۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسانه ای' به 'رسانهای') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
پس از سه روز گوش کردن به سخنرانیهای سیاسی نمایندگان کنگره، قطعنامههایی را به تصویب رساندند. صهیونیستهای مسیحی در یکی از قطعنامهها، از همه یهودیانی که در بیرون اسرائیل زندگی میکنند خواستند کشورهایی را که هماکنون در آنها سکونت دارند، ترک کنند و به کشور اسرائیل بروند. در این قطعنامهها آمده است: رنجهای وحشتناکی را که یهودیان از سرگذراندهاند، قابل درک است، و از آنجا که یهودیان هنوز هم با نیروهای شر و ویرانی روبهرو هستند، همه آنها، یعنی همه یهودیان در آمریکا و هر کشور دیگر جهان، باید به اسرائیل بروند، و باید هر مسیحی این کار آنان را تسریع کند. مسیحیان صهیونیست نیز اصرار ورزیدند اسرائیل بخش اشغال شده فلسطین در سال 1967/1326 را با نزدیک به یک میلیون جمعیت فلسطینی همچنان ضمیمه خاک خود نگاه دارد. آنان دراینباره به دولت ایالات متحده نیز توصیههایی کردند.<br> | پس از سه روز گوش کردن به سخنرانیهای سیاسی نمایندگان کنگره، قطعنامههایی را به تصویب رساندند. صهیونیستهای مسیحی در یکی از قطعنامهها، از همه یهودیانی که در بیرون اسرائیل زندگی میکنند خواستند کشورهایی را که هماکنون در آنها سکونت دارند، ترک کنند و به کشور اسرائیل بروند. در این قطعنامهها آمده است: رنجهای وحشتناکی را که یهودیان از سرگذراندهاند، قابل درک است، و از آنجا که یهودیان هنوز هم با نیروهای شر و ویرانی روبهرو هستند، همه آنها، یعنی همه یهودیان در آمریکا و هر کشور دیگر جهان، باید به اسرائیل بروند، و باید هر مسیحی این کار آنان را تسریع کند. مسیحیان صهیونیست نیز اصرار ورزیدند اسرائیل بخش اشغال شده فلسطین در سال 1967/1326 را با نزدیک به یک میلیون جمعیت فلسطینی همچنان ضمیمه خاک خود نگاه دارد. آنان دراینباره به دولت ایالات متحده نیز توصیههایی کردند.<br> | ||
گریس هالسل برآورد میکند در طی 36 ساعتی که جلسهها طول کشید، مسیحیانی که ابتکار تشکیل این کنگره را در دست داشتند، کمتر از یک درصد وقت آن را به پیامهای مسیح و معنی آن پیامها اختصاص دادند، در حالی که بیش از 99 درصد آن را صرف موضوعات سیاسی کردند؛ و این شگفتانگیز نبود، زیرا برپاکنندگان این کنگره با این که مسیحی بودند، در درجه نخست و پیش از هر چیز دیگر، صهیونیست بودند، پس در درجه اول به هدفهای سیاسی صهیونیسم توجه و علاقه داشتند، نه به مسیحیت؟!<br> | گریس هالسل برآورد میکند در طی 36 ساعتی که جلسهها طول کشید، مسیحیانی که ابتکار تشکیل این کنگره را در دست داشتند، کمتر از یک درصد وقت آن را به پیامهای مسیح و معنی آن پیامها اختصاص دادند، در حالی که بیش از 99 درصد آن را صرف موضوعات سیاسی کردند؛ و این شگفتانگیز نبود، زیرا برپاکنندگان این کنگره با این که مسیحی بودند، در درجه نخست و پیش از هر چیز دیگر، صهیونیست بودند، پس در درجه اول به هدفهای سیاسی صهیونیسم توجه و علاقه داشتند، نه به مسیحیت؟!<br> | ||
هالسل در جای دیگری از کتاب خود میآورد: دانشمندان، کمتر به این مسئله پرداخته اند که چرا مسیحیان به گونهای کم و بیش ناگهانی شروع به پشتیبانی از این اندیشه کردهاند که همه یهودیان باید به فلسطین | هالسل در جای دیگری از کتاب خود میآورد: دانشمندان، کمتر به این مسئله پرداخته اند که چرا مسیحیان به گونهای کم و بیش ناگهانی شروع به پشتیبانی از این اندیشه کردهاند که همه یهودیان باید به فلسطین بروند؟ و این اندیشهای است که در خداشناسی ارتدوکس مسیحی، جلوه ای پیدا نکرده بود. یا اینکه چرا پروتستانها شروع به نگارش کتابهای پر طول و تفصیلی درباره پیشگوییهای کتاب مقدس کردند؟ و چرا به یهودیان که به طور سنتی دشمنان کلیسا تلقی میشدند، معنی و مفهوم خداشناسی تازهای داده شد. در واقع، پس از جنبش اصلاح مذهبی بود که مسیحیان اروپایی، نسبت به یهودیان توجه و علاقه بیشتری نشان دادند، و طرز تلقی خودشان را نسبت به آنان عوض کردند. برخی از دانشمندان، اصولا" جنبش اصلاح مذهبی را یک نوزایی عبری کننده یا یهودی کننده تلقی میکنند، زیرا این پروتستانها بودند که با پذیرش خطوط عمده سنت یهود، مانند اصول مسیحایی یا انتظار ظهور مسیح و اصل هزار ساله یا حکومت هزار ساله صلح و عدل بر روی زمین، جنبهای جدید به دین مسیح دادند. <br> | ||
=سندی تاریخی= | =سندی تاریخی= | ||
در 1985/1364، بنیامین ناتانیاهو، سفیر کبیر وقت اسرائیل در سازمان ملل، در پیام خود به صهیونیسم مسیحی و به مناسبت مراسم ملی دعای صبحانه اسرائیل، از صهیونیسم مسیحی بدینگونه ستایش کرد:مشارکت تاریخیای که برای تحقق رؤیای صهیونیستی به این خوبی عمل میکند. ناتانیاهو افزود:مسیحیان حمایت دراز مدت، صمیمانه و سرانجام کارسازی از صهیونیسم به عمل آوردند؛ مانند حمایتی که در ادبیات انگلیسی، به صورت کتاب جرج الیوت ظاهر شد و رمانی بود سخت مؤثر درباره صهیونیسم. یا رمان دیگری به نام دانیل دروندا که تأسیس دولت نوینی را برای یهودیان پیشگویی کرد که بس سترگ، ساده و دادگر است مانند عهد عتیق؛ جمهوریای که در آن برابری حمایت از همگان تأمین خواهد شد؛ برابریای که چیزی بیش از درخشش آزادی غربی را به میان استبداد شرقی خواهد برد، زیرا در شرق کشوری خواهد بود که فرهنگ، دوستی و محبت هر ملت بزرگی را در سینه خود خواهد پرورد. ناتانیاهو گفت: مسیحیان کمک کردند تا یک نقشه تخیلی محض، به صورت یک دولت یهودی درآید. ناتانیاهو در پایان سخن خود گفت:گونه ای درک تاریخ، درک شعر و اخلاق بود که به صهیونیستهای مسیحی بیش از یک قرن پیش الهام بخشید تا شروع به نگارش، طرح نقشه و سازمان دادن بازسازی اسرائیل بکنند. به این دلیل، دوستی نوپای میان اسرائیل و پشتیبانان مسیحی، عدهای را دچار معما کرده است. آنها جهل خود را در تاریخ برملا میسازند، ولی ما از وابستگیهای روحانیای که ماها را با این عمق و با این استحکام به هم مربوط ساخته است، آگاهی داریم. ما این مشارکت تاریخی را که به این خوبی برای تحقق رؤیای صهیونیستی عمل کرده است، به خوبی میشناسیم. اما رؤیای هرتزل به هیچ روی روحانی نبود، بلکه جغرافیایی بود. رؤیایی بود برای زمین، قدرت، آب و خاک و چون چنین است، بسیاری از یهودیان در مورد صهیونیسم سیاسی از اشتباه درآمدهاند. صهیونسیتها برای اینکه با وجدان آرام بتوانند خاک فلسطین را متصرف شوند، ناچار بودند فرض کنند مردمی که مالک آن سرزمیناند، آنجا نیستند. <br> | در 1985/1364، بنیامین ناتانیاهو، سفیر کبیر وقت اسرائیل در سازمان ملل، در پیام خود به صهیونیسم مسیحی و به مناسبت مراسم ملی دعای صبحانه اسرائیل، از صهیونیسم مسیحی بدینگونه ستایش کرد:مشارکت تاریخیای که برای تحقق رؤیای صهیونیستی به این خوبی عمل میکند. ناتانیاهو افزود:مسیحیان حمایت دراز مدت، صمیمانه و سرانجام کارسازی از صهیونیسم به عمل آوردند؛ مانند حمایتی که در ادبیات انگلیسی، به صورت کتاب جرج الیوت ظاهر شد و رمانی بود سخت مؤثر درباره صهیونیسم. یا رمان دیگری به نام دانیل دروندا که تأسیس دولت نوینی را برای یهودیان پیشگویی کرد که بس سترگ، ساده و دادگر است مانند عهد عتیق؛ جمهوریای که در آن برابری حمایت از همگان تأمین خواهد شد؛ برابریای که چیزی بیش از درخشش آزادی غربی را به میان استبداد شرقی خواهد برد، زیرا در شرق کشوری خواهد بود که فرهنگ، دوستی و محبت هر ملت بزرگی را در سینه خود خواهد پرورد. ناتانیاهو گفت: مسیحیان کمک کردند تا یک نقشه تخیلی محض، به صورت یک دولت یهودی درآید. ناتانیاهو در پایان سخن خود گفت:گونه ای درک تاریخ، درک شعر و اخلاق بود که به صهیونیستهای مسیحی بیش از یک قرن پیش الهام بخشید تا شروع به نگارش، طرح نقشه و سازمان دادن بازسازی اسرائیل بکنند. به این دلیل، دوستی نوپای میان اسرائیل و پشتیبانان مسیحی، عدهای را دچار معما کرده است. آنها جهل خود را در تاریخ برملا میسازند، ولی ما از وابستگیهای روحانیای که ماها را با این عمق و با این استحکام به هم مربوط ساخته است، آگاهی داریم. ما این مشارکت تاریخی را که به این خوبی برای تحقق رؤیای صهیونیستی عمل کرده است، به خوبی میشناسیم. اما رؤیای هرتزل به هیچ روی روحانی نبود، بلکه جغرافیایی بود. رؤیایی بود برای زمین، قدرت، آب و خاک و چون چنین است، بسیاری از یهودیان در مورد صهیونیسم سیاسی از اشتباه درآمدهاند. صهیونسیتها برای اینکه با وجدان آرام بتوانند خاک فلسطین را متصرف شوند، ناچار بودند فرض کنند مردمی که مالک آن سرزمیناند، آنجا نیستند. <br> | ||
حتی میتوان گفت:هدف از اتحاد بین اسرائیل و آمریکا که اینک به صورت مسیحیت صهیونیست در آمده، سیاسی است. اتحاد اسرائیلیها و آمریکاییها سه هدف سیاسی عمده را دنبال میکند: 1ـ اسرائیل پول میخواهد؛ 2ـ اسرائیل میخواهد کنگره ایالات متحده همه حرفهای سیاسی را طوطیوار تکرار کند؛ 3ـ اسرائیل میخواهد کنترل انحصاری و کامل خود را بر شهر بیتالمقدس برقرار سازد. مسیحیان دست راستی نوین برای رسیدن به این هدفها به اسرائیل کمک میکنند. کشیشان مسیحی صهیونیست، طرفداران اسرائیل و حامیان عقیده جنگ بزرگ آخرالزماناند. در واقع مسئله اساسی، تفسیری است که آنان از پیشگوییهای انبیای بنیاسرائیل ارائه میدهند. هارمجدون و یا آرماگدون نقطه اوج مقولات مورد بحث آنهاست. کلمه آرماگدون یادآور جنگ آخرالزمان و زمینه ظهور مسیح و منجی است. جورج بوش پسر، اگر خود یکی از همین کشیشان نباشد، بزرگترین حامیان وی، همان مسیحیان صهیونیست بودهاند که از جمله آنها میتوان به جری فالول اشاره کرد. به تعبیر یک روحانی مسیحی، حامیان مذهبی بوش به عنوان بزرگترین مشوقان وی، به جای اینکه نقش مشاوران معنوی را ایفا کنند به صورت هوراکشان وی درآمده اند. آنها حواریون معتقد به وی هستند و فکر میکنند که خداوند او را به رئیسجمهوری آمریکا منصوب کرده است. تمام شواهد موجود حاکی از این است که مسیحیان صهیونیست آمریکا، داوود خود را در بوش یافته اند و متقابلا" این باور نیز نزد رئیسجمهور تداعی گردیده است. اکنون در کابینه جرج بوش صهیونیستهای تندروی حضور دارند که از سویی جنگ صد ساله علیه اسلام را طراحی میکنند و از سوی دیگر اعراب را از گروههای شر مطلق در برابر خیر مطلق، یعنی اسرائیلیها معرفی میکنند، و تنها راه حل مشکل اسرائیل را جنگ تا شکست نهایی اعراب اعلام مینمایند. <br> | حتی میتوان گفت:هدف از اتحاد بین اسرائیل و آمریکا که اینک به صورت مسیحیت صهیونیست در آمده، سیاسی است. اتحاد اسرائیلیها و آمریکاییها سه هدف سیاسی عمده را دنبال میکند: 1ـ اسرائیل پول میخواهد؛ 2ـ اسرائیل میخواهد کنگره ایالات متحده همه حرفهای سیاسی را طوطیوار تکرار کند؛ 3ـ اسرائیل میخواهد کنترل انحصاری و کامل خود را بر شهر بیتالمقدس برقرار سازد. مسیحیان دست راستی نوین برای رسیدن به این هدفها به اسرائیل کمک میکنند. کشیشان مسیحی صهیونیست، طرفداران اسرائیل و حامیان عقیده جنگ بزرگ آخرالزماناند. در واقع مسئله اساسی، تفسیری است که آنان از پیشگوییهای انبیای بنیاسرائیل ارائه میدهند. هارمجدون و یا آرماگدون نقطه اوج مقولات مورد بحث آنهاست. کلمه آرماگدون یادآور جنگ آخرالزمان و زمینه ظهور مسیح و منجی است. جورج بوش پسر، اگر خود یکی از همین کشیشان نباشد، بزرگترین حامیان وی، همان مسیحیان صهیونیست بودهاند که از جمله آنها میتوان به جری فالول اشاره کرد. به تعبیر یک روحانی مسیحی، حامیان مذهبی بوش به عنوان بزرگترین مشوقان وی، به جای اینکه نقش مشاوران معنوی را ایفا کنند به صورت هوراکشان وی درآمده اند. آنها حواریون معتقد به وی هستند و فکر میکنند که خداوند او را به رئیسجمهوری آمریکا منصوب کرده است. تمام شواهد موجود حاکی از این است که مسیحیان صهیونیست آمریکا، داوود خود را در بوش یافته اند و متقابلا" این باور نیز نزد رئیسجمهور تداعی گردیده است. اکنون در کابینه جرج بوش صهیونیستهای تندروی حضور دارند که از سویی جنگ صد ساله علیه اسلام را طراحی میکنند و از سوی دیگر اعراب را از گروههای شر مطلق در برابر خیر مطلق، یعنی اسرائیلیها معرفی میکنند، و تنها راه حل مشکل اسرائیل را جنگ تا شکست نهایی اعراب اعلام مینمایند. <br> | ||
این دنیای پیرامون ماست که در آن، ائتلاف سهگانه سیاستمداران، نظریهپردازان و صهیونیستهای افراطی برای سروری جهان شکل گرفته است. این آینده پژوهی آنها بود که تدارک جنگ بزرگ را هدف قرار داد و اکنون در حال اجرای طرحهای خود هستند. نتیجه ظاهری چنین طرحی برای آنان دسترسی به ثروت کشورها، استفاده از منابع عظیم نفتی، تغییر نقشه جغرافیایی خاورمیانه، سلطه بر جهان و دست یازیدن به همه آمال شیطانی خود است. <br> | این دنیای پیرامون ماست که در آن، ائتلاف سهگانه سیاستمداران، نظریهپردازان و صهیونیستهای افراطی برای سروری جهان شکل گرفته است. این آینده پژوهی آنها بود که تدارک جنگ بزرگ را هدف قرار داد و اکنون در حال اجرای طرحهای خود هستند. نتیجه ظاهری چنین طرحی برای آنان دسترسی به ثروت کشورها، استفاده از منابع عظیم نفتی، تغییر نقشه جغرافیایی خاورمیانه، سلطه بر جهان و دست یازیدن به همه آمال شیطانی خود است. <br> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:مقالات]] | |||
[[رده: مقالات]] | [[رده:مجلهها]] | ||
[[رده: مجلهها]] | [[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده:کتابها]] | ||
[[رده: کتابها]] | |||
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |