تفاهمات اسلامی (مقاله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۸ توسط Roudbari (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « <sub> <div class="wikiInfo"> {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |- !عنوان مقاله!! data-type="au...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عنوان مقاله تفاهمات اسلامی
زبان مقاله فارسی
نویسنده استاد شهید مرتضی مطهری

یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوء‌تفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر می باشد . در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی می باشد مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قران و احادیث معتقد است که يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمين می باشد.


تفاهمات اسلامى‏

حسن تفاهم يعنى يكديگر را خوب فهميدن، و سوءتفاهم يعنى يكديگر را بد فهميدن.

بديهى است كه خوب فهميدن به اين است كه افراد يكديگر را آن طور كه هستند بفهمند و بد فهميدن به اين است كه يكديگر را آن طور كه هستند نفهمند بلكه درباره يكديگر دچار يك نوع توهماتى بوده باشند،

و البته اين كلمه در جايى گفته مى‏شود كه توهماتى كه افراد درباره يكديگر دارند از نوع سوء ظن باشد يعنى در زمينه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمينه خوبيها و از نوع حسن ظن‏هاى غلط بوده باشد سوءتفاهم ناميده نمى‏شود؛

يعنى اگر دو نفر به غلط درباره يكديگر حسن عقيده پيدا كنند گفته نمى‏شود كه اين دو نفر نسبت به يكديگر سوءتفاهم پيدا كرده‏اند.


سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زيرا موجب گمراهى و ضلالت است.

اگر فرض كنيم دو نفر از هر لحاظ ضد يكديگرند مثلًا يكى خداپرست است و ديگرى مادى، باز خوب است كه ميان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و يكديگر را آن طور كه هستند درك كنند نه اينكه هركدام نسبت به ديگرى سوءظن‏ها و تصورات غلطى داشته باشد. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 38


يكى از ابتلائات مسلمين اين است كه گذشته از اينكه از لحاظ پاره‏اى معتقَدات تفرق و تشتت پيدا كرده‏اند و مذهبها و فرقه‏ها در ميان آنها پيدا شده است دچار سوء تفاهمات زيادى نسبت به يكديگر مى‏باشند؛

يعنى گذشته از پاره‏ اى اختلافات عقيده‏ اى دچار توهمات بيجاى بسيارى درباره يكديگر مى‏ باشند.

در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند كه كوشش‏شان بر اين بوده و هست كه بر بدبينى‏هاى مسلمين نسبت به يكديگر بيفزايند.

تهديدى كه از ناحيه سوء تفاهمات بيجا و خوب درك نكردن يكديگر متوجه مسلمين است بيش از آن است كه از ناحيه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.


مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نيستند كه نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با يكديگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زيرا خدايى كه همه پرستش مى‏كنند يكى است،


همه مى‏گويند: لا اله الّا اللّه‏، همه به رسالت محمد صلى الله عليه و آله ايمان دارند و نبوت را به او پايان‏يافته مى‏دانند و دين او را خاتم اديان مى‏شناسند، همه قرآن را كتاب مقدس آسمانى خود مى‏دانند و آن را تلاوت مى‏كنند و قانون اساسى همه مسلمين مى‏شناسند، همه به سوى يك قبله نماز مى‏خوانند و يك بانگ به نام اذان بر مى‏آورند، همه در يك ماه معين از سال كه ماه رمضان است روزه مى‏گيرند، همه روز فطر و اضحى را عيد خود مى‏شمارند،

همه مراسم حج را مانند هم انجام مى‏دهند و با هم در حرم خدا جمع مى‏شوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مى‏دارند و به آنها احترام مى‏گزارند. اينها كافى است كه دلهاى آنها را به يكديگر پيوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگيزد.

ولى ... ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى كه فرق مختلف درباره يكديگر دارند و امان از عواملى كه كارى جز تيره‏تر كردن روابط مسلمانان ندارند.


ما در صدد اين نيستيم كه طرحى براى از بين بردن فرقه ‏ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بريزيم، زيرا اين، كارى است كه اولًا از ما ساخته نيست و ثانياً وحدت اسلامى متوقف بر اين نيست كه فرق و مذاهب از ميان برود.


جهات اختلاف فرق و مذاهب آن‏قدر زياد نيست كه مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراك آنها آن‏قدر زياد و نيرومند است كه مى‏تواند آنها را به هم بپيوندد.


و نيز ما نمى‏خواهيم ادعا كنيم كه تمام اختلافات مسلمين از نوع سوءتفاهم است. خير، چنين ادعايى هم نداريم. همه اختلافات سوءتفاهم نيست، اگر بناست حل بشود به طريق ديگر غير از رفع سوء تفاهمات بايد حل شود.

آنچه ما در صدد آن هستيم اين است كه شكافهايى كه ناشى از خوب درك نكردن يكديگر است، از ميان برود.

هدف ما اين است كه فرق و مذاهب اسلامى يكديگر را آن طور كه هستند بشناسند و تصور كنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور كنند.


بايد در چند قسمت بحث كنيم:

1. يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمين است. 2. يكى از فلسفه ‏هاى فريضه حج محكم شدن پيوندها و تفاهم بيشتر افراد مسلمين است. 3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى كه ديگران درباره ما شيعيان و بالاخص ايرانيان دارند 4. بررسى سوء تفاهمهايى كه از اين طرف نسبت به برادران غير شيعى وجود دارد 5. راههاى عملى براى كاستن و از ميان بردن سوء تفاهمها


اما قسمت اول: هم قرآن كريم و هم احاديث نبوى و هم احاديثى كه از ائمه اطهار رسيده است همه عنايت شديد دارند كه وحدت مسلمين محفوظ بماند.

از قرآن شروع مى‏كنيم:


الف. در سوره آل عمران، آيه 103 مى‏فرمايد: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرّقوا» يعنى همه با هم ريسمان الهى را محكم بگيريد و پراكنده نشويد.


اين آيه با كمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا كردن و پراكنده اجرا نكردن توجه كرده است. اندك توجهى به مفهوم آيه مى‏رساند كه عنايت اين كتاب آسمانى به اين است كه مسلمانان متفرق و پراكنده نباشند.


ب. سوره آل عمران، آيه 105 كه دنباله اين آيه است (با يك آيه فاصله) مى‏فرمايد: «وَ لا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» يعنى شما مانند ديگران (پيروان ساير اديان) مباشيد كه پس از آنكه‏ آيات روشن الهى برايشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پيدا كردند، براى چنين كسانى عذاب عظيم است.


مفهوم اين آيه نيز واضح است. اين آيه مخصوصاً به تفرقات مذهبى يعنى فرقه فرقه شدن‏ها و مذاهب به وجود آمدن‏ها اشاره مى‏كند، زيرا اين نوع اختلافات از هر نوع ديگر خطرناك‏تر است.


جالب توجه اين است كه آيه 104 كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است،اين است: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» يعنى بايد جماعتى از شما (يا بايد شما جماعتى باشيد كه) دعوت به خير و صلاح و نيكى بكنند، امر به معروف و نهى از منكر نمايند، همانا آنها هستند كه رستگارانند.


ببينيد، آيه ‏اى كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است آيه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر است. اين براى آن است كه قرآن كريم مى‏خواهد بفهماند كه همواره بايد از طريق دعوت به خير و صلاح و امر به معروف و نهى از منكر اين وحدت محفوظ بماند؛ اگر اين استوانه اسلامى يعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نيز از ميان مى‏رود.


ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر داريم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمى‏شناسيم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بى‏خبريم، از اسلام فقط با يك سلسله دستورهاى ظاهرى كه مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنايى داريم، هروقت به فكر دعوت و ارشاد مى‏افتيم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمى‏كنيم و حال آنكه يكى از هدفهاى بزرگ اسلام بلكه بزرگترين هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.


اولين وظيفه داعيان و ارشادكنندگان و آمران به معروف و ناهيان از منكر اين است كه در طريق وحدت مسلمانان بكوشند، در طريق همان چيزى بكوشند كه مورد نزول اين آيه كريمه است.


ج. اقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكينَ ما تَدْعوهُمْ الَيْهِ‏ (سوره شورى، آيه 13) يعنى دين را بپا داريد و در آن پراكنده نشويد، آنچه تو به آن دعوت مى‏كنى بر مشركين گران و دشوار است.


اين آيه كريمه مى‏خواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراكندگى آنها مى‏باشند و از وحدت مسلمانان مى‏ترسند، آنها هستند كه آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مى‏زنند و موانع براى وحدت مسلمين ايجاد مى‏كنند.


د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ‏ (سوره انفال، آيه 46) يعنى با يكديگر نزاع نكنيد كه سست خواهيد شد و بوى شما از ميان خواهد رفت.


اين آيه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوكت و بوى و خاصيت داشتن آنها معرفى‏ مى‏كند، مى‏فرمايد اگر در ميان شما اختلاف افتد قوّت و شوكت و بوى و خاصيت شما از ميان مى‏رود.


نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ريشه عقيده ‏اى دارند. اينهاست كه فوق‏العاده خطرناك است، اينهاست كه از نسلى به نسل ديگر منتقل مى‏شود و بحثها و جدلها و كتابها و نوشته ‏ها ب‏وجود مى‏آورد و قرنها ادامه پيدا مى‏كند و هرچه زمان مى‏گذرد بر موجبات آن افزوده مى‏شود و شكاف عميق‏تر مى‏گردد.


ه. يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آيه 200 (اين آيه آخرين آيه از سوره آل عمران است) يعنى اى اهل ايمان! صابر و خويشتن‏دار باشيد، يكديگر را در خويشتن‏دارى يارى نماييد و با يكديگر پيوند داشته باشيد، تقواى الهى داشته باشيد، باشد كه رستگار شويد.


اما احاديث:


1. حديثى شيعه و سنى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت كرده ‏اند به اين مضمون:


ثَلاثٌ لا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصيحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمينَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ ‏[۱] يعنى سه چيز است كه هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمى‏لغزد و خيانت نمى‏كند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خيرخواهى براى پيشوايان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمين.


از قضا اين جمله ‏ها جزء كلماتى است كه رسول اكرم در حجةالوداع براى مردم القاء كرد. رسول اكرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است: در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خيف (منى)، در غدير خم. جمله ‏هاى بالا را در مسجد خيف كه در منى واقع است ادا فرموده است.


2. در كافى‏ مى‏نويسد: معاوية بن وهب گفت از امام صادق عليه السلام پرسيدم: ما (يعنى شيعيان) چگونه بايد با ديگران (اهل تسنن) معاشرت كنيم، تكليف ما با آنها چيست؟ امام فرمود: ببينيد ائمه شما چگونه رفتار مى‏كنند، مانند امامان خود رفتار كنيد. به خدا قسم امامان شما بيماران آنها را عيادت مى‏كنند، جنازه‏ هاى آنها را تشييع مى‏كنند، براى آنها شهادت مى‏دهند .[۲] 636


باز هم در اين زمينه و به همين مضمون رواياتى هست.


اينها را براى اين ذكر كردم كه بدانيم حفظ وحدت يكى از هدفهاى اسلامى است و بايد در حدود امكان براى تحقق اين هدف بكوشيم تا مصداق‏ «وَ لْتَكُنَ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ» بوده باشيم. تحقق يافتن اين هدف به هيچ وجه مستلزم اين نيست كه از بعضى اصول يا فروع مسلّم خود دست برداريم‏


منبع

مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج‏25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-

  1. كافى، ج 1/ ص 403
  2. كافى، ج 2/ ص