تجددگرایی و نواندیشی دینی در اندونزی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۵ توسط VahdatBot (بحث | مشارکت‌ها) (تمیزکاری)

جریان‌های اسلام‌گرا در اندونزی را می‌توان به جریان‌های سنت‌گرا، بنیادگرا، مسلمان‌های سکولار یا اسلام لیبرال، اصلاح‌طلب یا تجددگرا تقسیم نمود.

جریان‌های نواندیش و تجددگرای دینی بر بنیاد معیار خرد به دو دسته کلان تقسیم می‌شوند:

یک-عقلانیت دینی- اجتهادی

دو-عقلانیت سکولار

کوتاه سخنی درباب تجددگرایی ونواندیشی دینی در اندونزی

جریان‌های فکری و معرفتی اندونزی که پیشینه‌شان به قرن 19 می‌رسد بر بسترها و زمینه‌های ویژه اجتماعی و سیاسی جامعه اندونزی به زایش و رویش رسیدند. مهم‌ترین دغدغه‌ها و زمینه‌ها تا هنگام استقلال اندونزی در سال 1949 م بیشتر بر می‌گردید به استعمار و استقلال‌خواهی که تقریباً همه گروه‌ها بر آن متفق بودند؛

اما پس‌ازآن مسائل دیگری مثل توسعه و زدودن فقر و عقب‌ماندگی، عقلانیت، برابری، عدالت و آزادی، روش ساماندهی اجتماعی و حکومت‌داری ونیز چگونگی حضور دین در سیاست و اجتماع بر فراز شد و نگاه‌ها به آن متمرکز گردید.

در هردو مقطع و مرحله جریان‌های اسلام‌گرا نقش و جایگاه مهم و تعیین‌کننده داشتند. جنبش‌ها و جریان‌هایی که در بازه زمانی یادشده برآمدند و نقش بازی نمودند طیف متنوع و متعدد را می‌سازند؛

اما مهم‌ترین آنها سنت‌گرایان اسلامی، بنیادگرایان اسلامی، تجددگرایان اسلامی، سکولارهای لیبرال، مسلمان‌های سکولار، ملی‌گراها و سوسیالیست‌ها می‌باشد.

همان‌گونه که بیان گردید جریان‌های اسلامی در این میان هم از حیث کمیت و هم به لحاظ تأثیرگذاری و کیفیت برجسته می‌نماید.

جریان‌های اسلام‌گرا را می‌توان به جریان‌های سنت‌گرا، بنیادگرا، مسلمان‌های سکولار یا اسلام لیبرال، اصلاح‌طلب یا تجددگرا تقسیم نمود.

از شمار آنها به جریان‌های تجددگرا و نواندیش معطوف شده و مؤلفه‌ها و خصوصیات فکری- معرفتی آنها را شناسایی می‌نماییم.

جریان‌های نواندیش و تجددگرای دینی بر بنیاد معیار خرد به دو دسته کلان تقسیم می‌شوند:

یک-عقلانیت دینی- اجتهادی

اصلاح‌طلبان نماینده این جریان به شمار می‌رود. هرچند اصلاح‌طلبی در دو سیمای متفاوت نمودار می‌شود؛ بنیادگرا و تجددگرا و از آن روی که اصلاح‌طلبی در قالب تجددگرایی و نواندیشی دینی فربه و فروغمند ظاهر شده است و از سوی مقصد این نوشتار نیز ارزیابی همین جریان می‌باشد. طبعاً آن را به تحلیل می‌گیریم.

جمعیت محمدیه به رهبری مؤسس آن گیاهی حاجی احمد دهلان (1923) که متأثر از اندیشه‌ها و افکار سید جمال‌الدین و محمد عبده بود، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جریان اصلاح‌طلب نواندیش دینی به شمار می‌رود و پس از آن حزب مسجومی به رهبری نصر از این دسته شمرده می‌شود.

البته جمعیت و یا حزب محمدیه با تکیه و استمداد از اندیشه‌ها و حمایت‌های تجدد خواهان اولیه مثل؛ شیخ جمبک، حاجی رسول، حاجی عبدالله احمد و شیخ بارابک توانست به‌سرعت گسترش و مقبولیت بیابد.

شاخصه‌های فکری و معرفتی مشترک جریان نواندیش و نوگرای دینی و جمعیت‌ها و گروه‌های منتسب به آن عبارتنداز:

1- گشایش باب اجتهاد و ممنوعیت تقلید. بر این اساس آراء و فتاوای ائمه مذاهب و بزرگان دین هرچند محترم است ولیکن فراتر از بازاندیشی و ارزیابی نیستند و می‌توان و بایست آنها را به‌نقد گرفت.

2- حضور و تأثیر پررنگ خرد و عوامل اجتماعی، سیاسی و... در روانه اجتهاد و معرفت دینی.

3- آزاداندیشی و تعقل‌گرایی.

4- سازگاری دین و علم جدید و وجود ارتباط و تعامل تکمیلی و جهت دهنده میان آن دو.

5- همسویی سیاست با دیانت.

6- توجه به فقه و عرفان با تأکید بر آموزه‌ها و ابعاد ذاتی و گوهری دین.

7- باور به جهان متغیر و نیز نیازها و خواست‌های نو شونده آدمیان و پاسخ‌گو بودن دین نسبت به آنها.

8- پالایش دین از خرافات، سحر، جادو و بدعت.

9- توجه به فعالیت‌ها فرهنگی و اجتماعی و سازمان‌دهی حیات اجتماعی به‌صورت نو و مدرن. ازاین‌رو این جریان برنامه‌ها و اقداماتی در جهت ارائه خدمات اجتماعی، تأسیس مدارس و دانشگاه‌ها، پرورشگاه، بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، کانون‌های پرورشی برای جوانان دختر و پسر و... را طراحی و عملیاتی نمودند.

10- بازسازی نظام آموزشی و نیز آموزش‌های دینی به‌طور مدرن.

11- تولید و طراحی و نهادینه‌سازی الگوی توسعه درون‌زا که منجر به حفظ و تحکیم استقلال کشور گردد.

12- شریعت اسلامی زنان را در سیمای بشریت مورد خطاب و توجه قرار داده است. ازاین‌روی هیچ نوع تبعیض جنسی و جنسیتی بین زن و مرد قائل نشده و زنان حق انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند. حق کار و فعالیت و حق مالکیت مستقل از همسران برای آنها شناخته شده است.

13- اسلام محتوایی عقلانی و فطری داشته ازاین‌روی همسو با طینت پاک مردم می‌باشد.

14- اسلام بر برادری و برابری جهانی ونیز آسان‌گیری و مدارا تأکید و توجه فراوان داشته است. ازاین‌روی وظیفه و رسالت امروزی ما نیز احیاء و عملی سازی آن در جامعه بشری می‌باشد.1

دو-عقلانیت سکولار

این جریان نوگرای دینی به دو شاخه تقسیم می‌شود؛ یکی شاخه مسلمان‌های سکولار به رهبری نور خالص مجید و حمایت گروه‌های دانشجویی مثل «انجمن دانش جویان اندونزی» است و دیگری اسلام لیبرال با حمایت و پیشگامی عبدالرحمن وحید رئیس‌جمهور پیشین اندونزی و گروه «اولی الابصار» متشکل از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های آمریکا می‌باشد.

نور خالص مجید از شمار شاگردان فضل الرحمن ملک در دانشگاه شیکاگو آمریکا بود. ایشان باور دارد که دین امر فردی و عرفی است. ازاین‌روی در پی زدایش و کاهش نقش و کارکرد اجتماعی و سیاسی دین برآمد و به آن جنبه عرفی و دنیایی بخشید و هدف و کارویژه دین را اخلاق و معنویت خواند. «امور دنیوی طبق قوانین الهی تنظیم نمی‌شوند. قرآن ازنظر متفکرانی با این روحیه، الهام‌بخش و برانگیزاننده رفتار است؛ ولی قوانین دقیقی برای نظم دادن به زندگی روزمره ارائه نمی‌کند.»2 متدولوژی که ایشان در ارزیابی و فهم دین برگزید همانا روش تاریخی - تکاملی است.

پاره‌ای از آموزه‌های اساسی اسلام لیبرال و به‌خصوص گروه اولی الابصار عبارت‌اند از:

تفکر و فهم آزادانه از وحی و قرآن طوری که در روانه فهم و معرفت، در موضوعات و مسائل قرآنی و وحیانی تصرفاتی انجام گرفته و معانی به آنها تحمیل و داده می‌شود. به تعبیری فهم تأویلی جایگزین فهم تفسیری می‌گردد. منظور از اخوت و برادری دینی همانا برادری و اخوت انسانی می‌باشد. به تعبیر دیگر استخراج انسان‌گرایی از دین و تأکید بر آن. رسالت ما تأسیس جامعه بین‌المللی و جهان‌وطنی است. 3

از دیگر حرکت‌ها و جنبش‌های که برخی از آموزه‌های نوگرایی در آنها بازتاب دارد «شرکت اسلام» به رهبری چوکرو و دیگران می‌باشد که باور به دموکراسی اسلامی، ملی‌گرایی اسلامی، اتحاد اسلامی و تأکید بر قرآن و سنت دارد و در مقابل با هرگونه تبعیض، کمونیسم، لیبرالیسم به مخالفت برمی‌خیزد و همچنین «دارالاسلام» به رهبری کارتوسوویرجو که تأکید بر اسلام‌خواهی، اتحاد اسلامی، تساوی افراد در حقوق و قانون، باور به شکل‌گیری دولت اسلامی بر محور قرآن و با روش جمهوری دارد، می‌باشد.

از دیگر شخصیت‌های که در زنده کردن گفتمان «مدرنیته و اسلام» و به صحنه آوردن نواندیشی دینی در اندونزی نقش مهم داشته است می‌توان از محمد نطسیر (1908-1993) یادکرد. همچنین از چاندرا مظفر (1947) در مالزی، دیماسانگسی پانداتو (1947) در فیلیپین و مامادیودیا (1911) در سنگال اسم برد.

پانویس

1-دلیارنوئر، نهضت‌های نوین اسلامی در اندونزی، ترجمه ایرج رزاقی و مهدی حیدر پور، صص 17-18 و 367-369. ونیز رک: حسینی جبلی، سید میر صالح، جنبش‌های اسلامی در اندونزی، قم-بوستان کتاب،1390.

2-ایر، ام لاپیدوس، تاریخ جوامع اسلامی، ترجمه محسن مدیر شانه‌چی، ج 2، ص 280.

3-حسینی جبلی، سید میر صالح، جنبش‌های اسلامی در اندونزی، ص 319، قم-بوستان کتاب،1390.

پژوهشکده امام رضا ‌علیه‌السلام- جامعه المصطفی مشهد

نویسنده: سید حسین همایون مصباح

منابع