بت پرستی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسان‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''بُت''' جثّه و هیکلی (بت) از جنس نقره، مس یا چوب است که بت‌پرستان جهت تقرب به خدا آن را وسیله [[عبادت]] قرار می‌دادند. و بت‌پرست به کسی گفته می‌شود که بُت را وسیله تقرب به خدا قرار داده است و آن را پرستش می‌کند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =بت پرستی 
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام = بت پرستی
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =
| عقیده = شرک به خداوند
}}
'''بُت''' جثّه و هیکلی از جنس نقره، مس یا چوب است که بت‌پرستان جهت تقرب به خدا آن را وسیله [[عبادت]] قرار می‌دادند. و بت‌پرست به کسی گفته می‌شود که بُت را وسیله تقرب به خدا قرار داده است و آن را پرستش می‌کند.


== معنای بُت ==
== معنای بُت ==
خط ۱۱: خط ۲۳:
بت‌پرستی ظاهری و مادی، نه بت‌پرستی به معنای عام که طبق بیان قرآن، شامل پیروی از هوای نفس[۱۱]نیز می‌شود، از زمان [[حضرت نوح|حضرت نوح(ع)]] رواج یافته است. [۱۲][۱۳]
بت‌پرستی ظاهری و مادی، نه بت‌پرستی به معنای عام که طبق بیان قرآن، شامل پیروی از هوای نفس[۱۱]نیز می‌شود، از زمان [[حضرت نوح|حضرت نوح(ع)]] رواج یافته است. [۱۲][۱۳]


در میان قوم حضرت نوح(ع) مردان صالحی (به نامهای "وَدّ"، "سُواع"، "یَغوث"، "یَعوق" و "نَسر") [۱۴] بودند که مردم به آنها اظهار علاقه می‌کردند، شیطان از علاقه مردم سوء استفاده نموده و بعد از مرگ آن مردان، مردم را تشویق به ساختن مجسمه آن بزرگان و گرامی‌داشت آن مجسمه‌ها کرد. [۱۵]
در میان قوم حضرت نوح(ع) مردان صالحی (به نام‌های "وَدّ"، "سُواع"، "یَغوث"، "یَعوق" و "نَسر") [۱۴] بودند که مردم به آنها اظهار علاقه می‌کردند، شیطان از علاقه مردم سوء‌استفاده نموده و بعد از مرگ آن مردان، مردم را تشویق به ساختن مجسمه آن بزرگان و گرامی‌داشت آن مجسمه‌ها کرد. [۱۵]


مدتی نگذشت که نسل‌های بعد، رابطه تاریخی این موضوع را فراموش کرده و تصور نمودند که این مجسمه‌ها موجوداتی محترم هستند که باید مورد پرستش قرار گیرند، به این ترتیب به پرستش بت‌ها سرگرم شده و مستکبران ظالم آنان را با این طریق إغفال نموده و به بند بت‌پرستی کشیدند. [۱۶]
مدتی نگذشت که نسل‌های بعد، رابطه تاریخی این موضوع را فراموش کرده و تصور نمودند که این مجسمه‌ها موجوداتی محترم هستند که باید مورد پرستش قرار گیرند، به این ترتیب به پرستش بت‌ها سرگرم شده و مستکبران ظالم آنان را با این طریق إغفال نموده و به بند بت‌پرستی کشیدند. [۱۶]


یکی دیگر از ریشه‌های بت‌پرستی، اعتقاد مشرکان به وجود و خالقیت خدای متعال[۱۷][۱۸] و [[ملائکه]] است که آنها را دارای صورتهای پوشیده از انسان می‌دانند؛ لذا برای هر کدام صورتی از طلا، نقره و جواهرات تراشیده و آنها را عبادت می‌کردند. عده‌ای دیگر ستارگان را در عالم مؤثر دانسته و چون اغلب ستارگان پنهان هستند، صورت‌هایی برای آنها ساخته و به جای ستارگان، آن صورتهای بتی را عبادت می‌نمودند. [۱۹]
یکی دیگر از ریشه‌های بت‌پرستی، اعتقاد مشرکان به وجود و خالقیت خدای متعال[۱۷][۱۸] و [[ملائکه]] است که آنها را دارای صورت‌های پوشیده از انسان می‌دانند؛ لذا برای هر کدام صورتی از طلا، نقره و جواهرات تراشیده و آنها را عبادت می‌کردند. عده‌ای دیگر ستارگان را در عالم مؤثر دانسته و چون اغلب ستارگان پنهان هستند، صورت‌هایی برای آنها ساخته و به جای ستارگان، آن صورت‌های بتی را عبادت می‌نمودند. [۱۹]
منشأ دیگر دوگانه‌پرستی یا چند گانه‌پرستی در بین اقوام، تنوع موجودات عالم است؛ به دلیل اینکه افراد کوته‌فکر باور نمی‌کردند که همه موجودات گوناگون و متنوّعی که در آسمان و زمین است، مخلوق خدای واحد است، برای هر نوعی از انواع موجودات، خدایی قائل بودند که از آن تعبیر به "رب‌النوع" می‌کردند؛ مانند: رب‌النوع صحرا، باران، آفتاب، جنگ و صلح و... ؛ لذا در اعتقاد آنها، این خدایان خیالی که گاه از آنها به عنوان فرشته نیز یاد می‌نمودند، فرمانروایان این جهان بوده و چون موجودات غیر محسوس بودند، تمثال‌هایی برای آنها ساخته و عبادت می‌کردند. این عقاید خرافی از یونان به مناطق دیگر و سرانجام به حجاز منتقل شد؛ ولی اعراب به خاطر توحید ابراهیمی که در میان آنها به یادگار مانده بود، نمی‌توانستند وجود «اللَّه»[۲۰][۲۱] را منکر شوند، در نتیجه این عقائد را به هم آمیختند؛ یعنی در عین حالیکه به وجود خدا عقیده داشتند، اعتقاد به فرشتگانی پیدا کردند که رابطه آنها با خدا، رابطه دختر و پدر بود، و بت‌های سنگی و چوبی را مظهر و تمثال‌هایی از آن می‌دانستند. [۲۲]
منشأ دیگر دوگانه‌پرستی یا چند گانه‌پرستی در بین اقوام، تنوع موجودات عالم است؛ به دلیل اینکه افراد کوته‌فکر باور نمی‌کردند که همه موجودات گوناگون و متنوّعی که در آسمان و زمین است، مخلوق خدای واحد است، برای هر نوعی از انواع موجودات، خدایی قائل بودند که از آن تعبیر به "رب‌النوع" می‌کردند؛ مانند: رب‌النوع صحرا، باران، آفتاب، جنگ و صلح و... ؛ لذا در اعتقاد آنها، این خدایان خیالی که گاه از آنها به عنوان فرشته نیز یاد می‌نمودند، فرمانروایان این جهان بوده و چون موجودات غیر محسوس بودند، تمثال‌هایی برای آنها ساخته و عبادت می‌کردند. این عقاید خرافی از یونان به مناطق دیگر و سرانجام به حجاز منتقل شد؛ ولی اعراب به خاطر توحید ابراهیمی که در میان آنها به یادگار مانده بود، نمی‌توانستند وجود «اللَّه»[۲۰][۲۱] را منکر شوند، در نتیجه این عقائد را به هم آمیختند؛ یعنی در عین حالیکه به وجود خدا عقیده داشتند، اعتقاد به فرشتگانی پیدا کردند که رابطه آنها با خدا، رابطه دختر و پدر بود، و بت‌های سنگی و چوبی را مظهر و تمثال‌هایی از آن می‌دانستند. [۲۲]


== بت‌های معروف در طول تاریخ بت‌پرستان ==
== بت‌های معروف در طول تاریخ بت‌پرستان ==
خدای متعال در سوره مبارکه نوح نام بزرگترین بت‌های زمان حضرت نوح را ذکر کرده است:
خدای متعال در سوره مبارکه نوح نام بزرگ‌ترین بت‌های زمان حضرت نوح را ذکر کرده است:


«وَ قالُوا لاتَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَ لاتَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا یغُوثَ وَ یعُوقَ وَ نَسْراً»[۲۳]
«وَ قالُوا لاتَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَ لاتَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا یغُوثَ وَ یعُوقَ وَ نَسْراً»[۲۳]
خط ۳۰: خط ۴۲:


گفته شده: این بت بزرگ، از جنس طلا بوده که چهار صورت داشته و دارای چند خدمتکار و شهر "بعلبک" لبنان نیز منسوب به آن است. [۲۷]
گفته شده: این بت بزرگ، از جنس طلا بوده که چهار صورت داشته و دارای چند خدمتکار و شهر "بعلبک" لبنان نیز منسوب به آن است. [۲۷]
اما سه بت مشهور عرب به نامهای "لات" متعلّق به قبیله ثقیف، "عزّی" متعلق به قبایل بنیسلیم، غطفان، جَشم، نضر و سعدبن بکر و بت "منات" برای قبیله قدید بود؛ البته بت‌های دیگری نیز بودند، مانند: "اساف"، "نائله" و "هُبَل" که مورد پرستش اهل مکّه قرار گرفتند. اعراب بت "اساف" را در کنار حجرالاسود، بت "نائله" را در نزدیکی رکن یمانی و بت "هبل" را که هجده ذراع طول داشت و بزرگترین بت عرب بود، در بالای کعبه نصب کرده بودند. [۲۸]
اما سه بت مشهور عرب به نام‌های "لات" متعلّق به قبیله ثقیف، "عزّی" متعلق به قبایل بنیسلیم، غطفان، جَشم، نضر و سعدبن بکر و بت "منات" برای قبیله قدید بود؛ البته بت‌های دیگری نیز بودند، مانند: "اساف"، "نائله" و "هُبَل" که مورد پرستش اهل مکّه قرار گرفتند. اعراب بت "اساف" را در کنار حجرالاسود، بت "نائله" را در نزدیکی رکن یمانی و بت "هبل" را که هجده ذراع طول داشت و بزرگ‌ترین بت عرب بود، در بالای کعبه نصب کرده بودند. [۲۸]


قرآن کریم در مورد سه بت مشهور اعراب جاهلی می‌فرماید:
قرآن کریم در مورد سه بت مشهور اعراب جاهلی می‌فرماید:
خط ۸۸: خط ۱۰۰:


=== توجه دادن به توحید و یگانگی ===
=== توجه دادن به توحید و یگانگی ===
خدای متعال نه تنها به بت‌پرستان منحرف، بلکه به تمام مخلوقات تأکید میکند که غیر از خدای واحد، خالقی نیست و روزی آسمانها و زمین دست اوست؛ پس تنها معبود نیز خدای یکتاست که عبادت مطلقا باید متوجه او باشد. [۷۸]
خدای متعال نه تنها به بت‌پرستان منحرف، بلکه به تمام مخلوقات تأکید می‌کند که غیر از خدای واحد، خالقی نیست و روزی آسمان‌ها و زمین دست اوست؛ پس تنها معبود نیز خدای یکتاست که عبادت مطلقا باید متوجه او باشد. [۷۸]


«هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیرُاللَّهِ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»[۷۹] «آیا خالقی غیر از خدا وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست، با این حال چگونه به سوی باطل منحرف می‌شوید.»
«هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیرُاللَّهِ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»[۷۹] «آیا خالقی غیر از خدا وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست، با این حال چگونه به سوی باطل منحرف می‌شوید.»
خط ۱۲۱: خط ۱۳۳:


=== دوم ===
=== دوم ===
«وَثَن» و آن به معنای سنگی است که آن را می‌تراشیدند و پرستش می‌کردند [۹۴] و بر بت‌های کوچک و پست [۹۵][۹۶]و نیز به عکس و تصاویر و شکل‌های ترسیم شده اطلاق شده [۹۷] و در قرآن سه بار به صورت جمع آمده‌است.
«وَثَن» و آن به معنای سنگی است که آن را می‌تراشیدند و پرستش می‌کردند [۹۴] و بر بت‌های کوچک و پست [۹۵][۹۶]و نیز به عکس و تصاویر و شکل‌های ترسیم شده اطلاق شده [۹۷] و در قرآن سه بار به صورت جمع آمده‌است.


خط ۱۵۱: خط ۱۶۲:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{فرق و مذاهب}}


[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش