بدعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۴۰: خط ۴۰:
در اینجا به‌ چند نمونه‌ از آیات‌ مرتبط با آن‌ اشاره‌ می‌شود: خداوند آیینی‌ به‌ نام‌ رهبانیت‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ رسم‌ دینی‌ برای‌ مسیحیان‌ مقرر نکرد و خود راهبان این‌ رسم‌ را باب‌ کردند و بدعت‌ گذاشتند: «... وَ رَهْبانیَّةً ابْتَدَعوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم‌ْ...». <ref>حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.    </ref>
در اینجا به‌ چند نمونه‌ از آیات‌ مرتبط با آن‌ اشاره‌ می‌شود: خداوند آیینی‌ به‌ نام‌ رهبانیت‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ رسم‌ دینی‌ برای‌ مسیحیان‌ مقرر نکرد و خود راهبان این‌ رسم‌ را باب‌ کردند و بدعت‌ گذاشتند: «... وَ رَهْبانیَّةً ابْتَدَعوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم‌ْ...». <ref>حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.    </ref>
در آیه‌ای‌ دیگر خداوند به‌ منکران‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) می‌گوید: در آیین‌ خدایی‌، رسالت‌ دادن‌ به‌ شخصی‌ چون‌ محمد (ص‌) امری‌ تازه‌ و بدعت‌ نیست‌، بلکه‌ خداوند پیش‌ از آن‌ حضرت‌ هم‌، به‌ کسانی‌ این‌ مقام‌ را واگذارده‌ است‌. <ref>احقاف‌/سوره۴۶، آیه۹.    </ref>
در آیه‌ای‌ دیگر خداوند به‌ منکران‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) می‌گوید: در آیین‌ خدایی‌، رسالت‌ دادن‌ به‌ شخصی‌ چون‌ محمد (ص‌) امری‌ تازه‌ و بدعت‌ نیست‌، بلکه‌ خداوند پیش‌ از آن‌ حضرت‌ هم‌، به‌ کسانی‌ این‌ مقام‌ را واگذارده‌ است‌. <ref>احقاف‌/سوره۴۶، آیه۹.    </ref>
نمونه دیگری‌ نیز از آیات‌ وجود دارد که‌ با اینکه‌ واژه بدعت‌ یا هم‌ خانواده‌هایش‌ در متن‌ آن‌ها نیست‌، اما محتوای‌ آیات‌ به‌ روشنی‌ گویای‌ این‌ است‌ که‌ بدعت‌گذاری‌ در دین‌ امری‌ ناپسند و نارواست‌؛ از جمله‌ اینکه‌ خداوند به‌ مؤمنان‌ می‌گوید: از خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ ببرند و اگر در امری‌ دینی‌ اختلاف‌ نظر داشتند، به‌ کتاب‌ خدا و (سنت‌) پیامبر (ص‌) باز گردند، <ref>نساء/سوره۴، آیه۵۹.    </ref> یا به‌ آنان‌ می‌گوید: هر آنچه‌ پیامبر (ص‌) بر ایشان‌ آورده‌ است‌، بگیرند و از هر آنچه‌ او نهی‌ کرده‌ است‌، دست‌ بکشند <ref>حشر/سوره۵۹، آیه۷.    </ref> و پیوسته‌ فرمانبردار پیامبر (ص‌) باشند و از او پیروی‌ کنند <ref>اعراف‌/سوره۷، آیه۱۵۶- ۱۵۸.    </ref><ref>آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۳۲.    </ref>
نمونه دیگری‌ نیز از آیات‌ وجود دارد که‌ با اینکه‌ واژه بدعت‌ یا هم‌ خانواده‌هایش‌ در متن‌ آنها نیست‌، اما محتوای‌ آیات‌ به‌ روشنی‌ گویای‌ این‌ است‌ که‌ بدعت‌گذاری‌ در دین‌ امری‌ ناپسند و نارواست‌؛ از جمله‌ اینکه‌ خداوند به‌ مؤمنان‌ می‌گوید: از خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ ببرند و اگر در امری‌ دینی‌ اختلاف‌ نظر داشتند، به‌ کتاب‌ خدا و (سنت‌) پیامبر (ص‌) باز گردند، <ref>نساء/سوره۴، آیه۵۹.    </ref> یا به‌ آنان‌ می‌گوید: هر آنچه‌ پیامبر (ص‌) بر ایشان‌ آورده‌ است‌، بگیرند و از هر آنچه‌ او نهی‌ کرده‌ است‌، دست‌ بکشند <ref>حشر/سوره۵۹، آیه۷.    </ref> و پیوسته‌ فرمانبردار پیامبر (ص‌) باشند و از او پیروی‌ کنند <ref>اعراف‌/سوره۷، آیه۱۵۶- ۱۵۸.    </ref><ref>آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۳۲.    </ref>
همچنین‌ می‌گوید: هیچ‌ کس‌ را در کاری‌ که‌ خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ دهند، اختیاری‌ نیست‌. <ref>احزاب‌/سوره۳۳، آیه۳۶.    </ref>
همچنین‌ می‌گوید: هیچ‌ کس‌ را در کاری‌ که‌ خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ دهند، اختیاری‌ نیست‌. <ref>احزاب‌/سوره۳۳، آیه۳۶.    </ref>
خداوند در نکوهش‌ مشرکان‌ می‌گوید: از روزیی‌ که‌ خدا بر ایشان‌ فرود آورده‌ است‌، چرا بخشی‌ را حرام‌ و بخشی‌ را حلال‌ گردانیده‌اند؛ آیا خدا به‌ آنان‌ چنین‌ اجازه‌ای‌ داده‌ است‌، یا بر خدا دروغ‌ می‌بندند؟. <ref>یونس‌/سوره۱۰، آیه۵۹.    </ref>
خداوند در نکوهش‌ مشرکان‌ می‌گوید: از روزیی‌ که‌ خدا بر ایشان‌ فرود آورده‌ است‌، چرا بخشی‌ را حرام‌ و بخشی‌ را حلال‌ گردانیده‌اند؛ آیا خدا به‌ آنان‌ چنین‌ اجازه‌ای‌ داده‌ است‌، یا بر خدا دروغ‌ می‌بندند؟. <ref>یونس‌/سوره۱۰، آیه۵۹.    </ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
بدعت‌ فتنه‌‌ها را آغاز می‌کند <ref>احمد برقی‌، المحاسن‌، ج۱، ص۳۳۰، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.</ref> و با توحید هیچ‌ سازگاری‌ ندارد. <ref>محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۶، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.    </ref>
بدعت‌ فتنه‌‌ها را آغاز می‌کند <ref>احمد برقی‌، المحاسن‌، ج۱، ص۳۳۰، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.</ref> و با توحید هیچ‌ سازگاری‌ ندارد. <ref>محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۶، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.    </ref>
اگر بدعتی‌ در میان‌ مسلمانان‌ ظهور کند، عالِم‌ باید علم‌ خود را اظهار نماید و اگر عالمی‌ این‌ کار را نکند، لعنت‌ خدا بر او باد. <ref>محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.    </ref><ref>محمد ابن‌ ابی‌ جمهور، مجلی‌، ج۱، ص۵۷۹، چ‌ سنگی‌، تهران‌، ۱۳۲۹ق‌.</ref><ref>ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۵۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.</ref><ref>ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۷۲-۹۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.</ref>
اگر بدعتی‌ در میان‌ مسلمانان‌ ظهور کند، عالِم‌ باید علم‌ خود را اظهار نماید و اگر عالمی‌ این‌ کار را نکند، لعنت‌ خدا بر او باد. <ref>محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.    </ref><ref>محمد ابن‌ ابی‌ جمهور، مجلی‌، ج۱، ص۵۷۹، چ‌ سنگی‌، تهران‌، ۱۳۲۹ق‌.</ref><ref>ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۵۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.</ref><ref>ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۷۲-۹۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.</ref>
روایات بسیاری در نکوهش بدعت وارد شده است. برخی از آن‌ها عبارتند از:
روایات بسیاری در نکوهش بدعت وارد شده است. برخی از آنها عبارتند از:
۱)« هر بدعتی گمراهی، و فرجام هر گمراهی‌ای آتش است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۸، ص۳۳۵.    </ref>
۱)« هر بدعتی گمراهی، و فرجام هر گمراهی‌ای آتش است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۸، ص۳۳۵.    </ref>
۲)« هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه در کنار آن سنّتی ترک شده است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۱۷۵.    </ref>
۲)« هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه در کنار آن سنّتی ترک شده است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۱۷۵.    </ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
==عدم‌ تقسیم‌==
==عدم‌ تقسیم‌==
تعریفات‌ مبتنی‌ بر عدم‌ تقسیم‌ بدعت‌:
تعریفات‌ مبتنی‌ بر عدم‌ تقسیم‌ بدعت‌:
۱.امر تازه‌ای‌ که‌ در [[شریعت‌]] مبنایی‌ ندارد؛ بر این‌ اساس‌، بر امور تازه‌ای‌ که‌ در شریعت‌ دارای‌ مبنایی‌ هستند، شرعاً نمی‌توان‌ نام‌ بدعت‌ نهاد، هرچند از لحاظ لغوی‌ می‌توان‌ آن‌ها را بدعت‌ نامید. <ref>عبدالرحمان ابن‌ رجب‌، جامع‌ العلوم‌ و الحکم‌، ج۱، ص۲۵۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
۱.امر تازه‌ای‌ که‌ در [[شریعت‌]] مبنایی‌ ندارد؛ بر این‌ اساس‌، بر امور تازه‌ای‌ که‌ در شریعت‌ دارای‌ مبنایی‌ هستند، شرعاً نمی‌توان‌ نام‌ بدعت‌ نهاد، هرچند از لحاظ لغوی‌ می‌توان‌ آنها را بدعت‌ نامید. <ref>عبدالرحمان ابن‌ رجب‌، جامع‌ العلوم‌ و الحکم‌، ج۱، ص۲۵۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
۲. امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ هیچ‌ پیشینه‌ای‌ در آن‌ ندارد و در مقابل‌ سنت‌ است‌. <ref>احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۲، ۱۵۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref> <ref>احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۴، ص۲۱۹، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
۲. امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ هیچ‌ پیشینه‌ای‌ در آن‌ ندارد و در مقابل‌ سنت‌ است‌. <ref>احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۲، ۱۵۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref> <ref>احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۴، ص۲۱۹، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
۳.امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ پس‌ از پیامبر (ص‌) باب‌ شده‌، ولی‌ نصی‌ به‌ طور خاص‌ برایش‌ نیامده‌ باشد و در عین‌ حال‌ نتوان‌ آن‌ را مصداق‌ قواعد عام‌ و کلی‌ شریعت‌ دانست‌، یا آنکه‌ اساساً آن‌ کار به‌ طور خاص‌ یا عام‌ مورد نهی‌ واقع‌ شده‌ باشد.
۳.امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ پس‌ از پیامبر (ص‌) باب‌ شده‌، ولی‌ نصی‌ به‌ طور خاص‌ برایش‌ نیامده‌ باشد و در عین‌ حال‌ نتوان‌ آن‌ را مصداق‌ قواعد عام‌ و کلی‌ شریعت‌ دانست‌، یا آنکه‌ اساساً آن‌ کار به‌ طور خاص‌ یا عام‌ مورد نهی‌ واقع‌ شده‌ باشد.
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
در جست‌ و جو از انگیزه‌ها و خاستگاه‌های‌ بدعت‌، نخست‌ باید این‌ پرسش‌ را ملحوظ داشت‌ که‌ وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌ در دین‌، چرا و به‌ چه‌ مقصودی‌ می‌تواند انجام‌ گیرد؟ دین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نظام‌ نهادینه‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، یا یک‌ دستگاه‌ فردی‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، همواره‌ در معرض‌ بروز دگرگونیهاست‌.
در جست‌ و جو از انگیزه‌ها و خاستگاه‌های‌ بدعت‌، نخست‌ باید این‌ پرسش‌ را ملحوظ داشت‌ که‌ وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌ در دین‌، چرا و به‌ چه‌ مقصودی‌ می‌تواند انجام‌ گیرد؟ دین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نظام‌ نهادینه‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، یا یک‌ دستگاه‌ فردی‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، همواره‌ در معرض‌ بروز دگرگونیهاست‌.
دین‌ - چه‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ اجتماعی‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ بُعدی‌ از زندگی‌ فردی‌ انسان‌ - در پیوندی‌ ناگسستی‌ با حیات‌ انسانی‌ است‌.
دین‌ - چه‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ اجتماعی‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ بُعدی‌ از زندگی‌ فردی‌ انسان‌ - در پیوندی‌ ناگسستی‌ با حیات‌ انسانی‌ است‌.
باورها و اعمال‌ دینی‌ در تعامل‌ افراد و جوامع‌ انسانی‌ با محیط پیرامونی‌ از حیث‌ انگیزه‌ بخشی‌، جهت‌دهی‌، هدایت‌ و نظارت‌ نقشی‌ مؤثر ایفا می‌کنند و از همین‌رو، پیوستگی‌ آن‌ها با جهان‌ پیرامون‌، واقعیتی‌ انکارناپذیر است‌.
باورها و اعمال‌ دینی‌ در تعامل‌ افراد و جوامع‌ انسانی‌ با محیط پیرامونی‌ از حیث‌ انگیزه‌ بخشی‌، جهت‌دهی‌، هدایت‌ و نظارت‌ نقشی‌ مؤثر ایفا می‌کنند و از همین‌رو، پیوستگی‌ آنها با جهان‌ پیرامون‌، واقعیتی‌ انکارناپذیر است‌.
دین‌ در سطح‌ اجتماعی‌ با دیگر نهادهای‌ جامعه‌، و در سطح‌ فردی‌ با ابعاد گوناگون‌ وجود انسان‌ مرتبط است‌.
دین‌ در سطح‌ اجتماعی‌ با دیگر نهادهای‌ جامعه‌، و در سطح‌ فردی‌ با ابعاد گوناگون‌ وجود انسان‌ مرتبط است‌.
از این‌رو، باید در هر دو بعد فردی‌ و اجتماعی‌ - در حیطه نیازهای‌ انسان‌ به‌ دین‌ و انتظارات‌ انسان‌ از دین‌ - مورد تأمل‌ قرار گیرد.
از این‌رو، باید در هر دو بعد فردی‌ و اجتماعی‌ - در حیطه نیازهای‌ انسان‌ به‌ دین‌ و انتظارات‌ انسان‌ از دین‌ - مورد تأمل‌ قرار گیرد.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
با اینکه‌ نظریه پایداری‌ بر دین‌ نخستین‌ مکرراً در تاریخ‌ اسلام‌ تکرار شده‌ است‌ <ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۷، ص۲۷۳، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>عبدالرحمان ابن‌ ابی‌ حاتم‌، الجرح‌ و التعدیل‌، ج۱، ص۸۷، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۱ق‌/۱۹۵۲م‌ بب.</ref><ref>احمد ابونعیم‌ اصفهانی‌، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۲۱۸، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.</ref><ref>احمد ابونعیم‌ اصفهانی‌، حلیة الاولیاء، ج۶، ص۳۷۶، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.</ref><ref>علی ابن‌ حزم‌، الاحکام‌، ج۶، ص۲۹۲، قاهره‌، ۱۴۰۴ق‌.</ref> <ref>علی ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینة دمشق، ج۱۸، ص۱۸۱، به‌ کوشش‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌، ۱۴۱۵ق‌/۱۹۹۵م‌.</ref>، در عمل‌ هیچ‌گاه‌ از مرحله شعار فراتر نرفته‌، و حتی‌ در قالب‌ نظریه‌ - به‌ معنای‌ واقعی‌ آن‌ - پذیرفته‌ نشده‌ است‌.
با اینکه‌ نظریه پایداری‌ بر دین‌ نخستین‌ مکرراً در تاریخ‌ اسلام‌ تکرار شده‌ است‌ <ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۷، ص۲۷۳، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>عبدالرحمان ابن‌ ابی‌ حاتم‌، الجرح‌ و التعدیل‌، ج۱، ص۸۷، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۱ق‌/۱۹۵۲م‌ بب.</ref><ref>احمد ابونعیم‌ اصفهانی‌، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۲۱۸، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.</ref><ref>احمد ابونعیم‌ اصفهانی‌، حلیة الاولیاء، ج۶، ص۳۷۶، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.</ref><ref>علی ابن‌ حزم‌، الاحکام‌، ج۶، ص۲۹۲، قاهره‌، ۱۴۰۴ق‌.</ref> <ref>علی ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینة دمشق، ج۱۸، ص۱۸۱، به‌ کوشش‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌، ۱۴۱۵ق‌/۱۹۹۵م‌.</ref>، در عمل‌ هیچ‌گاه‌ از مرحله شعار فراتر نرفته‌، و حتی‌ در قالب‌ نظریه‌ - به‌ معنای‌ واقعی‌ آن‌ - پذیرفته‌ نشده‌ است‌.
برخی‌ از گروه‌های‌ افراطی‌، از جمله‌ تندروان‌ خوارج‌ که‌ تلاش‌ داشته‌اند پایداری‌ بر دین‌ نخستین‌ را تحقق‌ بخشند، حتی‌ در عمل‌ خود به‌ بدعت‌هایی‌ کشیده‌ شده‌اند که‌ از سوی‌ صحابه‌ و تابعین‌ موردنقد قرار گرفته‌ است‌. <ref>محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۱، ص۱۲۲، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.</ref><ref>مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۱، ص۲۶۵، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۱، ص۳۳۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref>
برخی‌ از گروه‌های‌ افراطی‌، از جمله‌ تندروان‌ خوارج‌ که‌ تلاش‌ داشته‌اند پایداری‌ بر دین‌ نخستین‌ را تحقق‌ بخشند، حتی‌ در عمل‌ خود به‌ بدعت‌هایی‌ کشیده‌ شده‌اند که‌ از سوی‌ صحابه‌ و تابعین‌ موردنقد قرار گرفته‌ است‌. <ref>محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۱، ص۱۲۲، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.</ref><ref>مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۱، ص۲۶۵، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۱، ص۳۳۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref>
گونه دوم‌ از برخورد با مسأله‌، آشنا شدن‌ با نیازهای‌ مستحدث‌ دینی‌ در سطح‌ جامعه‌ و کوشش‌ در جهت‌ یافتن‌ پاسخی‌ مبتنی‌ بر آموزه‌هایی‌ است‌ که‌ «اصالت‌» آن‌ها مورد تأیید است‌؛ وجه‌ مشترک‌ این‌گونه‌ برخورد با گونه پیشین‌ در اصراری‌ است‌ که‌ بر اثبات‌ اصالت‌ برای‌ آموزه‌های‌ مستحدث‌ و نام‌گذاری‌ هرگونه‌ نوآوری‌ دینی‌ که‌ بر چنین‌ اصالتی‌ متکی‌ نباشد به‌ بدعت‌، دیده‌ می‌شود.
گونه دوم‌ از برخورد با مسأله‌، آشنا شدن‌ با نیازهای‌ مستحدث‌ دینی‌ در سطح‌ جامعه‌ و کوشش‌ در جهت‌ یافتن‌ پاسخی‌ مبتنی‌ بر آموزه‌هایی‌ است‌ که‌ «اصالت‌» آنها مورد تأیید است‌؛ وجه‌ مشترک‌ این‌گونه‌ برخورد با گونه پیشین‌ در اصراری‌ است‌ که‌ بر اثبات‌ اصالت‌ برای‌ آموزه‌های‌ مستحدث‌ و نام‌گذاری‌ هرگونه‌ نوآوری‌ دینی‌ که‌ بر چنین‌ اصالتی‌ متکی‌ نباشد به‌ بدعت‌، دیده‌ می‌شود.
این‌ اصالت‌یابی‌ یا اصالت‌ بخشی‌ می‌تواند به‌ طرقی‌ گوناگون‌ چون‌ تفسیر و تأویل‌، تعمیم‌ آموزه‌ها، استنباط امور جزئی‌ از آموزه‌های‌ کلی‌ و...صورت‌ گیرد.
این‌ اصالت‌یابی‌ یا اصالت‌ بخشی‌ می‌تواند به‌ طرقی‌ گوناگون‌ چون‌ تفسیر و تأویل‌، تعمیم‌ آموزه‌ها، استنباط امور جزئی‌ از آموزه‌های‌ کلی‌ و...صورت‌ گیرد.
این‌گونه‌ از برخورد را می‌توان‌ شایع‌ترین‌ نوع‌ برخورد در میان‌ گروه‌های‌ مختلف‌ اسلامی‌ در طول‌ تاریخ‌ دانست‌.
این‌گونه‌ از برخورد را می‌توان‌ شایع‌ترین‌ نوع‌ برخورد در میان‌ گروه‌های‌ مختلف‌ اسلامی‌ در طول‌ تاریخ‌ دانست‌.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:


=نسبت و رابطه با گستره دایره سنت‌=
=نسبت و رابطه با گستره دایره سنت‌=
به‌ طور کلی‌، آن‌ هنگام‌ که‌ سخن‌ از رسوم‌ دینی‌ و ایجاد آن‌ها در میان‌ است‌، یک‌ پرسش‌ اساسی‌ درباره ایجاد کننده‌ مطرح‌ است‌: ایجاد توسط چه‌ کسی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌؟ ایجاد یک‌ رسم‌ دینی‌ در نظر ابتدایی‌، در صلاحیت‌ شخص‌ پیامبر (ص‌) است‌ که‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ تحقق‌ بخشنده‌ به‌ تشریع‌ و اراده خداوند است‌ و بدین‌ترتیب‌، بدعت‌ به‌ شکلی‌ واضح‌، عبارت‌ از ایجاد هرگونه‌ رسم‌ دینی‌ است‌ که‌ در تقابل‌ با سنت‌ قرار گرفته‌ باشد.
به‌ طور کلی‌، آن‌ هنگام‌ که‌ سخن‌ از رسوم‌ دینی‌ و ایجاد آنها در میان‌ است‌، یک‌ پرسش‌ اساسی‌ درباره ایجاد کننده‌ مطرح‌ است‌: ایجاد توسط چه‌ کسی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌؟ ایجاد یک‌ رسم‌ دینی‌ در نظر ابتدایی‌، در صلاحیت‌ شخص‌ پیامبر (ص‌) است‌ که‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ تحقق‌ بخشنده‌ به‌ تشریع‌ و اراده خداوند است‌ و بدین‌ترتیب‌، بدعت‌ به‌ شکلی‌ واضح‌، عبارت‌ از ایجاد هرگونه‌ رسم‌ دینی‌ است‌ که‌ در تقابل‌ با سنت‌ قرار گرفته‌ باشد.
چنانکه‌ اشاره‌ شد، در عصر صحابه‌ اندیشه‌ای‌ مبتنی‌ بر مشروعیت‌ سنت‌های‌ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ خلفا و برخی‌ بزرگان‌ صحابه‌ نزد گروهی‌ از مسلمانان‌ وجود داشت‌، اما در دوره تابعان‌، از آن‌جا که‌ آراء و افعال‌ صحابه‌ خود به‌ سان‌ منبعی‌ برای‌ دریافت‌ سنت‌ و رسیدن‌ به‌ فتوا موردتوجه‌ عالمان‌ قرار گرفت‌، مسأله بدعت‌ شکلی‌ پیچیده‌تر یافت‌.
چنانکه‌ اشاره‌ شد، در عصر صحابه‌ اندیشه‌ای‌ مبتنی‌ بر مشروعیت‌ سنت‌های‌ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ خلفا و برخی‌ بزرگان‌ صحابه‌ نزد گروهی‌ از مسلمانان‌ وجود داشت‌، اما در دوره تابعان‌، از آن‌جا که‌ آراء و افعال‌ صحابه‌ خود به‌ سان‌ منبعی‌ برای‌ دریافت‌ سنت‌ و رسیدن‌ به‌ فتوا موردتوجه‌ عالمان‌ قرار گرفت‌، مسأله بدعت‌ شکلی‌ پیچیده‌تر یافت‌.
در عصر تابعین‌ و اتباع‌ آنان‌ تا چه‌ اندازه‌ امکان‌ داشت‌ گفتار و رفتار یکایک‌ صحابه‌ موردارزیابی‌ قرار گیرد و تشخیص‌ داده‌ شود که‌ این‌ گفتار و رفتار تا چه‌ حد بازتاب‌ سنت‌ نبوی‌ است‌ و تا چه‌ حد برخاسته‌ از دریافت‌های‌ استحسانی‌ شخص‌ صحابی‌ است‌؟
در عصر تابعین‌ و اتباع‌ آنان‌ تا چه‌ اندازه‌ امکان‌ داشت‌ گفتار و رفتار یکایک‌ صحابه‌ موردارزیابی‌ قرار گیرد و تشخیص‌ داده‌ شود که‌ این‌ گفتار و رفتار تا چه‌ حد بازتاب‌ سنت‌ نبوی‌ است‌ و تا چه‌ حد برخاسته‌ از دریافت‌های‌ استحسانی‌ شخص‌ صحابی‌ است‌؟
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
=در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌=
=در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌=
پیش‌تر اشاره‌ شد که‌ از سده ۳ق‌، به‌ تدریج‌ مسأله‌ بدعت‌ در حیطه اعمال‌ دینی‌ حساسیت‌ پیشین‌ خود را از دست‌ داد و جای‌ خود را به‌ گفت‌ و گوهای‌ تخصصی‌ فقهی‌ داد.
پیش‌تر اشاره‌ شد که‌ از سده ۳ق‌، به‌ تدریج‌ مسأله‌ بدعت‌ در حیطه اعمال‌ دینی‌ حساسیت‌ پیشین‌ خود را از دست‌ داد و جای‌ خود را به‌ گفت‌ و گوهای‌ تخصصی‌ فقهی‌ داد.
در آثار فقهی‌ سده‌های‌ بعد، اعم‌ از اهل‌ سنت‌ و شیعه، تنها در مواردی‌ محدود سخن‌ از بدعت‌ بودن‌ عملی‌ در میان‌ است‌ و بیشترین‌ شمار همین‌ مصادیق‌ را، مواردی‌ چون‌ نماز چاشت‌، برخی‌ از اعمال‌ خاص‌ نماز جمعه‌ و عیدین‌، اثبات‌ دعوی‌ به‌ شاهد و یمین‌ و مهم‌تر از همه‌ «طلاق‌ بدعت‌» تشکیل‌ داده‌ که‌ عنوان‌ بدعت‌ بودن‌ از عصر صحابه‌ و تابعین‌ بر آن‌ها نهاده‌ شده‌ است‌.
در آثار فقهی‌ سده‌های‌ بعد، اعم‌ از اهل‌ سنت‌ و شیعه، تنها در مواردی‌ محدود سخن‌ از بدعت‌ بودن‌ عملی‌ در میان‌ است‌ و بیشترین‌ شمار همین‌ مصادیق‌ را، مواردی‌ چون‌ نماز چاشت‌، برخی‌ از اعمال‌ خاص‌ نماز جمعه‌ و عیدین‌، اثبات‌ دعوی‌ به‌ شاهد و یمین‌ و مهم‌تر از همه‌ «طلاق‌ بدعت‌» تشکیل‌ داده‌ که‌ عنوان‌ بدعت‌ بودن‌ از عصر صحابه‌ و تابعین‌ بر آنها نهاده‌ شده‌ است‌.
حتی‌ در مواردی‌ که‌ فقیهی‌ به‌ رأیی‌ جدید متفاوت‌ با تمام‌ آراء فقهای‌ پیشین‌ می‌رسید، رأی‌ او نه‌ بدعت‌، بلکه‌ «احداث‌» قول‌ جدید تلقی‌ می‌شد و با اینکه‌ برخی‌ این‌ احداث‌ را مخالف‌ با «اجماع‌ مرکب‌» می‌شمردند و آن‌ رأی‌ را قابل‌ پذیرش‌ نمی‌دانستند، اما هیچ‌گاه‌ آن‌ را بدعت‌ نمی‌نامیدند <ref>محمد ابوالحسین‌ بصری‌، المعتمد، ج۲ ص۴۴، به‌ کوشش‌ محمد حمیدالله‌ و دیگران‌، دمشق، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.</ref><ref>ابراهیم ابواسحاق‌ شیرازی‌، التبصرة، ج۱، ص۳۸۷، به‌ کوشش‌ محمدحسن‌ هیتو، دمشق، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>علی سیدمرتضی‌، الذریعة، ج۲، ص۶۳۷ - ۶۳۸، به‌ کوشش‌ ابوالقاسم‌ گرجی‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.</ref> <ref>فخرالدین‌ رازی‌، المحصول‌، ج۴، ص۱۹۷، به‌ کوشش‌ طه‌ جابر فیاض‌ علوانی‌، ریاض‌، ۱۴۰۰ق‌.</ref>
حتی‌ در مواردی‌ که‌ فقیهی‌ به‌ رأیی‌ جدید متفاوت‌ با تمام‌ آراء فقهای‌ پیشین‌ می‌رسید، رأی‌ او نه‌ بدعت‌، بلکه‌ «احداث‌» قول‌ جدید تلقی‌ می‌شد و با اینکه‌ برخی‌ این‌ احداث‌ را مخالف‌ با «اجماع‌ مرکب‌» می‌شمردند و آن‌ رأی‌ را قابل‌ پذیرش‌ نمی‌دانستند، اما هیچ‌گاه‌ آن‌ را بدعت‌ نمی‌نامیدند <ref>محمد ابوالحسین‌ بصری‌، المعتمد، ج۲ ص۴۴، به‌ کوشش‌ محمد حمیدالله‌ و دیگران‌، دمشق، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌.</ref><ref>ابراهیم ابواسحاق‌ شیرازی‌، التبصرة، ج۱، ص۳۸۷، به‌ کوشش‌ محمدحسن‌ هیتو، دمشق، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>علی سیدمرتضی‌، الذریعة، ج۲، ص۶۳۷ - ۶۳۸، به‌ کوشش‌ ابوالقاسم‌ گرجی‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.</ref> <ref>فخرالدین‌ رازی‌، المحصول‌، ج۴، ص۱۹۷، به‌ کوشش‌ طه‌ جابر فیاض‌ علوانی‌، ریاض‌، ۱۴۰۰ق‌.</ref>
در برخی‌ از منابع‌ اصولی‌ تصریح‌ شده‌ که‌ یک‌ رأی‌ فقهی‌ تنها در صورتی‌ بدعت‌ است‌ که‌ در برابر آن‌ دلیلی‌ قاطع‌ و غیرقابل‌ تأمل‌ و تأویل‌ وجود داشته‌ باشد و در غیر این‌ صورت‌، اقوال‌ با وجود اختلاف‌، از مصادیق‌ اجتهادند و با دیده احترام‌ نگریسته‌ می‌شوند. <ref>محمد غزالی‌، المستصفی‌، ج۱، ص۲۸۸، به‌ کوشش‌ محمد عبدالسلام‌ عبدالشافی‌، بیروت‌، ۱۴۱۳ق‌.</ref>
در برخی‌ از منابع‌ اصولی‌ تصریح‌ شده‌ که‌ یک‌ رأی‌ فقهی‌ تنها در صورتی‌ بدعت‌ است‌ که‌ در برابر آن‌ دلیلی‌ قاطع‌ و غیرقابل‌ تأمل‌ و تأویل‌ وجود داشته‌ باشد و در غیر این‌ صورت‌، اقوال‌ با وجود اختلاف‌، از مصادیق‌ اجتهادند و با دیده احترام‌ نگریسته‌ می‌شوند. <ref>محمد غزالی‌، المستصفی‌، ج۱، ص۲۸۸، به‌ کوشش‌ محمد عبدالسلام‌ عبدالشافی‌، بیروت‌، ۱۴۱۳ق‌.</ref>
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
در حوزه قواعد فقه‌ باید گفت‌: طرح‌ این‌ نکته‌ از سوی‌ محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌ که‌ درصورت‌ اقتران‌ یک‌ سنت‌ مانند نماز میت‌ با یک‌ بدعت‌، نباید سنت‌ را ترک‌ کرد، <ref>محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌، الجامع‌ الصغیر، ج۱، ص۴۸۱، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.</ref> زمینه طرح‌ مباحثی‌ درباره اجتماع‌ یک‌ حکم‌ لازم‌ الاتباع‌ فقهی‌ با یک‌ بدعت‌، یا شبهه‌ میان‌ حکم‌ لازم‌ الاتباع‌ فقهی‌ با بدعت‌ گشته‌ است‌.
در حوزه قواعد فقه‌ باید گفت‌: طرح‌ این‌ نکته‌ از سوی‌ محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌ که‌ درصورت‌ اقتران‌ یک‌ سنت‌ مانند نماز میت‌ با یک‌ بدعت‌، نباید سنت‌ را ترک‌ کرد، <ref>محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌، الجامع‌ الصغیر، ج۱، ص۴۸۱، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌.</ref> زمینه طرح‌ مباحثی‌ درباره اجتماع‌ یک‌ حکم‌ لازم‌ الاتباع‌ فقهی‌ با یک‌ بدعت‌، یا شبهه‌ میان‌ حکم‌ لازم‌ الاتباع‌ فقهی‌ با بدعت‌ گشته‌ است‌.
بدین‌ترتیب‌، به‌خصوص‌ در کتب‌ حنفیان‌ قواعدی‌ موردتوجه‌ قرار گرفته‌ است‌ که‌ بتواند برای‌ مکلف‌ در موارد اجتماع‌ میان‌ فریضه‌ و بدعت‌، و واجب‌ سنی‌ و بدعت‌، و همچنین‌ در موارد بروز شبهه بدعت‌ تعیین‌ تکلیف‌ نماید. <ref>محمد سرخسی‌، المبسوط، ج۲، ص۸۰، قاهره‌، مطبعة الاستقامه‌.</ref><ref>کاسانی ابوبکر، بدائع‌ الصنائع‌، ج۱، ص۲۵۰، قاهره‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.</ref><ref>علی مرغینانی‌، «الهدایة»، ج۴، ص۸۰، همراه‌ فتح‌ القدیر، قاهره‌، ۱۳۱۹ق‌.</ref><ref>علی سغدی‌، النتف‌ فی‌ الفتاوی‌، ج۲، ص۷۰۱، به‌ کوشش‌ صلاح‌الدین‌ ناهی‌، بیروت‌/عمان‌، ۱۴۰۴ق‌.</ref><ref>احمد قرافی‌، الفروق‌، ج۱، ص۲۰۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
بدین‌ترتیب‌، به‌خصوص‌ در کتب‌ حنفیان‌ قواعدی‌ موردتوجه‌ قرار گرفته‌ است‌ که‌ بتواند برای‌ مکلف‌ در موارد اجتماع‌ میان‌ فریضه‌ و بدعت‌، و واجب‌ سنی‌ و بدعت‌، و همچنین‌ در موارد بروز شبهه بدعت‌ تعیین‌ تکلیف‌ نماید. <ref>محمد سرخسی‌، المبسوط، ج۲، ص۸۰، قاهره‌، مطبعة الاستقامه‌.</ref><ref>کاسانی ابوبکر، بدائع‌ الصنائع‌، ج۱، ص۲۵۰، قاهره‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.</ref><ref>علی مرغینانی‌، «الهدایة»، ج۴، ص۸۰، همراه‌ فتح‌ القدیر، قاهره‌، ۱۳۱۹ق‌.</ref><ref>علی سغدی‌، النتف‌ فی‌ الفتاوی‌، ج۲، ص۷۰۱، به‌ کوشش‌ صلاح‌الدین‌ ناهی‌، بیروت‌/عمان‌، ۱۴۰۴ق‌.</ref><ref>احمد قرافی‌، الفروق‌، ج۱، ص۲۰۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.</ref>
در پایان‌ سخن‌ از بدعت‌ در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌، باید گفت‌ شماری‌ از رسوم‌ اجتماعی‌ در عصر تابعین‌ به‌ عنوان‌ بدعت‌ شناخته‌ می‌شده‌اند، ولی‌ از آن‌ روی‌ که‌ در دوره‌های‌ بعد از حوزه دانش‌ فقه‌ برکنار مانده‌اند، کمتر بدعت‌ بودن‌ آن‌ها موردتوجه‌ قرار گرفته‌ و بازگو شده‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ مصادیقی‌ از آن‌ را در رسوم‌ تشییع‌ جنازه‌ و خاک‌سپاری‌، آداب‌ در آمدن‌ به‌ مسجد و آداب‌ شرکت‌ در ضیافت‌ بازجست‌. <ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۴۵۶، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۴۶۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۴، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۱۰، ص۱۹۲، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۲، ص۱۸۲، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۴، ص۴۹۳، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>علی‌ بن‌ جعد بغدادی‌، مسند، ج۱، ص۲۶۵، به‌ کوشش‌ عامر احمد حیدر، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌/۱۹۹۰م‌.</ref><ref>احمد بیهقی‌، شعب‌ الایمان‌، ج۵، ص۶۸ -۶۹، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌.</ref>
در پایان‌ سخن‌ از بدعت‌ در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌، باید گفت‌ شماری‌ از رسوم‌ اجتماعی‌ در عصر تابعین‌ به‌ عنوان‌ بدعت‌ شناخته‌ می‌شده‌اند، ولی‌ از آن‌ روی‌ که‌ در دوره‌های‌ بعد از حوزه دانش‌ فقه‌ برکنار مانده‌اند، کمتر بدعت‌ بودن‌ آنها موردتوجه‌ قرار گرفته‌ و بازگو شده‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ مصادیقی‌ از آن‌ را در رسوم‌ تشییع‌ جنازه‌ و خاک‌سپاری‌، آداب‌ در آمدن‌ به‌ مسجد و آداب‌ شرکت‌ در ضیافت‌ بازجست‌. <ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۴۵۶، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۴۶۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۴، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۱۰، ص۱۹۲، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.</ref><ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۲، ص۱۸۲، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۴، ص۴۹۳، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.</ref><ref>علی‌ بن‌ جعد بغدادی‌، مسند، ج۱، ص۲۶۵، به‌ کوشش‌ عامر احمد حیدر، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌/۱۹۹۰م‌.</ref><ref>احمد بیهقی‌، شعب‌ الایمان‌، ج۵، ص۶۸ -۶۹، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌.</ref>
در طی‌ سده‌های‌ متمادی‌، به‌ طور مشخص‌ در آثار سلف‌گرایان‌ می‌توان‌ نمونه‌هایی‌ از بازگویی‌ بدعت‌ بودن‌ و کوشش‌ برای‌ تغییر این‌ رسوم‌ را مشاهده‌ کرد؛ در این‌ میان‌، افزون‌ بر مضامین‌ پرشمار در آثار کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ و شاگردش‌ ابن‌ قیم‌ جوزیه‌، می‌توان‌ به‌ نوشته‌های‌ مستقلی‌ چون‌ کتاب‌ الحوادث‌ و البدع‌، اثر ابوبکر محمد بن‌ ولید طُرطوشی‌، <ref>عبدالرحمان ابوشامه‌، الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، ج۱، ص۱۹، به‌ کوشش‌ عثمان‌ احمد عنبر، قاهره‌، ۱۴۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.</ref><ref>محمد رودانی‌، صلة الخلف‌، ج۱، ص۲۱۵، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.</ref> الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، اثر ابوشامه مقدسی‌ و درر المباحث‌ فی‌ احکام‌ البدع‌ و الحوادث‌ اثر قاضی‌ زین‌الدین‌ حسین‌ بن‌ حسن‌ دِمیاطی‌ اشاره‌ کرد.<ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۷۴۹.</ref><ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۳۰۶.</ref> <ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۴۰۱.</ref>
در طی‌ سده‌های‌ متمادی‌، به‌ طور مشخص‌ در آثار سلف‌گرایان‌ می‌توان‌ نمونه‌هایی‌ از بازگویی‌ بدعت‌ بودن‌ و کوشش‌ برای‌ تغییر این‌ رسوم‌ را مشاهده‌ کرد؛ در این‌ میان‌، افزون‌ بر مضامین‌ پرشمار در آثار کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ و شاگردش‌ ابن‌ قیم‌ جوزیه‌، می‌توان‌ به‌ نوشته‌های‌ مستقلی‌ چون‌ کتاب‌ الحوادث‌ و البدع‌، اثر ابوبکر محمد بن‌ ولید طُرطوشی‌، <ref>عبدالرحمان ابوشامه‌، الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، ج۱، ص۱۹، به‌ کوشش‌ عثمان‌ احمد عنبر، قاهره‌، ۱۴۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.</ref><ref>محمد رودانی‌، صلة الخلف‌، ج۱، ص۲۱۵، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.</ref> الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، اثر ابوشامه مقدسی‌ و درر المباحث‌ فی‌ احکام‌ البدع‌ و الحوادث‌ اثر قاضی‌ زین‌الدین‌ حسین‌ بن‌ حسن‌ دِمیاطی‌ اشاره‌ کرد.<ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۷۴۹.</ref><ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۳۰۶.</ref> <ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۴۰۱.</ref>


خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
با توجه‌ به‌ کوتاهی‌ دوره خلافت‌ او، در اینکه‌ عملاً وی‌ تا چه‌ اندازه‌ در بازگرداندن‌ سنن‌ اصیل‌ پیشین‌ و محو بدعت‌ها توفیق‌ یافته‌ است‌، نباید برداشتی‌ مبالغه‌آمیز داشت‌.
با توجه‌ به‌ کوتاهی‌ دوره خلافت‌ او، در اینکه‌ عملاً وی‌ تا چه‌ اندازه‌ در بازگرداندن‌ سنن‌ اصیل‌ پیشین‌ و محو بدعت‌ها توفیق‌ یافته‌ است‌، نباید برداشتی‌ مبالغه‌آمیز داشت‌.
به‌ هر روی‌، گستره بدعت‌های‌ دینی‌ در اشارات‌ شعرای‌ این‌ عصر از جمله‌ سروده‌های‌ جریر و فرزدق‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ <ref>جریر بن‌ عطیه‌، دیوان‌، ج۱، ص۱۲۲، شرح‌ یوسف‌ عید، بیروت‌، ۱۹۹۱م‌.</ref><ref>فرزدق‌، دیوان‌، ج۲، ص۴۰۹، به‌ کوشش‌ مجید طراد، بیروت‌، ۱۴۱۴ق‌/ ۱۹۹۴م‌.</ref> و در اواخر عصر اموی‌ دیده‌ می‌شود که‌ چگونه‌ یزید بن‌ ولید (حک ۱۲۶ق‌/۷۴۴م‌) از آفت‌ بدعت‌ و تغییر سنت‌ شکوه‌ کرده‌ است‌. <ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۳۶۵.</ref>
به‌ هر روی‌، گستره بدعت‌های‌ دینی‌ در اشارات‌ شعرای‌ این‌ عصر از جمله‌ سروده‌های‌ جریر و فرزدق‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ <ref>جریر بن‌ عطیه‌، دیوان‌، ج۱، ص۱۲۲، شرح‌ یوسف‌ عید، بیروت‌، ۱۹۹۱م‌.</ref><ref>فرزدق‌، دیوان‌، ج۲، ص۴۰۹، به‌ کوشش‌ مجید طراد، بیروت‌، ۱۴۱۴ق‌/ ۱۹۹۴م‌.</ref> و در اواخر عصر اموی‌ دیده‌ می‌شود که‌ چگونه‌ یزید بن‌ ولید (حک ۱۲۶ق‌/۷۴۴م‌) از آفت‌ بدعت‌ و تغییر سنت‌ شکوه‌ کرده‌ است‌. <ref>حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۳۶۵.</ref>
در اوایل‌ عصر عباسی‌، ابن‌ مقفع‌ در رساله‌ای‌ که‌ خطاب‌ به‌ منصور نوشته‌، حوزه تدبیر خلیفه‌ را محدود کرده‌، و مداخله‌ در «عزائم‌ فرائض‌ و حدود (را) که‌ خداوند برای‌ احدی‌ در آن‌ها مجالی‌ برای‌ تصرف‌ نگذارده‌»، بر خلیفه‌ ممنوع‌ شمرده‌ است‌ <ref>عبدالله ابن‌ مقفع‌، «رسالة فی‌ الصحابة»، ج۱، ص۳۱۲، آثار، بیروت‌، ۱۴۰۹ق‌/۱۹۸۹م‌.</ref> و این‌ طلیعه گام‌‌هایی‌ بود که‌ پس‌ از او از سوی‌ کسانی‌ چون‌ قاضی‌ ابویوسف‌ در جهت‌ مشخص‌ کردن‌ حوزه تصرفات‌ خلیفه‌ در مسائل‌ شرعی‌ برداشته‌ شد. <ref>جم، یعقوب ابویوسف‌، ج۱، ص۳-۶، الخراج‌، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.</ref>
در اوایل‌ عصر عباسی‌، ابن‌ مقفع‌ در رساله‌ای‌ که‌ خطاب‌ به‌ منصور نوشته‌، حوزه تدبیر خلیفه‌ را محدود کرده‌، و مداخله‌ در «عزائم‌ فرائض‌ و حدود (را) که‌ خداوند برای‌ احدی‌ در آنها مجالی‌ برای‌ تصرف‌ نگذارده‌»، بر خلیفه‌ ممنوع‌ شمرده‌ است‌ <ref>عبدالله ابن‌ مقفع‌، «رسالة فی‌ الصحابة»، ج۱، ص۳۱۲، آثار، بیروت‌، ۱۴۰۹ق‌/۱۹۸۹م‌.</ref> و این‌ طلیعه گام‌‌هایی‌ بود که‌ پس‌ از او از سوی‌ کسانی‌ چون‌ قاضی‌ ابویوسف‌ در جهت‌ مشخص‌ کردن‌ حوزه تصرفات‌ خلیفه‌ در مسائل‌ شرعی‌ برداشته‌ شد. <ref>جم، یعقوب ابویوسف‌، ج۱، ص۳-۶، الخراج‌، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.</ref>
اگرچه‌ منابع‌ اهل‌ سنت‌، از برخی‌ بدعت‌های‌ دینی‌ مأمون‌ در اواخر سده ۲ق‌ شکایاتی‌ داشتند، <ref>ابن‌ تغری‌ بردی‌، النجوم‌، ج۲، ص۲۰۳.</ref> اما چنین‌ می‌نماید که‌ نقش‌ خلیفه‌ در ایجاد بدعت‌های‌ دینی‌ بسیار مهار شده‌ بود و به‌ ادله گوناگون‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌، خلفا خود نیز ترجیح‌ می‌دادند تا به‌ عنوان‌ زنده‌ دارنده سنت‌ و مخالف‌ بدعت‌ شناخته‌ شوند.
اگرچه‌ منابع‌ اهل‌ سنت‌، از برخی‌ بدعت‌های‌ دینی‌ مأمون‌ در اواخر سده ۲ق‌ شکایاتی‌ داشتند، <ref>ابن‌ تغری‌ بردی‌، النجوم‌، ج۲، ص۲۰۳.</ref> اما چنین‌ می‌نماید که‌ نقش‌ خلیفه‌ در ایجاد بدعت‌های‌ دینی‌ بسیار مهار شده‌ بود و به‌ ادله گوناگون‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌، خلفا خود نیز ترجیح‌ می‌دادند تا به‌ عنوان‌ زنده‌ دارنده سنت‌ و مخالف‌ بدعت‌ شناخته‌ شوند.
اما این‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ در میان‌ اقشار مردم‌ نیز تمایلی‌ به‌ نهادن‌ بدعت‌ دیده‌ نمی‌شد. در این‌ باره‌ باید به‌ اشاراتی‌ توجه‌ کرد که‌ در اشعار شاعران‌ سده‌های‌ ۲ و ۳ق‌ نقش‌ بسته‌ است‌ و از آن‌ میان‌ بیتی‌ از ابوالعتاهیه‌ درخور یادکرد است‌، حاکی‌ از آنکه‌ فساد دین‌ تا آن‌ اندازه‌ در میان‌ مردم‌ بالا گرفته‌ که‌ اگر فردی‌ با دین‌ صالح‌ را بینند، او را بدعت‌گذار می‌انگارند<ref>اسماعیل ابوالعتاهیه‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۵۸، بیروت‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.</ref>
اما این‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ در میان‌ اقشار مردم‌ نیز تمایلی‌ به‌ نهادن‌ بدعت‌ دیده‌ نمی‌شد. در این‌ باره‌ باید به‌ اشاراتی‌ توجه‌ کرد که‌ در اشعار شاعران‌ سده‌های‌ ۲ و ۳ق‌ نقش‌ بسته‌ است‌ و از آن‌ میان‌ بیتی‌ از ابوالعتاهیه‌ درخور یادکرد است‌، حاکی‌ از آنکه‌ فساد دین‌ تا آن‌ اندازه‌ در میان‌ مردم‌ بالا گرفته‌ که‌ اگر فردی‌ با دین‌ صالح‌ را بینند، او را بدعت‌گذار می‌انگارند<ref>اسماعیل ابوالعتاهیه‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۵۸، بیروت‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.</ref>
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:
حرمت بدعت در حقیقت از «توحید در تقنین و تشریع » شروع می‌شود، همان طوری که توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت داریم، یک توحید دیگری نیز بنام توحید در قانون گذاری داریم. اسلام معتقد است بر اینکه تقنین و تشریع از آن خداست و‌ هیچ کس حق ندارد درباره کسی وضع قانون کند زیرا در قانون گذار، سه شرط لازم است و این شروط فقط در خدا موجود است ولاغیر. ازاین‌رو قرآن می‌فرماید:«إن الحکم إلّا لله، أمر أن لا تعبدوا إلّا إیاه» <ref>یوسف(سوره۱۲)،آیه۴۰.    </ref>
حرمت بدعت در حقیقت از «توحید در تقنین و تشریع » شروع می‌شود، همان طوری که توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت داریم، یک توحید دیگری نیز بنام توحید در قانون گذاری داریم. اسلام معتقد است بر اینکه تقنین و تشریع از آن خداست و‌ هیچ کس حق ندارد درباره کسی وضع قانون کند زیرا در قانون گذار، سه شرط لازم است و این شروط فقط در خدا موجود است ولاغیر. ازاین‌رو قرآن می‌فرماید:«إن الحکم إلّا لله، أمر أن لا تعبدوا إلّا إیاه» <ref>یوسف(سوره۱۲)،آیه۴۰.    </ref>
بیزاری جستن از بدعت گذاران و ترک تعظیم آنان و نیز بر حذر داشتن مردم از نزدیک شدن و ارتباط با ایشان، واجب است. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که: «چنانچه پس از من با بدعت گذاران برخورد کردید، از آنان بیزاری بجویید و آنان را بسیار دشنام دهید و به بدی یاد کنید تا در اسلام طمع فسادانگیز نورزند و نیز مردم را از ایشان بر حذر دارید که تحت تأثیر بدعت‌های آنان قرار نگیرند». در حدیثی دیگر آمده است: « هرکس نزد بدعت‌ گذاری برود و او را تعظیم نماید، سعی در نابودی اسلام کرده است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۲۶۷.    </ref>
بیزاری جستن از بدعت گذاران و ترک تعظیم آنان و نیز بر حذر داشتن مردم از نزدیک شدن و ارتباط با ایشان، واجب است. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که: «چنانچه پس از من با بدعت گذاران برخورد کردید، از آنان بیزاری بجویید و آنان را بسیار دشنام دهید و به بدی یاد کنید تا در اسلام طمع فسادانگیز نورزند و نیز مردم را از ایشان بر حذر دارید که تحت تأثیر بدعت‌های آنان قرار نگیرند». در حدیثی دیگر آمده است: « هرکس نزد بدعت‌ گذاری برود و او را تعظیم نماید، سعی در نابودی اسلام کرده است.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۲۶۷.    </ref>
کتاب دربر دارنده بدعت از کتاب‌های ضالّه (کتب ضاله) است، که هرگونه کسب با آن به فروختن، اجاره یا عاریه دادن و جز آن‌ها، حرام و از بین بردن آن واجب است.<ref>جواهر الکلام،ج۲۲، ص۵۶-۵۹.    </ref>
کتاب دربر دارنده بدعت از کتاب‌های ضالّه (کتب ضاله) است، که هرگونه کسب با آن به فروختن، اجاره یا عاریه دادن و جز آنها، حرام و از بین بردن آن واجب است.<ref>جواهر الکلام،ج۲۲، ص۵۶-۵۹.    </ref>
مقابله با بدعت به اظهار علم، بر عالمان دینی، واجب و کتمان علم، جز در موارد تقیه و خوف، حرام است. در روایات آمده است: «اگر عالم، به رویارویی با بدعت‌ها برنخیزد و دانش خود را- به منظور روشن کردن افکار عمومی- عرضه نکند، دچار نفرین خداوند می‌شود.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۲۶۹.    </ref>
مقابله با بدعت به اظهار علم، بر عالمان دینی، واجب و کتمان علم، جز در موارد تقیه و خوف، حرام است. در روایات آمده است: «اگر عالم، به رویارویی با بدعت‌ها برنخیزد و دانش خود را- به منظور روشن کردن افکار عمومی- عرضه نکند، دچار نفرین خداوند می‌شود.»<ref>وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۲۶۹.    </ref>


خط ۲۵۷: خط ۲۵۷:
ثانیاً؛ قرآن کریم می‌فرماید؛« فالذین آمنوا به و عزرّوه و نصروه و اتبعوا نور الذی أنزل معه اولئک هم المفلحون.»<ref>اعراف(سوره۷)،آیه۱۵۷.    </ref>کسانی که دارای سه ویژگی هستند:
ثانیاً؛ قرآن کریم می‌فرماید؛« فالذین آمنوا به و عزرّوه و نصروه و اتبعوا نور الذی أنزل معه اولئک هم المفلحون.»<ref>اعراف(سوره۷)،آیه۱۵۷.    </ref>کسانی که دارای سه ویژگی هستند:
الف): به پیغمبر ایمان دارند، ب): ‌او را در جنگ‌ها و غزوات کمک می‌کنند، ج): و «عزرّوه»، او را تکریم و تعظیم می‌کنند،آنان رستگارانند. بنابراین؛ تکریم پیغمبر یکی از صفات مومنین است، پس احتفال در روز ولادت پیغمبر اکرم کار نویی است که از نظر کلی در قرآن سابقه دارد.
الف): به پیغمبر ایمان دارند، ب): ‌او را در جنگ‌ها و غزوات کمک می‌کنند، ج): و «عزرّوه»، او را تکریم و تعظیم می‌کنند،آنان رستگارانند. بنابراین؛ تکریم پیغمبر یکی از صفات مومنین است، پس احتفال در روز ولادت پیغمبر اکرم کار نویی است که از نظر کلی در قرآن سابقه دارد.
ثالثاً؛ حضرت مسیح (سلام علیه و علی نبینا و آله )از خداوند برای حواریون درخواست مائده کرد آنگاه عرض کرد: خدایا! اگر این مائده را فرستادی، ما روز نزول مائده را تا روز قیامت چشن و عید می‌گیریم: « ربّنا أنزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیداً‌ لأوّلنا و آخرنا و آیة منک وارزقنا و أنت خیر الرازقین.»<ref>مائده(سوره۵)،آیه۱۱۴.    </ref> حضرت مسیح، یک مائده آسمانی را که فقط شکم‌ها را سیر می‌کند،‌آن روز را عید اعلام می‌کند،‌آیا رسول خدا صلوات الله علیه به مقدار یک مائده آسمانی نیست؟ ولادت پیغمبر اکرم، ولادت خاتم انبیاء و‌ هادی بشر است،‌اگر واقعاً مائده آن‌ها شکم‌ها را سیر می‌کرد، نبوت و کلام پیغمبر اکرم، خرد‌ها و عقل‌ها سیر کرده است.
ثالثاً؛ حضرت مسیح (سلام علیه و علی نبینا و آله )از خداوند برای حواریون درخواست مائده کرد آنگاه عرض کرد: خدایا! اگر این مائده را فرستادی، ما روز نزول مائده را تا روز قیامت چشن و عید می‌گیریم: « ربّنا أنزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیداً‌ لأوّلنا و آخرنا و آیة منک وارزقنا و أنت خیر الرازقین.»<ref>مائده(سوره۵)،آیه۱۱۴.    </ref> حضرت مسیح، یک مائده آسمانی را که فقط شکم‌ها را سیر می‌کند،‌آن روز را عید اعلام می‌کند،‌آیا رسول خدا صلوات الله علیه به مقدار یک مائده آسمانی نیست؟ ولادت پیغمبر اکرم، ولادت خاتم انبیاء و‌ هادی بشر است،‌اگر واقعاً مائده آنها شکم‌ها را سیر می‌کرد، نبوت و کلام پیغمبر اکرم، خرد‌ها و عقل‌ها سیر کرده است.
سوال: اگر واقعا قانون گذاری فقط و فقط از آن خدا است، پس این مجلس شورای اسلامی‌ چیست که قانون گذاراست؟
سوال: اگر واقعا قانون گذاری فقط و فقط از آن خدا است، پس این مجلس شورای اسلامی‌ چیست که قانون گذاراست؟
جواب: بین مقنن و برنامه ریز، تفاوت وجود دارد، مجلس شورای اسلامی در واقع، فقط برنامه‌ریز هستند نه مقنن و قانون گذار، که آن نیز در شعاع قوانین کلی اسلام صورت می‌پذیرد و این اطلاق قوه‌ی مقننه، یک نوع اطلاق لفظی است.
جواب: بین مقنن و برنامه ریز، تفاوت وجود دارد، مجلس شورای اسلامی در واقع، فقط برنامه‌ریز هستند نه مقنن و قانون گذار، که آن نیز در شعاع قوانین کلی اسلام صورت می‌پذیرد و این اطلاق قوه‌ی مقننه، یک نوع اطلاق لفظی است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش