انتقال تجربیات فکری و تمدنی ایران به مصـر در عهد ایوبیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « <div class="wikiInfo"> {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |- !عنوان مقاله!! data-type="authorNa...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
ابوطاهر اصفهانی پس از چند سال اقامت در بغداد، سرانجام راهی مصر شد و در 511هجری مقیم اسكندریه شد. حضور ابوطاهر در اسكندریه چنان مایه دل‌گرمی اهل تسنن بود كه ابن سلار، یكی از وزیران سنیگرای فاطمیان، مدرسه‌ای به نام «حافظیه» در اسكندریه برای ابوطاهر بر پا کرد. بسیاری از عالمان، مدرسان، خطیبان، قاضیان و سیاستمداران مصری در عهد ایوبی، در این مدرسه نزد ابوطاهر حدیث و فقه آموختند.
ابوطاهر اصفهانی پس از چند سال اقامت در بغداد، سرانجام راهی مصر شد و در 511هجری مقیم اسكندریه شد. حضور ابوطاهر در اسكندریه چنان مایه دل‌گرمی اهل تسنن بود كه ابن سلار، یكی از وزیران سنیگرای فاطمیان، مدرسه‌ای به نام «حافظیه» در اسكندریه برای ابوطاهر بر پا کرد. بسیاری از عالمان، مدرسان، خطیبان، قاضیان و سیاستمداران مصری در عهد ایوبی، در این مدرسه نزد ابوطاهر حدیث و فقه آموختند.
ابوطاهر سِلَفی( معرّب: سه لبه، چون جد او لب‌هایش شکافت داشت) را می‌توان تأثیرگذارترین مدرّس مصر در عهد ایوبی به شمار آورد. تأثیر او در تربیت عالمان چندان بود كه نسلی از عالمان برجسته مصر در عهد ایوبی به عنوان «اصحاب السِلَفیه» بدو منسوب بودند. وجه غالب تدریس وی علم حدیث بود، اما علاوه بر این، او نقش مهمی در تدریس فقه شافعی، به ویژه در حوزه اسكندریه داشت. او حتی به تدریس فقه مالكی نیز می‌پرداخت كه ظاهرا تحت تأثیر مسأله اكثریت داشتن مالكی‌ها در اسكندریه و البته نشانگر علاقه او به فقه مالكی و تسلط كامل وی بر آن بوده است.
ابوطاهر سِلَفی( معرّب: سه لبه، چون جد او لب‌هایش شکافت داشت) را می‌توان تأثیرگذارترین مدرّس مصر در عهد ایوبی به شمار آورد. تأثیر او در تربیت عالمان چندان بود كه نسلی از عالمان برجسته مصر در عهد ایوبی به عنوان «اصحاب السِلَفیه» بدو منسوب بودند. وجه غالب تدریس وی علم حدیث بود، اما علاوه بر این، او نقش مهمی در تدریس فقه شافعی، به ویژه در حوزه اسكندریه داشت. او حتی به تدریس فقه مالكی نیز می‌پرداخت كه ظاهرا تحت تأثیر مسأله اكثریت داشتن مالكی‌ها در اسكندریه و البته نشانگر علاقه او به فقه مالكی و تسلط كامل وی بر آن بوده است.
===ابوالبرکات خَبوشانی(م587ق)===
دیگر عالم ایرانی در مصر، [[نجم الدین ابوالبركات محمد بن موفق خَبوشانی شافعی]] بود. او در 510هجری در خَبوشان زاده شد. شخصیت علمی و فردی او نیز مانند ابوطاهر بیشتر شكل‌گرفته ایران بود. او تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود نزدیک نیشابور آغاز كرد و سپس آن را تا عالی‌ترین سطح در یكی از دو نظامیه نیشابور و یا هرات ادامه داد و نزد عالمانی چون محیی‌الدین محمد بن یحیی نیشابوری (مقتول در تهاجم غزان به نیشابور در 548ه.)، از شاگردان مشهور ابوحامد غزالی در فقه و كلام اشعری، به فراگیری علوم اسلامی پرداخت.
خَبوشانی كه در همه احوال زندگی به تندخویی و سخت‌گیری بر مخالفان عقاید خویش و از جمله اسماعیلیان شهرت داشت، تقریبا همزمان با وزارت یافتن صلاح الدین در مصر(564ق)، وارد این سرزمین و در برچیدن فاطمیان همگام صلاح الدین شد، چنانكه اولین خطبه به نام خلافت عباسی را در جامع قاهره قرائت كرد و در صدور فتوا برای قتل عاضد، آخرین خلیفه فاطمی، مهم‌ترین نقش را ایفا كرد. صلاح الدین بعد از تأسیس سلسله ایوبیان، با هزینه‌ای فراوان، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مدرسه مصر در عهد ایوبی به نام «صلاحیه» را به پیشنهاد خبوشانی در 572هجری در كنار مزار ابن ادریس شافعی در برپا كرد. این مدرسه علاوه بر اعتبار مكانش در همجواری با مزار شافعی، مدرسه‌ای بسیار بزرگ بود و طلاب فراوانی را در خود جای می‌داد. كتیبه‌ای كه از این مدرسه باقی مانده، نه تنها آشكار می‌سازد كه هدف اصلی این مدرسه برای تدریس فقه شافعی و نیز ترویج آراء اشاعره بوده است، بلكه نشان می‌دهد كه این مدرسه به درخواست خَبوشانی ساخته شده بود. به نوشته [[ابن‌خلكان]]، صلاح‌الدین به علم و دینداری خبوشانی اعتقاد داشت و مشخص است صلاح الدین كاملا تحت نفوذ معنوی وی بوده است؛ حتی گزارش شده كه خبوشانی یك بار در میان مردم صلاح الدین را به علت گوش نسپردن به رای خویش چنان زد كه قَلَنسُوَه (کلاه) از سر سلطان افتاد و پاسخ سلطان به این عمل جز سكوت و احترام نبود. خبوشانی در علم و اعتقاد سخت تحت تأثیر غزالی بود. او در دوران تحصیل خود در ایران و عراق، شرحی با نام «المحیط فی شرح الوسیط» بر الوسیط غزالی (در فقه شافعی) نوشت. وی چنان بر الوسیط احاطه داشت كه تقریبا آن را از حفظ بود. او سپس اثر مستقل بزرگی در 16 مجلد به نام تحقیق الوسیط نوشت كه شهرت بسیار یافت و مورد استفاده عالمان و طلاب قرار گرفت. او این آثار خویش را احتمالا در مدرسه‌اش تدریس می‌كرده است.
هرچند خبوشانی مدرسی برجسته در فقه شافعی و حدیث بود، اما آوازه وی بیشتر مدیون نقشی است كه از همان ابتدای استقرار ایوبیان، در اجرای بدون تسامح و تساهل شریعت (بر اساس فقه تسنن) و امر به معروف و نهی از منكر بر عهده گرفته بود. این امر با نفوذ وی بر صلاح الدین و سایر اعضای خاندان ایوبی، به سرعت به یكی از سیاست‌های اجتماعی حكومت ایوبیان بدل شد و یكی از جنبه‌های مهم تمایز حكومت ایوبیان با خلافت فاطمی را جلوه‌گر ساخت.
۱۷۴

ویرایش