ام کلثوم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
</div>
</div>


'''اُمّ کُلثوم کبری''' چهارمین فرزند [[امام علی (ع)]] و [[فاطمه زهرا سلام الله علیها]] پس از [[امام حسن (ع)]]، [[امام حسین (ع)]] و [[زینب بنت علی|زینب کبری (ع)]] است. منابع تاریخی از ازدواج او با [[عمر بن خطاب]] [[خلیفه دوم]] سخن گفته‌اند. برخی وی را از بانوان حاضر در [[واقعه کربلا]] می‌شمرند که سخنان و خطبه‌های او در برخی منابع آمده است.
'''اُمّ کُلثوم کبری''' چهارمین فرزند [[امام علی علیه السلام]] و [[فاطمه زهرا سلام الله علیها]] پس از [[امام حسن علیه السلام]]، [[امام حسین علیه السلام]] و [[زینب بنت علی|زینب کبری علیه السلام]] است. منابع تاریخی از ازدواج او با [[عمر بن خطاب]] [[خلیفه دوم]] سخن گفته‌اند. برخی وی را از بانوان حاضر در [[واقعه کربلا]] می‌شمرند که سخنان و خطبه‌های او در برخی منابع آمده است.


=ولادت و نسب=
=ولادت و نسب=


در تاریخ ولادت ام‌کلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما [[شیعه]] و [[سنی]] بر اینکه [[علی(ع)]] و [[فاطمهسلام الله علیها]] فرزندی به نام ام‌کلثوم داشته‌اند، اتفاق نظر دارند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۳؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۱۸.</ref>.
در تاریخ ولادت ام‌کلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما [[شیعه]] و [[سنی]] بر اینکه [[علیعلیه السلام]] و [[فاطمهسلام الله علیها]] فرزندی به نام ام‌کلثوم داشته‌اند، اتفاق نظر دارند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۳؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۱۸.</ref>.
تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشته‌اند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۳۸.</ref>؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کرده‌اند که زمان ولادت او در عصر [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۴.</ref>.
تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشته‌اند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۳۸.</ref>؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کرده‌اند که زمان ولادت او در عصر [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۴.</ref>.
درباره اینکه او فرزند چندم امام علی(ع) بوده میان منابع شیعه و [[اهل سنت]] اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچک‌تر و پس از [[زینب]] دانسته‌اند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۸۹.</ref>؛ اما اهل سنت، ام‌کلثوم را فرزند سوم [[علی بن ابی طالب(ع)]] ذکر کرده و بزرگ‌تر از زینب پنداشته‌اند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰.</ref>.
درباره اینکه او فرزند چندم امام علیعلیه السلام بوده میان منابع شیعه و [[اهل سنت]] اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچک‌تر و پس از [[زینب]] دانسته‌اند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۸۹.</ref>؛ اما اهل سنت، ام‌کلثوم را فرزند سوم [[علی بن ابی طالبعلیه السلام]] ذکر کرده و بزرگ‌تر از زینب پنداشته‌اند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۴۱۰ق، ص۲۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰.</ref>.


=کنیه‌ها و القاب=
=کنیه‌ها و القاب=


[[شیخ مفید]] در شمار فرزندان [[امیرالمؤمنین(ع)]]، نام او را زینب صغری ذکر می‌کند که مُکَنّا به ام‌کلثوم است<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به سبب شباهت زینب صغری به خاله‌اش – ام‌کلثوم دختر [[رسول خدا(ص)]] – به او داد<ref>قمی، الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. در بسیاری از منابع [[فریقین]](شیعه واهل سنت)، از او تعبیر به ام‌کلثوم کبری شده است.
[[شیخ مفید]] در شمار فرزندان [[امیرالمؤمنینعلیه السلام]]، نام او را زینب صغری ذکر می‌کند که مُکَنّا به ام‌کلثوم است<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به سبب شباهت زینب صغری به خاله‌اش – ام‌کلثوم دختر [[رسول خدا(ص)]] – به او داد<ref>قمی، الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. در بسیاری از منابع [[فریقین]](شیعه واهل سنت)، از او تعبیر به ام‌کلثوم کبری شده است.
[[سید محسن امین]] در‌این‌باره می‌گوید: دختران [[امیر مؤمنان(ع)]] که اسم یا کنیه آنان ام‌کلثوم باشد سه یا چهار تن هستند:
[[سید محسن امین]] در‌این‌باره می‌گوید: دختران [[امیر مؤمنانعلیه السلام]] که اسم یا کنیه آنان ام‌کلثوم باشد سه یا چهار تن هستند:


#ام‌کلثوم کبری دختر فاطمهسلام الله علیها.
#ام‌کلثوم کبری دختر فاطمهسلام الله علیها.
خط ۴۵: خط ۴۵:
=همسر و فرزندان=
=همسر و فرزندان=


بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، ام‌کلثوم ابتدا با عُمَر بن خطاب ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «‌عون‌» پسر جعفر بن ابی طالب در آمد. وی پس از وفات عون با برادر شوهرش «‌محمد‌» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «‌عبدالله‌» ازدواج کرد. عبد الله قبل از ایشان ، همسر خواهرش [[زینب کبری]] دختر علی(ع) بوده است<ref> ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.</ref>. [[مسعودی]] ام‌کلثوم را بدون فرزند می‌داند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. برخی تاریخ‌نویسان از جمله فرزندان وی را «‌زید‌» و «‌رقیه‌» دانسته‌اند که هر دو از عُمَرند<ref> ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۹۰.</ref>. ابن عنبه در ذکر فرزندان مسلم بن عقیل از دختری به اسم «‌حمیده‌» نام می‌برد که مادر وی ام‌کلثوم دختر [[علی بن ابیطالب]] است<ref> ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۲.</ref>. سید محسن امین می‌گوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش ام‌کلثوم ازدواج کرده، اما این غیر ام‌کلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر ام‌کلثوم وسطی باشد<ref> امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref>.
بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، ام‌کلثوم ابتدا با عُمَر بن خطاب ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «‌عون‌» پسر جعفر بن ابی طالب در آمد. وی پس از وفات عون با برادر شوهرش «‌محمد‌» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «‌عبدالله‌» ازدواج کرد. عبد الله قبل از ایشان ، همسر خواهرش [[زینب کبری]] دختر علیعلیه السلام بوده است<ref> ابن سعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۸، ص۴۶۲.</ref>. [[مسعودی]] ام‌کلثوم را بدون فرزند می‌داند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۹.</ref>. برخی تاریخ‌نویسان از جمله فرزندان وی را «‌زید‌» و «‌رقیه‌» دانسته‌اند که هر دو از عُمَرند<ref> ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۹۰.</ref>. ابن عنبه در ذکر فرزندان مسلم بن عقیل از دختری به اسم «‌حمیده‌» نام می‌برد که مادر وی ام‌کلثوم دختر [[علی بن ابیطالب]] است<ref> ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۲.</ref>. سید محسن امین می‌گوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش ام‌کلثوم ازدواج کرده، اما این غیر ام‌کلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر ام‌کلثوم وسطی باشد<ref> امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.</ref>.


=ازدواج با عمر بن خطاب=
=ازدواج با عمر بن خطاب=


بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، ام‌کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) با عمر خلیفه دوم ازدواج کرده است<ref> کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۴ق، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref>. تاریخ این ازدواج، [[ماه ذی القعده]] سال ۱۷ هجری قمری ذکر شده است<ref> نویری، نهایه الارب، ۱۴۲۳ق، ج۱۹، ص۳۴۷.</ref>.
بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، ام‌کلثوم دختر علی بن ابی طالبعلیه السلام با عمر خلیفه دوم ازدواج کرده است<ref> کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۴ق، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref>. تاریخ این ازدواج، [[ماه ذی القعده]] سال ۱۷ هجری قمری ذکر شده است<ref> نویری، نهایه الارب، ۱۴۲۳ق، ج۱۹، ص۳۴۷.</ref>.
در مقابل، عده‌ای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کرده‌اند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام می‌برد که در ردّ این ازدواج نوشته شده‌اند<ref>مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج.</ref>.
در مقابل، عده‌ای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کرده‌اند و [[آقا بزرگ تهرانی]]، از چندین کتاب نام می‌برد که در ردّ این ازدواج نوشته شده‌اند<ref>مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج.</ref>.


=حضور در کربلا=
=حضور در کربلا=


برخی مقاتل از حضور ام‌کلثوم در کربلا سخن گفته‌اند؛ به گونه‌ای که از او در بسیاری از موارد در کنار [[حضرت زینبسلام الله علیها]] نام برده شده است و مصیبت‌هایی برای او نقل کرده‌اند. مجلسی نقل می‌کند: پس از شهادت امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمه‌ها، گوشواره را از گوش ام‌کلثوم خواهر [[حسین(ع)]] کشیدند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref>. ام‌کلثوم راوی [[واقعه عاشورا]] بوده و در [[کوفه]] و مجلس [[ابن زیاد]] خطبه خوانده است. [[ابن طیفور]] در کتاب خویش، خطبه‌ای را از ام‌کلثوم می‌آورد که در کوفه و جریان اسارت [[اهل بیت]] پیامبر(ص) روی داده است<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳.</ref>.  
برخی مقاتل از حضور ام‌کلثوم در کربلا سخن گفته‌اند؛ به گونه‌ای که از او در بسیاری از موارد در کنار [[حضرت زینبسلام الله علیها]] نام برده شده است و مصیبت‌هایی برای او نقل کرده‌اند. مجلسی نقل می‌کند: پس از شهادت امامعلیه السلام و هنگام آتش زدن خیمه‌ها، گوشواره را از گوش ام‌کلثوم خواهر [[حسینعلیه السلام]] کشیدند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref>. ام‌کلثوم راوی [[واقعه عاشورا]] بوده و در [[کوفه]] و مجلس [[ابن زیاد]] خطبه خوانده است. [[ابن طیفور]] در کتاب خویش، خطبه‌ای را از ام‌کلثوم می‌آورد که در کوفه و جریان اسارت [[اهل بیت]] پیامبر(ص) روی داده است<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳.</ref>.  
علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار ام‌کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref>.
علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار ام‌کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref>.
در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن ام‌کلثوم حاضر در کربلا تصریح کرده‌اند<ref> بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۴۵.</ref>.سید محسن امین این مسئله را رد کرده و می‌گوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام ام‌کلثوم داشته که یکی ام‌کلثوم کبری فرزند [[حضرت زهراسلام الله علیها]] بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در کوفه خطبه خوانده است. وی همسر مسلم بن عقیل بوده است<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۳، ص۴۸۴.</ref>.
در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن ام‌کلثوم حاضر در کربلا تصریح کرده‌اند<ref> بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ۱۴۰۲ق، ص۴۵.</ref>.سید محسن امین این مسئله را رد کرده و می‌گوید: امیرمؤمنانعلیه السلام دو دختر به نام ام‌کلثوم داشته که یکی ام‌کلثوم کبری فرزند [[حضرت زهراسلام الله علیها]] بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در کوفه خطبه خوانده است. وی همسر مسلم بن عقیل بوده است<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۳، ص۴۸۴.</ref>.


=خطبه ام‌کلثوم در کوفه=
=خطبه ام‌کلثوم در کوفه=


ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]]، در کوفه، خطبه خوانده است<ref> ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>.
ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از [[شهادت]] [[امام حسینعلیه السلام]]، در کوفه، خطبه خوانده است<ref> ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>.
به نقل [[سید بن طاووس]] در [[لهوف]]، ام‌کلثوم درحالی‌که صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>.
به نقل [[سید بن طاووس]] در [[لهوف]]، ام‌کلثوم درحالی‌که صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسینعلیه السلام و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>.


=راوی احادیث=
=راوی احادیث=
خط ۶۷: خط ۶۷:
از ام‌کلثوم، روایاتی در منابع شیعی نقل شده است. [[مامقانی]] او را در زمره زنان راوی می‌شمارد و می‌گوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات می‌دانم<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۷۳.</ref>». اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر اهل بیت است.
از ام‌کلثوم، روایاتی در منابع شیعی نقل شده است. [[مامقانی]] او را در زمره زنان راوی می‌شمارد و می‌گوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات می‌دانم<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۷۳.</ref>». اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر اهل بیت است.


=شهادت امام علی(ع)=
=شهادت امام علیعلیه السلام=


[[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی می‌نویسد: «‌ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[ماه رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت از نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا [[قسم]] چیزی نمی‌خورم… و قرص نانی با نمک خورد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.</ref>.
[[علامه مجلسی]] در روایتی طولانی می‌نویسد: «‌ام کلثوم گفت: شب نوزدهم [[ماه رمضان]] که رسید برای [[افطار]] پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت از نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا [[قسم]] چیزی نمی‌خورم… و قرص نانی با نمک خورد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۷۶–۲۷۸.</ref>.
شیخ مفید نقل می‌کند: در شبی که علی(ع) فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. ام‌کلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته می‌شوم. ام‌کلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت [[مسجد]] خارج شد<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.</ref>.
شیخ مفید نقل می‌کند: در شبی که علیعلیه السلام فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. ام‌کلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته می‌شوم. ام‌کلثوم پدر را باز داشت؛ اما امامعلیه السلام فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت [[مسجد]] خارج شد<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶.</ref>.
همچنین ام‌کلثوم در پی شهادت [[امیرالمؤمنین(ع)]] مجلسی، در حالی که می‌گریست به [[ابن ملجم]] خطاب کرد: وای بر تو! [[خداوند]] تو را در دنیا و آخرت ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی [[جهنم]] خواهد بود<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۹.</ref>.
همچنین ام‌کلثوم در پی شهادت [[امیرالمؤمنینعلیه السلام]] مجلسی، در حالی که می‌گریست به [[ابن ملجم]] خطاب کرد: وای بر تو! [[خداوند]] تو را در دنیا و آخرت ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی [[جهنم]] خواهد بود<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۹.</ref>.
عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از [[شیخ صدوق]] نقل می‌کند که‌ در آن، ام‌کلثوم از [[وصیت]] امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم تشییع و تدفین آن امام(ع) سخن می‌گوید. در بخشی از این روایت آمده است: … ام‌کلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمی‌دانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیت‌دهنده‌ای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت خدا بر خلقش تعزیت دهد<ref> ابن طاووس حلی، فرحة الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی علیه‌السلام، مرکز الغدیر، ص۶۳، ۶۴.</ref>.
عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از [[شیخ صدوق]] نقل می‌کند که‌ در آن، ام‌کلثوم از [[وصیت]] امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم تشییع و تدفین آن امامعلیه السلام سخن می‌گوید. در بخشی از این روایت آمده است: … ام‌کلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمی‌دانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیت‌دهنده‌ای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت خدا بر خلقش تعزیت دهد<ref> ابن طاووس حلی، فرحة الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی علیه‌السلام، مرکز الغدیر، ص۶۳، ۶۴.</ref>.


=واقعه عاشورا و حوادث پس از آن=
=واقعه عاشورا و حوادث پس از آن=


[[ابن طاووس]] می‌گوید: چون امام حسین(ع) وداع کرد، ام‌کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام‌کلثوم، زینبسلام الله علیها و رباب را تسلی داد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>.
[[ابن طاووس]] می‌گوید: چون امام حسینعلیه السلام وداع کرد، ام‌کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امامعلیه السلام هم ام‌کلثوم، زینبسلام الله علیها و رباب را تسلی داد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.</ref>.
در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام‌کلثوم فریاد زد و گفت:‌ ای اهل کوفه [[صدقه]] بر ما (اهلبیت پیامبر) [[حرام]] است<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>.
در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام‌کلثوم فریاد زد و گفت:‌ ای اهل کوفه [[صدقه]] بر ما (اهلبیت پیامبر) [[حرام]] است<ref>ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.</ref>.
روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام‌کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>.
روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به [[شام]]، ام‌کلثوم از [[شمر]] خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۸۱۳.</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۳:


در باب زمان وفات ام‌کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که [[نماز میت]] بر بدن هر دو با هم خوانده شد<ref> صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref>. عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت [[معاویه]]  
در باب زمان وفات ام‌کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که [[نماز میت]] بر بدن هر دو با هم خوانده شد<ref> صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref>. عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت [[معاویه]]  
می‌دانند<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.</ref>. برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]](۷۳ – ۸۶ ق) بوده است<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. [[مقریزی]] می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان [[امامت]] [[امام حسن(ع)]] ذکر می‌کند<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.</ref>. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است<ref>ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref>.
می‌دانند<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۵.</ref>. برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت [[عبدالملک بن مروان]](۷۳ – ۸۶ ق) بوده است<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. [[مقریزی]] می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۶.</ref>. ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان [[امامت]] [[امام حسنعلیه السلام]] ذکر می‌کند<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳، ۲۴.</ref>. ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است<ref>ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref>.


درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref> ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفته‌اند.
درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری<ref> ابن جبیب بغدادی، المنمق، ۱۴۱۵ق، ص۳۱۲.</ref> یا خورانیدن سم به آنان<ref>صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.</ref> از دنیا رفته‌اند.
خط ۸۹: خط ۸۹:
=مدفن=
=مدفن=


[[عمادالدین طبری]] می‌گوید: روایت است که‌ام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در [[شام]] ([[سوریه]]) متوفی شد<ref>طبری، کامل بهایی، المکتبة‌الحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.</ref>.
[[عمادالدین طبری]] می‌گوید: روایت است که‌ام کلثوم خواهر امام حسینعلیه السلام در [[شام]] ([[سوریه]]) متوفی شد<ref>طبری، کامل بهایی، المکتبة‌الحیدریه، ج۲، ص۳۷۱.</ref>.
[[ابن بطوطه]] در سفرنامه‌اش می‌نویسد: در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام‌کلثوم دختر [[علی بن ابی طالب(ع)]] از [[فاطمه]] است<ref> ابن بطوطه، الرحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref>.
[[ابن بطوطه]] در سفرنامه‌اش می‌نویسد: در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام‌کلثوم دختر [[علی بن ابی طالبعلیه السلام]] از [[فاطمه]] است<ref> ابن بطوطه، الرحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref>.
[[یاقوت حموی]] هم می‌نویسد: قبر ام‌کلثوم در راویه دمشق است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۰.</ref>.
[[یاقوت حموی]] هم می‌نویسد: قبر ام‌کلثوم در راویه دمشق است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۰.</ref>.
[[ابن عساکر]] در‌این‌باره می‌گوید: این قبری که در راویه دمشق است مدفن ام‌کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست… وی در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] مدفون گردید<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref>.
[[ابن عساکر]] در‌این‌باره می‌گوید: این قبری که در راویه دمشق است مدفن ام‌کلثوم، دختر علی بن ابیطالبعلیه السلام از فاطمه نیست… وی در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] مدفون گردید<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref>.
برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب کبری ، دختر علی(ع) و فاطمهسلام الله علیها است که کنیه‌اش ام‌کلثوم است<ref> البیطار، حلیة البشر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۲۸۳.</ref>.
برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب کبری ، دختر علیعلیه السلام و فاطمهسلام الله علیها است که کنیه‌اش ام‌کلثوم است<ref> البیطار، حلیة البشر، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۲۸۳.</ref>.


=منبع=
=منبع=
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش