تقی الدین سبکی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۳ توسط S.m.salehi.kh (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|یکی از آثار او {|...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تقي الدين السبكي (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) فقيه شافعي صوفي محدث حافظ مفسر قاری الأصولي متكلم نحوي لغوي اديب حكيم منطقي جدلي خلافي النظار، ملقب به "بشيخ الإسلام وقاضي القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقيه تاج الدين السبكي بود[۱].

حسن بصری
یکی از آثار او
نام تقي الدين السبكي
نام‎های دیگر شيخ الإسلام و قاضي القضاة
درگذشت 756ق

نسب

اوأبو الحسن علي بن عبد الكافي بن علي بن تمام بن يوسف بن موسى بن تمام بن حامد بن يحيى بن عمر بن عثمان بن علي بن مسوار بن سوار ابن سليم السبكي، الخزرجي الأنصاري بود.

زندگی

شیخ تقی الدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عده ای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایب های شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین، و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه می خواند حفظ می کرد و فراموش نمی کرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی می داشت و آنها را بسیار دوست می داشت و می گفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بوده اند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین می کرد و شیخ به ریاضت در جنبه های مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاح الدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمی گردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است. و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت.در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاح الدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد.

و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمی ترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی می داد قضاوت می کرد. اساس قانون تا اینکه یکی از شاهزادگان ارشد ممالیک گفت و او را بدرالدین بن جانکلی بن البابا می گفتند: ما با این سبکی در سر دردیم. او نیز در مقابل ارغون شاه ایستاد. نایب شام، و یک بار اوضاع بین آنها متشنج شد تا اینکه به او گفت: ای شاهزاده، من دارم می میرم و تو می میری.

اساتید

الشيخ شمس الدين بن الجزري. والشيخ نجم الدين بن الرفعة شيخ الشافعية. والحافظ شرف الدين الدمياطي. أبو الحسين الصواف. وعبد الرحمن بن مخلوف بن جماعة. ويحي ابن محمد بن عبد السلام.

على بن نصر الصواف. وعلي بن عيسى القيم. وعلى بن محمد بن هارون الثعلبي. وعمر بن عبد العزيز بن الحسين بن رشيق. وشهدة بنت عمر بن العديم.

ابن الموازيني. وابن مشرف. وأبي بكر عبد الدائم. وأحمد بن موسى الدشتي. وعيسي المطعم. وإسحاق بن أبي بكر النحاس. وسليمان حمزة القاضي.

الرشيد بن أبي القاسم ،إسماعيل بن الطبال و رضي الدين إبراهيم بن محمد.

شاگردان

جمال الدين عبد الرحيم بن الحسن الإسنوي. وسراج الدين عمر بن رسْلان البُلقيني. ومجد الدين الفيروزآبادي مؤلف (القاموس المحيط). والحافظ عبد الرحيم العراقي. والحافظ جمال الدين المزي. والحافظ علم الدين البرزالي. والقاضي صلاح الدين الصفدي. وشمس الدين محمد بن عبد الخالق المقدسي. والمؤرخ شمس الدين الذهبي. وأبو المعالي ابن رافع. والرحالة خالد بن أحمد البلوي.

آثار

السيف الصقيل في الرد على ابن زفيل (ابن القيم). الدرة المضية في الرد على ابن تيمية. الاعتبار ببقاء الجنة والنار في الرد على ابن تيمية وابن القيم القائلين بفناء النار [۲]. نقد الاجتماع والافتراق في مسائل الأيمان والطلاق. النظر المحقق في الحلف بالطلاق المعلق. رفع الشقاق في مسألة الطلاق شفاء السقام في زيارة خير الأنام. السيف المسلول على من سب الرسول. إبراز الحكم من حديث رفع القلم. أحكام كل ما عليه تدل. الإبهاج في شرح المنهاج على منهاج الوصول إلى علم الأصول للقاضي ناصر الدين البيضاوي. المجموع شرح المهذب، والابتهاج في شرح المنهاج للإمام محيي الدين النووي. غيرة الإيمان الجلي لأبي بكر وعمر وعثمان وعلي. سبب الانكفاف عن إقراء الكشاف. ثلاثيات مسند الدارمي. بيان الأدلة في إثبات الأهلة. الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتين في البلد. أجوبة أهل مصر حول "تهذيب الكمال" للحافظ المزي. تعدد الجمعة وهل فيه متسع. تقييد التراجيح في صلاة التراويح. ضوء المصابيح في صلاة التراويح فتاوى السبكي. فتوى أهل الإسكندرية. فتوى العراقية. الرسالة العلائية. إحياء النفوس في حكمة وضع الدروس. كشف القناع في إفادة لو الامتناع. التحبير المذهب في تحرير المذهب. القول المُوعَب في القول الموجَب. لمعة الإشراق في أمثلة الاشتقاق. مُنية المباحث في حكم دين الوارث. الرياض الأنيقة في قسم الحديقة.

وفات

امام تقی الدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در دمشق ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاج الدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماهها سپس تقی الدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد.

وارد مصر شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقی الدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد.

پانویس