اصحاب الاعراف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[پیامبر (ص)' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)'
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهم‌السلام')
جز (جایگزینی متن - '[[پیامبر (ص)' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== معنای اصحاب الاعراف ==
== معنای اصحاب الاعراف ==
اصحاب؛ جمع صاحب و در لغت به معنای رفیق و ملازم است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص۴۷۵.</ref> و اعراف جمع عُرف و در لغت به معنای کشتزاری است که بالاتر از سطح چشمه‌ها و برفراز بلندی‌ها قرار می‌گیرد.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.</ref>و برخی گفته‌اند به هر مکان بلندی اعراف  می‌گویند.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳</ref> با این‌حال، عرف‌ که مفرد اعراف است، معانی گوناگون‌ دارد؛ از جمله‌ به بخش‌ زبَرین‌ کوه‌ و توده شن‌، و نیز رستنگاه‌ِ مو در پشت‌ گردن‌ جانوران‌ و گاه‌ انسان‌ نیز عرف‌ می‌گویند.<ref>ابن‌ منظور، لسان العرب‌، ذیل‌ ماده عرف‌.</ref>که‌ در هر دو کاربرد به‌ فارسی‌ آن‌ را «یال‌» می‌خوانند. اعراف‌ِ بادها و ابرها که‌ به‌ بخش‌ زبرین‌ یا پیشین‌ آن‌ها اطلاق‌ می‌شده‌ است‌ نیز نزدیک‌ به‌ همین‌ معنا می‌باشد.<ref>ازهری‌ محمد، معجم تهذیب‌ اللغه، ج۲، ص۳۴۷، به ‌کوشش‌ عبدالله‌ محمدهارون‌ و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.</ref>
اصحاب؛ جمع صاحب و در لغت به معنای رفیق و ملازم است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص۴۷۵.</ref> و اعراف جمع عُرف و در لغت به معنای کشتزاری است که بالاتر از سطح چشمه‌ها و برفراز بلندی‌ها قرار می‌گیرد.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.</ref>و برخی گفته‌اند به هر مکان بلندی اعراف  می‌گویند.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳</ref> با این‌حال، عرف‌ که مفرد اعراف است، معانی گوناگون‌ دارد؛ از جمله‌ به بخش‌ زبَرین‌ کوه‌ و توده شن‌، و نیز رستنگاه‌ِ مو در پشت‌ گردن‌ جانوران‌ و گاه‌ انسان‌ نیز عرف‌ می‌گویند.<ref>ابن‌ منظور، لسان العرب‌، ذیل‌ ماده عرف‌.</ref>که‌ در هر دو کاربرد به‌ فارسی‌ آن‌ را «یال‌» می‌خوانند. اعراف‌ِ بادها و ابرها که‌ به‌ بخش‌ زبرین‌ یا پیشین‌ آنها اطلاق‌ می‌شده‌ است‌ نیز نزدیک‌ به‌ همین‌ معنا می‌باشد.<ref>ازهری‌ محمد، معجم تهذیب‌ اللغه، ج۲، ص۳۴۷، به ‌کوشش‌ عبدالله‌ محمدهارون‌ و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.</ref>


== اعراف در اصطلاح قرآنی ==
== اعراف در اصطلاح قرآنی ==
خط ۱۸: خط ۱۸:
1.وَبَینَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یعْرِفُونَ کلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیکمْ لَمْ یدْخُلُوهَا وَهُمْ یطْمَعُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 46</ref>
1.وَبَینَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یعْرِفُونَ کلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیکمْ لَمْ یدْخُلُوهَا وَهُمْ یطْمَعُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 46</ref>


و میان آن دو [گروه] حایلی است و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمای‌شان می‌شناسند و بهشتی‌یان را که هنوز وارد آن نشده ولی [بدان] امید دارند آواز می‌دهند که سلام بر شما.
و میان آن دو [گروه] حایلی است و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمای‌شان می‌شناسند و بهشتیان را که هنوز وارد آن نشده ولی [بدان] امید دارند آواز می‌دهند که سلام بر شما.


2.وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. <ref>سوره اعراف، آیه 47</ref> و چون چشمان‌شان به سوی دوزخیان گردانیده شود، می‌گویند پروردگارا ما را در زمره گروه ستم‌کاران قرار مده.
2.وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. <ref>سوره اعراف، آیه 47</ref> و چون چشمان‌شان به سوی دوزخیان گردانیده شود، می‌گویند پروردگارا ما را در زمره گروه ستم‌کاران قرار مده.
خط ۳۰: خط ۳۰:
آیا اینان همان کسانی نبودند که سوگند یاد می‌کردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید! [اینک] به بهشت درآیید نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید.
آیا اینان همان کسانی نبودند که سوگند یاد می‌کردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید! [اینک] به بهشت درآیید نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید.


بررسی آیات فوق نشان می‌دهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است: در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شده‌اند که آرزو دارند وارد بهشت شوند، ولی موانعی از این امر جلوگیری کرده است به هنگامی که نگاه به بهشتیان می‌کنند بر آنها درود می‌فرستند و می‌خواهند با آن‌ها باشند، اما هنوز نمی‌توانند و هنگامی که نظر به دوزخیان می‌افکنند، از سرنوشت آن‌ها وحشت کرده و به خدا پناه می‌برند، ولی از آیه سوم و چهارم استفاده می‌شود که آن‌‍ها افرادی با نفوذ و صاحب قدرت هستند که دوزخیان را مؤاخذه و سرزنش می‌کنند و به واماندگان در اعراف کمک می‌نمایند که از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند.
بررسی آیات فوق نشان می‌دهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است: در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شده‌اند که آرزو دارند وارد بهشت شوند، ولی موانعی از این امر جلوگیری کرده است به هنگامی که نگاه به بهشتیان می‌کنند بر آنها درود می‌فرستند و می‌خواهند با آنها باشند، اما هنوز نمی‌توانند و هنگامی که نظر به دوزخیان می‌افکنند، از سرنوشت آنها وحشت کرده و به خدا پناه می‌برند، ولی از آیه سوم و چهارم استفاده می‌شود که آن‌‍ها افرادی با نفوذ و صاحب قدرت هستند که دوزخیان را مؤاخذه و سرزنش می‌کنند و به واماندگان در اعراف کمک می‌نمایند که از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند.
و اما روایاتی که در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده است نیز ترسیم کننده این دو گروه متضاد است. در بسیاری از روایات که از [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|امامان اهل بیت (علیهم الاسلام)]] نقل شده است که آنان خود را به عنوان اصحاب اعراف معرفی و بیان کرده‌اند: نحن الاعراف؛ (مائیم اعراف) یا ([[آل محمد]] هم الاعراف):(خاندان [[پیامبر (ص)]]اعراف اند) و مانند این تعابیر.
و اما روایاتی که در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده است نیز ترسیم کننده این دو گروه متضاد است. در بسیاری از روایات که از [[اهل بیت (علیهم‌ السلام)|امامان اهل بیت (علیهم السلام)]] نقل شده است که آنان خود را به عنوان اصحاب اعراف معرفی و بیان کرده‌اند: نحن الاعراف؛ (مائیم اعراف) یا ([[آل محمد]] هم الاعراف):(خاندان [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]]اعراف اند) و مانند این تعابیر.
و در بعضی دیگر از روایات می‌خوانیم: هم اکرم الخلق علی الله تبارک و تعالی: (آن‌ها گرامی‌ترین مردم در پیشگاه خدا هستند) و یا هم الشهداء علی الناس و النبیون شهدائهم: (آن‌ها گواهان بر مردم‌اند و پیامبران گواهان آن‌ها هستند) و روایات دیگر که حکایت دارد آن‌ها پیامبران و امامان و صلحاء و بزرگان‌اند. با این‌حال، دسته سومی از روایات نیز وجود دارد که می‌گوید: اصحاب‌الاعراف واماندگانی هستند که بدی‌ها و نیکی‌های‌شان مساوی بوده است، یا گناه‌کارانی هستند که اعمال نیکی نیز داشته‌اند. در‌این‌باره حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: هم قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخلهم الجنة فبرحمته: (آن‌ها گروهی هستند که حسنات و سیئات‌شان مساوی است. اگر خداوند آن‌ها رابه دوزخ بفرستد، به‌ دلیل گناهان‌شان است و اگر به بهشت بفرستد، به برکت رحمت اوست.)
و در بعضی دیگر از روایات می‌خوانیم: هم اکرم الخلق علی الله تبارک و تعالی: (آن‌ها گرامی‌ترین مردم در پیشگاه خدا هستند) و یا هم الشهداء علی الناس و النبیون شهدائهم: (آن‌ها گواهان بر مردم‌اند و پیامبران گواهان آنها هستند) و روایات دیگر که حکایت دارد آنها پیامبران و امامان و صلحاء و بزرگان‌اند. با این‌حال، دسته سومی از روایات نیز وجود دارد که می‌گوید: اصحاب‌الاعراف واماندگانی هستند که بدی‌ها و نیکی‌های‌شان مساوی بوده است، یا گناه‌کارانی هستند که اعمال نیکی نیز داشته‌اند. در‌این‌باره حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: هم قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخلهم الجنة فبرحمته: (آن‌ها گروهی هستند که حسنات و سیئات‌شان مساوی است. اگر خداوند آنها رابه دوزخ بفرستد، به‌ دلیل گناهان‌شان است و اگر به بهشت بفرستد، به برکت رحمت اوست.)
<ref>شیخ کلینی الکافی تهران نشر دارالکتب الاسلامیه، سال 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 2 ص 382</ref> همچنین در منابع تفسیری اهل سنت احادیث متعدد دیگری از حذیفة بن یمان و عبدالله بن عباس و سعید بن جبیر با همین مضمون نقل شده است. علاو در همان منابع، شواهدی مبنی بر این‌که اصحاب اعراف، صالحان، فرشتگان و یا علما هستند به چشم می‌خورد.<ref>سبحانی جعفر، منشور جاوید، ج۹، ص۵۲۹؛</ref> <ref>مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۸۹</ref>.
<ref>شیخ کلینی الکافی تهران نشر دارالکتب الاسلامیه، سال 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 2 ص 382</ref> همچنین در منابع تفسیری اهل سنت احادیث متعدد دیگری از حذیفة بن یمان و عبدالله بن عباس و سعید بن جبیر با همین مضمون نقل شده است. علاو در همان منابع، شواهدی مبنی بر این‌که اصحاب اعراف، صالحان، فرشتگان و یا علما هستند به چشم می‌خورد.<ref>سبحانی جعفر، منشور جاوید، ج۹، ص۵۲۹؛</ref> <ref>مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۸۹</ref>.


خط ۵۶: خط ۵۶:
== وجه جامع دیدگاه امامیه و اهل سنت درباره اصحاب الاعراف ==
== وجه جامع دیدگاه امامیه و اهل سنت درباره اصحاب الاعراف ==
دیدگاهی که می‌تواند به عنوان وجه جامع میان دو دیدگاه قبلی و یا دیدگاه سوم مطرح شود، دیدگاهی است که از اجتماع عقاید دسته اول و دوم به دست می‌آید. البته باید بیان کرد روایاتی که می‌تواند به عنوان وجه الجمع دو دیدگاه مورد استفاده قرار گیرد در منابع امامیه نیز به چشم می‌خورد. <ref>شیخ کلینی محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
دیدگاهی که می‌تواند به عنوان وجه جامع میان دو دیدگاه قبلی و یا دیدگاه سوم مطرح شود، دیدگاهی است که از اجتماع عقاید دسته اول و دوم به دست می‌آید. البته باید بیان کرد روایاتی که می‌تواند به عنوان وجه الجمع دو دیدگاه مورد استفاده قرار گیرد در منابع امامیه نیز به چشم می‌خورد. <ref>شیخ کلینی محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
و اما تفسیر وجه الجمع دیدگاه‌ها این است که در اعراف هم افرادی حضور دارند که اعمال خوب و بد‌شان به گونه‌ای است که نه مستحق ثواب و ورود به بهشت هستند و نه مستحق عذاب و ورود به جهنم و هم افراد مقرب حضور دارند که شامل اولیای الهی (از انبیاء تا اهل بیت علیهم‌السلام) می‌شود که برای کمک به آن‌ها در اعراف حضور دارند.
و اما تفسیر وجه الجمع دیدگاه‌ها این است که در اعراف هم افرادی حضور دارند که اعمال خوب و بد‌شان به گونه‌ای است که نه مستحق ثواب و ورود به بهشت هستند و نه مستحق عذاب و ورود به جهنم و هم افراد مقرب حضور دارند که شامل اولیای الهی (از انبیاء تا اهل بیت علیهم‌السلام) می‌شود که برای کمک به آنها در اعراف حضور دارند.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۶۲

ویرایش