اسامه رفاعی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۳۳ توسط Wikivahdat (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '{{جعبه اطلاعات اشخاص' به '{{جعبه اطلاعات شخصیت')

اسامه رفاعی (دمشق، ۱۹۴۴) مفتی اعظم جمهوری عربی سوریه، واعظ مسجد عبدالکریم الرفاعی (منسوب به پدرش) در منطقه کفر سوسه دمشق و عضو هیئت امنای اتحادیه بین المللی علمای مسلمان است.

اسامه رفاعی
اسامة رفاعی.jpg
نام کاملاسامه رفاعی
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۹۴۴ م، ۱۳۲۲ ش‌، ۱۳۶۲ ق
محل تولددمشق، سوریه
دیناسلام، اهل سنت
استادانشیخ عبدالکریم الرفاعی
فعالیت‌ها
  • مفتی اعظم سوریه
  • عضو هیئت امنای اتحادیه بین المللی علمای مسلمان
  • ریاست مجلس اسلامی سوریه

تولد

در سال ۱۹۴۴ در دمشق به دنیا آمد و پسر ارشد دانشمند فقید دمشقی شیخ عبدالکریم الرفاعی است.

تحصیلات

او نزد پدرش علوم عقلی و نقلی را فرا گرفت و برای تبلیغ به تعدادی از پایتخت‌های کشورهای اسلامی سفر کرد. او از مدارس و دبیرستان‌های دمشق فارغ‌التحصیل شد، سپس به دانشگاه دمشق پیوست و در دانشکده هنر، گروه زبان عربی به تحصیل زبان و علوم عربی پرداخت و در سال ۱۹۷۱ از آن فارغ‌التحصیل شد.

فعالیت

  • واعظ مسجد عبدالکریم الرفاعی در منطقه کفر سوسه دمشق؛
  • عضو هیئت امنای اتحادیه بین‌المللی علمای مسلمان؛
  • شورای اسلامی سوریه او را به عنوان مفتی اعظم جمهوری عربی سوریه منصوب کرد؛
  • ریاست انجمن علمای شام را بر عهده دارد؛
  • ریاست مجلس اسلامی سوریه.

موضع اجتماعی و سیاسی

او از علمای بزرگ دینی با آگاهی گسترده از علوم انسانی و از مخالفان دیرینه نظام حاکم سوریه است. او در آغاز انقلاب سوریه ایستاد و در سال ۲۰۱۱ در مسجد رفاعی مورد حمله نیروهای امنیتی رژیم حاکم قرار گرفت.

اگرچه او دارای ایدئولوژی میانه‌رو و به دور از افراط گرایی و افراط گرایی است و از زمان پدرش با شهرت خوبی در میان بقیه فرقه‌ها و ادیان سوریه شناخته شده است، اما متاسفانه دشمنان سوریه، ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و هم‌دستان‌شان با سوء استفاده از غفلت علما و نخبگان و از طریق تأسیس داعش به زیرساخت‌های سوریه ضربه‌های اساسی زدند و مردم بی گناه سوریه را کشتند و کشور را به ویرانه تبدیل کردند.

شیخ اسامه یکی از اولین کسانی بود که خواستار ایستادن با انقلاب سوریه شد، و نماینده مسجد شیخ عبدالکریم الرفاعی در دمشق بود.

پس از چندین بار برخورد نیروهای امنیتی با او تصمیم گرفتند تا شیخ را مجبور به مهاجرت و اسکان در ترکیه کنند.

منابع