الدین عاملی، پیشین، ج 9، ص 344.</ref>. ناگفته نماند مجموع آنچه که گفته شد فشرده‏‌ای از آرای مشهور فقهای امامیه است که البته در برخی جزئیات ممکن است تفاوت‌هایی نیز در بین نظریات مشاهده گردد. از سوی دیگر آرای فقهای متأخر و به ‏خصوص فقیه پرآوازه عصر حاضر، مرحوم [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز شنیدنی است.


=== نظریه اهل سنت ===
=== نظریه اهل سنت ===
در مجموع فقهای مکاتب چهارگانه بر این امر متفق‌‏اند که فرقی میان مرتد ملّی و فطری نیست. ولی در مورد مجازات مرتد نیز نسبت به مهلت دادن برای توبه و سپس قتل وی در صورت عدم توبه تردید ننموده‌‏اند. در میان فرقه‏‌های [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] نسبت به جزئیات این احکام نظیر وجوب یا استحباب مهلت برای توبه و کیفیت تقسیم اموال مرتد اختلاف نظرهایی به چشم می‏خورد که در این بررسی دیدگاه‌‏های یکایک مکاتب آنها روشن خواهد شد.
در مجموع فقهای مکاتب چهارگانه بر این امر متفق‌‏اند که فرقی میان مرتد ملّی و فطری نیست. ولی در مورد مجازات مرتد نیز نسبت به مهلت دادن برای توبه و سپس قتل وی در صورت عدم توبه تردید ننموده‌‏اند. در میان فرقه‏‌های [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نسبت به جزئیات این احکام نظیر وجوب یا استحباب مهلت برای توبه و کیفیت تقسیم اموال مرتد اختلاف نظرهایی به چشم می‏خورد که در این بررسی دیدگاه‌‏های یکایک مکاتب آنها روشن خواهد شد.


=== دیدگاه حنفیه ===
=== دیدگاه حنفیه ===
خط ۷۱: خط ۷۱:
'''با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط می‏‌گردد که:'''
'''با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط می‏‌گردد که:'''


پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از این‏رو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ به‏  خصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار باشد. بنابراین، سنگینی مجازات مرتد را می‌‏توان با چنین نتیجه‏‌گیری توجیه نمود. به علاوه همان‏طوری که در مقدمه بحث اشاره گردید، دست‌یابی بر مصداق مسلّم مرتد نیز به سهولت انجام نخواهد پذیرفت. نظیر جرمی با عنوان «سرقت» و مجازاتی به ‏صورت «بریدن چهار انگشت دست» که با توجه به شرایط متعدّد و خاص آن، عینیت یافتن در خارج را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، در بحث مرتد نیز یک نگاه گذرا به مکاتب گوناگون فقهی و شرایط مختلفی که برای اثبات جرم ارتداد مطرح گردیده، این نکته را به اثبات می‏‌رساند که اثبات جرم اعتقادی به‏ خاطر پیچیدگی مسئله اندیشه و عقیده به سهولت امکان‏ پذیر نیست؛ به خصوص که در عصر حاضر با تشکیل نظام اسلامی و وجود نهادهای رسیدگی به جرم و اجرای مجازات‏‌های شرعی، می‏‌بایست اثبات جرم ارتداد و به‏ ویژه اجرای مجازات آن را به عهده مراکز قانونی گذاشت تا از این رهگذر نسبت به پیگیری‌‏های شخصی و گاهی تسویه‏ حساب‏‌های خصوصی افراد جلوگیری نمود و مآلاً از ایجاد هرج و مرج در اجرای قانون پیشگیری کرد. (همانند سایر جرائمی که در نظام اسلامی بین مردم رخ می‏‌دهد و پرواضح است که این امر مانع از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز نخواهد شد). شاهد گویای مطلب فوق، کلام فقیه فرهیخته و اصولی دقیق عصر حاضر مرحوم امام خمینی رحمه‌‏الله است. این عالم بزرگوار درخصوص بحث ارتداد، علاوه بر ذکر شرایط عمومی تکلیف، قصد مرتد را نیز عنوان ساخته و اظهار می‏‌دارند که: «یعتبر فی الحکم بالارتداد البلوغ والعقل والاختیار والقصد فلاعبرة بردّة‏الصبی و ان کان مراهقا، ولاالمجنون... ، ولاالمکره، ولا بما یقع بلاقصد... ، ولو صدر منه حال غضب غالب لا یملک معه نفسه لم یحکم بالارتداد<ref>سید روح‏الله خمینی، پیشین، ص495.</ref>.»
پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از این‏رو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ به‏  خصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار باشد. بنابراین، سنگینی مجازات مرتد را می‌‏توان با چنین نتیجه‏‌گیری توجیه نمود. به علاوه همان‏طوری که در مقدمه بحث اشاره گردید، دست‌یابی بر مصداق مسلّم مرتد نیز به سهولت انجام نخواهد پذیرفت. نظیر جرمی با عنوان «سرقت» و مجازاتی به ‏صورت «بریدن چهار انگشت دست» که با توجه به شرایط متعدّد و خاص آن، عینیت یافتن در خارج را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، در بحث مرتد نیز یک نگاه گذرا به مکاتب گوناگون فقهی و شرایط مختلفی که برای اثبات جرم ارتداد مطرح گردیده، این نکته را به اثبات می‏‌رساند که اثبات جرم اعتقادی به‏ خاطر پیچیدگی مسئله اندیشه و عقیده به سهولت امکان‏ پذیر نیست؛ به خصوص که در عصر حاضر با تشکیل نظام اسلامی و وجود نهادهای رسیدگی به جرم و اجرای مجازات‏‌های شرعی، می‏‌بایست اثبات جرم ارتداد و به‏ ویژه اجرای مجازات آن را به عهده مراکز قانونی گذاشت تا از این رهگذر نسبت به پیگیری‌‏های شخصی و گاهی تسویه‏ حساب‏‌های خصوصی افراد جلوگیری نمود و مآلاً از ایجاد هرج و مرج در اجرای قانون پیشگیری کرد. (همانند سایر جرائمی که در نظام اسلامی بین مردم رخ می‏‌دهد و پرواضح است که این امر مانع از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز نخواهد شد). شاهد گویای مطلب فوق، کلام فقیه فرهیخته و اصولی دقیق عصر حاضر مرحوم امام خمینی رحمه‌‏الله است. این عالم بزرگوار درخصوص بحث ارتداد، علاوه بر ذکر شرایط عمومی تکلیف، قصد مرتد را نیز عنوان ساخته و اظهار می‏‌دارند که: «یعتبر فی الحکم بالارتداد البلوغ والعقل والاختیار والقصد فلاعبرة بردّة‏الصبی و ان کان مراهقا، ولاالمجنون... ، ولاالمکره، ولا بما یقع بلاقصد... ، ولو صدر منه حال غضب غالب لا یملک معه نفسه لم یحکم بالارتداد<ref>سید روح‌‏الله خمینی، پیشین، ص495.</ref>.»
و ناگفته پیدا است که راه یافتن به اعتقادات افراد و به خصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه گفتار و رفتار آنها تلقّی می‏‌گردد، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار نمود.
و ناگفته پیدا است که راه یافتن به اعتقادات افراد و به خصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه گفتار و رفتار آنها تلقّی می‏‌گردد، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار نمود.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}ابرا
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
[http://ensani.ir/fa/article/91737/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%A8-%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C برگرفته از سایت ارتداد از دیدگاه مکاتب فقهی - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir]
[http://ensani.ir/fa/article/91737/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%A8-%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C برگرفته از سایت ارتداد از دیدگاه مکاتب فقهی - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir]
   
   
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش