۸۵٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تابعین''' به آن دسته از عالمان دینی گفته میشود که پیامبر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] صلواتالله را ندیدند، اما [[اصحاب]] آن حضرت را درک کردند. این اصطلاح در حوزههای مختلف علوم اسلامی، چون [[حدیث]]، [[علم تاریخ اسلام|تاریخ]]، [[فقه]] و [[تفسیر]] اهمیت داشته و بیان کننده مرحلهای از انتقال و نیز ساماندهی علوم اسلامی است. تعبیر تابعین، خاستگاه قرآنی دارد، اما مفهوم آن در فرایندی تاریخی شکل گرفته است. در این فرایند، گروهی از مسلمانان نخستین که نسل پس از [[صحابه]] اند در قرآن کریم با نام «تابعین به احسان» خوانده شده و مورد ستایش قرار گرفتهاند. تعبیر قرآنی تابعین، نخست زمینهساز شکلگیری صفت منسوب «تابعی» (منسوب به تابعین) است و سپس تعبیر تابعین با تسامح، جمع تابعی شناخته شده است. تنها در برخی کتابهای مربوط به شرح مصطلحات آمده است که افزون بر تابعی، تابع نیز مفرد تابعین میباشد.<ref> دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 14، مدخل "تابعین" مقاله احمد پاکتچی </ref> | '''تابعین''' به آن دسته از عالمان دینی گفته میشود که پیامبر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] صلواتالله را ندیدند، اما [[اصحاب]] آن حضرت را درک کردند. این اصطلاح در حوزههای مختلف علوم اسلامی، چون [[حدیث]]، [[علم تاریخ اسلام|تاریخ]]، [[فقه]] و [[تفسیر]] اهمیت داشته و بیان کننده مرحلهای از انتقال و نیز ساماندهی علوم اسلامی است. تعبیر تابعین، خاستگاه قرآنی دارد، اما مفهوم آن در فرایندی تاریخی شکل گرفته است. در این فرایند، گروهی از مسلمانان نخستین که نسل پس از [[صحابه|صحابه]] اند در قرآن کریم با نام «تابعین به احسان» خوانده شده و مورد ستایش قرار گرفتهاند. تعبیر قرآنی تابعین، نخست زمینهساز شکلگیری صفت منسوب «تابعی» (منسوب به تابعین) است و سپس تعبیر تابعین با تسامح، جمع تابعی شناخته شده است. تنها در برخی کتابهای مربوط به شرح مصطلحات آمده است که افزون بر تابعی، تابع نیز مفرد تابعین میباشد.<ref> دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 14، مدخل "تابعین" مقاله احمد پاکتچی </ref> | ||
== معنای لغوی تابعین == | == معنای لغوی تابعین == | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== تفسیر تابعین == | == تفسیر تابعین == | ||
تابعینِ نخستین، | تابعینِ نخستین، عالمان مفسری بودند که پیامبر خدا (ص) را ندیده بودند؛ اما [[قرآن]] کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. آنها شاگردان صحابه بودند و معلوماتشان غالباً به صحابه منتهی میشد.<ref>شاهرودی، عبدالوهاب، ارغنون آسمانی، جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی، رشت، نشر کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۹۹،.</ref> <ref>شاکر، محمد کاظم، مبانی و روشهای تفسیری، قم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۴.</ref> <ref>مروتی سهراب، پژوهشی پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، تهران، نشر رمز، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۶،.</ref> در این دوره، با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت همراه با هجرت برخی از اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر پیوند خورد که مشهورترین آنها، مدارس تفسیری [[مکه]]، [[مدینه]] و [[عراق]] بود و علم تفسیر (که از اولین علوم متداول در حوزههای علوم اسلامی است،) در این مراکز گسترش یافت.<ref>ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۷۷ ۱۲۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.</ref> | ||
== شرایط تابعین == | == شرایط تابعین == | ||
۱. سماع( شنیدن حدیث) از صحابه که یکی از راههای حفظ و حمل حدیث است. | ۱. سماع( شنیدن حدیث) از صحابه که یکی از راههای حفظ و حمل حدیث است. | ||
۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز. <ref> مامقانی عبداللّه، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۳، ص۳۱۱</ref>. <ref> شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۶.</ref> | ۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز. <ref> مامقانی عبداللّه، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۳، ص۳۱۱</ref>. <ref> شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۶.</ref> | ||
۳. | ۳. دیدار او با صحابی که از مهمترین شرط درباره تابعی است. ابن صلاح <ref> ابن صلاح تقیالدین، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ص۳۰۲.</ref> | ||
شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر عسقلانی|ابنحَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> همین رأی را اختیار کرده است. برخی نیز چند تن از تابعین را که سماع آنها از صحابه به اثبات نرسیده است معرفی کردهاند.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۷۱۴۹.</ref> <ref> خطیب بغدادی احمدبن علی، الکفایة فی علم الروایة، ص۳۸.</ref> | شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر عسقلانی|ابنحَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> همین رأی را اختیار کرده است. برخی نیز چند تن از تابعین را که سماع آنها از صحابه به اثبات نرسیده است معرفی کردهاند.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۷۱۴۹.</ref> <ref> خطیب بغدادی احمدبن علی، الکفایة فی علم الروایة، ص۳۸.</ref> | ||
به عقیده این افراد، شرط دیدار | به عقیده این افراد، شرط دیدار مستند به روایتی از رسول اکرم (ص) است که فرمود: «طوبی لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی لمن رأی مَن رآنی» خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن شخصی که دیده باشد کسی را که مرا دیده.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۸.</ref> <ref> سیوطی جلالالدین، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> | ||
== دیدگاه اهل سنت درباره تابعین == | == دیدگاه اهل سنت درباره تابعین == | ||
به عقیده اهلسنت، تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از صحابه و افضل امت بهشمار میروند. <ref> حاکم نیشابوری محمد بن عبدالله، معرفة علوم الحدیث، چاپ مصر، سال 1356 قمری، ص۵۲</ref>استناد ایشان | به عقیده اهلسنت، تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از صحابه و افضل امت بهشمار میروند. <ref> حاکم نیشابوری محمد بن عبدالله، معرفة علوم الحدیث، چاپ مصر، سال 1356 قمری، ص۵۲</ref>استناد ایشان علاوه بر آیه ۱۰۰ سوره توبه، این حدیث رسول خدا(ص) است که فرمود: «خَیرُالناسِ قَرْنی ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم؛ بهترین مردم، معاصران من هستند، سپس کسانی که پس از آنان میآیند و سپس مردمان پس از آنان». <ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ استانبول، سال 1401 قمری، ج۲، ص۱۹۶۲ـ۱۹۶۳</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |