امت وسط از دیدگاه ابن قیم جوزیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - 'می خواهد' به 'می‌خواهد')
جز (جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد')
خط ۳۵: خط ۳۵:
عمل مقبول و مردود از جمله مباحث مهم در منابع معتبر [[اهل حدیث]] بوده و  به معنای ارزیابی مثبت و تلقی مقبول عمل است که نشان از استناد واقعی عمل به انسان دارد و گرنه اتصاف عمل به مقبول و مردود هیچ معنایی ندارد. علاوه، در نگاه این مکتب، [[خلق عمل]] مربوط به خدا و کسب آن مربوط به انسان است و همان طور که می دانیم عمل فعلی است که به دو شکل جوارحی و جوانحی تقسیم می‌شود. [[اهل حدیث]] با این تحلیل، نسبتی واقعی میان انسان و افعالش قایل اند و وی را در برابر فعل و عملی که انجام می‌دهد، مسئول می دانند.
عمل مقبول و مردود از جمله مباحث مهم در منابع معتبر [[اهل حدیث]] بوده و  به معنای ارزیابی مثبت و تلقی مقبول عمل است که نشان از استناد واقعی عمل به انسان دارد و گرنه اتصاف عمل به مقبول و مردود هیچ معنایی ندارد. علاوه، در نگاه این مکتب، [[خلق عمل]] مربوط به خدا و کسب آن مربوط به انسان است و همان طور که می دانیم عمل فعلی است که به دو شکل جوارحی و جوانحی تقسیم می‌شود. [[اهل حدیث]] با این تحلیل، نسبتی واقعی میان انسان و افعالش قایل اند و وی را در برابر فعل و عملی که انجام می‌دهد، مسئول می دانند.
   
   
ابن قیم در این باره می‌نویسد:«فَصْلٌ: أَعْمَالُ الْعِبَادِ أَرْبَعَةُ أَنْوَاعٍ، الْمَقْبُولُ مِنْهَا نَوْعٌ وَاحِدٌ وَقَوْلُهُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ مِنْ الْعِبَادِ إلَّا مَا کَانَ لَهُ خَالِصًا وَالْأَعْمَالُ أَرْبَعَةٌ، وَاحِدٌ مَقْبُولٌ وَثَلَاثَةٌ مَرْدُودَةٌ، فَالْمَقْبُولُ مَا کَانَ لِلَّهِ خَالِصًا وَلِلسُّنَّةِ مُوَافِقًا، وَالْمَرْدُودُ مَا فُقِدَ مِنْهُ الْوَصْفَانِ أَوْ أَحَدُهُمَا، وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَمَلَ الْمَقْبُولَ هُوَ مَا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَرَضِیَهُ وَهُوَ سُبْحَانَهُ إنَّمَا یُحِبُّ مَا أَمَرَ بِهِ و َمَا عُمِلَ لِوَجْهِهِ، وَ مَا عَدَا ذَلِکَ مِنْ الْأَعْمَالِ فَإِنَّهُ لَا یُحِبُّهَا، بَلْ یَمْقُتُهَا وَیَمْقُتُ أَهْلَهَا» <ref>ابن قیم،  اعلام الموقعین  جلد دوم ص 124</ref> یعنی فصل در باره [[اعمال عباد]] است که به چهار نوع تقسیم می‌شود و از این چهار نوع فقط یک نوع آن مقبول است. به درستی که خدا از عباد (عمل) را قبول نمی‌کند مگر آن که خالص باشد و اعمال بر چهار قسم می باشد که یکی از آن ها مقبول و سه تای دیگر مردود است. عمل مقبول عملی است که خالصانه برای خدا و موافق سنت باشد و عملی که این دو وصف یا یکی از آن را نداشته باشد، مردود است. پس عملی مقبول است که خدا آن را دوست داشته و به آن راضی باشد، زیرا خدا انجام عملی را دوست می‌دارد که به آن امر کرده و آن عمل به نیت وجه الهی انجام شده باشد و اگر عملی این اوصاف را نداشته باشد، خدا عمل و اهلش را دشمن می پندارد. نویسنده در ادامه به آیه ای از  [[قرآن]]  استشهاد کرده است که فرمود:«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا. الملک(67) 2 آن که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى‏کنید و او شکست ‏ناپذیر و بخشنده است.»از جملات فوق نتیجه می گیریم که عمل مقبول و مردود هنگامی معنا دارد که فعل به طور واقعی به فاعل انسانی مستند شود و گرنه در انتساب مجازی، بحث از مقبول و مردود بودن عمل بحثی بی فایده و عبث است.  
ابن قیم در این باره می‌نویسد:«فَصْلٌ: أَعْمَالُ الْعِبَادِ أَرْبَعَةُ أَنْوَاعٍ، الْمَقْبُولُ مِنْهَا نَوْعٌ وَاحِدٌ وَقَوْلُهُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ مِنْ الْعِبَادِ إلَّا مَا کَانَ لَهُ خَالِصًا وَالْأَعْمَالُ أَرْبَعَةٌ، وَاحِدٌ مَقْبُولٌ وَثَلَاثَةٌ مَرْدُودَةٌ، فَالْمَقْبُولُ مَا کَانَ لِلَّهِ خَالِصًا وَلِلسُّنَّةِ مُوَافِقًا، وَالْمَرْدُودُ مَا فُقِدَ مِنْهُ الْوَصْفَانِ أَوْ أَحَدُهُمَا، وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَمَلَ الْمَقْبُولَ هُوَ مَا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَرَضِیَهُ وَهُوَ سُبْحَانَهُ إنَّمَا یُحِبُّ مَا أَمَرَ بِهِ و َمَا عُمِلَ لِوَجْهِهِ، وَ مَا عَدَا ذَلِکَ مِنْ الْأَعْمَالِ فَإِنَّهُ لَا یُحِبُّهَا، بَلْ یَمْقُتُهَا وَیَمْقُتُ أَهْلَهَا» <ref>ابن قیم،  اعلام الموقعین  جلد دوم ص 124</ref> یعنی فصل در باره [[اعمال عباد]] است که به چهار نوع تقسیم می‌شود و از این چهار نوع فقط یک نوع آن مقبول است. به درستی که خدا از عباد (عمل) را قبول نمی‌کند مگر آن که خالص باشد و اعمال بر چهار قسم می‌باشد که یکی از آن ها مقبول و سه تای دیگر مردود است. عمل مقبول عملی است که خالصانه برای خدا و موافق سنت باشد و عملی که این دو وصف یا یکی از آن را نداشته باشد، مردود است. پس عملی مقبول است که خدا آن را دوست داشته و به آن راضی باشد، زیرا خدا انجام عملی را دوست می‌دارد که به آن امر کرده و آن عمل به نیت وجه الهی انجام شده باشد و اگر عملی این اوصاف را نداشته باشد، خدا عمل و اهلش را دشمن می پندارد. نویسنده در ادامه به آیه ای از  [[قرآن]]  استشهاد کرده است که فرمود:«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا. الملک(67) 2 آن که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى‏کنید و او شکست ‏ناپذیر و بخشنده است.»از جملات فوق نتیجه می گیریم که عمل مقبول و مردود هنگامی معنا دارد که فعل به طور واقعی به فاعل انسانی مستند شود و گرنه در انتساب مجازی، بحث از مقبول و مردود بودن عمل بحثی بی فایده و عبث است.  


==قول ابن قیم در رد قدر و جبر==  
==قول ابن قیم در رد قدر و جبر==  
خط ۵۱: خط ۵۱:
==اثبات افعال اختیاری عباد از مسیر عدل الهی==  
==اثبات افعال اختیاری عباد از مسیر عدل الهی==  


ابن قیم در دیگر اثر خود در بحث عدل الهی و این که خدای متعال ظالم نیست و به هیچ شخصی بیشتر از استحقاقش کیفر نمی‌دهد؛ انتساب واقعی فعل به عبدرا ثابت می‌کند و می‌نویسد:«‏ و من عدله سبحانه أنه لا یزید أحدا فی العذاب على القدر الّذی یستحقه» <ref> مختصر الصواعق المرسلة على الجهمیة المعطلة ، ص352</ref> و از  عدل خدای سبحان این است که هیچ شخصی را بیشتر از استحقاقش عذاب نمی‌کند.این جمله ساده اما پر معنا، حکایت دیگری نیز دارد مبنی بر این که عدل زمانی نسبت به افعال بندگان معنا می یابد که فعل صادره از انسان تابع اراده و اختیارش باشد، زیرا [[افعال اختیاری]] انسان ها مبنای اجرای [[عدالت]] است. علاوه، ابن قیم با طرح این موضوع در صدد بیان این نکته است که ارتباط افعال به عباد واقعی و ناشی از اختیار و آگاهی انسان می باشد.
ابن قیم در دیگر اثر خود در بحث عدل الهی و این که خدای متعال ظالم نیست و به هیچ شخصی بیشتر از استحقاقش کیفر نمی‌دهد؛ انتساب واقعی فعل به عبدرا ثابت می‌کند و می‌نویسد:«‏ و من عدله سبحانه أنه لا یزید أحدا فی العذاب على القدر الّذی یستحقه» <ref> مختصر الصواعق المرسلة على الجهمیة المعطلة ، ص352</ref> و از  عدل خدای سبحان این است که هیچ شخصی را بیشتر از استحقاقش عذاب نمی‌کند.این جمله ساده اما پر معنا، حکایت دیگری نیز دارد مبنی بر این که عدل زمانی نسبت به افعال بندگان معنا می یابد که فعل صادره از انسان تابع اراده و اختیارش باشد، زیرا [[افعال اختیاری]] انسان ها مبنای اجرای [[عدالت]] است. علاوه، ابن قیم با طرح این موضوع در صدد بیان این نکته است که ارتباط افعال به عباد واقعی و ناشی از اختیار و آگاهی انسان می‌باشد.


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش