انفکاک تعقل از تدین خصلت بارز جریان‌های تکفیری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید'
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونه‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید')
خط ۱۸: خط ۱۸:
نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود . نمونه بارز چنین اندیشه های انحرافی را می‌توان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیه السلام مشاهده نمود.  
نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود . نمونه بارز چنین اندیشه های انحرافی را می‌توان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیه السلام مشاهده نمود.  


شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج  می فرماید:‌  
شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج  می‌فرماید:‌  
خوارج درست در مقابل این طرز تعلیم قرآنى که مى‏خواست فقه اسلامى براى همیشه متحرک و زنده بماند، جمود و رکود را آغاز کردند، معارف اسلامى را مرده و ساکن درک کردند و شکل و صورتها را نیز به داخل اسلام کشاندند. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى  ج‏16    327  ؛ ممیزات خوارج ..... ص: 316</ref>
خوارج درست در مقابل این طرز تعلیم قرآنى که مى‏خواست فقه اسلامى براى همیشه متحرک و زنده بماند، جمود و رکود را آغاز کردند، معارف اسلامى را مرده و ساکن درک کردند و شکل و صورتها را نیز به داخل اسلام کشاندند. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى  ج‏16    327  ؛ ممیزات خوارج ..... ص: 316</ref>


ایشان در تبیین نکته مذکور می فرماید:‌  
ایشان در تبیین نکته مذکور می‌فرماید:‌  
اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگى نپرداخته است. تعلیمات اسلامى همه متوجه روح و معنى و راهى است که بشر را به آن هدفها و معانى مى‏رساند.
اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگى نپرداخته است. تعلیمات اسلامى همه متوجه روح و معنى و راهى است که بشر را به آن هدفها و معانى مى‏رساند.


خط ۴۹: خط ۴۹:
طبیعت آدمى دزد است و معاشرتها این دزدى را آسان کرده است.همواره عده‏اى خارجى مسلک بوده و هستند که شعارشان مبارزه با هر شئ جدید است. حتى وسایل زندگى را- که گفتیم هیچ وسیله مادى و شکل ظاهرى در اسلام رنگ تقدس ندارد- رنگ تقدس مى‏دهند و استفاده از هر وسیله نو را کفر و زندقه مى‏پندارند.  <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏16، ص: 331</ref>
طبیعت آدمى دزد است و معاشرتها این دزدى را آسان کرده است.همواره عده‏اى خارجى مسلک بوده و هستند که شعارشان مبارزه با هر شئ جدید است. حتى وسایل زندگى را- که گفتیم هیچ وسیله مادى و شکل ظاهرى در اسلام رنگ تقدس ندارد- رنگ تقدس مى‏دهند و استفاده از هر وسیله نو را کفر و زندقه مى‏پندارند.  <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏16، ص: 331</ref>


ایشان درادامه به مکاتب فقهی و اعتقادی که مولود اندیشه تفکیک تعقل از تدین است پرداخته و می فرماید:‌
ایشان درادامه به مکاتب فقهی و اعتقادی که مولود اندیشه تفکیک تعقل از تدین است پرداخته و می‌فرماید:‌
در بین مکتبهاى اعتقادى و علمى اسلامى و همچنین فقهى نیز مکتبهایى را مى‏بینیم که‏ مولود روح تفکیک تعقل از تدین است و درست مکتبشان جلوه گاه اندیشه خارجیگرى است ؛ عقل در راه کشف حقیقت و یا استخراج قانون فرعى به‏طور کلى طرد شده است ، پیروى از آن را بدعت و بى‏دینى خوانده‏اند و حال اینکه قرآن در آیاتى بسیار بشر را به سوى عقل خوانده و بصیرت انسانى را پشتوانه دعوت الهى قرار داده است. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏16، ص: 332</ref>
در بین مکتبهاى اعتقادى و علمى اسلامى و همچنین فقهى نیز مکتبهایى را مى‏بینیم که‏ مولود روح تفکیک تعقل از تدین است و درست مکتبشان جلوه گاه اندیشه خارجیگرى است ؛ عقل در راه کشف حقیقت و یا استخراج قانون فرعى به‏طور کلى طرد شده است ، پیروى از آن را بدعت و بى‏دینى خوانده‏اند و حال اینکه قرآن در آیاتى بسیار بشر را به سوى عقل خوانده و بصیرت انسانى را پشتوانه دعوت الهى قرار داده است. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏16، ص: 332</ref>


خط ۷۷: خط ۷۷:




ایشان در تحلیل مخالفت اخباریین با اصولیین و نیز مخالفت اهل حدیث با جریان اعتزالی که روش عقلی در فهم اصول دین داشتند می فرماید:‌
ایشان در تحلیل مخالفت اخباریین با اصولیین و نیز مخالفت اهل حدیث با جریان اعتزالی که روش عقلی در فهم اصول دین داشتند می‌فرماید:‌
...عامّه مردم که اهل تعقّل و تفکّر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدیّن» را مساوى با «تعبّد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث- و مخصوصاً احادیث- می‌‏دانند و هر تفکّر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقّى مى‏نمایند خصوصاً اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالأخص اگر برخى از علماى دین و مذهب این طرز تفکّر را تبلیغ نمایند و بالأخص اگر این علما خود واقعا به ظاهر گرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملًا تعصّب و تصلّب بورزند.
...عامّه مردم که اهل تعقّل و تفکّر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدیّن» را مساوى با «تعبّد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث- و مخصوصاً احادیث- می‌‏دانند و هر تفکّر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقّى مى‏نمایند خصوصاً اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالأخص اگر برخى از علماى دین و مذهب این طرز تفکّر را تبلیغ نمایند و بالأخص اگر این علما خود واقعا به ظاهر گرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملًا تعصّب و تصلّب بورزند.


ایشان در ادامه می فرماید:‌  
ایشان در ادامه می‌فرماید:‌  
حملات اخباریّین علیه اصولیّین و مجتهدین، و حملات برخى از فقها و محدّثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.
حملات اخباریّین علیه اصولیّین و مجتهدین، و حملات برخى از فقها و محدّثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.


ایشان در زمینه مخالفت اهل حدیث با معتزله می فرماید:‌
ایشان در زمینه مخالفت اهل حدیث با معتزله می‌فرماید:‌
معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریّین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلّغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه‏ اسلام وسیله ظاهر گرایان که خود را «اهل الحدیث» و «اهل السنّة» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالأخره از پشت خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجاً منقرض گشتند. <ref>مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏3، ص: 87
معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریّین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلّغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه‏ اسلام وسیله ظاهر گرایان که خود را «اهل الحدیث» و «اهل السنّة» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالأخره از پشت خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجاً منقرض گشتند. <ref>مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏3، ص: 87
</ref>
</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش