بغداد

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۷ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می آید' به 'می‌آید')

بغداد بزرگ‌ترین شهر عراق و دومین شهر بزرگ جنوب غربی آسیا، مرکز استان بغداد و پایتخت این کشور است که در مرکز جغرافیایی آن در کنار رود دجله قرار گرفته است.

بغداد.jpg
نام شهر بغداد
تعداد جمعیت حدود 9 میلیون
زبان عربی
دین اسلام

بغداد


بغداد یکی از شهر‌های تاریخی و فرهنگی در جهان عرب و خاورمیانه است.
تاریخ بغداد از دوره عباسیان آغاز می‌شود و پیش از آن پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد امروزی بود.
در آن زمان بغداد نام سرزمین کوچکی در نزدیکی تیسفون بود. این شهر در روزگار عباسیان به پایتختی خلافت برگزیده شد و در همان زمان هم نام‌آور گشت؛ به گونه‌ای که نمادی برای سرزمین‌های اسلامی سده‌های میانه بود.
شهر بغداد در ۳۰ ژوئیه سال ۷۶۲ در کرانه غربی رود دجله توسط برمکیان در زمان عباسیان و در زمان خلیفه المنصور بنیاد شد.
المنصور برای بغداد چهار دروازه (باب) ساخت؛ باب خراسان، که به باب‌الدولة نیز مشهور بود به خاطرِ روی آوری و اقبال دولت عباسی از خراسان و باب‌الشام، که به سوی شام بود، ثم باب‌الکوفه، به سوی کوفه و سپس باب البصره.

جایگاه علم و ادب


نزدیک به یک نسل از پیدایش بغداد، این شهر به قطب علم آموزی و تجارت تبدیل گشت، به‌طوری‌که پایتخت دانش مسلمانان در شرق شد. بیت‌الحکمه نام بنیادی بود که به امر ترجمه متون یونانی، پارسی میانه و سریانی اختصاص یافته بود.
برمکیان خاندان با نفوذی بودند که وظیفه آنان گرد آوردن تحصیل کردگان از دانشگاه گندی شاپور ( جندی شاپور) ایران و معرفی یونانیان و هند باستان به جهان عرب بود.
برخی معتقدند که جمعیت این شهر بیش از یک میلیون نفر بوده و این در حالی است که برخی دیگر تنها به وجود بخشی از این تعداد اعتقاد دارند.
در این دوران محل بسیاری از داستان‌های شهرزاد از سری داستان‌های «هزار و یک شب» در بغداد بوده‌است.[۱]

تاریخچه بغداد

این شهر از بناهای منصور عباسی است که به سال 142 ق به عنوان پایتخت انتخاب شد و به بزرگترین و آبادترین شهرهای عراق تبدیل شد. در عصر هارون الرشید نام بغداد و داستان‌های هزار و یک شب آن زبانزد خاص و عام و شهره آفاق بود. بغداد در عصر ساسانیان چنان که از نام آن برمی‌آید («بغ» به معنای خدا و «داد» به معنای شهر) شهری مذهبی بود.
منصور به هنگام احداث این شهر با خالد برمکی وزیر و مشاور خود مشورت کرد و می‌خواست ایوان مدائن را که از شاهکارهای معماری عصر ساسانیان بود تخریب و از مصالح آن برای ساخت بغداد استفاده کند اما خالد او را از این کار برحذر داشت.
مدت شش سال طول کشید تا بغداد بر اثر طرح‌هایی که در پی مشورت‌های فراوان مشخص شده بود، احداث شد. سپس منصور در 146 ق از هاشمیه به بغداد آمد و در قصر خود مستقر شد.
این شهر در دوران هادی و مهدی عباسی تکمیل شد و گسترش زیادی یافت. بغداد مدت پنج قرن پایتخت خلافت عباسی و شاهد حوادث و وقایعی بس مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ اسلام بود. به هنگام خلافت مهدی، قسمت شرقی بغداد محل استقرار لشکریان خلیفه شد و آبادانی زیادی یافت.
مدرسه نظامیه معروف بغداد و نیز مدرسه مستنصریه در قسمت شرقی قرار داشت. در این قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نام‌های جامع خلیفه، جامع السلطان و جامع الرصافه وجود داشت که امروزه نیز همچنان موجود است.
پیرامون شهر دیواری کشیده شد که دروازه‌های آن به نام‌های عجم، معظم، سلطانی و سلمان معروف بود.
شهر بغداد تا پایان خلافت عباسی از رونق فراوانی برخوردار بود. پس از هجوم هولاکو و برانداختن خلافت عباسی، این شهر از رونق افتاد و اعتبار خود را از دست داد.[۲]

مراکز زیارتی بغداد


1. آرامگاه نواب اربعه: اینان چهار تن از بزرگان و معتمدان شیعه در بغدادند که طی هفتاد سال دوران غیبت صغری، عهده‌دار ارتباط میان امام زمان علیه السلام و شیعیان بوده‌اند و اموال و نامه‌های شیعیان را به امام و پاسخ آن حضرت را به آن‌ها منتقل می‌نمودند. این چهار تن عبارت‌اند از: ابوعمرو عثمان بن سعید عمروی (اواخر قرن سوم)؛ محمد بن عثمان بن سعید عمرى (در سال 305 هـ.ق درگذشت) آرامگاه این پدر و پسر در یکی از میادین مهم و مرکزی شهر بغداد به نام «ساحه الخلاّنی»، درون مسجدی به نام «جامع الخلانی» قرار دارد. بر روی قبر آن دو، ضریحی نقره‌ای و گنبدی بلند با کاشی‌های سبز برقرار است. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى (متوفی سال 326 هـ.ق)، آرامگاه او در میان بازار کهن و قدیمی بغداد، معروف به «سوق العطارین» قرار دارد و دارای صحن و سرا و گنبد و ضریح است و زیارتگاه شیعیان می‌باشد. ابوالحسن على بن محمد سمرى (متوفی سال 329 هـ.ق)؛ آرامگاه او درون بازار مشهور به «سوق الخفافین» کمی پایین‌تر از مدرسة المستنصریه قرار دارد.
2. آرامگاه شیخ کلینی: وی بزرگترین محدث و روایت‌نگار شیعی بشمار می‌رود و کتاب «الکافی» او یکی از چهار کتب روایی شیعه می‌باشد. وی در سال 329 هـ.ق در بغداد درگذشت، امروزه مشهور میان مردم آن است که قبر وی در مسجد صفوی مشهور به تکیه مولوی خانه، در شرق بغداد (رصافه) و در نزدیکی پل شهدا می‌باشد.
3. سلمان پاک (مدائن): شهری است در چهل کیلومتری جنوب بغداد که نام آن برگرفته از نام جناب سلمان فارسی است که در سال 36 یا 37 هـ.ق و هنگامی که امیر مدائن بود، در آنجا درگذشت و هم اکنون دارای آرامگاه باشکوهی است. در کنار وی، حُذیفة بن الیمان، (یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله) نیز مدفون است. گفتنی است در فاصله کوتاهی از این بُقعه، ایوان کسری قرار دارد.
4. آرامگاه ادریس الحسنی: وی نواده حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام است و امامزاده جلیل القدری است. قبر او در محله کراده واقع شده و دارای بقعه و بارگاه است و مردم بدو اعتقاد فراوانی دارند.
5. قبر بشر حافی: وی از اعیان متصوفه است و بنا به نقل مورخان، مردی فاسق بود که لحظاتی چند شرف حضور امام کاظم علیه السلام را درک نمود و هدایت گردید. آرامگاهش در محله اعظمیه بغداد است.
6. قبر بهلول: او پسرعموی هارون الرشید و از شیعیان پاک و وفادار بود و داستان‌های او با منحرفین مشهور است. آرامگاهش در محله کرخ در نزدیکی قبر مشهور به «ست زبیده» می‌باشد.
7. قبر سید سلطان علی: او علی بن اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام است و به گفته روایات، کسی است که سعایت عمویش حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را نزد هارون کرد لیکن بزودی به نفرین حضرت گرفتار آمد و به هلاکت رسید، گور او در «محلة الفضل» در شارع الرشید بغداد است و سنیان برای او و برادرش محمد مزاری ساخته‌اند.
8. قبر قنبر علی: گفته می‌شود او خادم امام دهم علیه السلام بود. امروزه آرامگاهش در شرق بغداد در محله «قنبر علی» است.

مراکز تاریخی و دینی


مدرسه مستنصریه: دانشگاهی است جهت تدریس علوم دینی مذاهب چهارگانه اهل سنت که به دستور مستنصر بالله عباسی در سال 631 هـ.ق ساخته شد و ساختمان آن تاکنون باقی است.
این مدرسه نمایانگر نمونه مدارس آن دوره است و از ساختمان عظیم و بزرگ و شبستان‌ها و اتاق‌های تدریس فراوان برخوردار است. امروزه این مدرسه در سمت شرق بغداد (رصافه) و در بازار خفافین، در نزدیکی پل الشهدا قرار دارد.
جامع الصفویه: که امروزه به نام الآصفیّة شهرت دارد و پیشتر به نام «دارالقرآن المستنصریه» مشهور بوده و همزمان با مدرسه المستنصریه ساخته شده است.
این بنا در فاصله کوتاهی از مدرسه مستنصریه قرار دارد. در یکی از اتاق‌های این مسجد که پنجره آن به بازار باز می‌شود، آرامگاه مرحوم شیخ کلینی و قاضی ابوالفتح کراچکی از بزرگان امامیه و متوفی سال 449 هـ.ق قرار دارد.
جامع الخفافین: مسجدی است باقیمانده از دوره عباسیان که در سال 599 هـ.ق به دستور زمرد خاتون ساخته شد. این مسجد در مجاورت مدرسه مشهور نظامیه است که توسط نظام الملک طوسی ساخته شده و هم اکنون اثری از آن باقی نمانده است.
جامع الخلفا: این مسجد در میانه مشهورترین خیابان بغداد، که شارع الرشید نام دارد، قرار گرفته است. اصل ساختمان کهن آن که به دستور المکتفی بالله عباسی در سال 290 هـ.ق ساخته شده بود، از میان رفته است و تنها گلدسته آجری زیبای آن باقی مانده و ساختمان کنونی به سبک معماری آن دوره ساخته شده است.
قبر ابوحنیفه: که پیشوای مذهب حنفی است. او نعمان بن ثابت کوفی است که جد او از مردم کابل بوده و در دوره‌ای، از شاگردان امام صادق علیه السلام بشمار می‌آمده است. وی در سال 150 هـ.ق درگذشت و در مقبره‌ای مشهور به «مقبره خیزران» که در شمال سمت شرقی دجله است دفن گردید. امروزه قبرش در نزدیکی پلی است که بغداد را به شهر کاظمین وصل می‌کند و خلفای عثمانی صحن و سرا برای او ساخته‌اند.
قبر عبدالقادر گیلانی: وی مؤسس یکی از فرقه‌های تصوف است که در گیلان به دنیا آمد و در بغداد به تحصیل پرداخت و در سال 561 هـ.ق درگذشت و در یکی از مدارس بغداد دفن گردید. بعدها صوفیان معجزات و خرق عاداتی بدو نسبت داده و قبر او را توسعه و ترمیم نمودند. امروزه آرامگاه او در محله‌ای به نام «باب الشیخ» قرار دارد.
قبر شیخ عمر سهروردی: وی نیز یکی از صوفیان شافعی مذهب بود که در سال 539 هـ.ق متولد و در سال 632 هـ.ق درگذشت و در یکی از گورستان‌های عمومی بغداد دفن گردید. معجزاتی به وی نسبت داده‌اند و عوام‌الناس برای او صحن و سرایی ساختند. قبر وی امروزه در محله‌ای به نام «شیخ عمر» در شرق بغداد واقع است.
قبر زبیده خاتون: در سمت غرب دجله «کرخ» گوری است منسوب به زبیده خاتون همسر هارون‌الرشید، گو این که برخی از محققان آن را از آن زمرد خاتون دانسته‌اند که همسر خلیفه و مادر خلیفه عباسی الناصرلدین الله عباسی بوده است.
قبر شیخ معروف کرخی: (متوفی سال 200 هـ.ق)، وی از بزرگان متصوفه بغداد بوده است. آرامگاه او در نزدیکی قبر زبیده خاتون در محله کرخ می‌باشد.
باب الطلسم: تنها دروازه باقیمانده از برج و باروی کهن بغداد است که در سمت شرق دجله (رِصافه) می‌باشد.

منبع