تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
ایمان به اصول اعتقادی اسلام؛ یعنی توحید الهی (در ذات و صفات و فعل و عبادت) و نبوّت پیامبر خدا«صلی الله علیه و آله» و قرآن مجیدی كه این دین به ارمغان آورده و آنچه در آن آمده است و نیز معاد روز قیامت.
ایمان به اصول اعتقادی اسلام؛ یعنی توحید الهی (در ذات و صفات و فعل و عبادت) و نبوّت پیامبر خدا«صلی الله علیه و آله» و قرآن مجیدی كه این دین به ارمغان آورده و آنچه در آن آمده است و نیز معاد روز قیامت.
==پایه دوم==
==پایه دوم==
پای بندی كامل به همه ضروریات و اركان اسلام از جمله: نماز، زكات، روزه، حج و...
پای بندی كامل به همه ضروریات و [[اركان اسلام]] از جمله: نماز، زكات، روزه، حج و...
==پایه سوم==
==پایه سوم==
پای بندی همه جانبه به اینكه كتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احكام و شریعتی كه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان می‌بخشند، به شمار می‌روند. در مورد اصول و سرچشمه‌های دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت كه آنها تنها هنگامی اعتبار دارند كه به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند.
پای بندی همه جانبه به اینكه كتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احكام و شریعتی كه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان می‌بخشند، به شمار می‌روند. در مورد اصول و سرچشمه‌های دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت كه آنها تنها هنگامی اعتبار دارند كه به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند.
ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشكارا این حقیقت را مطرح كرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمی‌دهند.
ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشكارا این حقیقت را مطرح كرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمی‌دهند.
روایات بسیاری نیز از ائمه اهل بیت «علیهم السلام» وارد شده كه تأكیدی بر این معناست، از جمله این فرموده امام جعفر صادق«علیه السلام»:
روایات بسیاری نیز از ائمه [[اهل بیت]] «علیهم السلام» وارد شده كه تأكیدی بر این معناست، از جمله این فرموده [[امام جعفر صادق]]«علیه السلام»:
«همه چیز باید به كتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref>
«همه چیز باید به كتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref>
امام مالك بن انس نیز می‌گوید:
امام مالك بن انس نیز می‌گوید:
خط ۷۷: خط ۷۷:
امام شافعی نیز سخنانی نزدیك به این مضمون دارد.<ref>(همان منبع، همان صفحه).</ref>  
امام شافعی نیز سخنانی نزدیك به این مضمون دارد.<ref>(همان منبع، همان صفحه).</ref>  
==پایه چهارم==
==پایه چهارم==
پایبندی به اینكه اسلام اجازه اجتهاد را به مثابه عملی جهت رسیدن به فهم اسلام، داده است. اجتهاد نقش بسزایی در تأكید بر انعطاف پذیری شریعت و توان آن نسبت به فراگیری چالش‌های زندگی طبق معیارها و ضوابط معین، ایفا می‌كند. پذیرش این نقش، ضرورتاً به معنای امكان ایجاد پیوند میان نتایج مختلف حاصل از اجتهاد ـ حتی اگر متفاوت و یا متضاد با یک‌دیگر باشند ـ از یك سو و اسلام از سوی دیگرست، زیرا برداشت ها، دیدگاه ها و باورها در این میان، متفاوت است (و در علوم اسلامی با عنوان «اسباب الخلاف»، تدریس می‌گردد).
پایبندی به اینكه اسلام اجازه [[اجتهاد]] را به مثابه عملی جهت رسیدن به فهم اسلام، داده است. اجتهاد نقش بسزایی در تأكید بر انعطاف پذیری شریعت و توان آن نسبت به فراگیری چالش‌های زندگی طبق معیارها و ضوابط معین، ایفا می‌كند. پذیرش این نقش، ضرورتاً به معنای امكان ایجاد پیوند میان نتایج مختلف حاصل از اجتهاد ـ حتی اگر متفاوت و یا متضاد با یک‌دیگر باشند ـ از یك سو و اسلام از سوی دیگرست، زیرا برداشت ها، دیدگاه ها و باورها در این میان، متفاوت است (و در علوم اسلامی با عنوان «اسباب الخلاف»، تدریس می‌گردد).


به اعتقاد ما اگر اسلام اجازه داده كه اجتهاد[به مفهومی كه بیان شد] صورت گیرد، بدان دلیل است كه دین و آیینی واقعی و فطری است و برای دینی كه متعلق به همه دوران هاست و رشته وحی از آن گسسته و معصومانش در قید حیات نیستند، برای شناخت شریعت و احكام آن راهی جز اجتهاد وجود ندارد؛ هر چند این روش گاه گرفتار خودخواهی‌هایی می‌شود و آرای متفاوتی را عرضه می کند كه چه بسا برخی از آنها با آن چه كه خداوند متعال در اسلام منظور داشته، همخوانی ندارد.
به اعتقاد ما اگر اسلام اجازه داده كه اجتهاد[به مفهومی كه بیان شد] صورت گیرد، بدان دلیل است كه دین و آیینی واقعی و فطری است و برای دینی كه متعلق به همه دوران هاست و رشته وحی از آن گسسته و معصومانش در قید حیات نیستند، برای شناخت شریعت و احكام آن راهی جز اجتهاد وجود ندارد؛ هر چند این روش گاه گرفتار خودخواهی‌هایی می‌شود و آرای متفاوتی را عرضه می کند كه چه بسا برخی از آنها با آن چه كه خداوند متعال در اسلام منظور داشته، همخوانی ندارد.
خط ۸۴: خط ۸۴:


==پایه پنجم==
==پایه پنجم==
اصل وحدت اسلامی، گویای ویژگی مهمی از ویژگی‌های این امّت مقدس است كه بدون آن نمی‌تواند مدعی كمال هویت خویش گردد. اسلام برنامه همه جانبه ای برای تحقق این وحدت در نظر گرفته كه بر اساس چنگ زدن به ریسمان محكم الهی (یعنی هر راهی كه به خدای یگانه منتهی گردد) و با تأكید بر وحدت اصل، وحدت خلق، وحدت هدف و وحدت شریعت و راه و با فراخوان به ورود همگانی به محدوده تسلیم كامل در برابر خدا و نفی وسوسه‌های شیطانی، صورت می‌گیرد، و در این راستا، آثار و پیامدهای وحدت را یادآور می‌شود و بذر اخلاقیات و عناصر فداكاری و ایثار در راه هدف كلی را در دل ها می‌كارد و همه معیارها و ملاك های تفرقه افكنی همچون زبان، ملیت، وطن، طایفه و قبیله و رنگ را به یك سو می‌نهد و بر معیارهای انسانی همچون علم و تقوا و جهاد و نیز لزوم جست وجوی وجوه اشتراك تأكید می‌كند و به استفاده منطق و عقل سلیم، یعنی منطق
اصل [[وحدت اسلامی]]، گویای ویژگی مهمی از ویژگی‌های این امّت مقدس است كه بدون آن نمی‌تواند مدعی كمال هویت خویش گردد. اسلام برنامه همه جانبه ای برای تحقق این وحدت در نظر گرفته كه بر اساس چنگ زدن به ریسمان محكم الهی (یعنی هر راهی كه به خدای یگانه منتهی گردد) و با تأكید بر وحدت اصل، وحدت خلق، وحدت هدف و وحدت شریعت و راه و با فراخوان به ورود همگانی به محدوده تسلیم كامل در برابر خدا و نفی وسوسه‌های شیطانی، صورت می‌گیرد، و در این راستا، آثار و پیامدهای وحدت را یادآور می‌شود و بذر اخلاقیات و عناصر فداكاری و ایثار در راه هدف كلی را در دل ها می‌كارد و همه معیارها و ملاك های تفرقه افكنی همچون زبان، ملیت، وطن، طایفه و قبیله و رنگ را به یك سو می‌نهد و بر معیارهای انسانی همچون علم و تقوا و جهاد و نیز لزوم جست وجوی وجوه اشتراك تأكید می‌كند و به استفاده منطق و عقل سلیم، یعنی منطق


گفت وگوی آرام و علمی و نیز به موارد و عناصر دیگری ـ كه به دلیل روشنی و به منظور خودداری از درازی سخن، از آنها می‌گذریم ـ فرا می‌خواند.
گفت وگوی آرام و علمی و نیز به موارد و عناصر دیگری ـ كه به دلیل روشنی و به منظور خودداری از درازی سخن، از آنها می‌گذریم ـ فرا می‌خواند.
خط ۹۱: خط ۹۱:


==پایه ششم==
==پایه ششم==
اصل برادری اسلامی كه خود بخشی از برنامه‌ای است كه در بالا به آن اشاره شد و ترجیح
اصل [[برادری اسلامی]] كه خود بخشی از برنامه‌ای است كه در بالا به آن اشاره شد و ترجیح
می دهیم به طور مستقل نیز بر آن تأكید كنیم، زیرا مهم ترین بخش به شمار رفته و سامان بخش همه روابط اجتماعی در اسلام است و معتقدیم كه پیامدهای آن تنها به جنبه‌های اخلاقی منحصر نیست و جنبه‌های تشریعی را نیز در بر می‌گیرد و تأثیر همه جانبه خود را بر حركت اجتهاد بر جای می‌گذارد و در نتیجه ما دیگر شاهد احكامی متناقض با این اصل، در جامعه اسلامی نخواهیم بود.
می دهیم به طور مستقل نیز بر آن تأكید كنیم، زیرا مهم ترین بخش به شمار رفته و سامان بخش همه روابط اجتماعی در اسلام است و معتقدیم كه پیامدهای آن تنها به جنبه‌های اخلاقی منحصر نیست و جنبه‌های تشریعی را نیز در بر می‌گیرد و تأثیر همه جانبه خود را بر حركت اجتهاد بر جای می‌گذارد و در نتیجه ما دیگر شاهد احكامی متناقض با این اصل، در جامعه اسلامی نخواهیم بود.


حركت تقریب باید بر اساس این پایه‌های چند گانه پی ریزی گردد و چه بسا پذیرش و باور به این پایه‌ها، به طور منطقی و خود به خود، ایمان به این حركت را به دنبال خواهد داشت. از این رو معتقدیم تقریب، تنها به جنبه‌های اخلاقی یا شعاری منحصر نیست، هم چنان كه تنها جنبه‌های تشریعی را در بر نمی‌گیرد بلكه فراتر از اینها، به جنبه‌های مختلف فكری و تمدنی پیوند می‌خورد و شایسته است كه همه نخبگان فكری، فقهی و اندیشمندان در آن سهیم شوند و حتی باید از نخبگان نیز فراتر رفت و كل توده‌ها را زیر پوشش این اندیشه قرار داد.
[[حركت تقریب]] باید بر اساس این پایه‌های چند گانه پی ریزی گردد و چه بسا پذیرش و باور به این پایه‌ها، به طور منطقی و خود به خود، ایمان به این حركت را به دنبال خواهد داشت. از این رو معتقدیم تقریب، تنها به جنبه‌های اخلاقی یا شعاری منحصر نیست، هم چنان كه تنها جنبه‌های تشریعی را در بر نمی‌گیرد بلكه فراتر از اینها، به جنبه‌های مختلف فكری و تمدنی پیوند می‌خورد و شایسته است كه همه نخبگان فكری، فقهی و اندیشمندان در آن سهیم شوند و حتی باید از نخبگان نیز فراتر رفت و كل توده‌ها را زیر پوشش این اندیشه قرار داد.


توده‌های مسلمان باید با فرهنگ تقریب بار آیند، زیرا هر چند اسلام بر اختلافهای فكری غیرمخرب و طبیعی، صحّه می‌گذارد، اما هرگز در پیوند با مواضع عملی نسبت به مسایل سرنوشت ساز داخلی و خارجی، كوچك ترین اختلافی را برنمی‌تابد. به همین دلیل است كه در این آیین، كسی كه در برابر حاكم شرع بایستد (یعنی مقامی كه قاعدتاً باید موضع عملی امّت را یگانگی بخشد) هم چون كسی است كه در برابر فرمان خدا ایستاده باشد، چون فرمانبری از حاكم شرع، هم سنگ با فرمانبری از خدا در نظر گرفته شده است.
توده‌های مسلمان باید با فرهنگ تقریب بار آیند، زیرا هر چند اسلام بر اختلافهای فكری غیرمخرب و طبیعی، صحّه می‌گذارد، اما هرگز در پیوند با مواضع عملی نسبت به مسایل سرنوشت ساز داخلی و خارجی، كوچك ترین اختلافی را برنمی‌تابد. به همین دلیل است كه در این آیین، كسی كه در برابر حاكم شرع بایستد (یعنی مقامی كه قاعدتاً باید موضع عملی امّت را یگانگی بخشد) هم چون كسی است كه در برابر فرمان خدا ایستاده باشد، چون فرمانبری از حاكم شرع، هم سنگ با فرمانبری از خدا در نظر گرفته شده است.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
==همکاری در موارد اتفاق==
==همکاری در موارد اتفاق==
آن چه در عرصه های مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصه های احكام تشریعی (كه برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه كلی ذكر كرده‌اند) یا در گستره های اخلاقی كه تقریباً اتفاق نظر كامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی اختلاف ها در ارزیابی مواضع معین، از مواضع مشترك فراوانی برخوردارند.
آن چه در عرصه های مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصه های احكام تشریعی (كه برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه كلی ذكر كرده‌اند) یا در گستره های اخلاقی كه تقریباً اتفاق نظر كامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی اختلاف ها در ارزیابی مواضع معین، از مواضع مشترك فراوانی برخوردارند.
در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند كه این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یك تصمیم جمعی یكسانی كه رهبران دینی اتخاذ می‌كنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست كه همكاری در وجوه مشترك فكری به معنای تلاش مشترك برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در كل حركت جامعه اسلامی است.
در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند كه این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یك تصمیم جمعی یكسانی كه رهبران دینی اتخاذ می‌كنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست كه همكاری در وجوه مشترك فكری به معنای تلاش مشترك برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در كل حركت جامعه اسلامی است.
همگامی و همكاری در عرصه‌های هم پیوند با رفتارهای فردی، اجتماعی و تمدنی، امر كاملاً روشنی است كه این عرصه‌های حیاتی گوناگون را در بر می‌گیرد؛ پیاده كردن شریعت اسلام، بزرگداشت شعایر الهی هم¬چون نمازهای جمعه و حج و تحقق ویژگی‌هایی چون وحدت در امت اسلامی و...
همگامی و همكاری در عرصه‌های هم پیوند با رفتارهای فردی، اجتماعی و تمدنی، امر كاملاً روشنی است كه این عرصه‌های حیاتی گوناگون را در بر می‌گیرد؛ پیاده كردن شریعت اسلام، بزرگداشت شعایر الهی هم¬چون نمازهای جمعه و حج و تحقق ویژگی‌هایی چون وحدت در امت اسلامی و...
خط ۱۱۰: خط ۱۱۱:
بنابراین هر كدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوه‌های تهدید و ارعاب و تكفیر متوسل نگردند. در این صورت است كه اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستی‌ها نخواهد زد.
بنابراین هر كدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوه‌های تهدید و ارعاب و تكفیر متوسل نگردند. در این صورت است كه اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستی‌ها نخواهد زد.


در این جا به متون و روایات بسیاری باید اشاره كنیم كه مؤمنان را به تحمّل و مدارا و سعه صدر فرا می‌خواند و به سادگی می‌توان آنها را بر اوضاع كنونی مسلمانان انطباق داد. از جمله این حدیث از امام جعفر صادق«علیه السلام» كه چون در محضر ایشان نام گروهی به میان آمد، راوی گفت: ما از آنان تبرّی می‌جوییم، زیرا آنها مانند ما نمی‌اندیشند و باور ندارند. امام فرمود: با ما دوستی دارند ولی مانند شما نمی‌اندیشند به این دلیل از آنان تبرّی می‌جویید؟ راوی می‌گوید: آری. فرمود: این همان چیزی است كه ما معتقدیم ولی شما به آن اعتقاد ندارید پس ما هم باید از شما تبرّی جوییم!... تا آن جا كه فرمود: با آنان دوستی داشته باشید و از آنها تبرّی مجویید. در میان مسلمانان كسانی هستند كه یك سهم و كسانی نیز هستند كه دو سهم دارند... و درست نیست كه صاحب یك سهم، از صاحب دو سهم، خرده گیری كند...» <ref>وسائل الشیعه؛ چاپ: مؤسسه اهل البیت «علیهم السلام» ؛ جلد 16 ـ صفحه 160</ref>   
در این جا به متون و روایات بسیاری باید اشاره كنیم كه مؤمنان را به تحمّل و مدارا و سعه صدر فرا می‌خواند و به سادگی می‌توان آنها را بر اوضاع كنونی مسلمانان انطباق داد. از جمله این حدیث از امام جعفر صادق«علیه السلام» كه چون در محضر ایشان نام گروهی به میان آمد، راوی گفت: ما از آنان تبرّی می‌جوییم، زیرا آنها مانند ما نمی‌اندیشند و باور ندارند. امام فرمود: با ما دوستی دارند ولی مانند شما نمی‌اندیشند به این دلیل از آنان تبرّی می‌جویید؟ راوی می‌گوید: آری. فرمود: این همان چیزی است كه ما معتقدیم ولی شما به آن اعتقاد ندارید پس ما هم باید از شما تبرّی جوییم!... تا آن جا كه فرمود: با آنان دوستی داشته باشید و از آنها تبرّی مجویید. در میان مسلمانان كسانی هستند كه یك سهم و كسانی نیز هستند كه دو سهم دارند... و درست نیست كه صاحب یك سهم، از صاحب دو سهم، خرده گیری كند...» <ref>وسائل الشیعه؛ چاپ: مؤسسه اهل البیت «علیهم السلام» ؛ جلد 16 ـ صفحه 160</ref>  
   
برخورد پیشوایان مذاهب با یک دیگر خود بهترین گواه بر این حقیقت است. اگر بخواهیم به وقایع تاریخی در این باره بپردازیم، سخن به درازا خواهد كشید.<ref>نگاه كنید به پژوهش آیت ا... واعظ زاده خراسانی در این باره در كتاب خود: «دراسات و بحوث» جلد 1، صفحه 545 به بعد</ref>  
برخورد پیشوایان مذاهب با یک دیگر خود بهترین گواه بر این حقیقت است. اگر بخواهیم به وقایع تاریخی در این باره بپردازیم، سخن به درازا خواهد كشید.<ref>نگاه كنید به پژوهش آیت ا... واعظ زاده خراسانی در این باره در كتاب خود: «دراسات و بحوث» جلد 1، صفحه 545 به بعد</ref>  
   
   
خط ۱۳۰: خط ۱۳۲:
این منطقی است كه انسان در برابر نظری كه ابراز می‌كند پاسخ گو باشد و در نهایت دقت و تأمل، در این باره با وی مناقشه شود، ولی ما عادت كرده ایم كه همواره مناقشاتی را دنبال كنیم كه بر پیامدهای رأی مبتنی است و در نتیجه، تكفیر و اتهام به بدعت گذاری مطرح می‌شود، حال آن كه چه بسا صاحب رأی، خود چنان پیامد یا ملازمتی را قبول نداشته باشد.
این منطقی است كه انسان در برابر نظری كه ابراز می‌كند پاسخ گو باشد و در نهایت دقت و تأمل، در این باره با وی مناقشه شود، ولی ما عادت كرده ایم كه همواره مناقشاتی را دنبال كنیم كه بر پیامدهای رأی مبتنی است و در نتیجه، تكفیر و اتهام به بدعت گذاری مطرح می‌شود، حال آن كه چه بسا صاحب رأی، خود چنان پیامد یا ملازمتی را قبول نداشته باشد.


برای مثال، برخی كه به حسن و قبح عقلی ایمان دارند، كسانی را كه بدان ایمان ندارند در شمار افرادی قلمداد می‌كنند كه در ایمان به صدق و راستی پیامبر تردید نموده اند؛ با این استدلال كه آن چه احتمال دروغ گویی پیامبر معجزه آور را ردّ می‌كند، حكم عقل به قبح انجام معجزه از سوی دروغ گو است و اگر ما هر گونه تقبیح عقلی را رد كنیم در واقع باب ایمان به نبوّت را بسته ایم. در مورد مسئله اطاعت از خداوند متعال نیز همین استدلال را می‌كنند؛ آن چه ما را ملزم به اطاعت از پروردگار می‌كند، چیزی جز حكم عقل نیست.
برای مثال، برخی كه به [[حسن و قبح عقلی]] ایمان دارند، كسانی را كه بدان ایمان ندارند در شمار افرادی قلمداد می‌كنند كه در ایمان به صدق و راستی پیامبر تردید نموده اند؛ با این استدلال كه آن چه احتمال دروغ گویی پیامبر معجزه آور را ردّ می‌كند، حكم عقل به قبح انجام معجزه از سوی دروغ گو است و اگر ما هر گونه تقبیح عقلی را رد كنیم در واقع باب ایمان به نبوّت را بسته ایم. در مورد مسئله اطاعت از خداوند متعال نیز همین استدلال را می‌كنند؛ آن چه ما را ملزم به اطاعت از پروردگار می‌كند، چیزی جز حكم عقل نیست.


و به همین ترتیب، كسان دیگری را می‌یابیم كه قائلان به توسّل یا شفاعت یا سوگند به غیر خدا را به شرك متهم می‌كنند، زیرا معتقدند لازمه و پیامد چنان اعتقادی، شرك است.
و به همین ترتیب، كسان دیگری را می‌یابیم كه قائلان به [[توسّل]] یا [[شفاعت]] یا سوگند به غیر خدا را به شرك متهم می‌كنند، زیرا معتقدند لازمه و پیامد چنان اعتقادی، شرك است.


جدال آرام و متین علمی، امر مطلوبی است و ما هرگز خواستار بستن راه مباحث و مجادلات كلامی نیستیم. منطق هم همین اقتضا را دارد ولی همگان را بدان فرا می‌خوانیم كه در مناقشه و جدال، راه منطق در پیش گیرند و آن چه را كه طرف مقابل خود نمی‌پذیرد به او نسبت ندهند و تا زمانی كه به ملازمت رأی خود با رأی دیگر اعتقادی ندارند، صاحب آن رأی را معذور دارند و این گونه است که می‌توان باب گسترده‌ای از اتهام‌های ویرانگر را بست.
جدال آرام و متین علمی، امر مطلوبی است و ما هرگز خواستار بستن راه مباحث و مجادلات كلامی نیستیم. منطق هم همین اقتضا را دارد ولی همگان را بدان فرا می‌خوانیم كه در مناقشه و جدال، راه منطق در پیش گیرند و آن چه را كه طرف مقابل خود نمی‌پذیرد به او نسبت ندهند و تا زمانی كه به ملازمت رأی خود با رأی دیگر اعتقادی ندارند، صاحب آن رأی را معذور دارند و این گونه است که می‌توان باب گسترده‌ای از اتهام‌های ویرانگر را بست.
۱۸۷

ویرایش