بیضاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مفسران قرآن' به 'رده: مفسران')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده: بیضاوی.jpg |جایگزین= بیضاوی]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = بیضاوی
!نام
| تصویر = بیضاوی.jpg
!بیضاوی
| نام = ناصرالدین أبو سعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی القاسم عمر بن محمد بن أبی الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی
|-
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |قاضی بیضاوی |بیضاوی |ناصرالدین عبدالله بن محمدبیضاوی |نصیرالدین ابوالخیر }}
|نام کامل
| سال تولد =
|ناصرالدین أبو سعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی القاسم عمر بن محمد بن أبی الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد = بیضاء، فارس
|اسامی دیگر
| سال درگذشت = ۶۸۵ قمری (۱۲۸۶ میلادی)
|قاضی بیضاوی بیضاوی ناصرالدین عبدالله بن محمدبیضاوی نصیرالدین ابوالخیر
| تاریخ درگذشت = 685
|-
| محل درگذشت = تبریز
|لقب
| استادان =  {{فهرست جعبه عمودی |عمر بن‌ زکی بوشکانی |پدرش عمر بن محمد }}
|ناصر‌الدین
| شاگردان =
|-
| دین = [[اسلام]]
|محل تولد
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، [[شافعی]]
|بیضاء• فارس
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی |أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی) |حاشیة القونوی علی تفسیر الإمام البیضاوی |نظام التواریخ |طوالع الأنوار من مطالع الأنظار }}
|-
| فعالیت‌ها = [[تفسیر قرآن]]
|دین و مذهب
| وبگاه =
|سنی شافعی
}}
|-
'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی‌القاسم عمر بن محمد بن أبی‌الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در شیراز به تحصیل علوم پرداخت.
|عقیده
|[[شافعی]]
|-
|تخصص
|[[تفسیر قرآن]]
|-
|آثار معروف
|أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی) حاشیة القونوی علی تفسیر الإمام البیضاوی نظام التواریخ طوالع الأنوار من مطالع الأنظار
|-
|اساتید
|عمر بن‌ زکی بوشکانی • پدرش عمر بن محمد
|-
|درگذشت
|۶۸۵ قمری (۱۲۸۶ میلادی)
|-
|}
</div>


'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' ( ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی‌القاسم عمر بن محمد بن أبی‌الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در [[شیراز]] به تحصیل علوم پرداخت.
وی قبل از رفتن به تبریز مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضی‌القضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[قطب‌الدین شیرازی]] و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سال‌های ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بوده‌است.  
 
وی قبل از رفتن به [[تبریز]] مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضی‌القضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[قطب‌الدین شیرازی]] و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سال‌های ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بوده‌است.  
کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهم‌ترین تألیف اوست.
کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهم‌ترین تألیف اوست.


=معرفی اجمالی بیضاوی=
== معرفی اجمالی بیضاوی ==
 
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی می‌باشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد<ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیده‌اند.
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی می‌باشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد <ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیده‌اند.
 
بیضاوی سال‌ها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. <ref>الادنه وى‏،‌ احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم‏، چاپ اول‏، 1417ق</ref>
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب می‌آمد. <ref>زغلول‏، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق،‌ مکتبة فارابى، چاپ دوم،‌ 1425ق</ref>
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانسته‌اند <ref>نور الدین عتر،‌ علوم القرآن الکریم، ص 89،‌ دمشق‏، مطبعة الصباح‏، چاپ ششم‏، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کرده‌اند. <ref>معرفت‏، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه‏، چاپ اوّل‏، 1418ق</ref>
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلى]]، خواجه نصیر طوسى و صاحب شرایع هم‌عصر بوده است. <ref> استادى‏، رضا، آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)‏، ص 317، تهران‏، نشر قدس‏، چاپ دوم‏، 1383ش</ref>
او پس از این‌که مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. <ref> ذهبى‏،‌ محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت‏،‌ دار احیاء التراث العربى‏، بی‏تا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانسته‌اند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب‌الدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>
 
=شخصیت علمی=
 
بیضاوی در خاندانی شافعی‌مذهب در شیراز شهری با سابقه‌ای قدیم در گرایش با کلام‌ اشعری رشد یافت. سلسلة آموزش وی نیز از پدر با چند واسطه به [[امام غزالی]]، متکلّم بزرگ اشعری و از طریق او به [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول اکرم (ص)]] می‌رسد.
 
مرور بر آثار بیضاوی به‌خوبی نشان می‌دهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرّامیه|کرّامیه]] و از دیدگاه‌ها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کم‌شناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهره‌گیری از دانش پیشینیان این مکتب، به‌ویژه تحت‌ تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقل‌گرایانه به تألیف آثاری در حوزه‌های متنوع علوم اسلامی پرداخته است.
 
بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و [[فلسفی]] به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالع‌الانوار» به‌تفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقل‌گرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمین‌رو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینة اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیل‌ها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است.
 
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی به‌عنوان یک فارسی‌زبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است.
 
افزون بر آنکه بیضاوی به‌عنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم می‌دانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد،‌ و تألیف کتاب تهذیب‌الأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است.
 
بیضاویدر حوزه‌های متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصویفیدرایةالفتوی» جلب توجّه می‌کند. توجّه‌برانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و [[شهادات]] است که نظر به عهده‌داری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد.
 
آرا، نظرات و اندیشه‌های بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر به‌سزای آن را می‌توان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیه‌نویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاج‌الوصول» مدّت‌ها در شمار کتاب‌های آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل‌سنت]] تدریس می‌شود.
 
با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشف‌الظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاویثبت کرده است، می‌توان به گسترة رواج اندیشه‌ها و آثار وی پی برد. [[علّامه ابن‌خلدون]] با نگاهی تاریخی در مبحث اصول و در نام بردن از متکلّمان پردازنده به آثار اصولی، از کتاب منهاج و نیز توجّه فراوان دانش‌اندوزان بدان یاد کرده است.(3)
 
=شرح‌ها و تعلیق‌های تفسیر بیضاوی‌=
 
1ـ حاشیة محی‌الدین شیخ‌زاده، محمّد بن مصلح‌الدین مصطفی قوجوی حنفی، متوفای 951 هـ.؛
 
2ـ حاشیة الشهاب مسمّا به عنایة‌القاضی و کفایة‌الراضی، قاضی شهاب‌الدین احمد بن محمّد بن عمر خفاجی، متوفای 1069 هـ.؛
 
3ـ حاشیة شمس‌الدین محمّد بن یوسف بن علی بن سعید کرمانی شافعی، متوفای 786 هـ.؛
 
4ـ حاشیة عصام‌الدین ابراهیم بن محمّد عرب‌شاه اسفراینی، متوفای 943 هـ.؛
 
5ـ أزهارالتسهیل لما فی أنوارالتنزیل در 50 جلد، تألیف دانشمند و محقّق معاصر علامه محمّدموسی روحانی بازی، استاد حدیث و تفسیر جامعة اشرفیة لاهور پاکستان؛
 
6ـ تعلیق مصطفی بن محمّد مشهور به بستان آفندی، متوفای 977 هـ.؛
 
7ـ تعلیق محمّد کمال‌الدین تاشکندی؛
 
8ـ تعلیق محمّد بن ابراهیم حنبلی، متوفای 971 هـ.؛


9ـ تعلیق شیخ قاسم بن قطلوبغا حنفی، متوفای 879 هـ.؛
بیضاوی سال‌ها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود<ref>الادنه وی‏، ‌ احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم‏، چاپ اول‏، 1417ق</ref>.
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب می‌آمد<ref>زغلول‏، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، ‌ مکتبة فارابی، چاپ دوم، ‌ 1425ق</ref>.
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانسته‌اند <ref>نور الدین عتر، ‌ علوم القرآن الکریم، ص 89، ‌ دمشق‏، مطبعة الصباح‏، چاپ ششم‏، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کرده‌اند<ref>معرفت‏، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه‏، چاپ اوّل‏، 1418ق</ref>.
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع هم‌عصر بوده است<ref> استادی‏، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)‏، ص 317، تهران‏، نشر قدس‏، چاپ دوم‏، 1383ش</ref>.
او پس از این‌که مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. <ref> ذهبی‏، ‌ محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت‏، ‌ دار احیاء التراث العربی‏، بی‏تا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانسته‌اند<ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب‌الدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>.


10ـ‌ التعلیق الحاوی علی التفسیر البیضاوی، عبدالحق بن سیف‌الدین محدّث دهلوی، متوفای 1051 هـ.؛
== شخصیت علمی ==
بیضاوی در خاندانی [[شافعی|شافعی‌مذهب]] در شیراز شهری با سابقه‌ای قدیم در گرایش با کلام‌ اشعری رشد یافت. سلسله آموزش وی نیز از پدر با چند واسطه به [[امام غزالی]]، متکلّم بزرگ [[اشعری]] و از طریق او به [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم(صلی الله علیه)]] می‌رسد.


11ـ تعلیق سیّد شریف علی بن محمّد جرجانی، متوفای 816 هـ.؛
مرور بر آثار بیضاوی به‌خوبی نشان می‌دهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرامیه|کرّامیه]] و از دیدگاه‌ها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کم‌شناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهره‌گیری از دانش پیشینیان این مکتب، به‌ویژه تحت‌ تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقل‌گرایانه به تألیف آثاری در حوزه‌های متنوع علوم اسلامی پرداخته است.


12ـ الفتح‌السماوی بتخریج احادیث البیضاوی، عبدالرئوف المناوی. <ref>گنگوهی؛ ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین؛ ص 39</ref>
بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و فلسفی به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالع‌الانوار» به‌تفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقل‌گرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمین‌رو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینه اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیل‌ها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است.


=آثار علمی بیضاوی=
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی به‌عنوان یک فارسی‌زبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدثین|محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است.


[[تفسیر قرآن]]: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل».
افزون بر آنکه بیضاوی به‌عنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم می‌دانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد، ‌ و تألیف کتاب تهذیب‌الأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است.
علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسى».
[[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوى».
لغت: «شرح المنتخب».
منطق: «شرح المطالع»‏.
[[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلى علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب»‏.
[[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة».
[[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق».
تاریخ: «نظام التواریخ».[9]
کتاب‌شناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»
به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروف‌ترین و اثرگذارترین کتاب او است.
این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشرى]] نوشته شده است <ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازى و همچنین از تفسیر راغب اصفهانى نیز بهره گرفته و پاره‌اى اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقى را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبى موجز و مختصر آمده است که گاهى چنان دقیق می‌شود که بدون تأمل، نمی‌توان بدان پی برد. <ref>همان، ج ‏2، ص 431</ref>


بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعى که بر آنها اعتماد کرده است، می‌گوید: «دیر زمانى است که با خود می‌گفتم کتابى در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آراى بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات‏ مهم و لطایفى را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است». <ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی‏، محمد عبدالرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref>
بیضاویدر حوزه‌های متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصوی فی درایةالفتوی» جلب توجّه می‌کند. توجّه‌برانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و شهادات است که نظر به عهده‌داری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد.
در انتهای تفسیر نیز می‌گوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علماى امت در تفسیر قرآن و فهم معانى آن و کشف و توضیح واژه‌هاى مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالى از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج ‏5، ص 350</ref>


این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوى اسلام‌شناسان اروپایى - تفسیر استاندارد قرآن شمرده می‌شود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسى مدرسه‌ها یا مکتبی‌ها و حوزه‌هاى علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصه‌اى موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». <ref>ریچارد بل، در آمدى بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهى‏، بهاءالدین، ص 252، قم‏،‌ مرکز ترجمه قرآن‏، چاپ اول‏، 1382ش</ref>
آرا، نظرات و اندیشه‌های بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر به‌سزای آن را می‌توان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیه‌نویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاج‌الوصول» مدّت‌ها در شمار کتاب‌های آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل سنت]] تدریس می‌شود.


به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیارى همه یا بخشى از آن‌را براى تدریس در نظر گرفتند. <ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ‏1، ص 303</ref> حاشیه‌های بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. <ref>ر.ک: ایازى‏، سید محمد على، المفسرون حیاتهم و منهجهم‏، ص 162،‌ تهران‏،‌ وزارت ارشاد، چاپ اول‏، 1373ش</ref>
با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشف‌الظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاوی ثبت کرده است، می‌توان به گسترة رواج اندیشه‌ها و آثار وی پی برد. [[ابن خلدون|علامه ابن‌خلدون]] با نگاهی تاریخی در مبحث اصول و در نام بردن از متکلّمان پردازنده به آثار اصولی، از کتاب منهاج و نیز توجّه فراوان دانش‌اندوزان بدان یاد کرده است<ref>همان منبع؛ ص 428 ـ 429.</ref>.
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آن‌را مشخص می‌کند. سپس به تفسیر آیات می‌پردازد. <ref> آشنایى با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنى)، ص 214</ref> بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر می‌کند.
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت على(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را همان‌طور که [[شیعه]] می‌گوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادى که پیامبر(ص) ایشان را براى مباهله آورد، می‌داند. <ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‏2، ص 21</ref>


=وفات=
== شرح‌ها و تعلیق‌های تفسیر بیضاوی‌ ==
# حاشیة محی‌الدین شیخ‌زاده، محمّد بن مصلح‌الدین مصطفی قوجوی حنفی، متوفای 951 هـ.؛
# حاشیة الشهاب مسمّا به عنایة‌القاضی و کفایة‌الراضی، قاضی شهاب‌الدین احمد بن محمّد بن عمر خفاجی، متوفای 1069 هـ.؛
# حاشیة شمس‌الدین محمّد بن یوسف بن علی بن سعید کرمانی شافعی، متوفای 786 هـ.؛
# حاشیة عصام‌الدین ابراهیم بن محمّد عرب‌شاه اسفراینی، متوفای 943 هـ.؛
# أزهارالتسهیل لما فی أنوارالتنزیل در 50 جلد، تألیف دانشمند و محقّق معاصر علامه محمّدموسی روحانی بازی، استاد حدیث و تفسیر جامعة اشرفیة لاهور پاکستان؛
# تعلیق مصطفی بن محمّد مشهور به بستان آفندی، متوفای 977 هـ.؛
# تعلیق محمّد کمال‌الدین تاشکندی؛
# تعلیق محمّد بن ابراهیم حنبلی، متوفای 971 هـ.؛
# تعلیق شیخ قاسم بن قطلوبغا حنفی، متوفای 879 هـ.؛
# التعلیق الحاوی علی التفسیر البیضاوی، عبدالحق بن سیف‌الدین محدّث دهلوی، متوفای 1051 هـ.؛
# تعلیق سیّد شریف علی بن محمّد جرجانی، متوفای 816 هـ.؛
# الفتح‌السماوی بتخریج احادیث البیضاوی، عبدالرئوف المناوی<ref>گنگوهی؛ ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین؛ ص 39.</ref>.


‌در مورد تاریخ وفات ایشان اختلاف است؛ برخی سال 685 هجری و برخی سال 691 و برخی سال 716  و برخی سال710 هجری را سال وفات ایشان ذکر کرده‌اند. <ref>دهخدا، علی‌اکبر؛ لغت‌نامة دهخدا؛ ج ص 5226، چاپ دوم از دورة جدید، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1377</ref>
== آثار علمی بیضاوی ==
# [[تفسیر قرآن]]: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل».
# علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسی».
# [[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوی».
# لغت: «شرح المنتخب».
# منطق: «شرح المطالع» ‏.
# [[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلی علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب» ‏.
# [[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة».
# [[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق».
# تاریخ: «نظام التواریخ».
# کتاب‌شناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»
# به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروف‌ترین و اثرگذارترین کتاب او است.
# این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشری]] نوشته شده است<ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازی و همچنین از تفسیر راغب اصفهانی نیز بهره گرفته و پاره‌ای اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقی را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبی موجز و مختصر آمده است که گاهی چنان دقیق می‌شود که بدون تأمل، نمی‌توان بدان پی برد<ref>همان، ج ‏2، ص 431</ref>.
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعی که بر آنها اعتماد کرده است، می‌گوید: «دیر زمانی است که با خود می‌گفتم کتابی در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آرای بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات‏ مهم و لطایفی را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است<ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی‏، محمد عبدالرحمن، ج ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref>».
در انتهای تفسیر نیز می‌گوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژه‌های مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید<ref>همان، ج ‏5، ص 350</ref>».


علامه قاضی محمّد خضری در تاریخ مشاهیر اسلام می‌نویسد: مفسر شهیر و برجستة اسلام [علامه بیضاوی]به تاریخ 685 هجری در تبریز وفات یافت و آرامگاه ایشان فعلاًبه باغ ملّی تبدیل شده است. <ref>خضری، محمّد؛ تاریخ مشاهیر اسلام؛ ج 2، ص 1086، ارومیه: انتشارات حسینی‌اصل، 1386</ref>
این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلام‌شناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده می‌شود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسه‌ها یا مکتبی‌ها و حوزه‌های علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصه‌ای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است<ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی‏، بهاءالدین، ص 252، قم‏، ‌ مرکز ترجمه قرآن‏، چاپ اول‏، 1382ش</ref>».


مولانا محمدحنیف گنگوهی در کتاب ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین دو قول را ذکر کرده و قول 685 هجری را راجح قرار داده است.
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آن‌را برای تدریس در نظر گرفتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ‏1، ص 303</ref>. حاشیه‌های بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است<ref>ر. ک: ایازی‏، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‏، ص 162، ‌ تهران‏، ‌ وزارت ارشاد، چاپ اول‏، 1373ش</ref>.
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آن‌را مشخص می‌کند. سپس به تفسیر آیات می‌پردازد<ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref>. بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر می‌کند.
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]]، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]]، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیه‌السلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه‌السلام)]] را همان‌طور که [[شیعه]] می‌گوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(صلی الله علیه) ایشان را برای مباهله آورد، می‌داند<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‏2، ص 21</ref>.
== درگذشت ==
‌در مورد تاریخ وفات ایشان اختلاف است؛ برخی سال 685 هجری و برخی سال 691 و برخی سال 716 و برخی سال710 هجری را سال وفات ایشان ذکر کرده‌اند<ref>دهخدا، علی‌اکبر؛ لغت‌نامة دهخدا؛ ج 4، ص 5226، چاپ دوم از دورة جدید، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1377</ref>.


=منابع=
علامه قاضی محمّد خضری در تاریخ مشاهیر اسلام می‌نویسد: مفسر شهیر و برجستة اسلام [علامه بیضاوی]به تاریخ 685 هجری در تبریز وفات یافت و آرامگاه ایشان فعلاًبه باغ ملّی تبدیل شده است<ref>خضری، محمّد؛ تاریخ مشاهیر اسلام؛ ج 2، ص 1086، ارومیه: انتشارات حسینی‌اصل، 1386</ref>.


#[https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کدام‌اند؟ _شیعه نیوز]
[[مولانا محمدحنیف گنگوهی]] در کتاب ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین دو قول را ذکر کرده و قول 685 هجری را راجح قرار داده است.
#
#[http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام]
#


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:اسلام‌شناسان مسلمان]]
== منابع ==
[[رده:فیلسوفان مسلمان]]
# [https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کدام‌اند؟ _شیعه نیوز]
[[رده: مفسران]]
# [http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام]
<references />
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:محدثان اهل سنت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش