تفاهمات اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
|}
|}
</div>
</div>
یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوء‌تفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر است. در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی است مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قرآن و احادیث معتقد است که يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته، اتحاد و اتفاق مسلمين است.   
یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوء‌تفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر است. در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی است مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قرآن و احادیث معتقد است که یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته، اتحاد و اتفاق مسلمین است.   
==تفاهمات اسلامى‏==
==تفاهمات اسلامى‏==


حسن تفاهم يعنى يكديگر را خوب فهميدن و سوءتفاهم يعنى يكديگر را بد فهميدن.
حسن تفاهم یعنى یکدیگر را خوب فهمیدن و سوءتفاهم یعنى یکدیگر را بد فهمیدن.


بديهى است كه خوب فهميدن به اين است كه افراد يكديگر را آن طور كه هستند بفهمند و بد فهميدن به اين است كه يكديگر را آن طور كه هستند نفهمند بلكه درباره يكديگر دچار يك نوع توهماتى بوده باشند،  
بدیهى است که خوب فهمیدن به این است که افراد یکدیگر را آن طور که هستند بفهمند و بد فهمیدن به این است که یکدیگر را آن طور که هستند نفهمند بلکه درباره یکدیگر دچار یک نوع توهماتى بوده باشند،  


و البته اين كلمه در جايى گفته مى‏‌شود كه توهماتى كه افراد درباره يكديگر دارند از نوع سوء ظن باشد يعنى در زمينه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمينه خوبيها و از نوع حسن ظن‏هاى غلط بوده باشد سوءتفاهم ناميده نمى‏‌شود؛  
و البته این کلمه در جایى گفته مى‏‌شود که توهماتى که افراد درباره یکدیگر دارند از نوع سوء ظن باشد یعنى در زمینه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمینه خوبیها و از نوع حسن ظن‏هاى غلط بوده باشد سوءتفاهم نامیده نمى‏‌شود؛  


يعنى اگر دو نفر به غلط درباره يكديگر حسن عقيده پيدا كنند گفته نمى‏‌شود كه اين دو نفر نسبت به يكديگر سوءتفاهم پيدا كرده‌‏اند.
یعنى اگر دو نفر به غلط درباره یکدیگر حسن عقیده پیدا کنند گفته نمى‏‌شود که این دو نفر نسبت به یکدیگر سوءتفاهم پیدا کرده‌‏اند.


سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زيرا موجب گمراهى و ضلالت است.
سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زیرا موجب گمراهى و ضلالت است.


اگر فرض كنيم دو نفر از هر لحاظ ضد يكديگرند مثلًا يكى خداپرست است و ديگرى مادى، باز خوب است كه ميان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و يكديگر را آن طور كه هستند درك كنند نه اينكه هركدام نسبت به ديگرى سوءظن‌‏ها و تصورات غلطى داشته باشد.
اگر فرض کنیم دو نفر از هر لحاظ ضد یکدیگرند مثلًا یکى خداپرست است و دیگرى مادى، باز خوب است که میان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و یکدیگر را آن طور که هستند درک کنند نه اینکه هرکدام نسبت به دیگرى سوءظن‌‏ها و تصورات غلطى داشته باشد.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 38
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 38


يكى از ابتلائات مسلمين اين است كه گذشته از اينكه از لحاظ پاره‏اى معتقَدات تفرق و تشتت پيدا كرده‏اند و مذهبها و فرقه‌‏ها در ميان آنها پيدا شده است دچار سوء تفاهمات زيادى نسبت به يكديگر مى‏باشند؛  
یکى از ابتلائات مسلمین این است که گذشته از اینکه از لحاظ پاره‏اى معتقَدات تفرق و تشتت پیدا کرده‏اند و مذهبها و فرقه‌‏ها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادى نسبت به یکدیگر مى‏باشند؛  


يعنى گذشته از پاره‏ اى اختلافات عقيده‏ اى دچار توهمات بيجاى بسيارى درباره يكديگر مى‏ باشند.
یعنى گذشته از پاره‏ اى اختلافات عقیده‏ اى دچار توهمات بیجاى بسیارى درباره یکدیگر مى‏ باشند.


در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند كه كوشش‏شان بر اين بوده و هست كه بر بدبينى‏هاى مسلمين نسبت به يكديگر بيفزايند.
در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند که کوشش‏شان بر این بوده و هست که بر بدبینى‏هاى مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند.


تهديدى كه از ناحيه سوء تفاهمات بيجا و خوب درك نكردن يكديگر متوجه مسلمين است بيش از آن است كه از ناحيه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.  
تهدیدى که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.  


مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نيستند كه نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با يكديگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زيرا خدايى كه همه پرستش مى‏كنند يكى است،
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایى که همه پرستش مى‏کنند یکى است،


همه مى‏گويند: لا اله الّا اللّه‏، همه به رسالت محمد صلى الله عليه و آله ايمان دارند و نبوت را به او پايان‏يافته مى‏دانند و دين او را خاتم اديان مى‏شناسند، همه قرآن را كتاب مقدس آسمانى خود مى‏دانند و آن را تلاوت مى‏كنند و قانون اساسى همه مسلمين مى‏شناسند، همه به سوى يك قبله نماز مى‏خوانند و يك بانگ به نام اذان بر مى‏آورند، همه در يك ماه معين از سال كه ماه رمضان است روزه مى‏گيرند، همه روز فطر و اضحى را عيد خود مى‏شمارند،
همه مى‏گویند: لا اله الّا اللّه‏، همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایان‏یافته مى‏دانند و دین او را خاتم ادیان مى‏شناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانى خود مى‏دانند و آن را تلاوت مى‏کنند و قانون اساسى همه مسلمین مى‏شناسند، همه به سوى یک قبله نماز مى‏خوانند و یک بانگ به نام اذان بر مى‏آورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه مى‏گیرند، همه روز فطر و اضحى را عید خود مى‏شمارند،


همه مراسم حج را مانند هم انجام مى‏دهند و با هم در حرم خدا جمع مى‏شوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مى‏دارند و به آنها احترام مى‏گزارند. اينها كافى است كه دلهاى آنها را به يكديگر پيوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگيزد.  
همه مراسم حج را مانند هم انجام مى‏دهند و با هم در حرم خدا جمع مى‏شوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مى‏دارند و به آنها احترام مى‏گزارند. اینها کافى است که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد.  


ولى ...
ولى ...
ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى كه فرق مختلف درباره يكديگر دارند و امان از عواملى كه كارى جز تيره‏تر كردن روابط مسلمانان ندارند.
ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى که فرق مختلف درباره یکدیگر دارند و امان از عواملى که کارى جز تیره‏تر کردن روابط مسلمانان ندارند.


ما در صدد اين نيستيم كه طرحى براى از بين بردن فرقه ‏ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بريزيم، زيرا اين، كارى است كه اولًا از ما ساخته نيست و ثانياً وحدت اسلامى متوقف بر اين نيست كه فرق و مذاهب از ميان برود.
ما در صدد این نیستیم که طرحى براى از بین بردن فرقه ‏ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بریزیم، زیرا این، کارى است که اولًا از ما ساخته نیست و ثانیاً وحدت اسلامى متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.


جهات اختلاف فرق و مذاهب آن‏قدر زياد نيست كه مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراك آنها آن‏قدر زياد و نيرومند است كه مى‏تواند آنها را به هم بپيوندد.
جهات اختلاف فرق و مذاهب آن‏قدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراک آنها آن‏قدر زیاد و نیرومند است که مى‏تواند آنها را به هم بپیوندد.


و نيز ما نمى‏خواهيم ادعا كنيم كه تمام اختلافات مسلمين از نوع سوءتفاهم است. خير، چنين ادعايى هم نداريم. همه اختلافات سوءتفاهم نيست، اگر بناست حل بشود به طريق ديگر غير از رفع سوء تفاهمات بايد حل شود.
و نیز ما نمى‏خواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایى هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.


آنچه ما در صدد آن هستيم اين است كه شكافهايى كه ناشى از خوب درك نكردن يكديگر است، از ميان برود.  
آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکافهایى که ناشى از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.  


هدف ما اين است كه فرق و مذاهب اسلامى يكديگر را آن طور كه هستند بشناسند و تصور كنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور كنند.
هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامى یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.




بايد در چند قسمت بحث كنيم:
باید در چند قسمت بحث کنیم:


1. يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمين است.
1. یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمین است.
2. يكى از فلسفه ‏هاى فريضه حج محكم شدن پيوندها و تفاهم بيشتر افراد مسلمين است.
2. یکى از فلسفه ‏هاى فریضه حج محکم شدن پیوندها و تفاهم بیشتر افراد مسلمین است.
3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى كه ديگران درباره ما شيعيان و بالاخص ايرانيان دارند
3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى که دیگران درباره ما شیعیان و بالاخص ایرانیان دارند
4. بررسى سوء تفاهمهايى كه از اين طرف نسبت به برادران غير شيعى وجود دارد
4. بررسى سوء تفاهمهایى که از این طرف نسبت به برادران غیر شیعى وجود دارد
5. راههاى عملى براى كاستن و از ميان بردن سوء تفاهمها
5. راههاى عملى براى کاستن و از میان بردن سوء تفاهمها


اما قسمت اول: هم قرآن كريم و هم احاديث نبوى و هم احاديثى كه از ائمه اطهار رسيده است همه عنايت شديد دارند كه وحدت مسلمين محفوظ بماند.  
اما قسمت اول: هم قرآن کریم و هم احادیث نبوى و هم احادیثى که از ائمه اطهار رسیده است همه عنایت شدید دارند که وحدت مسلمین محفوظ بماند.  


از قرآن شروع مى‏كنيم:
از قرآن شروع مى‏کنیم:




الف. در سوره آل عمران، آيه 103 مى‏فرمايد: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرّقوا» يعنى همه با هم ريسمان الهى را محكم بگيريد و پراكنده نشويد.
الف. در سوره آل عمران، آیه 103 مى‏فرماید: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرّقوا» یعنى همه با هم ریسمان الهى را محکم بگیرید و پراکنده نشوید.


اين آيه با كمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا كردن و پراكنده اجرا نكردن توجه كرده است. اندك توجهى به مفهوم آيه مى‏رساند كه عنايت اين كتاب آسمانى به اين است كه مسلمانان متفرق و پراكنده نباشند.
این آیه با کمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا کردن و پراکنده اجرا نکردن توجه کرده است. اندک توجهى به مفهوم آیه مى‏رساند که عنایت این کتاب آسمانى به این است که مسلمانان متفرق و پراکنده نباشند.


ب. سوره آل عمران، آيه 105 كه دنباله اين آيه است (با يك آيه فاصله) مى‏فرمايد: «وَ لا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» يعنى شما مانند ديگران (پيروان ساير اديان) مباشيد كه پس از آنكه‏ آيات روشن الهى برايشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پيدا كردند، براى چنين كسانى عذاب عظيم است.  
ب. سوره آل عمران، آیه 105 که دنباله این آیه است (با یک آیه فاصله) مى‏فرماید: «وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» یعنى شما مانند دیگران (پیروان سایر ادیان) مباشید که پس از آنکه‏ آیات روشن الهى برایشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پیدا کردند، براى چنین کسانى عذاب عظیم است.  


مفهوم اين آيه نيز واضح است. اين آيه مخصوصاً به تفرقات مذهبى يعنى فرقه فرقه شدن‏ها و مذاهب به وجود آمدن‏ها اشاره مى‏كند، زيرا اين نوع اختلافات از هر نوع ديگر خطرناك‏تر است.
مفهوم این آیه نیز واضح است. این آیه مخصوصاً به تفرقات مذهبى یعنى فرقه فرقه شدن‏ها و مذاهب به وجود آمدن‏ها اشاره مى‏کند، زیرا این نوع اختلافات از هر نوع دیگر خطرناک‏تر است.


جالب توجه اين است كه آيه 104 كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است،اين است: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» يعنى بايد جماعتى از شما (يا بايد شما جماعتى باشيد كه) دعوت به خير و صلاح و نيكى بكنند، امر به معروف و نهى از منكر نمايند، همانا آنها هستند كه رستگارانند.
جالب توجه این است که آیه 104 که در میان این دو آیه قرار گرفته است،این است: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» یعنى باید جماعتى از شما (یا باید شما جماعتى باشید که) دعوت به خیر و صلاح و نیکى بکنند، امر به معروف و نهى از منکر نمایند، همانا آنها هستند که رستگارانند.


ببينيد، آيه ‏اى كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است آيه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر است. اين براى آن است كه قرآن كريم مى‏خواهد بفهماند كه همواره بايد از طريق دعوت به خير و صلاح و امر به معروف و نهى از منكر اين وحدت محفوظ بماند؛ اگر اين استوانه اسلامى يعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نيز از ميان مى‏رود.
ببینید، آیه ‏اى که در میان این دو آیه قرار گرفته است آیه دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر است. این براى آن است که قرآن کریم مى‏خواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به خیر و صلاح و امر به معروف و نهى از منکر این وحدت محفوظ بماند؛ اگر این استوانه اسلامى یعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نیز از میان مى‏رود.


ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر داريم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمى‏شناسيم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بى‏خبريم، از اسلام فقط با يك سلسله دستورهاى ظاهرى كه مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنايى داريم، هروقت به فكر دعوت و ارشاد مى‏افتيم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمى‏كنيم و حال آنكه يكى از هدفهاى بزرگ اسلام بلكه بزرگترين هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.
ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر داریم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمى‏شناسیم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بى‏خبریم، از اسلام فقط با یک سلسله دستورهاى ظاهرى که مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنایى داریم، هروقت به فکر دعوت و ارشاد مى‏افتیم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمى‏کنیم و حال آنکه یکى از هدفهاى بزرگ اسلام بلکه بزرگترین هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.


اولين وظيفه داعيان و ارشادكنندگان و آمران به معروف و ناهيان از منكر اين است كه در طريق وحدت مسلمانان بكوشند، در طريق همان چيزى بكوشند كه مورد نزول اين آيه كريمه است.
اولین وظیفه داعیان و ارشادکنندگان و آمران به معروف و ناهیان از منکر این است که در طریق وحدت مسلمانان بکوشند، در طریق همان چیزى بکوشند که مورد نزول این آیه کریمه است.


ج. اقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكينَ ما تَدْعوهُمْ الَيْهِ‏ (سوره شورى، آيه 13) يعنى دين را بپا داريد و در آن پراكنده نشويد، آنچه تو به آن دعوت مى‏كنى بر مشركين گران و دشوار است.
ج. اقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعوهُمْ الَیْهِ‏ (سوره شورى، آیه 13) یعنى دین را بپا دارید و در آن پراکنده نشوید، آنچه تو به آن دعوت مى‏کنى بر مشرکین گران و دشوار است.


اين آيه كريمه مى‏خواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراكندگى آنها مى‏باشند و از وحدت مسلمانان مى‏ترسند، آنها هستند كه آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مى‏زنند و موانع براى وحدت مسلمين ايجاد مى‏كنند.
این آیه کریمه مى‏خواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراکندگى آنها مى‏باشند و از وحدت مسلمانان مى‏ترسند، آنها هستند که آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مى‏زنند و موانع براى وحدت مسلمین ایجاد مى‏کنند.


د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ‏ (سوره انفال، آيه 46) يعنى با يكديگر نزاع نكنيد كه سست خواهيد شد و بوى شما از ميان خواهد رفت.  
د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ‏ (سوره انفال، آیه 46) یعنى با یکدیگر نزاع نکنید که سست خواهید شد و بوى شما از میان خواهد رفت.  


اين آيه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوكت و بوى و خاصيت داشتن آنها معرفى‏ مى‏كند، مى‏فرمايد اگر در ميان شما اختلاف افتد قوّت و شوكت و بوى و خاصيت شما از ميان مى‏رود.
این آیه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوکت و بوى و خاصیت داشتن آنها معرفى‏ مى‏کند، مى‏فرماید اگر در میان شما اختلاف افتد قوّت و شوکت و بوى و خاصیت شما از میان مى‏رود.


نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ريشه عقيده ‏اى دارند. اينهاست كه فوق‏العاده خطرناك است، اينهاست كه از نسلى به نسل ديگر منتقل مى‏شود و بحثها و جدلها و كتابها و نوشته ‏ها ب‏وجود مى‏آورد و قرنها ادامه پيدا مى‏كند و هرچه زمان مى‏گذرد بر موجبات آن افزوده مى‏شود و شكاف عميق‏تر مى‏گردد.
نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ریشه عقیده ‏اى دارند. اینهاست که فوق‏العاده خطرناک است، اینهاست که از نسلى به نسل دیگر منتقل مى‏شود و بحثها و جدلها و کتابها و نوشته ‏ها ب‏وجود مى‏آورد و قرنها ادامه پیدا مى‏کند و هرچه زمان مى‏گذرد بر موجبات آن افزوده مى‏شود و شکاف عمیق‏تر مى‏گردد.


ه. يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آيه 200 (اين آيه آخرين آيه از سوره آل عمران است) يعنى اى اهل ايمان! صابر و خويشتن‏دار باشيد، يكديگر را در خويشتن‏دارى يارى نماييد و با يكديگر پيوند داشته باشيد، تقواى الهى داشته باشيد، باشد كه رستگار شويد.
ه. یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آیه 200 (این آیه آخرین آیه از سوره آل عمران است) یعنى اى اهل ایمان! صابر و خویشتن‏دار باشید، یکدیگر را در خویشتن‏دارى یارى نمایید و با یکدیگر پیوند داشته باشید، تقواى الهى داشته باشید، باشد که رستگار شوید.




اما احاديث:
اما احادیث:


1. حديثى شيعه و سنى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت كرده ‏اند به اين مضمون:
1. حدیثى شیعه و سنى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله روایت کرده ‏اند به این مضمون:


ثَلاثٌ لا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصيحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمينَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ ‏<ref>كافى، ج 1/ ص 403</ref>  يعنى سه چيز است كه هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمى‏لغزد و خيانت نمى‏كند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خيرخواهى براى پيشوايان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمين.
ثَلاثٌ لا یُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصیحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمینَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ ‏<ref>كافى، ج 1/ ص 403</ref>  یعنى سه چیز است که هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمى‏لغزد و خیانت نمى‏کند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خیرخواهى براى پیشوایان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمین.


از قضا اين جمله ‏ها جزء كلماتى است كه رسول اكرم در حجةالوداع براى مردم القاء كرد. رسول اكرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است:
از قضا این جمله ‏ها جزء کلماتى است که رسول اکرم در حجةالوداع براى مردم القاء کرد. رسول اکرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است:
در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خيف (منى)، در غدير خم. جمله ‏هاى بالا را در مسجد خيف كه در منى واقع است ادا فرموده است.
در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خیف (منى)، در غدیر خم. جمله ‏هاى بالا را در مسجد خیف که در منى واقع است ادا فرموده است.




2. در كافى‏ مى‏نويسد: معاوية بن وهب گفت از امام صادق عليه السلام پرسيدم: ما (يعنى شيعيان) چگونه بايد با ديگران (اهل تسنن) معاشرت كنيم، تكليف ما با آنها چيست؟ امام فرمود: ببينيد ائمه شما چگونه رفتار مى‏كنند، مانند امامان خود رفتار كنيد. به خدا قسم امامان شما بيماران آنها را عيادت مى‏كنند، جنازه‏ هاى آنها را تشييع مى‏كنند، براى آنها شهادت مى‏دهند .<ref>كافى، ج 2/ ص</ref> 636
2. در کافى‏ مى‏نویسد: معاویة بن وهب گفت از امام صادق علیه السلام پرسیدم: ما (یعنى شیعیان) چگونه باید با دیگران (اهل تسنن) معاشرت کنیم، تکلیف ما با آنها چیست؟ امام فرمود: ببینید ائمه شما چگونه رفتار مى‏کنند، مانند امامان خود رفتار کنید. به خدا قسم امامان شما بیماران آنها را عیادت مى‏کنند، جنازه‏ هاى آنها را تشییع مى‏کنند، براى آنها شهادت مى‏دهند .<ref>كافى، ج 2/ ص</ref> 636


باز هم در اين زمينه و به همين مضمون رواياتى هست.
باز هم در این زمینه و به همین مضمون روایاتى هست.


اينها را براى اين ذكر كردم كه بدانيم حفظ وحدت يكى از هدفهاى اسلامى است و بايد در حدود امكان براى تحقق اين هدف بكوشيم تا مصداق‏ «وَ لْتَكُنَ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ» بوده باشيم. تحقق يافتن اين هدف به هيچ وجه مستلزم اين نيست كه از بعضى اصول يا فروع مسلّم خود دست برداريم‏
اینها را براى این ذکر کردم که بدانیم حفظ وحدت یکى از هدفهاى اسلامى است و باید در حدود امکان براى تحقق این هدف بکوشیم تا مصداق‏ «وَ لْتَکُنَ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ» بوده باشیم. تحقق یافتن این هدف به هیچ وجه مستلزم این نیست که از بعضى اصول یا فروع مسلّم خود دست برداریم‏
==منبع==  
==منبع==  
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-  
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-  


[[رده: مقالات ، شبهات ،اعتقادی ،وحدت اسلامی]]
[[رده: مقالات ، شبهات ،اعتقادی ،وحدت اسلامی]]
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۸

عنوان مقاله تفاهمات اسلامی
زبان مقاله فارسی
نویسنده استاد شهید مرتضی مطهری

یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوء‌تفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر است. در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی است مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قرآن و احادیث معتقد است که یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته، اتحاد و اتفاق مسلمین است.

تفاهمات اسلامى‏

حسن تفاهم یعنى یکدیگر را خوب فهمیدن و سوءتفاهم یعنى یکدیگر را بد فهمیدن.

بدیهى است که خوب فهمیدن به این است که افراد یکدیگر را آن طور که هستند بفهمند و بد فهمیدن به این است که یکدیگر را آن طور که هستند نفهمند بلکه درباره یکدیگر دچار یک نوع توهماتى بوده باشند،

و البته این کلمه در جایى گفته مى‏‌شود که توهماتى که افراد درباره یکدیگر دارند از نوع سوء ظن باشد یعنى در زمینه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمینه خوبیها و از نوع حسن ظن‏هاى غلط بوده باشد سوءتفاهم نامیده نمى‏‌شود؛

یعنى اگر دو نفر به غلط درباره یکدیگر حسن عقیده پیدا کنند گفته نمى‏‌شود که این دو نفر نسبت به یکدیگر سوءتفاهم پیدا کرده‌‏اند.

سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زیرا موجب گمراهى و ضلالت است.

اگر فرض کنیم دو نفر از هر لحاظ ضد یکدیگرند مثلًا یکى خداپرست است و دیگرى مادى، باز خوب است که میان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و یکدیگر را آن طور که هستند درک کنند نه اینکه هرکدام نسبت به دیگرى سوءظن‌‏ها و تصورات غلطى داشته باشد. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 38

یکى از ابتلائات مسلمین این است که گذشته از اینکه از لحاظ پاره‏اى معتقَدات تفرق و تشتت پیدا کرده‏اند و مذهبها و فرقه‌‏ها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادى نسبت به یکدیگر مى‏باشند؛

یعنى گذشته از پاره‏ اى اختلافات عقیده‏ اى دچار توهمات بیجاى بسیارى درباره یکدیگر مى‏ باشند.

در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند که کوشش‏شان بر این بوده و هست که بر بدبینى‏هاى مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند.

تهدیدى که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.

مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایى که همه پرستش مى‏کنند یکى است،

همه مى‏گویند: لا اله الّا اللّه‏، همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایان‏یافته مى‏دانند و دین او را خاتم ادیان مى‏شناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانى خود مى‏دانند و آن را تلاوت مى‏کنند و قانون اساسى همه مسلمین مى‏شناسند، همه به سوى یک قبله نماز مى‏خوانند و یک بانگ به نام اذان بر مى‏آورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه مى‏گیرند، همه روز فطر و اضحى را عید خود مى‏شمارند،

همه مراسم حج را مانند هم انجام مى‏دهند و با هم در حرم خدا جمع مى‏شوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مى‏دارند و به آنها احترام مى‏گزارند. اینها کافى است که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد.

ولى ... ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى که فرق مختلف درباره یکدیگر دارند و امان از عواملى که کارى جز تیره‏تر کردن روابط مسلمانان ندارند.

ما در صدد این نیستیم که طرحى براى از بین بردن فرقه ‏ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بریزیم، زیرا این، کارى است که اولًا از ما ساخته نیست و ثانیاً وحدت اسلامى متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.

جهات اختلاف فرق و مذاهب آن‏قدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراک آنها آن‏قدر زیاد و نیرومند است که مى‏تواند آنها را به هم بپیوندد.

و نیز ما نمى‏خواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایى هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.

آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکافهایى که ناشى از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.

هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامى یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.


باید در چند قسمت بحث کنیم:

1. یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمین است. 2. یکى از فلسفه ‏هاى فریضه حج محکم شدن پیوندها و تفاهم بیشتر افراد مسلمین است. 3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى که دیگران درباره ما شیعیان و بالاخص ایرانیان دارند 4. بررسى سوء تفاهمهایى که از این طرف نسبت به برادران غیر شیعى وجود دارد 5. راههاى عملى براى کاستن و از میان بردن سوء تفاهمها

اما قسمت اول: هم قرآن کریم و هم احادیث نبوى و هم احادیثى که از ائمه اطهار رسیده است همه عنایت شدید دارند که وحدت مسلمین محفوظ بماند.

از قرآن شروع مى‏کنیم:


الف. در سوره آل عمران، آیه 103 مى‏فرماید: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرّقوا» یعنى همه با هم ریسمان الهى را محکم بگیرید و پراکنده نشوید.

این آیه با کمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا کردن و پراکنده اجرا نکردن توجه کرده است. اندک توجهى به مفهوم آیه مى‏رساند که عنایت این کتاب آسمانى به این است که مسلمانان متفرق و پراکنده نباشند.

ب. سوره آل عمران، آیه 105 که دنباله این آیه است (با یک آیه فاصله) مى‏فرماید: «وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» یعنى شما مانند دیگران (پیروان سایر ادیان) مباشید که پس از آنکه‏ آیات روشن الهى برایشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پیدا کردند، براى چنین کسانى عذاب عظیم است.

مفهوم این آیه نیز واضح است. این آیه مخصوصاً به تفرقات مذهبى یعنى فرقه فرقه شدن‏ها و مذاهب به وجود آمدن‏ها اشاره مى‏کند، زیرا این نوع اختلافات از هر نوع دیگر خطرناک‏تر است.

جالب توجه این است که آیه 104 که در میان این دو آیه قرار گرفته است،این است: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» یعنى باید جماعتى از شما (یا باید شما جماعتى باشید که) دعوت به خیر و صلاح و نیکى بکنند، امر به معروف و نهى از منکر نمایند، همانا آنها هستند که رستگارانند.

ببینید، آیه ‏اى که در میان این دو آیه قرار گرفته است آیه دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر است. این براى آن است که قرآن کریم مى‏خواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به خیر و صلاح و امر به معروف و نهى از منکر این وحدت محفوظ بماند؛ اگر این استوانه اسلامى یعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نیز از میان مى‏رود.

ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر داریم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمى‏شناسیم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بى‏خبریم، از اسلام فقط با یک سلسله دستورهاى ظاهرى که مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنایى داریم، هروقت به فکر دعوت و ارشاد مى‏افتیم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمى‏کنیم و حال آنکه یکى از هدفهاى بزرگ اسلام بلکه بزرگترین هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.

اولین وظیفه داعیان و ارشادکنندگان و آمران به معروف و ناهیان از منکر این است که در طریق وحدت مسلمانان بکوشند، در طریق همان چیزى بکوشند که مورد نزول این آیه کریمه است.

ج. اقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعوهُمْ الَیْهِ‏ (سوره شورى، آیه 13) یعنى دین را بپا دارید و در آن پراکنده نشوید، آنچه تو به آن دعوت مى‏کنى بر مشرکین گران و دشوار است.

این آیه کریمه مى‏خواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراکندگى آنها مى‏باشند و از وحدت مسلمانان مى‏ترسند، آنها هستند که آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مى‏زنند و موانع براى وحدت مسلمین ایجاد مى‏کنند.

د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ‏ (سوره انفال، آیه 46) یعنى با یکدیگر نزاع نکنید که سست خواهید شد و بوى شما از میان خواهد رفت.

این آیه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوکت و بوى و خاصیت داشتن آنها معرفى‏ مى‏کند، مى‏فرماید اگر در میان شما اختلاف افتد قوّت و شوکت و بوى و خاصیت شما از میان مى‏رود.

نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ریشه عقیده ‏اى دارند. اینهاست که فوق‏العاده خطرناک است، اینهاست که از نسلى به نسل دیگر منتقل مى‏شود و بحثها و جدلها و کتابها و نوشته ‏ها ب‏وجود مى‏آورد و قرنها ادامه پیدا مى‏کند و هرچه زمان مى‏گذرد بر موجبات آن افزوده مى‏شود و شکاف عمیق‏تر مى‏گردد.

ه. یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آیه 200 (این آیه آخرین آیه از سوره آل عمران است) یعنى اى اهل ایمان! صابر و خویشتن‏دار باشید، یکدیگر را در خویشتن‏دارى یارى نمایید و با یکدیگر پیوند داشته باشید، تقواى الهى داشته باشید، باشد که رستگار شوید.


اما احادیث:

1. حدیثى شیعه و سنى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله روایت کرده ‏اند به این مضمون:

ثَلاثٌ لا یُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصیحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمینَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ ‏[۱] یعنى سه چیز است که هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمى‏لغزد و خیانت نمى‏کند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خیرخواهى براى پیشوایان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمین.

از قضا این جمله ‏ها جزء کلماتى است که رسول اکرم در حجةالوداع براى مردم القاء کرد. رسول اکرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است: در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خیف (منى)، در غدیر خم. جمله ‏هاى بالا را در مسجد خیف که در منى واقع است ادا فرموده است.


2. در کافى‏ مى‏نویسد: معاویة بن وهب گفت از امام صادق علیه السلام پرسیدم: ما (یعنى شیعیان) چگونه باید با دیگران (اهل تسنن) معاشرت کنیم، تکلیف ما با آنها چیست؟ امام فرمود: ببینید ائمه شما چگونه رفتار مى‏کنند، مانند امامان خود رفتار کنید. به خدا قسم امامان شما بیماران آنها را عیادت مى‏کنند، جنازه‏ هاى آنها را تشییع مى‏کنند، براى آنها شهادت مى‏دهند .[۲] 636

باز هم در این زمینه و به همین مضمون روایاتى هست.

اینها را براى این ذکر کردم که بدانیم حفظ وحدت یکى از هدفهاى اسلامى است و باید در حدود امکان براى تحقق این هدف بکوشیم تا مصداق‏ «وَ لْتَکُنَ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ» بوده باشیم. تحقق یافتن این هدف به هیچ وجه مستلزم این نیست که از بعضى اصول یا فروع مسلّم خود دست برداریم‏

منبع

مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-

  1. كافى، ج 1/ ص 403
  2. كافى، ج 2/ ص