تقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
“التقیة: أن یقی نفسه من العقوبة بما یظهره و ان کان یضمر خلافه؛ تقیه آن است که انسان جانش را با آنچه اظهار می‌‏دارد حفظ کند، ولو خلاف آن را در دل خود نگاه می‌‏دارد”.
“التقیة: أن یقی نفسه من العقوبة بما یظهره و ان کان یضمر خلافه؛ تقیه آن است که انسان جانش را با آنچه اظهار می‌‏دارد حفظ کند، ولو خلاف آن را در دل خود نگاه می‌‏دارد”.


ابن حجر عسقلانی می‌‏گوید:  
[[ابن حجر عسقلانی]] می‌‏گوید:  
“التقیه: الحذر من اظهار ما فی النفس ـ من معتقد و غیره ـ للغیر؛ تقیه عبارت است از بر حذر کردن از اظهار آنچه در دل است ـ از اعتقاد و غیر آن ـ برای غیر”.
“التقیه: الحذر من اظهار ما فی النفس ـ من معتقد و غیره ـ للغیر؛ تقیه عبارت است از بر حذر کردن از اظهار آنچه در دل است ـ از اعتقاد و غیر آن ـ برای غیر”.


خط ۲۹: خط ۲۹:
۲ ـ'''"مَنْ کَفَرَ بِاللهِ مَنْ بَعْدَ اِیمانِهِ اِلاّ مَنْ اُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِاْلإیمانِ وَلکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَصْبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ"'''. مفاد آیه کریمه این است که هر کس پس از ایمان آوردن با قصد و اختیار کفر را برگزیند و اظهار کفر کند، مشمول غضب و عذاب الهی خواهد شد، مگر کسانی که مورد اکراه و اجبار واقع شوند، و با این که قلبشان سرشار از ایمان است، برای حفظ جان خویش اظهار کفر نمایند؛ چنین افرادی مشمول غضب و عذاب الهی نخواهند بود.
۲ ـ'''"مَنْ کَفَرَ بِاللهِ مَنْ بَعْدَ اِیمانِهِ اِلاّ مَنْ اُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِاْلإیمانِ وَلکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَصْبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ"'''. مفاد آیه کریمه این است که هر کس پس از ایمان آوردن با قصد و اختیار کفر را برگزیند و اظهار کفر کند، مشمول غضب و عذاب الهی خواهد شد، مگر کسانی که مورد اکراه و اجبار واقع شوند، و با این که قلبشان سرشار از ایمان است، برای حفظ جان خویش اظهار کفر نمایند؛ چنین افرادی مشمول غضب و عذاب الهی نخواهند بود.


محدّثان و مفسرّان اسلامی نقل کرده‌‏اند که این آیه درباره عمار یاسر نازل شده است. وی و پدر و مادرش و عدّه‏‌ای از اصحاب [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم]](ص) مورد شکنجه و آزار [[مشرکان]] واقع شدند.  
محدّثان و مفسرّان اسلامی نقل کرده‌‏اند که این آیه درباره عمار یاسر نازل شده است. وی و پدر و مادرش و عدّه‏‌ای از اصحاب [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم]](ص) مورد شکنجه و آزار [[شرک|مشرکان]] واقع شدند.  


یاسر و سمیه بر اثر شکنجه ‏ها به شهادت رسیدند، و عمار چیزی به زبان آورد که مورد خواست مشرکان بود، بدین جهت از شکنجه [[مشرکان]] نجات یافت و جان خود را حفظ کرد. نسبت به عمل خود بیمناک گردید و با چشمان اشکبار نزد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم]](ص) آمد، و جریان را برای پیامبر(ص) بازگرو کرد.
یاسر و سمیه بر اثر شکنجه‌‏ها به شهادت رسیدند و عمار چیزی به زبان آورد که مورد خواست مشرکان بود، بدین جهت از شکنجه [[شرک|مشرکان]] نجات یافت و جان خود را حفظ کرد. نسبت به عمل خود بیمناک گردید و با چشمان اشکبار نزد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم]](ص) آمد، و جریان را برای پیامبر(ص) بازگو کرد.


آن حضرت، در حالی که او را نوازش می‌‏کرد، فرمود: "
آن حضرت، در حالی که او را نوازش می‌‏کرد، فرمود: "
خط ۳۸: خط ۳۸:
۳ ـ'''"وَ قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِنْ آل‏ِفِرْعَونَ یَکْتُمُ اِیمانَهُ أتَقْتُلُونَ رَجُلاً اَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللهُ…"'''
۳ ـ'''"وَ قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِنْ آل‏ِفِرْعَونَ یَکْتُمُ اِیمانَهُ أتَقْتُلُونَ رَجُلاً اَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللهُ…"'''


فرد مؤمنی از [[آل فرعون]] به [[حضرت موسی]](ع) ایمان آورده بود، و با او رابطه پنهانی داشت. او حضرت موسی را از نقشه قتل وی توسط فرعونیان آگاه نمود اما آن مرد مؤمن ایمان خود را از فرعونیان مکتوم می‌‏داشت. پنهان داشتن ایمان جز به این نبود که اقوال و افعالی را اظهار نمایند که با عقاید فرعونیان هماهنگ باشد. او این کار را برای حفظ جان خود و هم برای کمک به حضرت موسی(ع) و حفظ جان او از خطر فرعونیان انجام می‌‏داد. بنابراین او به اصل تقیّه عمل کرد، و قرآن کریم عمل او را با تکریم و ستایش یاد می‌‏کند.
فرد مؤمنی از [[آل فرعون]] به [[حضرت موسی]](ع) ایمان آورده بود، و با او رابطه پنهانی داشت. او حضرت موسی را از نقشه قتل وی توسط فرعونیان آگاه نمود اما آن مرد مؤمن ایمان خود را از فرعونیان مکتوم می‌‏داشت. پنهان داشتن ایمان جز به این نبود که اقوال و افعالی را اظهار نمایند که با عقاید فرعونیان هماهنگ باشد. او این کار را برای حفظ جان خود و هم برای کمک به حضرت موسی (ع) و حفظ جان او از خطر فرعونیان انجام می‌‏داد. بنابراین او به اصل تقیّه عمل کرد و قرآن کریم عمل او را با تکریم و ستایش یاد می‌‏کند.


۴ ـ'''"وَ کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ لِیَتَسائَلُوا بَیْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا یَوْمًا اَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالُوا رَبُّکُمْ اَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا اَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هذِهِ اِلَی الْمَدینَةِ فَلْیَنْظُرْ اَیُّها اَزْکی طَهامًا فَلْیَأتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعَرِنَّ بِکُمْ اَحَدًا. اِنَّهُمْ اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ اَوْ یُعیدُوکُمْ فی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا اِذًا اَبَدًا"'''  
۴ ـ'''"وَ کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ لِیَتَسائَلُوا بَیْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا یَوْمًا اَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالُوا رَبُّکُمْ اَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا اَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هذِهِ اِلَی الْمَدینَةِ فَلْیَنْظُرْ اَیُّها اَزْکی طَهامًا فَلْیَأتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعَرِنَّ بِکُمْ اَحَدًا. اِنَّهُمْ اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ اَوْ یُعیدُوکُمْ فی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا اِذًا اَبَدًا"'''  
خط ۴۶: خط ۴۶:
اگرچه آیات مربوط به تقیه مسلمان از کافر می‌‏باشد، با این حال به حکم این که مورد مخصّص نیست، و ملاک عمومی‌ّت دارد، این آیات تقیه، از مسلمانان را نیز شامل می‌‏شوند.  
اگرچه آیات مربوط به تقیه مسلمان از کافر می‌‏باشد، با این حال به حکم این که مورد مخصّص نیست، و ملاک عمومی‌ّت دارد، این آیات تقیه، از مسلمانان را نیز شامل می‌‏شوند.  


[[فخر رازی]] در [[تفسیر]] آیه نخست (آل عمران، آیه ۲۸) می‌‏گوید: “ظاهر آیه بر این دلالت می‌‏‌کند که تقیّه مربوط به کافر است، ولی مذهب [[محمد بن ادریس شافعی|امام شافعی]] این است که هرگاه حالتی که اگر در [[کفّار]] پیش آید، تقیّه جایز است، در مورد مسلمانان هم تحقّق یابد، تقیه در آن حالت جایز خواهد بود…”.
[[فخر رازی]] در [[تفسیر]] آیه نخست (آل عمران، آیه ۲۸) می‌‏گوید: “ظاهر آیه بر این دلالت می‌‏‌کند که تقیّه مربوط به کافر است، ولی مذهب [[محمد بن ادریس شافعی|امام شافعی]] این است که هرگاه حالتی که اگر در [[کافر|کفّار]] پیش آید، تقیّه جایز است، در مورد مسلمانان هم تحقّق یابد، تقیه در آن حالت جایز خواهد بود…”.


مراغی نیز در [[تفسیر]] آیه دوّم (نحل، آیه ۱۰۶) می‌‏‌گوید:  
مراغی نیز در [[تفسیر]] آیه دوّم (نحل، آیه ۱۰۶) می‌‏‌گوید:  
“مدارا کردن با کافران، ستمگران و [[فاسقان]]، مشمول حکم تقیه است؛ به این که انسان با آنان به نرمی سخن بگوید، و از مال خود به آنان ببخشد، یا با تبسّم و خوش‏رویی با آنها برخورد کند، تا از تعرّض آنان نسبت به عرض و آبروی خود در امان باشد”
“مدارا کردن با کافران، ستمگران و [[فاسق|فاسقان]]، مشمول حکم تقیه است؛ به این که انسان با آنان به نرمی سخن بگوید، و از مال خود به آنان ببخشد، یا با تبسّم و خوش‏رویی با آنها برخورد کند، تا از تعرّض آنان نسبت به عرض و آبروی خود در امان باشد”


۵ ـ آیاتی که به اطلاقش دلالت بر موضوع تقیه نیز دارد، مثل:
۵ ـ آیاتی که به اطلاقش دلالت بر موضوع تقیه نیز دارد، مثل:
خط ۷۷: خط ۷۷:


===ب. روایات نبوی===
===ب. روایات نبوی===
۱ ـ [[بخاری]] به سند خود از [[عایشه]] نقل می‌‌‏کند:
۱ ـ [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] به سند خود از [[عایشه]] نقل می‌‌‏کند:
شخصی به درب خانه رسول اکرم(ص) آمد و اجازه ورود خواست. ایشان فرمود: او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره‌‏ای است، یا فرمود: بد برادر عشیره‌‏ای است.  
شخصی به درب خانه رسول اکرم(ص) آمد و اجازه ورود خواست. ایشان فرمود: او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره‌‏ای است، یا فرمود: بد برادر عشیره‌‏ای است.  
هنگامی که وارد خانه شد پیامبر اعظم(ص) با او به نرمی سخن گفت.  
هنگامی که وارد خانه شد پیامبر اعظم(ص) با او به نرمی سخن گفت.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۵۹

ویرایش