جریانات و نهادهای مذهبی جمهوری آذربایجان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
== مسجد ابوبکر==
== مسجد ابوبکر==


بعد از فروپاشي شوروي و پيدايش خلأ ايدئولوژيكي ، جمهوري آذربايجان مذهب را به آغوش خود كشيد و سنت هاي اسلامي را كه به مدت طولاني فراموش شده بود ، در خود مشاهده كرد؛ اما با روي كار آمدن حيدر علي اوف و محدوديت و ممنوعيت فعاليت مبلغان مذهبي ، پرسش هايي ايجاد شد كه تحت مبارزه با مبلغان مذهبي ، نقش اسلام و به ويژه شيعه در آينده اين جمهوري چيست ؟ آيا اسلام همچون دوره شوروي در حاشيه قرار خواهد گرفت يا خير؟
يكي از بزرگ ترين مسجدهاي سلفي در اين كشور مسجد ابوبكر است. اين مسجد در سال 1997 توسط شاخه آذري «احياي اجتماع كويتي ميراث اسلامي»ساخته شد. اين مسجد يكي از موفق ترين مساجد در آذربايجان است. مساجد در جامعه آذربايجان نقش مهمي در جذب مسلمانان دارند؛ از اين رو دو مذهب شيعي و سني در رقابت با يكديگر سعي مي كنند اداره ي مساجد را به كنترل خود درآورده ، مردم را براي آمدن به مسجد تشويق نمايند.


هزاران مبلغ از كشورهاي عربي و اسلامي به اين جمهوري استقلال يافته آمدند تا به اين مسلمانان كه از مذهب و آموزه هاي ديني شان به مدت طولاني فاصله داشتند، كمک نمايند تا با تعاليم اسلامي آشنا شوند و عامل به آنها باشند. سلفي ها يكي از گروه هاي افراطي اسلامي در ميان اين مبلغان بودند.
بر اساس آمار در حالي كه مساجد سني و شيعي در روزهاي جمعه قادرند سيصد نفر را تقريباً جذب كنند، مسجد ابوبكر پنج تا هفت هزار نفر را جذب مي كند. امام جماعت مسجد ابوبكر، قامت سليمانف (Gammaet Suleymanov) است كه تحصيل كرده ي دانشگاه اسلامي مدينه، يكي از مراكز مهم آموزشي سلفي گري است.
مردم منطقه شمال آذربايجان، سني مذهب هستند كه در واقع دروازه ورود سلفي ها به اين كشور محسوب مي شود.سلفي ها گروهي هستند كه با يک طرح و برنامه در داخل اين كشور حضور و فعاليت مي نمايند. انديشه هاي سلفي به طور چشمگير در ميان نسل جوان آذربايجان گسترش مي يابد. در باكو، پايتخت سكولار آذربايجان، تعداد سلفي ها پانزده هزار نفر برآورد شده است.


روزنامه نگاران، حكومت و روحانيت شيعي سعي كرده اند تا ذهن مردم را در خصوص افكار سلفي ها روشن نمايند و آنها را به عنوان افرادي منحرف از اسلام معرفي نمايند. بسياري از آذري ها به سلفي ها نگاهي موهن دارند و آنها را به عنوان وهابي يا افراد ريشدار سياه (Garasakkalilar) معرفي مي كنند.


به نظر مي رسد سلفي ها گروهي هستند كه با يک طرح و برنامه در داخل اين كشور حضور و فعاليت مي نمايند. انديشه هاي سلفي به طور چشمگير در ميان نسل جوان آذربايجان گسترش مي يابد. بر اساس گزارش ها، در باكو، پايتخت سكولار آذربايجان، تعداد سلفي ها پانزده هزار نفر برآورد شده است.
بعد از فروپاشي شوروي و پيدايش خلأ ايدئولوژيكي ، جمهوري آذربايجان مذهب را به آغوش خود كشيد و سنت هاي اسلامي را كه به مدت طولاني فراموش شده بود ، در خود مشاهده كرد؛ اما با روي كار آمدن حيدر علي اوف و محدوديت و ممنوعيت فعاليت مبلغان مذهبي ، پرسش هايي ايجاد شد كه تحت مبارزه با مبلغان مذهبي ، نقش اسلام و به ويژه شيعه در آينده اين جمهوري چيست ؟ آيا اسلام همچون دوره شوروي در حاشيه قرار خواهد گرفت يا خير؟


اولين مبلغان سلفي از قفقاز شمالي در اواسط دهه 1990 به آذربايجان آمدند؛ اكثر آنها از چچن و داغستان كه سلفي ها در آنجا نفوذ دارند، آمده اند. اسلام گرايان به منطقه علاقه مند هستند؛ زيرا مركز تاريخي اسلام كلاسيک در اين منطقه استراتژيک بوده است. آنها از اواخر دهه 1980 به اين منطقه وارد شدند. قفقاز جنوبي مركز اكثريت شيعه مي باشد ؛ در حالي كه قفقاز شمالي و عمدتاً داغستان مركز فعال سني هاست.
هزاران مبلغ از كشورهاي عربي و اسلامي به اين جمهوري استقلال يافته آمدند تا به اين مسلمانان كه از مذهب و آموزه هاي ديني شان به مدت طولاني فاصله داشتند، كمک نمايند تا با تعاليم اسلامي آشنا شوند و عامل به آنها باشند. سلفي ها يكي از گروه هاي افراطي اسلامي در ميان اين مبلغان بودند.


جريان هاي اسلامي در آسياي مركزي و قفقاز شباهت هاي مهمي نشان مي دهند، اما تفاوت هاي مهمي نيز با هم دارند. قفقاز شمالي مورد خاصي است؛ جايي است كه جنگ درچچن، مركز افراط گرايان رخ داده است. گروه ها و داوطلباني كه از مناطق خارج از آسياي مركزي و قفقاز آمده اند تا در مقاومت چچن شركت كنند، خود منجر به اسلام راديكال شده اند كه با گروه هاي درون منطقه متمايز مي باشند.  
روزنامه نگاران، حكومت و روحانيت شيعي سعي كرده اند تا ذهن مردم را در خصوص افكار سلفي ها روشن نمايند و آنها را به عنوان افرادي منحرف از اسلام معرفي نمايند. بسياري از آذري ها به سلفي ها نگاهي موهن دارند و آنها را به عنوان وهابي يا افراد ريشدار سياه (Garasakkalilar) معرفي مي كنند.


مردم منطقه شمال آذربايجان، سني مذهب هستند كه در واقع دروازه ورود سلفي ها به اين كشور محسوب مي شود.
سلفي ها در تبليغات شان حكومت را در اكثر ناكامي ها، از جمله انحطاط اخلاقي جامعه، مقصر مي دانند. حكومت آذربايجان فعاليت آنها را محدود و يا در صورت لزوم منع مي كند.
دومين موج گسترش سلفي ها به آغاز سال 1998 كه مصادف جنگ دوم چچن ـ روسيه بوده است، باز مي گردد. در نتيجه ي جنگ‌، به واسطه محاصره ، چچني ها به گرجستان و آذربايجان پناه بردند. در سال 1999 -2000 بر اساس آمار هشت هزار پناهنده چچني كه مورد تعقيب بودند ، به آذربايجان آمدند.
در عين حال شاهديم مبلغان از كشورهاي عربي ـ وهابي / سلفي ، نفوذشان را در آذربايجان زياد كرده اند. تا سال 2003، 65 مسجد تحت كنترل سلفي ها بوده است و يا اينكه به تأسيس آنها اقدام كرده اند. يكي از بزرگ ترين مسجدهاي سلفي در اين كشور مسجد ابوبكر است. اين مسجد در سال 1997 توسط شاخه آذري «احياي اجتماع كويتي ميراث اسلامي»ساخته شد. اين مسجد يكي از موفق ترين مساجد در آذربايجان است. مساجد در جامعه آذربايجان نقش مهمي در جذب مسلمانان دارند؛ از اين رو دو مذهب شيعي و سني در رقابت با يكديگر سعي مي كنند اداره ي مساجد را به كنترل خود درآورده ، مردم را براي آمدن به مسجد تشويق نمايند. بر اساس آمار در حالي كه مساجد سني و شيعي در روزهاي جمعه قادرند سيصد نفر را تقريباً جذب كنند، مسجد ابوبكر پنج تا هفت هزار نفر را جذب مي كند. امام جماعت مسجد ابوبكر، قامت سليمانف (Gammaet Suleymanov) است كه تحصيل كرده ي دانشگاه اسلامي مدينه، يكي از مراكز مهم آموزشي سلفي گري است (همان ، ص2).
در اصل سه عامل مهم در گسترش سلفي گري در آذربايجان وجود دارد: اولاً اكثريت سلفي هاي بومي، سني هستند و از اقليت هاي قومي مي باشند؛ ثانياً دو قطبي شدن سريع جامعه و فقر فزاينده ي جامعه آذربايجان منجر به شيفتگي فراگير به نهادهاي سنتي شده است. سلفي ها از اين فقر و نارضايتي عميق استفاده كرده اند و اغلب فساد حكومت، انحطاط اخلاق و سنت ها و نيز رشد جرايم در كشور را نقد مي كنند؛ ثالثاً سلفي ها ويژگي هاي جهاني ايدئولوژيک شان را تبليغ مي كنند و اين واقعيت كه بنا بر فرض ، فراتر از همه ي سنت ها وفرقه هاي اسلامي مي باشند. سلفي گري در بين دو مذهب شيعي و سني در حال رشد سريع است.
حكومت آذربايجان نمي تواند سلفي گري و پيروانش را ناديده بگيرد.در اواسط 1990حکومت آذربايجان با سلفي ها مدارا مي كرد. از سال 2001-2003 با وضعيت تغيير سياست، حكومت شروع به دستگيري و محدود كردن فعاليت آنها نمود. يكي از دليل هاي اصلي اين تغيير سياست، رشد روز افزون مساجد آنها در آذربايجان است. دليل ديگر، حضور جماعت سلفي ها در انتخابات امام جماعت «Emir» مسجد مي باشد كه اين امر مستلزم تأييد آنها از جانب حكومت بود؛ اما مهم ترين دليل تغيير سياست، مخالفت سلفي ها با نوع رژيم و ساخت سياسي آذربايجان است. سلفي ها در تبليغات شان حكومت را در اكثر ناكامي ها، از شكست در قره باغ تا انحطاط اخلاقي جامعه، مقصر مي دانند. اين امر حاكي از كسب قدرت و نفوذ در اركان قدرت مي باشد؛ در واقع با آشكار شدن ماهيت آنان ـ كه كسب قدرت سياسي است ـ حكومت آذربايجان فعاليت آنها را محدود و يا در صورت لزوم منع مي كند.
سلفي ها از هنگامي كه در سياست ظاهر شدند، توجه آژانس هاي امنيتي و نخبگان سياسي را به خود جلب كردند. در اوايل بهار سال 2001 دادگاه دوازده آذري را به جرم شركت در جنگ چچن محكوم كرد. امام جماعت مسجد ابوبكر ، سليمانف به دادگاه احضار شد تا در اين مورد شهادت دهد. تمام مجاهدان از مسجد ابوبكر به طور مكرر در رفت و آمد بودند و براي جنگجويان چچني نيروهاي تازه جذب مي كردند و به خدمت مي گرفتند. مسئله ي ديگر درباره ي سازمان حزب التحرير پان اسلامي است كه اعضايش در مسجد ابوبكر حضور پررنگي دارند(همان ، ص2).
در مي سال 2002، معاون وزير امنيت ملي، بابايوف بيان مي كند:برخي از كشورهاي عربي در گسترش و نفوذ فعاليت وهابيت در آذربايجان نقش دارند. طبق نظر بابايوف، بيش از سيصد آذري در مراكز وهابي در داغستان آموزش ديده اند. معاون وزير امنيت، سه مرحله در فعاليت وهابي ها در آذربايجان مشخص كرده است :اولاً گسترش ادبيات وهابي و تهيه ي منابع مالي براي فعاليت هاي مذهبي و سياسي شان؛ ثانياً مرحله آموزش فعالان؛ ثالثاً مرحله بسيج نيروها براي اهداف سياسي و بي ثباتي دولت (همان ، ص3).
در پايان سال 2001 حاكمان آذري فعاليت هاي غير رسمي خود را عليه سلفي ها آغاز كردند. آنها براي گروه هاي سلفي چچني كه در آذربايجان پناهنده بودند، شرايط ناامن و غير قابل رضايتي ايجاد كردند. در نتيجه ي اينگونه كارهاي حكومتي آذربايجان بود كه اصلان مسخادوف، رهبر مقتول چچني، به چچني ها دستور داد آنجا را ترك نمايند؛ همچنين حكومت آذربايجان عليه سلفي هاي آذري سختگيري هاي شديد و محدوديت هاي بسياري اعمال كرد .در كوتاه مدت ، اكثر مساجد آنها بسته شد و فعاليت آنها محدود و كنترل شد (همان).
در واقع سلفي گري در آذربايجان براي حكومت، چالش هاي جديدي ايجاد كرد. تكثيرانديشه هاي سلفي در ميان اقليت هاي قومي و مذهبي ، نيروهاي گريز از مركز قدرتمندي به وجود آورد كه تهديدي براي امنيت ملي آذربايجان نيز محسوب مي شد. مخالفت با تبليغ سلفي ها، هم از جانب رهبران مذهبي شيعي و سني و هم از جانب حكومت است؛ در واقع سلفي گري انحرافي از دين به حساب مي آمد و با توجه به سابقه و قدمت مذاهب شيعي و سني، سلفي ها نتوانستند جايگاه مردمي به دست بياورند. سلفي ها با تخريب مكان هاي مذهبي شيعي ، احساس ناخوشايندي در مورد خود ايجاد كردند و اين مي توانست به درگيري ميان شيعيان و سنيان بومي آذربايجان منجر شود.
 
پی نوشت ها :
 
* استاديار دانشگاه تهران
** دانشجوي دكتري علوم سياسي
منبع:فصلنامه شيعه شناسي شماره 27
ادامه دارد...


مخالفت با تبليغ سلفي ها، هم از جانب رهبران مذهبي شيعي و سني و هم از جانب حكومت است؛ و با توجه به سابقه و قدمت مذاهب شيعي و سني، سلفي ها نتوانستند جايگاه مردمي به دست بياورند. سلفي ها با تخريب مكان هاي مذهبي شيعي، احساس ناخوشايندي در مورد خود ايجاد كردند و اين مي تواند به درگيري ميان شيعيان و سنيان بومي آذربايجان منجر شود.




خط ۸۹: خط ۷۴:
مسجد ابوبکر و شخص قامت سلیمان اف که از طرف عربستان و سایر کشورهای عربی حمایت می‌شوند، در رقابت جدی با جریان‌های اسلامی شیعه، به خصوص مسجد جمعه و شخص ایلقار ابراهیم هستند.
مسجد ابوبکر و شخص قامت سلیمان اف که از طرف عربستان و سایر کشورهای عربی حمایت می‌شوند، در رقابت جدی با جریان‌های اسلامی شیعه، به خصوص مسجد جمعه و شخص ایلقار ابراهیم هستند.


<ref>رشد هويت اسلامي ـ شيعي در جمهوري آذربايجان، محسن خليجي و ابراهيم مجيدي، فصلنامه شيعه شناسي شماره 27</ref>


= نهادهای مذهبی دولتی=
= نهادهای مذهبی دولتی=
۲۱۴

ویرایش