جاحظ: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ۱۳ آوریل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''جاحظ'''، ابوعثمان عمر و بن بحر، [[متکلم]] و ادیب [[معتزله|معتزلی]] و نویسنده بر تألیف قرن سوم از اهالی [[بصره]] بود. وی در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در [[سامرا]] اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. جاحظ چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت، جاحظ (چشم برآمده) و حدقی لقب گرفت. ابوعبیده، اصمعی و ابوزید انصاری در لغت و ادبیات از استادان او بودند. [[نحو]] را از [[اخفش]] و کلام را از نظّام آموخت.  
'''ابو عثمان عمرو بن بحر بن محبوب کنانى لیثى''' معروف به '''جاحظ'''، [[متکلم]] و ادیب [[معتزله|معتزلی]] و نویسنده بر تألیف قرن سوم از اهالی [[بصره]] بود. وی در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در [[سامرا]] اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. جاحظ چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت، جاحظ (چشم برآمده) و حدقی لقب گرفت. ابوعبیده، اصمعی و ابوزید انصاری در لغت و ادبیات از استادان او بودند. [[نحو]] را از [[اخفش]] و کلام را از نظّام آموخت.  


وی از طریق علمای کلام و هم نشینی با حنین بن اسحاق و سلمویه با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعة کتاب‌های ابن‌مقفع در فرهنگ و ادب [[ایران]] مهارت یافت. جاحظ عالمی متخصص به معنای امروزی نبود، بلکه دایرة‌المعارف نویسی بود که به تمام علوم زمانش نظر داشت. موضوعات تألیفات او بسیار متنوع است، ادبیات، ادبیات عامه، کلام، سیاست و بعضی شاخه‌های علوم طبیعی. اما آن‌چه کتاب‌های او را ممتاز می‌سازد، شیوة ادبی بارز وی در نگارش، اطلاع او از زندگی اجتماعی و شناخت سرشت و اخلاق مردم است. <big>البیان</big> و <big>التبیین</big> از مهم‌ترین کتاب‌های اوست. [[ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی|ابن‌خلدون]] آن را یکی از چهار کتاب اصول فن ادب و از ارکان آن معرفی کرده است. <big>الحیوان</big> نیز دیگر کتاب با ارزش اوست. <big>فرقه‌ای به نام جاحظیه</big> (از فِرَق معتزله)، از پیروان خاص اویند.
وی از طریق علمای کلام و هم‌نشینی با حنین بن اسحاق و سلمویه با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعة کتاب‌های [[ابن‌مقفع]] در فرهنگ و ادب [[ایران]] مهارت یافت. جاحظ عالمی متخصص به معنای امروزی نبود، بلکه دایرة‌المعارف نویسی بود که به تمام علوم زمانش نظر داشت. موضوعات تألیفات او بسیار متنوع است، ادبیات، ادبیات عامه، کلام، سیاست و بعضی شاخه‌های علوم طبیعی. اما آن‌چه کتاب‌های او را ممتاز می‌سازد، شیوة ادبی بارز وی در نگارش، اطلاع او از زندگی اجتماعی و شناخت سرشت و اخلاق مردم است. <big>البیان</big> و <big>التبیین</big> از مهم‌ترین کتاب‌های اوست. [[ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی|ابن‌خلدون]] آن را یکی از چهار کتاب اصول فن ادب و از ارکان آن معرفی کرده است. <big>الحیوان</big> نیز دیگر کتاب با ارزش اوست. <big>فرقه‌ای به نام جاحظیه</big> (از فِرَق معتزله)، از پیروان خاص اویند.


== جاحظ کیست ==
== جاحظ کیست ==
ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود<ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴</ref>.
ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود<ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴</ref>.


درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عده‌ای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند<ref>(یاقوت حموی، همانجاها؛ سرکیس، ج ۱، ستون ۶۶۶؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶)
درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عده‌ای به نقل خود وی او را همسن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند<ref>(یاقوت حموی، همانجاها؛ سرکیس، ج ۱، ستون ۶۶۶؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶)
</ref>.
</ref>.
او چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت<ref> به مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹</ref>. وی در بصره با فروش نان و ماهی امرار معاش می‌کرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران یکی از تاجران بصره از وی حمایت می‌کرد<ref>یاقوت حموی، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳</ref>.
او چهره‌ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت<ref> به مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹</ref>. وی در بصره با فروش نان و ماهی امرار معاش می‌کرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران یکی از تاجران بصره از وی حمایت می‌کرد<ref>یاقوت حموی، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود<ref>ابن خلّکان؛ ابوالفداء، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، همانجا؛ ضیف، ص ۶۱ـ۶۲</ref>. اما [[مسعودی]]<ref>ج ۱، ص ۱۱۳، ۲۰۵، ج ۲، ص ۱۱۱، ۱۲۱</ref> گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتاب‌ها منحصر می‌شده و گاه در‌این‌باره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است.
او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود<ref>ابن خلّکان؛ ابوالفداء، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، همانجا؛ ضیف، ص ۶۱ـ۶۲</ref>. اما [[مسعودی]]<ref>ج ۱، ص ۱۱۳، ۲۰۵، ج ۲، ص ۱۱۱، ۱۲۱</ref> گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتاب‌ها منحصر می‌شده و گاه در‌این‌باره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است.


وی با زیرکی و با ارائه دلایل می‌توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۵۹؛ ازهری، ج ۱، ص ۳۰</ref>. جاحظ به شوخ‌طبعی و سهل‌انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغت‌شناسانی چون [[ثعلب]] (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشته‌اند. او هم‌چنین به دروغ‌پردازی شهرت داشت و [[احادیث]] را به سخره می‌گرفت. خواهرزاده‌اش یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴) او را بی[[دین]] خوانده است<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۶۰؛ مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ ازهری، همانجا؛ ابن حزم، ج ۳، ص ۷۳ـ۷۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۱؛ ابن کثیر، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵ـ۳۵۷</ref>.
وی با زیرکی و با ارائه دلایل می‌توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۵۹؛ ازهری، ج ۱، ص ۳۰</ref>. جاحظ به شوخ‌طبعی و سهل‌انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغت‌شناسانی چون [[ثعلب]] (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشته‌اند. او هم‌چنین به دروغ‌پردازی شهرت داشت و [[احادیث]] را به سخره می‌گرفت. خواهرزاده‌اش یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴) او را بی [[دین]] خوانده است<ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۶۰؛ مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ ازهری، همانجا؛ ابن حزم، ج ۳، ص ۷۳ـ۷۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۱؛ ابن کثیر، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵ـ۳۵۷</ref>.


با وجود این گفته‌اند که کتاب‌هایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات نقش مهمی در روشن‌سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی می‌پردازد<ref>رجوع کنید به مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴؛ ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ازهری، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref>. وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتاب‌هایش آنها را به دیگر علما نسبت می‌داد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به [[عثمان بن عفان]] گرایش داشت اهل علم کمتر کتاب‌های او را می‎شناختند<ref>مسعودی؛ بروکلمان، همانجاها</ref>.
با وجود این گفته‌اند که کتاب‌هایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات نقش مهمی در روشن‌سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی می‌پردازد<ref>رجوع کنید به مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴؛ ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ازهری، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref>. وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتاب‌هایش آنها را به دیگر علما نسبت می‌داد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به [[عثمان بن عفان]] گرایش داشت اهل علم کمتر کتاب‌های او را می‎شناختند<ref>مسعودی؛ بروکلمان، همانجاها</ref>.


== جد جاحظ ==
== جد جاحظ ==
جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود<ref>ابن ندیم، ج۱، ص۲۰۸</ref>.
جدّش زنگی و شتربان و از موالی [[بنی کنانه]] بود<ref>ابن ندیم، ج۱، ص۲۰۸</ref>.


== تاریخ ولادت ==
== تولد ==
درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است؛ عده‌ای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند<ref> احمد امین، ضحی الاسلام، ج۱، ص۳۸۷، بیروت: دارالکتاب العربی</ref>.
درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است؛ عده‌ای به نقل خود وی او را همسن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ‌تر از او و عده‌ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته‌اند<ref> احمد امین، ضحی الاسلام، ج۱، ص۳۸۷، بیروت: دارالکتاب العربی</ref>.


== چهره جاحظ ==
== چهره جاحظ ==
خط ۵۹: خط ۵۹:


== دیدگاه جاحظ ==
== دیدگاه جاحظ ==
جاحظ، ادیب سخندان و سخن‌شناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوّم هجری می‌زیسته است و [[کتاب البیان و التبیین]] وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرّر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوق‌العاده خود را نسبت به سخنان [[علی بن ابی طالب|علی (علیه‌السلام)]] اظهار می‌دارد.
جاحظ، ادیب سخندان و سخن‌شناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوم [[سال قمری|هجری]] می‌زیسته است و [[کتاب البیان و التبیین]] وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوق‌العاده خود را نسبت به سخنان [[علی بن ابی طالب|علی (علیه‌السلام)]] اظهار می‌دارد.


ایشان در همان جلد اوّل، این جمله معروف را از علی (علیه‌السلام) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: قیمه کلّ امرء ما یحسنه<ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref>. ارزش هر کس همان است که می‌داند، آنگاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش می‌کند و می‌گوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش، بی‌نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آنگاه می‌گوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خداوند]] جامه‌ای ازجلالت و پرده‌ای از نور حکمت متناسب با نیّت پاک و تقوای گوینده‌اش، بر این جمله کوتاه پوشانده است<ref>نقل از کتاب سیری در نهج‌البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی. (البیان و التبیین ج1ص 106.) شرح النهج لابن أبی الحدید ج 1 ص 45 ط أبوالفضل</ref>.
ایشان در همان جلد اول، این جمله معروف را از علی (علیه‌السلام) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: '''قیمه کلّ امرء ما یحسنه'''<ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref>. ارزش هر کس همان است‌که می‌داند، آنگاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش می‌کند و می‌گوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است‌که کم آن، تو را از بسیارش، بی‌نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آنگاه می‌گوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خدا|خداوند]] جامه‌ای ازجلالت و پرده‌ای از نور حکمت متناسب با نیت پاک و تقوای گوینده‌اش، بر این جمله کوتاه پوشانده است<ref>نقل از کتاب سیری در نهج‌البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی. (البیان و التبیین ج1ص 106.) شرح النهج لابن أبی الحدید ج 1 ص 45 ط أبوالفضل</ref>.


== اساتید و شاگردان ==
== اساتید ==
جاحظ شاگرد یزید بن هارون، سندی بن عبدویه، ابویوسف قاضی<ref> الانساب، ج ‏3، ص 162</ref> و ابواسحاق نظام بود<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 12، ص 93 – 94، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>. هم‌چنین یموت بن مزرع، محمد بن عبدالله بن ابودلهاث، محمد بن یزید نحوی‏<ref> الأنساب، ج ‏3، ص 162</ref>. و أبوبکر بن أبی داود<ref>خطیب بغدادی، ابوبکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 208، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1417ق</ref>. از جمله شاگردان وی بودند.
جاحظ شاگرد یزید بن هارون، سندی بن عبدویه، ابویوسف قاضی<ref> الانساب، ج ‏3، ص 162</ref> و ابواسحاق نظام بود<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 12، ص 93 – 94، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>.  


== آثار جاحظ ==
== شاگردان ==
جاحظ علاقه زیادی به مطالعه داشت؛ به گونه‌ای که ابوالعباس محمد بن یزید نحوی گفت: من از جاحظ، و فتح بن خاقان، و اسماعیل بن اسحاق قاضی به علم و دانش حریص ‏تر ندیده‌‏ام. جاحظ هر کتابی به دست می‏‌آورد، از اول تا آخر آن‌را می‌خواند<ref>ابن ندیم بغدادی، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص 169، بیروت، دار المعرفة، چاپ دوم، 1417ق</ref>.
هم‌چنین یموت بن مزرع، محمد بن عبدالله بن ابودلهاث، محمد بن یزید نحوی‏<ref> الأنساب، ج ‏3، ص 162</ref>. و أبوبکر بن أبی داود<ref>خطیب بغدادی، ابوبکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 208، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1417ق</ref>. از جمله شاگردان وی بودند.
 
== آثار ==
جاحظ علاقه زیادی به مطالعه داشت؛ به گونه‌ای که ابوالعباس محمد بن یزید نحوی گفت: من از جاحظ، و فتح بن خاقان، و اسماعیل بن اسحاق قاضی به علم و دانش حریص ‏تر ندیده‌‏ام. جاحظ هر کتابی بدست می‏‌آورد، از اول تا آخر آن‌را می‌خواند<ref>ابن ندیم بغدادی، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص 169، بیروت، دار المعرفة، چاپ دوم، 1417ق</ref>.


جاحظ آثار متعددی داشت:
جاحظ آثار متعددی داشت:
خط ۸۷: خط ۹۰:
# کتاب الأخبار و کیف تصحّ...<ref>تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج ‏1، ص 165 – 167</ref>.
# کتاب الأخبار و کیف تصحّ...<ref>تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج ‏1، ص 165 – 167</ref>.
# وی کتاب العثمانیة را نیز در رد شیعه و اعتقادات آنان نوشت<ref> ابن طاوس، احمد بن موسی، بناء المقالة الفاطمیة فی نقض الرسالة العثمانیة، محقق، مصحح، عدنانی غریفی، علی، ص 44، قم، مؤسسة آل البیت(علیه‌السلام) لإحیاء التراث، چاپ اول، 1411ق</ref>.
# وی کتاب العثمانیة را نیز در رد شیعه و اعتقادات آنان نوشت<ref> ابن طاوس، احمد بن موسی، بناء المقالة الفاطمیة فی نقض الرسالة العثمانیة، محقق، مصحح، عدنانی غریفی، علی، ص 44، قم، مؤسسة آل البیت(علیه‌السلام) لإحیاء التراث، چاپ اول، 1411ق</ref>.
#


== درگذشت ==
== درگذشت ==
سرانجام او پس از عمری نسبتا طولانی در [[محرم الحرام|ماه محرم]]<ref> ابن اثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الأنساب‏، ج 1، ص 249، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> سال 250 و یا 255 [[هجری قمری|هجری]]<ref> تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج‏1، ص 167</ref> و در دوران خلافت [[المهتدی باللَّه‏]] درگذشت<ref> البدایة و النهایة، ج ‏11، ص 19</ref>.
سرانجام او پس از عمری نسبتا طولانی در [[محرم الحرام|ماه محرم]]<ref> ابن اثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الأنساب‏، ج 1، ص 249، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> سال 250 و یا 255 [[هجری قمری|هجری]]<ref> تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج‏1، ص 167</ref> و در دوران خلافت [[المهتدی باللَّه‏]] درگذشت<ref> البدایة و النهایة، ج ‏11، ص 19</ref>.


او پیش از مرگ فلج و از کار افتاده شد، به گونه‌‌ای که از طرف چپ فلج شد و اگر با قیچی آن‌را تکه تکه می‌کردند، احساس نمی‌‏کرد، و در مقابل اگر در طرف راست او مگسی عبور می‌کرد، احساس درد می‌کرد<ref> تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج ‏1، ص 170</ref>.
او پیش از [[مرگ]] فلج و از کار افتاده شد، به گونه‌‌ای که از طرف چپ فلج شد و اگر با قیچی آن‌را تکه تکه می‌کردند، احساس نمی‌‏کرد، و در مقابل اگر در طرف راست او مگسی عبور می‌کرد، احساس درد می‌کرد<ref> تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج ‏1، ص 170</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[معتزله|معتذلی]]
* [[بصره]]
* [[بغداد]]
* [[سامرا]]


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{علمای اسلام}}


[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش