امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۴: خط ۱۴:


== امانت در فرهنگ قرآن ==
== امانت در فرهنگ قرآن ==
آیات '''امانت''' در شش سوره از [[قرآن]] قرار دارند: با لفظ: ﴿أَمَانَتَهُ﴾ در آیۀ ۲۸۳ سورۀ بقره، و با لفظ: ﴿الْأَمَانَاتِ﴾ در آیۀ ۵۸ سورۀ نساء، و با لفظ: ﴿أَمَانَاتِکُمْ﴾ در آیۀ ۲۷ سوره انفال، و با لفظ: ﴿أَمَانَاتِهِمْ﴾ در آیۀ ۸ سورۀ مؤمنون و در آیۀ ۳۲ سوره معارج، و با لفظ: ﴿الْأَمَانَةَ﴾ در آیۀ ۷۲ سوره احزاب آمده‌اند که ما در اینجا تنها به بررسی آیات مشتمل بر الفاظ: ﴿الْأَمَانَةَ﴾ و ﴿الْأَمَانَاتِ﴾ در سوره‌های احزاب و نساء که هر دو هم در مدینه نازل شده‌اند و ترتیب نزولی و مصحفی آنها ترتیب واحدی است، می‌پردازیم. لذا بعد از تنظیم آیات، به تحقیق در معنا، و سپس به بررسی تفسیری آنها از کتب تفسیر و تفاسیر روایی علمای [[شیعه]] و [[اهل سنت]] می‌پردازیم<ref>عبدالنبی امامی؛ فرهنگ قرآن؛ ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>.
آیات '''امانت''' در شش سوره از [[قرآن]] قرار دارند: با لفظ: ﴿أَمَانَتَهُ﴾ در آیۀ ۲۸۳ سورۀ بقره، و با لفظ: ﴿الْأَمَانَاتِ﴾ در آیۀ ۵۸ سورۀ نساء، و با لفظ: ﴿أَمَانَاتِکُمْ﴾ در آیۀ ۲۷ سوره انفال، و با لفظ: ﴿أَمَانَاتِهِمْ﴾ در آیۀ ۸ سورۀ مؤمنون و در آیۀ ۳۲ سوره معارج، و با لفظ: ﴿الْأَمَانَةَ﴾ در آیۀ ۷۲ سوره احزاب آمده‌اند که ما در اینجا تنها به بررسی آیات مشتمل بر الفاظ: ﴿الْأَمَانَةَ﴾ و ﴿الْأَمَانَاتِ﴾ در سوره‌های احزاب و نساء که هر دو هم در مدینه نازل شده‌اند و ترتیب نزولی و مصحفی آنها ترتیب واحدی است، می‌پردازیم. لذا بعد از تنظیم آیات، به تحقیق در معنا، و سپس به بررسی تفسیری آنها از کتب تفسیر و تفاسیر روایی علمای [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] می‌پردازیم<ref>عبدالنبی امامی؛ فرهنگ قرآن؛ ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>.


=== در معنای امانت ===
=== در معنای امانت ===
[[راغب اصفهانی|راغب]] در مفردات آورده: اصل اَمن، آرامش نفس و نابودی خوف است. امن، امانة و امان در اصل مصدرند و امان گاهی اسم است برای حالتی که انسان در آن در آرامش است و گاهی اسم است برای آنچه انسان نسبت به آن آرامش دارد: {{متن قرآن|وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ|سوره = انفال|آیه = 27}}؛ «و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید». یعنی آنچه را مورد آرامش شما است و امانت در آیۀ: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ را گفته‌اند که آن کلمه «[[توحید]]» است و گفته‌اند: «[[عدالت]]» است و گفته‌اند: «حروف تهجّی» است و گفته‌اند: آن «[[عقل]]» است و عقل صحیح است؛ زیرا عقل همان چیزی است که با حصول آن معرفت به توحید حاصل گردد و عدالت جاری شده و حروف تهجّی آموخته شود؛ بلکه با حصول عقل آنچه را یادگیری آن بر عهده انسان است، او خواهد توانست بیاموزد، و عمل‌نمودن به آنچه را که حُسن انجام آن در تعهّد انسان است، تحقق بخشد و به واسطه آن است که بر بسیاری از آفریده‌ها برتری پیدا کند. [[فخر رازی|فخرالدین رازی]] در مجمع‌البحرین گفته‌ است: مراد از ﴿الْأَمَانَةَ﴾ در آیۀ شریفه ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا... ﴾  را طاعت دانسته و گفته‌اند: مراد از آن، عبادت است و روایت شده که: [[علی بن ابی‌طالب|علی (علیه‌السلام)]] چون وقت [[نماز]] می‌رسید «یَتَمَلْمَلُ‏ وَ یَتَزَلْزَلُ»؛ بی‌تابی نموده و به خود می‌لرزید. (پس) به او گفتند: یا امیرالمؤمنین! شما را چه می‌شود؟ آن بزرگوار فرمود: «جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاةِ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ- ﴿فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا﴾، و عرضها علی الجمادات، و اباؤها و اشفاقها مجازٌ».
[[راغب اصفهانی|راغب]] در مفردات آورده: اصل اَمن، آرامش نفس و نابودی خوف است. امن، امانة و امان در اصل مصدرند و امان گاهی اسم است برای حالتی که انسان در آن در آرامش است و گاهی اسم است برای آنچه انسان نسبت به آن آرامش دارد: {{متن قرآن|وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ|سوره = انفال|آیه = 27}}؛ «و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید». یعنی آنچه را مورد آرامش شما است و امانت در آیۀ: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ را گفته‌اند که آن کلمه «[[توحید]]» است و گفته‌اند: «[[عدالت]]» است و گفته‌اند: «حروف تهجّی» است و گفته‌اند: آن «[[عقل]]» است و عقل صحیح است؛ زیرا عقل همان چیزی است که با حصول آن معرفت به توحید حاصل گردد و عدالت جاری شده و حروف تهجّی آموخته شود؛ بلکه با حصول عقل آنچه را یادگیری آن بر عهده انسان است، او خواهد توانست بیاموزد، و عمل‌نمودن به آنچه را که حُسن انجام آن در تعهّد انسان است، تحقق بخشد و به واسطه آن است که بر بسیاری از آفریده‌ها برتری پیدا کند. [[فخر رازی|فخرالدین رازی]] در مجمع‌البحرین گفته‌ است: مراد از ﴿الْأَمَانَةَ﴾ در آیۀ شریفه ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا... ﴾  را طاعت دانسته و گفته‌اند: مراد از آن، عبادت است و روایت شده که: [[علی بن ابی‌طالب|علی (علیه‌السلام)]] چون وقت [[نماز]] می‌رسید «یَتَمَلْمَلُ‏ وَ یَتَزَلْزَلُ»؛ بی‌تابی نموده و به خود می‌لرزید. (پس) به او گفتند: یا امیرالمؤمنین! شما را چه می‌شود؟ آن بزرگوار فرمود: «جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاةِ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ- ﴿فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا﴾، و عرضها علی الجمادات، و اباؤها و اشفاقها مجازٌ».


اما حمل امانت، مانند قول توست که می‌گویی فلانی حامل امانت و حمل‌کننده آن است؛ می‌خواهد آن را به صاحبش ادا نکند تا از عهدش خارج کند؛ زیرا امانت مانند سوار است برای کسی که امانت‌دارد. پس چون آن را ادا نمود، سواری نیست تا او را محافظت کند و او دیگر حامل آن امانت نیست و معنای ﴿فَأَبَیْنَ﴾؛ یعنی ادا نکردند آن را و انسان (هم) ادا نکرد، جز این که حمل‌کننده آن بود، پس آن را ادا ننمود. در معنای ﴿عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ﴾ در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]] بر اقوالی اختلاف نمودند: یکی از آن اقوال این است که مراد، «العرض علی اهلها» است که مضاف حذف شده و مضاف‌الیه جای آن قرار گرفته است، و با عرضه‌نمودن امانت بر آنها، آنان دانستند که در تضییع امانت، گناهی بزرگ است؛ هم‌چنان که در ترک او امر خدای متعال و احکام او، گناه عظیم است. پس خدای متعال جرأت انسان را بر معاصی، و ترس ملائکه را از آن بیان نمود. پس معنا چنین می‌شود: انا عرضنا الأمانة علی أهل السموات و الأرض و الجبال و الملائکة و الانس و الجن فابین ان یحملنها: پس ابا نمودند اهل آنها که حمل کنند ترک آن را و کیفر آن را و گناه در آن را، و ﴿أَشْفَقْنَ مِنْهَا﴾: ترسیدند اهل آنها از حمل آن و انسان آن را حمل نمود، ﴿إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا﴾، نسبت به ارتکاب گناهان، ﴿جَهُولًا﴾ به جایگاه امانت و استحقاق کیفر بر خیانت در آن<ref>مجمع البحرین؛ ص ۴۹۷؛ و نیز مجمع البیان؛ ج ۸، ص ۳۷۳.</ref>.
اما حمل امانت، مانند قول توست که می‌گویی فلانی حامل امانت و حمل‌کننده آن است؛ می‌خواهد آن را به صاحبش ادا نکند تا از عهدش خارج کند؛ زیرا امانت مانند سوار است برای کسی که امانت‌دارد. پس چون آن را ادا نمود، سواری نیست تا او را محافظت کند و او دیگر حامل آن امانت نیست و معنای ﴿فَأَبَیْنَ﴾؛ یعنی ادا نکردند آن را و انسان (هم) ادا نکرد، جز این که حمل‌کننده آن بود، پس آن را ادا ننمود. در معنای ﴿عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ﴾ در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]] بر اقوالی اختلاف نمودند: یکی از آن اقوال این است که مراد، «العرض علی اهلها» است که مضاف حذف شده و مضاف‌الیه جای آن قرار گرفته است، و با عرضه‌نمودن امانت بر آنها، آنان دانستند که در تضییع امانت، گناهی بزرگ است؛ هم‌چنان که در ترک او امر خدای متعال و احکام او، گناه عظیم است. پس خدای متعال جرأت انسان را بر معاصی، و ترس ملائکه را از آن بیان نمود. پس معنا چنین می‌شود: انا عرضنا الأمانة علی أهل السموات و الأرض و الجبال و الملائکة و الانس و الجن فابین ان یحملنها: پس ابا نمودند اهل آنها که حمل کنند ترک آن را و کیفر آن را و گناه در آن را، و ﴿أَشْفَقْنَ مِنْهَا﴾: ترسیدند اهل آنها از حمل آن و انسان آن را حمل نمود، ﴿إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا﴾، نسبت به ارتکاب گناهان، ﴿جَهُولًا﴾ به جایگاه امانت و استحقاق کیفر بر خیانت در آن<ref>مجمع البحرین؛ ص ۴۹۷؛ و نیز مجمع البیان؛ ج ۸، ص ۳۷۳.</ref>.


در فرهنگ لغات آمده که: اَمُنَ، یأمُنُ، اَمانَةً: مورد اعتماد و اطمینان قرار گرفت و ضد خائن<ref>ملخص المنجد و منتهی الارب، ص ۱۹.</ref>. در فرهنگ عمید هم آمده است: و امانت به فتح همزه و نون؛ یعنی امین‌بودن، راستی و درستکاری، ضد خیانت، و نیز به‌معنای ودیعه و چیزی که به کسی بسپارند که از آن نگاهداری کند و جمع آن، امانات است. [[شیخ طوسی]] در تفسیر تبیان گفته: امانت عبارت از آن عقدی است که وفای به آن لازم می‌گردد، (هرگاه از آن چیزهایی باشد که شأن آن سپردن به صاحبش باشد<ref>تبیان؛ ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> [[سید محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)]] در معنای امانت گفته است: هرگاه چیزی را به ودیعه نزد کسی بسپارند تا از آن چیز محافظت کند، سپس آن را به صاحبش بازگرداند (به آن امانت گویند)، و این امانتی که در آیۀ ۷۲ سورۀ احزاب: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ﴾، ذکر شده، چیزی است که خدای متعال به انسان سپرده تا آن را برای سلامت و در راه راست و مستقیم‌بودن خودش، محافظت کند و سپس آن را به خدای سبحان همان‌طور که به ودیعه به او سپرده، بازگرداند<ref>المیزان؛ ج ۱۶، ص ۳۷۰.</ref>.
در فرهنگ لغات آمده که: اَمُنَ، یأمُنُ، اَمانَةً: مورد اعتماد و اطمینان قرار گرفت و ضد خائن<ref>ملخص المنجد و منتهی الارب، ص ۱۹.</ref>. در فرهنگ عمید هم آمده است: و امانت به فتح همزه و نون؛ یعنی امین‌بودن، راستی و درستکاری، ضد خیانت، و نیز به‌معنای ودیعه و چیزی که به کسی بسپارند که از آن نگاهداری کند و جمع آن، امانات است. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در تفسیر تبیان گفته: امانت عبارت از آن عقدی است که وفای به آن لازم می‌گردد، (هرگاه از آن چیزهایی باشد که شأن آن سپردن به صاحبش باشد<ref>تبیان؛ ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> [[سید محمدحسین طباطبایی|سید محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] در معنای امانت گفته است: هرگاه چیزی را به ودیعه نزد کسی بسپارند تا از آن چیز محافظت کند، سپس آن را به صاحبش بازگرداند (به آن امانت گویند)، و این امانتی که در آیۀ ۷۲ سورۀ احزاب: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ﴾، ذکر شده، چیزی است که خدای متعال به انسان سپرده تا آن را برای سلامت و در راه راست و مستقیم‌بودن خودش، محافظت کند و سپس آن را به خدای سبحان همان‌طور که به ودیعه به او سپرده، بازگرداند<ref>المیزان؛ ج ۱۶، ص ۳۷۰.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۵۱

ویرایش