اصول دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۶: خط ۳۶:


=== معاد ===
=== معاد ===
باور و اعتقاد به وقوع روز قیامت و حاضر شدن همه انسان‌ها در محضر کبریایی خداوند، برای حسابرسی اعمالشان.
باور و اعتقاد به وقوع روز [[قیامت]] و حاضر شدن همه انسان‌ها در محضر کبریایی خداوند، برای حسابرسی اعمال‌شان.


<sub>اصول</sub> یاد شده مورد اتفاق همه دانشمندان اسلامی ([[شیعه]] و [[سنی]]) است. البته برخی از علمای شیعه معتقد به دو اصل دیگر به عنوان <big>اصول دین اسلام</big>، یعنی <big>امامت</big> و <big>عدل</big> نیز می‌باشند.
<sub>اصول</sub> یاد شده مورد اتفاق همه دانشمندان اسلامی ([[شیعه]] و [[سنی]]) است. البته برخی از علمای شیعه معتقد به دو اصل دیگر به عنوان <big>اصول دین اسلام</big>، یعنی <big>امامت</big> و <big>عدل</big> نیز می‌باشند.


در اصول دین تقلید جایز نیست و تحصیل علم و یقین به آن بر هر مکلفی واجب است<ref>جمعی از پژوهش‌گران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌1، ص 536</ref>.
در اصول دین تقلید جایز نیست و تحصیل علم و یقین به آن بر هر مکلفی [[واجب]] است<ref>جمعی از پژوهش‌گران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌1، ص 536</ref>.


انکار هر یک از اصول دین موجب کفر می‌گردد؛ خواه از روی عناد و لجاجت باشد یا به جهت شبهه‌ای که برایش پدید آمده است.<ref> فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم‌السلام به نقل از کتاب الطهارة (شیخ انصاری)(ق)، 2/355</ref> تقیه در اصول دین برای حفظ جان، مشروع است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم‌السلام به نقل از حاشیة مجمع الفائدة/730</ref>.
انکار هر یک از اصول دین موجب کفر می‌گردد؛ خواه از روی عناد و لجاجت باشد یا به جهت شبهه‌ای که برایش پدید آمده است<ref> فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم‌السلام به نقل از کتاب الطهارة (شیخ انصاری)(ق)، 2/355</ref>. تقیه در اصول دین برای حفظ جان، مشروع است<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم‌السلام به نقل از حاشیة مجمع الفائدة/730</ref>.


== فرق بین اصول دین و فروع دین ==
== فرق بین اصول دین و فروع دین ==
خط ۵۹: خط ۵۹:


== علت تأکید بر عدل و امامت ==
== علت تأکید بر عدل و امامت ==
تاکید [[شیعیان]] بر دو آموزه اعتقادی عدل و امامت، به جهت اهمیت این دو اصل است: عدل اگر‌چه از صفات خداوند است و در اصطلاح علم عقاید لفظ توحید شامل عدل و دیگر صفات خداوند می‌شود ولی از آنجا که مسئله عدل از مسائل مهمی است که سبب جدایی [[اشاعره]] و عدلیه ('''شیعه امامیه و معتزله که قایل به عدل الهی هستند''') شده است،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۳، صص ۶۹-۷۰</ref> و آثار زیادی دارد، عدل را به طور جداگانه، بحث کرده و جزء اصول عقاید آورده‌اند. مذاهب اصلی کلامی جهان اسلام به سه دستۀ اشاعره، معتزله و شیعه تقسیم می‌شوند. معتزله و شیعه را چون قایل به عدل الهی هستند <sub>عدلیه</sub> می‌خوانند<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۱۶۱</ref>.
تاکید [[مذهب شیعه|شیعیان]] بر دو آموزه اعتقادی عدل و امامت، به جهت اهمیت این دو اصل است: عدل اگر‌چه از صفات خداوند است و در اصطلاح علم عقاید لفظ توحید شامل عدل و دیگر صفات خداوند می‌شود ولی از آنجا که مسئله عدل از مسائل مهمی است که سبب جدایی [[اشاعره]] و عدلیه ('''شیعه امامیه و معتزله که قایل به عدل الهی هستند''') شده است،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۳، صص ۶۹-۷۰</ref> و آثار زیادی دارد، عدل را به طور جداگانه، بحث کرده و جزء اصول عقاید آورده‌اند. مذاهب اصلی کلامی جهان اسلام به سه دستۀ اشاعره، معتزله و شیعه تقسیم می‌شوند. معتزله و شیعه را چون قایل به عدل الهی هستند <sub>عدلیه</sub> می‌خوانند<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۱۶۱</ref>.


همچنین امامت منصوب از جانب خداوند که از سوی اهل سنت انکار شد، شاخصه اصلی شیعه به شمار می‌رود. به همین جهت، یکی از اصول اعتقادی تشیع قرار گرفته است.  
هم‌چنین [[امامت]] منصوب از جانب خداوند که از سوی اهل سنت انکار شد، شاخصه اصلی شیعه به شمار می‌رود. به همین جهت، یکی از اصول اعتقادی تشیع قرار گرفته است.


== اصول دین در نزد اهل‌سنت ==
== اصول دین در نزد اهل سنت ==
[[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] در ابتدای پیدایش خود اسم خاصی نداشته و فقط به عنوان طرفداران عمر و ابوبکر شناخته می‎شدند و بنا بر قول ابوحاتم رازی برخی از آنها بعد از کشته شدن عثمان در زمان معاویه و بعد از آن «عثمانیه» نامیده شدند تا اینکه در زمان عباسیان بر علیه کسانی که خلافت سه خلیفه اول را قبول داشتند اسم اهل سنت اطلاق شد<ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص 168، قم مرکز جهانی علوم اسلامی</ref>.
[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] در ابتدای پیدایش خود اسم خاصی نداشته و فقط به عنوان طرفداران عمر و ابوبکر شناخته می‎شدند و بنا بر قول ابوحاتم رازی برخی از آنها بعد از کشته شدن عثمان در زمان معاویه و بعد از آن «عثمانیه» نامیده شدند تا اینکه در زمان عباسیان بر کسانی که خلافت سه خلیفه اول را قبول داشتند اسم اهل سنت اطلاق شد<ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص 168، قم مرکز جهانی علوم اسلامی</ref>.


اهل‌سنت در زمان خلفای عباسی از نظر کلامی به چند فرقه کلامی تقسیم می‎شدند که مهمترین آنها دو دسته معتذله و اشاعره بودند معتزله در اثر عوامل سیاسی و اجتماعی به مرور زمان منقرض گردیده و فقط کتاب‎های این فرقه درباره کلام و اعتقادات بر جای مانده است.
اهل سنت در زمان خلفای عباسی از نظر کلامی به چند فرقه کلامی تقسیم می‎شدند که مهمترین آنها دو دسته معتزله و اشاعره بودند معتزله در اثر عوامل سیاسی و اجتماعی به مرور زمان منقرض گردیده و فقط کتاب‎های این فرقه درباره کلام و اعتقادات بر جای مانده است.


این فرقه کلامی معتقد به پنج اصل در دین می‌باشد که عبارت‎ند از:
این فرقه کلامی معتقد به پنج اصل در دین می‌باشد که عبارت‎ند از:


# توحید: مراد از این اصل در نزد معتزله این است که خداوند از حیث ذات و صفات یگانه است و صفات زاید بر ذات را از برای خداوند قبول ندارد و در مقابل آن منکر توحید افعالی می‌باشد.
# [[توحید]]: مراد از این اصل در نزد معتزله این است که خداوند از حیث ذات و صفات یگانه است و صفات زاید بر ذات را از برای خداوند قبول ندارد و در مقابل آن منکر توحید افعالی می‌باشد.
# عدل: مراد از عدل در نزد معتزله اینست که در خارج اموری است که با قطع نظر از حکم شارع دارای حسن و قبح عقلی می‎باشند و خداوند مرتکب عمل قبیح نمی‌شود بنابراین ظلم و تکلیف مالا یطاق و امثال اینها که عقلاً قبیح هستند از خداوند صادر نمی‌شود.
# [[عدل]]: مراد از عدل در نزد معتزله اینست که در خارج اموری است که با قطع نظر از حکم شارع دارای حسن و قبح عقلی می‎باشند و خداوند مرتکب عمل قبیح نمی‌شود بنابراین ظلم و تکلیف مالا یطاق و امثال اینها که عقلاً قبیح هستند از خداوند صادر نمی‌شود.
# منزلة بین المنزلتین: مراد از این اصل اینست که مقام و منزلتی بین کفر و ایمان وجود دارد مرتکب گناه کبیره نه کافر است و نه مؤمن بلکه در آن منزلت قرار دارد.
# منزلة بین المنزلتین: مراد از این اصل اینست که مقام و منزلتی بین کفر و ایمان وجود دارد مرتکب گناه کبیره نه [[کافر]] است و نه مؤمن بلکه در آن منزلت قرار دارد.
# وعده و وعید: بنابراین اصل خلف وعده و وعید بر خداوند محال است. هر ثوابی را که درباره مؤمنان وعده داده و هر عقابی را که درباره کافران گفته است عملی خواهد نمود.
# وعده و وعید: بنابراین اصل خلف وعده و وعید بر خداوند محال است. هر ثوابی را که درباره مؤمنان وعده داده و هر عقابی را که درباره کافران گفته است عملی خواهد نمود.
# امر به معروف و نهی از منکر: این اصل که مورد اتفاق همه مسلمین می‌باشد به عنوان یکی از اصول دین در این فرقه مطرح شده است.
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]: این اصل که مورد اتفاق همه مسلمین می‌باشد به عنوان یکی از اصول دین در این فرقه مطرح شده است.


اما فرقه [[اشاعره]] که امروزه پیروان زیادی در میان اهل سنت دارند مطالبی را تحت عنوان اصول دین مطرح نکرده‌اند و مؤسس این فرقه که ابوالحسن اشعری باشد کلام خود را بر چهار رکن که هر کدام دارای ده اصل می‌باشد بنا نهاده است:
اما فرقه [[اشاعره]] که امروزه پیروان زیادی در میان اهل سنت دارند مطالبی را تحت عنوان اصول دین مطرح نکرده‌اند و مؤسس این فرقه که ابوالحسن اشعری باشد کلام خود را بر چهار رکن که هر کدام دارای ده اصل می‌باشد بنا نهاده است:
خط ۸۱: خط ۸۱:
# رکن دوم مربوط به صفات الهی است و ده اصل آن از قرار زیر می‌باشد:
# رکن دوم مربوط به صفات الهی است و ده اصل آن از قرار زیر می‌باشد:
# خداوند حی، قادر، مرید، سمیع، بصیر و متکلم است و محل حوادث نیست و کلامش قدیم است و علم و اراده‎اش ازلی است.
# خداوند حی، قادر، مرید، سمیع، بصیر و متکلم است و محل حوادث نیست و کلامش قدیم است و علم و اراده‎اش ازلی است.
# رکن سوم در صفات افعالی خدا است به این معنی که خداوند خالق افعال بندگان است، ‌افعال بندگان مکتسب از خود آنها است، صدور این افعال را خدا خواسته است، خلق خدا از روی احسان است، صدور این افعال را خدا خواسته است، خلق خدا از روی احسان است، تکلیف مالا یطاق برای خدا جایز است، عذاب مردم بی‎گناه برای خدا مانعی ندارد، خدا پای‎بند مصالح بندگان خود نیست، واجب آنست که شرع آن را واجب دانسته است، مبعوث شدن انبیاء ممکن است، نبوت محمد(ص) از معجزات ثابت خداوند است.
# رکن سوم در صفات افعالی خدا است به این معنی که خداوند خالق افعال بندگان است، ‌افعال بندگان مکتسب از خود آنها است، صدور این افعال را خدا خواسته است، خلق خدا از روی احسان است، صدور این افعال را خدا خواسته است، خلق خدا از روی احسان است، تکلیف مالا یطاق برای خدا جایز است، عذاب مردم بی‎گناه برای خدا مانعی ندارد، خدا پای‎بند مصالح بندگان خود نیست، واجب آنست که شرع آن را واجب دانسته است، مبعوث شدن انبیاء ممکن است، نبوت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) از معجزات ثابت خداوند است.
# رکن چهارم مربوط می‌شود به قیامت، نکیر و منکر، عذاب قبر، میزان و ترازوی عدل، پل صراط، وجود جنت و دوزخ، احکام امامت، فضیلت صحابه به ترتیب شرایط امامت، لزوم اطاعت از سلطان وقت<ref>فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، جواد، ص 56، مشهد، آستان قدس رضوی، چهارم، 1384 ش</ref>.
# رکن چهارم مربوط می‌شود به قیامت، نکیر و منکر، [[عذاب قبر]]، میزان و ترازوی عدل، پل صراط، وجود جنت و دوزخ، احکام امامت، فضیلت صحابه به ترتیب شرایط امامت، لزوم اطاعت از سلطان وقت<ref>فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، جواد، ص 56، مشهد، آستان قدس رضوی، چهارم، 1384 ش</ref>.
روی هم رفته تمام مسلمانان بر سه اصل توحید و نبوت و معاد اتقان دارند و تنها در نحوه بیان و برخی از مسائل آنها اختلاف نظر دارند.<ref>اصول دین در نزد برادران اهل سنت چگونه است؟
روی هم رفته تمام مسلمانان بر سه اصل توحید و نبوت و معاد اتقان دارند و تنها در نحوه بیان و برخی از مسائل آنها اختلاف نظر دارند<ref>اصول دین در نزد برادران اهل سنت چگونه است؟
https://www.pasokh.org › View › اص...
https://www.pasokh.org › View › اص...
</ref>
</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش