بحثی در ابتدای ماه های قمری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزدیک تر' به 'نزدیک‌تر'
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''')
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک تر' به 'نزدیک‌تر')
خط ۶۶: خط ۶۶:
بصری می‌گوید: از [[امام صادق(علیه‌السلام)]] درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آنگاه که هوا بر ما ابری می‌شود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینی و اگر اهل شهر دیگری شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref><br>
بصری می‌گوید: از [[امام صادق(علیه‌السلام)]] درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آنگاه که هوا بر ما ابری می‌شود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینی و اگر اهل شهر دیگری شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref><br>
مرحوم فیض کاشانی در حاشیه‌ای بر این روایت می‌گوید: این‌که امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگری در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردی در شهری ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیده‌اند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقی نیست شهری که در آن ماه دیده شده است، به شهری که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بنای تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن برای عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس این‌که میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریب‌الافق یا بعید الافق با یک‌دیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یک‌دیگر مختلف شده، بی اساس است <ref>ص 20.</ref><br>
مرحوم فیض کاشانی در حاشیه‌ای بر این روایت می‌گوید: این‌که امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگری در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردی در شهری ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیده‌اند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقی نیست شهری که در آن ماه دیده شده است، به شهری که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بنای تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن برای عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس این‌که میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریب‌الافق یا بعید الافق با یک‌دیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یک‌دیگر مختلف شده، بی اساس است <ref>ص 20.</ref><br>
مرحوم شعرانی بر کلام فیض کاشانی تعلیقه‌ای دارد که می‌گوید: خود شریعت، ماه قمری را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقه‌ای به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانی ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعی می‌فهمیم، نزدیک تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، برای همه مناطق کافی است؛ پس اگر هلال در شهری رؤیت شود، در شهرهای دیگر هم ثابت می‌شود.
مرحوم شعرانی بر کلام فیض کاشانی تعلیقه‌ای دارد که می‌گوید: خود شریعت، ماه قمری را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقه‌ای به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانی ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعی می‌فهمیم، نزدیک‌تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، برای همه مناطق کافی است؛ پس اگر هلال در شهری رؤیت شود، در شهرهای دیگر هم ثابت می‌شود.
همین قول را صاحب کتاب حدائق در الحدائق تأیید کرده و نیز صاحب جواهر به آن متمایل شده؛ گر چه به اختیار این قول تصریح نکرده است و نیز نراقی در المستند و سید ابوتراب خوانساری در شرح نجاة العباد و سید حکیم در المستمسک خود به این قول متمایل شده‌اند. متن کتاب چنین است: با علم به متساوی بودن دو شهر در افق طولی، اشکالی در حجّیت بینه رؤیت هلال در یکی از دو شهر برای شهر دیگری نیست، و همین طور است اگر هلال در شهرهای شرقی رؤیت شده باشد که در این صورت، برای شهرهای غربی به طریق بهتری اثبات می‌شود؛ اما اگر رؤیت هلال در شهرهای غربی باشد، تمسک به اطلاق متن روایت (شهر دیگر) بعید نیست. (مگر این‌که علم به عدم رؤیت در شهرهای دیگر باشد که در این حالت مجال برای حکم ظاهری وجود ندارد) و ادعای انصراف لفظ و منحصر کردن آن به دو شهر که قریب‌الافق هستند ثابت نیست. <ref>المستمسک، ج 8، ص 481</ref><br>
همین قول را صاحب کتاب حدائق در الحدائق تأیید کرده و نیز صاحب جواهر به آن متمایل شده؛ گر چه به اختیار این قول تصریح نکرده است و نیز نراقی در المستند و سید ابوتراب خوانساری در شرح نجاة العباد و سید حکیم در المستمسک خود به این قول متمایل شده‌اند. متن کتاب چنین است: با علم به متساوی بودن دو شهر در افق طولی، اشکالی در حجّیت بینه رؤیت هلال در یکی از دو شهر برای شهر دیگری نیست، و همین طور است اگر هلال در شهرهای شرقی رؤیت شده باشد که در این صورت، برای شهرهای غربی به طریق بهتری اثبات می‌شود؛ اما اگر رؤیت هلال در شهرهای غربی باشد، تمسک به اطلاق متن روایت (شهر دیگر) بعید نیست. (مگر این‌که علم به عدم رؤیت در شهرهای دیگر باشد که در این حالت مجال برای حکم ظاهری وجود ندارد) و ادعای انصراف لفظ و منحصر کردن آن به دو شهر که قریب‌الافق هستند ثابت نیست. <ref>المستمسک، ج 8، ص 481</ref><br>
آقای خویی در کتاب منهاج الصالحین همین قول را گفته؛ زیرا تصریح کرده است: و این قول [کافی بودن رؤیت در شهری برای ثبوت هلال در شهر دیگری گرچه با اختلاف افق آن دو] قوی‌تر و روشن‌تر است. <ref>منهاج الصالحین، ج 1، ص 274.</ref>
آقای خویی در کتاب منهاج الصالحین همین قول را گفته؛ زیرا تصریح کرده است: و این قول [کافی بودن رؤیت در شهری برای ثبوت هلال در شهر دیگری گرچه با اختلاف افق آن دو] قوی‌تر و روشن‌تر است. <ref>منهاج الصالحین، ج 1، ص 274.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش