تولی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۳۲: خط ۳۲:
مراد از محبّت اهل ‌بیت علیهم‌السلام -که روایات بر آن تأکید کرده‌اند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهم‌السلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاین‌رو، مقدّم‌ داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب می‌شود.<ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref>
مراد از محبّت اهل ‌بیت علیهم‌السلام -که روایات بر آن تأکید کرده‌اند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهم‌السلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاین‌رو، مقدّم‌ داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب می‌شود.<ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref>


به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته می‌شود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آن‌ها و قرار دادن آن‌ها در جایگاهی است که متعلق به آن‌هاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آن‌ها بر آن‌ها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می‌شود. <ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref>
به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته می‌شود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می‌شود. <ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref>


==تبرّی لازمه تولّی==
==تبرّی لازمه تولّی==
اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. <ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهم‌السلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمی‌آید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهم‌السلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمی‌آید. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۵۸ ۵۹.    </ref>
اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. <ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهم‌السلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمی‌آید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهم‌السلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمی‌آید. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۵۸ ۵۹.    </ref>


بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آن‌ها در همه امور و مسائل دانست.
بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست.


==ضرورت تولّی==
==ضرورت تولّی==
خط ۶۲: خط ۶۲:


همچنین از نظر وی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۸۵.</ref> أولی' افاده کننده معنای [[امامت]] است، زیرا در مورد کسی به کار می‌رود که تدبیر امری را بر عهده دارد.
همچنین از نظر وی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۸۵.</ref> أولی' افاده کننده معنای [[امامت]] است، زیرا در مورد کسی به کار می‌رود که تدبیر امری را بر عهده دارد.
بدین گونه علمای شیعه، بر اساس ادله متعدد، به ویژه ادله نقلی، به اثبات ولایت ائمه و حق تصرف مشروع آن‌ها در امور دینی و دنیوی بندگان پرداخته‌اند.
بدین گونه علمای شیعه، بر اساس ادله متعدد، به ویژه ادله نقلی، به اثبات ولایت ائمه و حق تصرف مشروع آنها در امور دینی و دنیوی بندگان پرداخته‌اند.


=لزوم تولّی به ائمه=
=لزوم تولّی به ائمه=
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه در‌آید، دو قوه شهوت و غضب لطیف‌تر شده، به شوق و اِعراض بدل می‌شوند و چون نفس ناطقه فرمان‌بردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیف‌تر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل می‌شوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۳.</ref>
علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه در‌آید، دو قوه شهوت و غضب لطیف‌تر شده، به شوق و اِعراض بدل می‌شوند و چون نفس ناطقه فرمان‌بردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیف‌تر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل می‌شوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۳.</ref>


وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانه آن‌ها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (اخلاق محتشمی، ص۵۶۵.) اما معتقد است کمال دینداری درجه‌ای بالاتر دارد که مرتبه رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل می‌شود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی، تبرّی در تولّی مستغرق گردد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۶.</ref>
وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانه آنها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (اخلاق محتشمی، ص۵۶۵.) اما معتقد است کمال دینداری درجه‌ای بالاتر دارد که مرتبه رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل می‌شود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی، تبرّی در تولّی مستغرق گردد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۶.</ref>


در نهایت، از نظر خواجه نصیرالدین طوسی، ایمان، زمانی حاصل می‌شود که مجموع تولّی و تبرّی و رضا و تسلیم یکجا در فرد، جمع و محقق گردد و در این صورت است که می‌توان نام مؤمن بر او نهاد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۷.</ref>
در نهایت، از نظر خواجه نصیرالدین طوسی، ایمان، زمانی حاصل می‌شود که مجموع تولّی و تبرّی و رضا و تسلیم یکجا در فرد، جمع و محقق گردد و در این صورت است که می‌توان نام مؤمن بر او نهاد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۷.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش