الجزیره

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۱ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'پر رنگ' به 'پُر‌رنگ')

شهر اَلجَزیره پایتخت کشور الجزایر در شمال آفریقا است.

شهر الجزیره
نشان پایتخت
نام شهر الجزیره
جایگاه پایتخت کشور الجزایر
بنیان‌گذار بُلُگّین بن زیری
مساحت ۱٬۱۹۰ کیلومتر مربع
جمعیت ۳٬۴۱۵٬۸۱۱(سال 2011)
مختصات جغرافیایی طول و عرض: 36.7762, این طول و عرض جغرافیایی: 3.05997

36° 46′ 34″ شمالی, 3° 3′ 36″ شرق

آب و هوا الجزیره آب و هوای مدیترانه ای با تابستان گرم (طبقه بندی آب و هوایی کوبن: Csa)
منطقه زمانی الجزیره UTC +1:00 (Africa/Algiers)

زمان تابستان و زمستان به زمان استاندارد مطابقت دارد

تاریخ

۳۶٫۷۷۶۳°شمالی ۳٫۰۵۸۵°شرقی در محلهٔ کنار دریای الجزیره، در دوران باستان یک کوچ‌نشین بازرگانی فنیقی وجود داشت به نام ایکوسیم. این دهکده بعداً به صورت شهر کوچک رومی ایکوسیوم درآمد. خیابان دریا، در شهر امروزی الجزیره خطوط خیابان قدیم رومی شهر را دنبال می‌کند. گورستان‌های رومی در نزدیکی باب‌الواد و باب عزون قرار داشتند. شهر امروزی الجزیره در سال ۹۴۴ از سوی بُلُگّین بن زیری، از قوم بربر و بنیادگذار دودمان زیری صنهاجه بنیاد شد.

شهر کنونی را بربرها در سده 900 ساخته و در 1018 جزو قلمرو امپراتوری عثمانی شد. پس از عثمانی‌ها در 1830 مدتها شهر دست به دست گشت و مدتی در چنگ دزدان دریایی بود و سرانجام در 19 ژوئن 1965 کشور الجزایر استقلال یافت.

جغرافیا

شهر الجزیره پس از کازابلانکا دومین شهر بزرگ در شمال آفریقا است. الجزیره در سمت باختری یکی از خلیج‌های دریای مدیترانه قرار دارد. نام این شهر از چهار جزیره‌ای گرفته شده‌است که در دریای روبه‌روی شهر واقع شده‌اند. این جزیره‌ها در سال ۱۵۲۵ جزئی از الجزیره به‌شمار آمدند. نام الجزیره کوتاه‌شدهٔ جزیره بنی مزغنه است که به معنی جزیره قبیله مَزغَنه است. فرودگاه شهر، فرودگاه بین‌المللی هواری بومدین نام دارد.

القاب

این شهر به خاطر ساختمان‌های سفیدرنگش به عنوان «الجزیره سپید» لقب گرفته‌است. لقب دیگر این شهر «البهجة» است. به نام «ماهروسا» نیز خوانده می‌شود.

جمعیت

جمعیت آن بر پایهٔ سرشماری سال ۱۹۹۸ برابر با ۱٬۵۱۹٬۵۷۰ نفر بوده و جمعیت منطقهٔ کلانشهری آن ۲٬۱۳۵٬۶۳۰ نفر بوده‌است.همچنین جمعیت قابل توجهی از جمعیت ۵۰ هزار نفری ترک‌های الجزایر در این شهر سکونت دارند.

اقتصاد

مراکز اقتصادی شهر در اطراف بندر مجهز قرار گرفته، این بندر یک ایستگاه سوختگیری کشتی‌های حامل مواد خوراکی هستند که به فرانسه برده می‌شوند در بخش قدیمی بندر قایق‌های ماهیگیری فعالیت دارند.

سیمان‌سازی، فلزکاری و کاغذسازی، مواد شیمیائی و ماشین‌آلات، آردسازی، شراب‌سازی و سیگارسازی و فرآوری محصولات دیگر کشاورزی و ماهیگیری است. توریسم نیز از منابع مهم در آمد این شهر بندری می‌باشد. با کشف گاز و نفت در 1956 در منطقه صحرای الجزیره و کشور الجزایر رو به ترقی نهاد.

شهر الجزیره با مراکش و تونس بوسیله راه آهن و شبکه‌های بزرگراهی متصل است. فرودگاه آن، این شهر را با نقاط مختلف دنیا متصل ساخته است و از این پس بود که شهر روز بروز از جهات مختلف رونق یافت و مراکز مهم فرهنگی علمی مهمی در آن ایجاد گشت؛ از جمله: دانشگاه الجزایر، مدرسه ملی کشاورزی، موزه‌های هنرهای زیبا و عتیقه، کتابخانه ملی و باغ گیاه‌شناسی، ساختمان‌های مهم شامل مسجد بزرگ 1960 کلیسای جامع سنت فیلیپ (قرن 19) کاخ زمستانی فرمانروایان سابق فرانسوی و محل اقامت اسقف. [۱]

معماری

الجزیره در حاشیه یک خلیج قرار گرفته و به صورت خطی در امتداد آن گسترش یافته است. بخشهای مختلف شهر از لحاظ مورفولوژی شهری، معماری و شهرسازی و نیز طبقه اجتماعی – اقتصادی ساکنان، از دیگر شهرها قابل تمایز است. سه نوع بافت شهری در الجزیره مشاهده می‌شود:

-بافت سنتی عربی - اسلامی (قصبه)

-بافت شکل گرفته در زمان استعمار فرانسه به سبک غربی (محله های کولونیال)

-بافت شهری جدید که محله های اعیان نشین را شکل داده و شامل ویلاهای مجلل می‌شود.

-بافت مسکونی حومه شهر که از سوی دولت برای اقشار کم درآمد ساخته شده است.

یکی از شاخص ترین ویژگیهای این شهر وجود فضاهای سبز انبوه و گسترده است.

قصبه الجزیره

شهر قدیم یا مدینه الجزیره، “قصبه” (Casbah) نامیده می‌شود و تاریخچه آن به عهد باستان بر می‌گردد. قصبه، در آن زمان در مجاورت بندر فنیقی ها، سپس بِربِرها و در نهایت رومیها بوده است. قصبه در قرن دهم میلادی از سوی بربرها شکل گرفته و نمونه ای از معماری اسلامی و شهرسازی عربی – بربر است. این شهر به دو بخش علیا و سفلی تقسیم شده که بخش سفلی (در مجاورت دریا)، در دوره استعمار فرانسه تخریب شده و به سبک اروپایی بازسازی شده است. قصبه الجزیره از نظر فرم فضایی و تیپولوژی مدینه های عربی، منحصر بفرد بوده و با سایر مدینه ها متفاوت است.

قصرهای قصبه؛ تجلی معماری اسلامی در قصبه سفلی که توسط فرانسویها تخریب شد، چند بنای مجلل باقی مانده که نماد معماری اسلامی این منطقه و خانه اشخاص سرشناس شهر بوده است. تمامی این خانه ها به صورت حیاط مرکزی هستند و بر مرکزیت، به معنای اعتقاد به یگانگی خداوند، تاکید دارند. گاهی وجود یک آبنما در وسط حیاط، حس مرکزیت فضا را تقویت می‌کند.

اندازه خانه ها به میزان ثروت صاحب آن بستگی داشته و تعداد دهنه ها در هر خانه متفاوت است. به علاوه، مصالح به کار رفته (از جمله در ستونها)، میزان تزئینات و تنوع کاشیکاریها نیز نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی صاحبخانه است. از جمله ویژگیهای شاخص معماری این قصرها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

سادگی نماهای بیرونی: این ویژگی موجب یکسان سازی خانه های افراد با سطوح اقتصادی متفاوت بوده است.

تامین رفاه ساکنان: تمام امکانات رفاهی برای سکونت در داخل خانه تامین شده است. تعداد زیاد اجاقها نشان‌دهنده تعداد زیاد افراد ساکن در خانه است. در این خانه ها اغلب چند خانواده به صورت گسترده زندگی می‌کرده‌اند. استفاده حداکثری از فضا: در این خانه ها هیچ فضایی بدون استفاده رها نشده و حتی از فضاهای زیر پله و … نیز به عنوان انبار نگهداری مواد غذایی و … استفاده می شده است.

کاربرد هنر اسلامی در معماری: تزئینات، جزء جدا نشدنی معماری این قصرها است. (در خانه های طبقات اجتماعی – اقتصادی پایین تر، تزئینات کمتر و ساده تر می‌شود.) کاشیکاری، هنر بومی این منطقه است و تمامی کاشیها، تک تک و با دست کار شده است. نقوش روی سقف نیز با دست و در محل ترسیم شده است. موتیف های به کار رفته در تزئینات موتیف های گیاهی هستند چرا که استفاده از موتیف انسانی در اسلام جایز نیست؛ اما موتیف های انسانی پس از دوره بازسازی فرانسویها، به وفور در نماها و سردرها مشاهده می‌شود.

قصبه علیا

بخشی از قصبه علیا تا حد زیادی فرم و ساختار اصیل خود را حفظ کرده است؛ هر چند که فرانسویها بخشهایی از بافت را به خیابانهای نسبتاً عریض تبدیل کرده‌اند. ویژگیهای مرفولوژیک قصبه علیا:

کوچه های بسیار کم عرض با جداره های مرتفع (۳ تا ۵ طبقه) پله های با شیب ملایم و تعداد زیاد که تقریباً در تمام کوچه ها وجود دارد. (به دلیل توپوگرافی بافت) این ویژگیهای مرفولوژیک باعث شده در بسیاری از بخشهای قصبه امکان تردد اتومبیل وجود نداشته باشد؛ به همین خاطر، جمع آوری زباله به کمک حیوانات و به صورت نامنظم انجام شده که گاهی به تجمع زباله در معابر می انجامد. قصبه با وجود بافت فرسوده و خطرات ناشی از آن در خاطره جمعی شهروندان الجزیره ثبت شده، سمبل اصلی شهر و نشانگر هویت اهالی آن و همچنین سمبل مقاومت شهر در طول جنگ برای استقلال است.

با وجود تخریبهای دوره استعمار، فرسودگی شدید، فقر، تراکم بسیار زیاد جمعیت و … زیباییهای قصبه هنوز هم قابل توجه است. قصبه الجزیره در سال ۱۹۸۹ به عنوان میراث ملی و در سال ۲۰۱۳ توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شد. بی توجهی به ارزشهای میراثی قصبه، نتایج سنگین و جبران ناپذیری به دنبال داشت. برخی تغییرات مانند افزایش طبقات، تخریب بالکنها و سرپوشیده کردن حیاط ها که توسط ساکنان در خانه ها ایجاد شد، معماری اصیل قصبه را مخدوش کرد.

در سالهای اولیه استقلال الجزایر، بسیاری از مالکان، خانه های قدیمی خود در قصبه را ترک کرده و به سمت محله های اروپایی رفتند. از آن زمان، قصبه تبدیل به پناهگاهی برای مهاجران شد. امروزه قصبه مکانی برای اقشار فقیر است و با اینکه در مجاورت مرکز شهر قرار گرفته، اما هیچگونه ویژگی مرکزیت ندارد. تاکنون نیز هیچ استراتژی و سیاستی برای خروج قصبه از انزوا و پُر‌رنگ شدن نقش آن در کل شهر تدوین نشده است. از دهه های ۸۰ و ۹۰ میلادی، آسیب پذیر بودن خانه های قصبه تبدیل به دغدغه ای برای قدرتهای عمومی شهر شد.

در سال ۱۹۹۵ حدود ۲۰۰۰ خانوار جابجا شده و در بافت مسکونی جدید حومه الجزیره اسکان داده شدند. اما اکثر خانواده ها، سکونت در این بافت را تاب نیاورده و به دلیل روابط اجتماعی، نزدیکی به مرکز شهر و … دوباره به خانه های قدیمی و فرسوده خود در قصبه برگشتند.

در سال ۱۹۹۸ نیز ۵۰۰ خانوار جابجا شده و در بافت مسکونی حومه شهر که با کمکهای مالی یک صندوق سعودی ساخته شده بود، اسکان داده شدند. مدیریت شهری، خانه های تخلیه شده و فرسوده قصبه را کنترل می‌کرد که توسط افراد دیگر اشغال نشوند. پس از ثبت محدوده به عنوان میراث ملی و سپس جهانی، دولت مسئول حفاظت از آن شد. اما مدیریت قصبه بسیار پیچیده است و برنامه‌های بهسازی و حفاظت نیز نتوانستند موثر واقع شوند. “وقف” موجب محدود شدن اختیارات دولت و مدیریت شهری و همچنین پیچیده شدن مشارکت ساکنان برای بهسازی و حفاظت می‌شود. علاوه بر این مغازه دارانی که در طبقات همکف ساختمانها مستقر هستند حاضر به ترک محل نیستند.

تجارب موفق کشورهای غربی در حوزه حفاظت و باز زنده سازی نشان می داد که مشارکت ساکنان و جنبشهای انجمنهای مردمی، امری ضروری و مهم است. در الجزایر این جنبشها اگر چه بسیار ضعیف و کمرنگ بودند اما مبارزه ای را علیه “فرهنگ فراموش کردن گذشته و هویت” و “گسست نسلها” آغاز کردند. (این دو عبارت در شعارها و اهداف این انجمنها دیده می‌شود) امروزه انجمنهای زیادی در زمینه میراث فعال‌ هستند: انجمن دوستداران الجزیره، بنیاد قصبه، کمیته حفاظت از قصبه و …

جریان فعالیت این انجمنها موجب شد که بحث در مورد قصبه به یکی از مباحث اصلی بین گروه‌های مختلف مسئولان و متخصصان و شهروندان تبدیل شود و فاکتورهای مختلف گردهم آیند. امروزه مشارکت جامعه مدنی تا حدی در مدیریت قصبه دیده می‌شود اما این مشارکت به دلیل مشکلات مهمتر جامعه قصبه، رنگ سمبلیک به خود گرفته است. در حال حاضر بسیاری از بناها در حال مرمت هستند و از روشهایی نیز برای مقاوم سازی بناها و جلوگیری از تخریب آنها استفاده می‌شود. با وجود فرسودگی و مشکلات موجود، زندگی کاملاً عادی و سرزندگی و پویایی در قصبه جریان دارد و مردم از امکانات زندگی از جمله مراکز بهداشتی و درمانی، داروخانه، پست و … برخوردارند. از دیگر ویژگیهای قصبه تداوم برخی صنایع و مشاغل قدیمی به ویژه نجاری است.

مرکز شهر الجزیره

مرکز کنونی شهر الجزیره که در مجاورت قصبه واقع شده، در زمان استعمار فرانسه شکل گرفته است. به همین دلیل به آن مرکز کولونیال، یعنی استعماری، نیز گفته می‌شود. سبک معماری و شهرسازی فرانسوی، موسوم به سبک هوسمانی، کاملاً مشهود است که از ویژگیهای آن می‌توان به بلوارهای عریض، بالکن در تمام طبقات و پرهیز از کنج های تیز اشاره کرد.

معماری کولونیال (استعماری)

معماری کولونیال در مرکز شهر، تداعی کننده سبک معماری پاریس است. اما در تزئینات داخلی تا حدی از هنر کاشیکاری بومی و موتیف های اسلامی استفاده شده است. بسیاری از ساختمانهای مسکونی در مرکز کولونیال، فرسوده و محل سکونت اقشار متوسط به پایین است. در سالهای اخیر شهرداری به منظور بهبود منظر شهر اقدام به مرمت نمای این بناها کرده است.[۲]

مترو

متروی الجزیره در سال ۲۰۱۱ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱ خط و ۱۴ ایستگاه است.

شهرهای خواهر

-تهران، ایران؛

-پکن، جمهوری خلق چین؛

-برلین، آلمان؛

-تونس، تونس؛

-پاریس، فرانسه؛

-مونترال، کانادا؛

-لندن، بریتانیای کبیر؛

-ازمیر، ترکیه؛

-صور، لبنان؛

-سانتیاگو، شیلی؛

-صوفیه، بلغارستان؛

-مسکو، روسیه؛

-بوردو، فرانسه؛

-بارسلونا، اسپانیا؛

-ژنو، سوئیس؛

-واشینگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا؛

-رم، ایتالیا؛

-آمستردام، هلند؛

-دوبی، امارات متحده عربی؛

-سائو پائولو، برزیل؛

-بوینس آیرس، آرژانتین؛

-شانگهای، جمهوری خلق چین؛

-طرابلس، لیبی؛

-داکار، سنگال؛

-بوساسو، سومالی؛

-رباط، مراکش.[۳]


پانویس