جریان اسلام‌گرایی سنی در لبنان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'سلفیها' به 'سلفی‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
اسلام‌گرایان سنی لبنان یکپارچه و انعطاف‌ناپذیر نیستند. آنها طیف گسترده‌ای از نیروها، از گروه‌های میانه‌رو نظیر الجماعه الاسلامیه گرفته تا سلفی‌های افراطی الهام گرفته از القاعده مانند «گروه دینیه» (مجموعه الدینیه) که در سال ۱۹۹۹ با ارتش لبنان به زد و خورد پرداخت را دربرمی‌گیرند. برخی از جنبش‌ها نظیر «حرکت التوحید» دیدگاه‌های سیاسی افراطی دارند که به خوبی در اشغال تریپولی ازسوی آنها در خلال سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ نمایان گردید (طی این اشغال مخالفان سیاسی به قتل رسیدند و غیرمسلمانان وادار به ترک شهر شدند). امروزه این گروه رویکردی میانه‌رو در سیاست دارد و زیر چتر «جبهه العمل الاسلامی» متحد سیاسی حزب‌الله به حساب می‌آید. علاوه براین، اسلام‌گرایان با مخالفت یا مقاومت جدی ازسوی جامعه اهل سنت که حوزه عمل آنها می‌باشد، روبه رو نشده‌اند. استان شمالی لبنان مهد پیدایش اغلب گروه‌های مذکور است. شهر تریپولی و مناطق روستایی چون دینیه و عکار مراکز اصلی پرورش اسلام‌گرایان به حساب می‌آیند. اغلب از فاکتورهای جمعیت شناختی برای توجیه این امر استفاده می‌شود چراکه نیمی از اهل سنت لبنان در استان‌های شمالی این کشور ساکن می‌باشند. شرایط اقتصادی سخت، انزوای اجتماعی و نارسایی خدمات دولتی از دلایل عمده ای هستند که اغلب از آنها برای توضیح این که چرا اسلام‌گرایان اعضای خود را در این مناطق می‌یابند و به کار می‌گیرند، استفاده می‌شود. شبکه گسترده‌ای از مدارس مذهبی و خدمات اجتماعی به افزایش نفوذ و تأثیرگذاری اسلام‌گرایان در بین اهل سنت کمک کرده‌است.
اسلام‌گرایان سنی لبنان یکپارچه و انعطاف‌ناپذیر نیستند. آنها طیف گسترده‌ای از نیروها، از گروه‌های میانه‌رو نظیر الجماعه الاسلامیه گرفته تا سلفی‌های افراطی الهام گرفته از القاعده مانند «گروه دینیه» (مجموعه الدینیه) که در سال ۱۹۹۹ با ارتش لبنان به زد و خورد پرداخت را دربرمی‌گیرند. برخی از جنبش‌ها نظیر «حرکت التوحید» دیدگاه‌های سیاسی افراطی دارند که به خوبی در اشغال تریپولی ازسوی آنها در خلال سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ نمایان گردید (طی این اشغال مخالفان سیاسی به قتل رسیدند و غیرمسلمانان وادار به ترک شهر شدند). امروزه این گروه رویکردی میانه‌رو در سیاست دارد و زیر چتر «جبهه العمل الاسلامی» متحد سیاسی حزب‌الله به حساب می‌آید. علاوه براین، اسلام‌گرایان با مخالفت یا مقاومت جدی ازسوی جامعه اهل سنت که حوزه عمل آنها می‌باشد، روبه رو نشده‌اند. استان شمالی لبنان مهد پیدایش اغلب گروه‌های مذکور است. شهر تریپولی و مناطق روستایی چون دینیه و عکار مراکز اصلی پرورش اسلام‌گرایان به حساب می‌آیند. اغلب از فاکتورهای جمعیت شناختی برای توجیه این امر استفاده می‌شود چراکه نیمی از اهل سنت لبنان در استان‌های شمالی این کشور ساکن می‌باشند. شرایط اقتصادی سخت، انزوای اجتماعی و نارسایی خدمات دولتی از دلایل عمده ای هستند که اغلب از آنها برای توضیح این که چرا اسلام‌گرایان اعضای خود را در این مناطق می‌یابند و به کار می‌گیرند، استفاده می‌شود. شبکه گسترده‌ای از مدارس مذهبی و خدمات اجتماعی به افزایش نفوذ و تأثیرگذاری اسلام‌گرایان در بین اهل سنت کمک کرده‌است.


حضور نظامی سوریه برای بیش از سی سال در لبنان را نیز باید یکی دیگر از عوامل تکامل جنبش‌های اسلام‌گرای لبنان به حساب آورد. بسیاری از گروه‌های اسلام‌گرا به استثنای الاحباش خود را در دوره حضور نظامی سوریه تحت محاصره می‌دانستند و بسیاری از آنها دیدگاه‌هایی ضد سوری داشتند. ازاین رو شمار زیادی از گروه‌های مذکور به فعالیتهای پنهانی روی آوردند که در نتیجه اعضای آنها دستگیر شدند و مدارس مذهبی شان تحت نظر قرار گرفت. با عقب‌نشینی نیروهای سوری از لبنان، فعالیت اسلام‌گرایان در استان‌های شمالی لبنان به سرعت شکوفا گردید. آنها عرصه و آزادی عمل بیشتری یافتند هرچند که ادعا می‌کنند مقامات لبنانی به خاطر میراث خصمانه گذشته و رژیم امنیتی آن همچنان دشمن تمام گروه‌های اسلام‌گرای سنی می‌باشند.
حضور نظامی سوریه برای بیش از سی سال در لبنان را نیز باید یکی دیگر از عوامل تکامل جنبش‌های اسلام‌گرای لبنان به حساب آورد. بسیاری از گروه‌های اسلام‌گرا به استثنای الاحباش خود را در دوره حضور نظامی سوریه تحت محاصره می‌دانستند و بسیاری از آنها دیدگاه‌هایی ضد سوری داشتند. ازاین رو شمار زیادی از گروه‌های مذکور به فعالیت‌های پنهانی روی آوردند که در نتیجه اعضای آنها دستگیر شدند و مدارس مذهبی شان تحت نظر قرار گرفت. با عقب‌نشینی نیروهای سوری از لبنان، فعالیت اسلام‌گرایان در استان‌های شمالی لبنان به سرعت شکوفا گردید. آنها عرصه و آزادی عمل بیشتری یافتند هرچند که ادعا می‌کنند مقامات لبنانی به خاطر میراث خصمانه گذشته و رژیم امنیتی آن همچنان دشمن تمام گروه‌های اسلام‌گرای سنی می‌باشند.


نوعی رابطه دوگانه بین گروه‌های اسلام‌گرا و نیروهای امنیتی لبنان یعنی ارتش و نیروهای امنیت داخلی وجود دارد. درحالی که ارتش از سال ۱۹۹۹ با گروه‌های مذکور درگیر است، «نیروهای امنیت داخلی» طرفدار حریری روابط نزدیکی با اسلام‌گرایان دارند. درگیری با «فتح الاسلام» را باید آخرین و بزرگ‌ترین درگیری در فهرست زدوخوردهای ارتش با اسلام‌گرایان سنی به حساب آورد. البته چنین درگیری‌هایی مسبوق به سابقه است. اولین شورش این چنینی در سال ۱۹۹۹ وقتی گروهی به نام «مجموعه الدینیه» متشکل از سلفی‌ها و خلافکاران با ارتش به زدوخورد پرداخت، روی داد. رهبر «مجموعه الدینیه» کشته شد و گروه مذکور متلاشی گردید. این سناریو بار دیگر بارها در اردوگاه آوارگان فلسطینی عین الحلوه در صیدا که واحدهای ارتش در آن مستقر می‌باشند، رخ داد. درگیری با «فتح الاسلام» به خوبی نشان داد که دستگاه امنیتی لبنان و جریان اصلی جنبش اسلام‌گرا نتوانسته‌اند به ظرفیت مناسبی که از بروز چنین شورشهایی جلوگیری کند، دست یابند. به‌طور کلی تنش سیاسی و فرقه‌ای در کنار خلأ امنیتی ناشی از قتل رفیق حریری را دو دلیل عمده افزایش تأثیر گروه‌های اسلام‌گرا در دو سال گذشته می‌دانند.
نوعی رابطه دوگانه بین گروه‌های اسلام‌گرا و نیروهای امنیتی لبنان یعنی ارتش و نیروهای امنیت داخلی وجود دارد. درحالی که ارتش از سال ۱۹۹۹ با گروه‌های مذکور درگیر است، «نیروهای امنیت داخلی» طرفدار حریری روابط نزدیکی با اسلام‌گرایان دارند. درگیری با «فتح الاسلام» را باید آخرین و بزرگ‌ترین درگیری در فهرست زدوخوردهای ارتش با اسلام‌گرایان سنی به حساب آورد. البته چنین درگیری‌هایی مسبوق به سابقه است. اولین شورش این چنینی در سال ۱۹۹۹ وقتی گروهی به نام «مجموعه الدینیه» متشکل از سلفی‌ها و خلافکاران با ارتش به زدوخورد پرداخت، روی داد. رهبر «مجموعه الدینیه» کشته شد و گروه مذکور متلاشی گردید. این سناریو بار دیگر بارها در اردوگاه آوارگان فلسطینی عین الحلوه در صیدا که واحدهای ارتش در آن مستقر می‌باشند، رخ داد. درگیری با «فتح الاسلام» به خوبی نشان داد که دستگاه امنیتی لبنان و جریان اصلی جنبش اسلام‌گرا نتوانسته‌اند به ظرفیت مناسبی که از بروز چنین شورش‌هایی جلوگیری کند، دست یابند. به‌طور کلی تنش سیاسی و فرقه‌ای در کنار خلأ امنیتی ناشی از قتل رفیق حریری را دو دلیل عمده افزایش تأثیر گروه‌های اسلام‌گرا در دو سال گذشته می‌دانند.
جنبش‌های اسلام‌گرای سنی لبنان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: الف) جنبش‌های اصلی و سنتی و ب) جنبش‌های سلفی.
جنبش‌های اسلام‌گرای سنی لبنان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: الف) جنبش‌های اصلی و سنتی و ب) جنبش‌های سلفی.


خط ۲۵: خط ۲۵:
در سطح منطقه‌ای، الجماعه الاسلامیه مقابله با صهیونیسم را اولویت اول خود می‌داند و دقیقاً به همین خاطر است که روابط پیچیده‌ای با حزب‌الله دارد. ازیکسو حزب‌الله به نماد مقاومت، از اصول بنیادین الجماعه الاسلامیه، تبدیل شده‌است. از سوی دیگر مناقشه سیاسی داخلی بین حزب‌الله و متحد الجماعه الاسلامیه یعنی جریان المستقبل شرایط را سخت کرده‌است. رهبران جماعت اسلامی تأکید دارند که روابط آنها با حزب‌الله فرافرقه ای است. به گفته «ابراهیم المصری»، معاون الجماعه الاسلامیه، «ما نه در اتحاد با حزب‌الله هستیم و نه در مقابل آن». به گفته المصری در طول جنگ ژوئیه علیه اسرائیل، بسیاری از اعضای جماعت در کنار جنگجویان حزب‌الله در برخی از نقاط مرزی سنی نشین نظیر البوستان، مرواهین و یارین بوده‌اند و علیه اسرائیل جنگیده‌اند. الجماعه الاسلامیه به واسطه مدارس، کلینیک‌ها و انجمنهای خیریه حضور فعالی در سطح جامعه دارد.
در سطح منطقه‌ای، الجماعه الاسلامیه مقابله با صهیونیسم را اولویت اول خود می‌داند و دقیقاً به همین خاطر است که روابط پیچیده‌ای با حزب‌الله دارد. ازیکسو حزب‌الله به نماد مقاومت، از اصول بنیادین الجماعه الاسلامیه، تبدیل شده‌است. از سوی دیگر مناقشه سیاسی داخلی بین حزب‌الله و متحد الجماعه الاسلامیه یعنی جریان المستقبل شرایط را سخت کرده‌است. رهبران جماعت اسلامی تأکید دارند که روابط آنها با حزب‌الله فرافرقه ای است. به گفته «ابراهیم المصری»، معاون الجماعه الاسلامیه، «ما نه در اتحاد با حزب‌الله هستیم و نه در مقابل آن». به گفته المصری در طول جنگ ژوئیه علیه اسرائیل، بسیاری از اعضای جماعت در کنار جنگجویان حزب‌الله در برخی از نقاط مرزی سنی نشین نظیر البوستان، مرواهین و یارین بوده‌اند و علیه اسرائیل جنگیده‌اند. الجماعه الاسلامیه به واسطه مدارس، کلینیک‌ها و انجمنهای خیریه حضور فعالی در سطح جامعه دارد.


البته این اتحاد مقدس با حزب‌الله سبب نشده که الجماعه الاسلامیه انتقادات تند خود را از عملکرد سیاسی حزب‌الله بعد از جنگ ژوئیه دریغ نماید. بااین وجود جماعت اسلامی همچنان به نشست‌های مشترک ماهانه خود با حزب‌الله در زمینه طیف گسترده‌ای از موضوعات ادامه می‌دهد. علاوه براین، گروه مذکور در مواقع نیاز به اتحاد انتخاباتی با حزب‌الله نیز دست زده‌است. المصری اتحاد جماعت اسلامی با المستقبل را «ازدواج منافع» توصیف کرده و هرگونه حمایت مالی حریری از فعالیتهای گروه خود را رد می‌کند. به گفته او جماعت اسلامی به شکل مستقل منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین می‌نماید. البته بر همگان آشکار است که جماعت مذکور بخشی از منابع خود را از حامیان خود در منطقه خلیج فارس به دست می‌آورد. کادر رهبری کنونی جماعت اسلامی عبارت است از: «فیصل المولوی»، «علی الشیخ عمار» و «ابراهیم المصری».
البته این اتحاد مقدس با حزب‌الله سبب نشده که الجماعه الاسلامیه انتقادات تند خود را از عملکرد سیاسی حزب‌الله بعد از جنگ ژوئیه دریغ نماید. بااین وجود جماعت اسلامی همچنان به نشست‌های مشترک ماهانه خود با حزب‌الله در زمینه طیف گسترده‌ای از موضوعات ادامه می‌دهد. علاوه براین، گروه مذکور در مواقع نیاز به اتحاد انتخاباتی با حزب‌الله نیز دست زده‌است. المصری اتحاد جماعت اسلامی با المستقبل را «ازدواج منافع» توصیف کرده و هرگونه حمایت مالی حریری از فعالیت‌های گروه خود را رد می‌کند. به گفته او جماعت اسلامی به شکل مستقل منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین می‌نماید. البته بر همگان آشکار است که جماعت مذکور بخشی از منابع خود را از حامیان خود در منطقه خلیج فارس به دست می‌آورد. کادر رهبری کنونی جماعت اسلامی عبارت است از: «فیصل المولوی»، «علی الشیخ عمار» و «ابراهیم المصری».


=== جمعیه المشاریع الخیریه الاسلامیه (انجمن طرح‌های خیریه اسلامی) ===
=== جمعیه المشاریع الخیریه الاسلامیه (انجمن طرح‌های خیریه اسلامی) ===
خط ۳۶: خط ۳۶:
=== جبهه العمل الاسلامی ===
=== جبهه العمل الاسلامی ===


این گروه در اوت ۲۰۰۶ توسط «[[فتحی یکن]]» از پیشروان اسلام‌گرایان سنی سیاسی لبنان و از بنیان‌گذاران الجماعه الاسلامیه، تأسیس گردید. یکن همان‌طور که گفته شد به خاطر اختلاف نظر با الجماعه الاسلامیه بر سر اتحاد با المستقبل از این سازمان جدا گردید. او معتقد است که المستقبل به رهبری سعد حریری در خدمت منافع غرب در لبنان است و به جای اتحاد با اردوگاه مقاومت متشکل از حزب‌الله، ایران، سوریه و حماس که یکن به شدت از آنها طرفداری می‌کند به اتحاد با آمریکا و متحدان عربش معروف به کشورهای عربی میانه‌رو، رو آورده‌است. یکن عقیده دارد که المستقبل اهل سنت را از اصول بنیادینش دور می ذکند و با مقاومت در برابر هژمونی آمریکا و دفاع از هویت عربی لبنانی میانه ای ندارد. در بیانیه تأسیس جبهه العمل الاسلامی ضمن تأکید بر ماهیت مستقل این گروه، تقویت هویت ملی و اسلامی، حفاظت از مقاومت و جلوگیری از هرگونه تلاش فرقه گرایانه به عنوان اهداف اصلی ذکر شده‌است.
این گروه در اوت ۲۰۰۶ توسط «[[فتحی یکن]]» از پیشروان اسلام‌گرایان سنی سیاسی لبنان و از بنیان‌گذاران الجماعه الاسلامیه، تأسیس گردید. یکن همان‌طور که گفته شد به خاطر اختلاف نظر با الجماعه الاسلامیه بر سر اتحاد با المستقبل از این سازمان جدا گردید. او معتقد است که المستقبل به رهبری سعد حریری در خدمت منافع غرب در لبنان است و به جای اتحاد با اردوگاه مقاومت متشکل از حزب‌الله، ایران، سوریه و حماس که یکن به شدت از آنها طرفداری می‌کند به اتحاد با آمریکا و متحدان عربش معروف به کشورهای عربی میانه‌رو، رو آورده‌است. یکن عقیده دارد که المستقبل اهل سنت را از اصول بنیادینش دور می ذکند و با مقاومت در برابر هژمونی آمریکا و دفاع از هویت عربی لبنانی میانه ای ندارد. در بیانیه تأسیس جبهه العمل الاسلامی ضمن تأکید بر ماهیت مستقل این گروه، تقویت هویت ملی و اسلامی، حفاظت از مقاومت و جلوگیری از هرگونه تلاش فرقه‌گرایانه به عنوان اهداف اصلی ذکر شده‌است.


به گفته ایدئولوگ‌های این گروه، «جبهه العمل السلامی» تلاش دارد تا فضای بین هرج ومرج ایجاد شده به رهبری آمریکا ازیکسو و هرج ومرج ایجاد شده توسط القاعده ازسوی دیگر را پر کند و بخش‌هایی از جامعه اهل سنت که با دو جریان مذکور رابطه ای ندارند را به خود جلب نماید. این جنبش هنوز در مراحل اولیه است و نتوانسته دربارهٔ جایگاه خود در بحران سیاسی کنونی لبنان به نتیجه ای برسد. یکن در سخنان خود بارها اعلام کرده که خواهان ایجاد یک جبهه مقاومت اسلامی ورای مذهب و طایفه است؛ به همین خاطر با مخالفت جدی مخالفان حزب‌الله و کسانی که فتوا علیه شیعیان صادر می‌کنند، روبه رو می‌باشد. بااین وجود، یکن همواره از الجماعه الاسلامیه به نیکی یاد کرده و اقدام آن برای پیوستن به حزب‌الله در جنگ علیه اسرائیل را تحسین نموده‌است.
به گفته ایدئولوگ‌های این گروه، «جبهه العمل السلامی» تلاش دارد تا فضای بین هرج ومرج ایجاد شده به رهبری آمریکا ازیکسو و هرج ومرج ایجاد شده توسط القاعده ازسوی دیگر را پر کند و بخش‌هایی از جامعه اهل سنت که با دو جریان مذکور رابطه ای ندارند را به خود جلب نماید. این جنبش هنوز در مراحل اولیه است و نتوانسته دربارهٔ جایگاه خود در بحران سیاسی کنونی لبنان به نتیجه ای برسد. یکن در سخنان خود بارها اعلام کرده که خواهان ایجاد یک جبهه مقاومت اسلامی ورای مذهب و طایفه است؛ به همین خاطر با مخالفت جدی مخالفان حزب‌الله و کسانی که فتوا علیه شیعیان صادر می‌کنند، روبه رو می‌باشد. بااین وجود، یکن همواره از الجماعه الاسلامیه به نیکی یاد کرده و اقدام آن برای پیوستن به حزب‌الله در جنگ علیه اسرائیل را تحسین نموده‌است.
خط ۵۸: خط ۵۸:
=== جریان اصلی سلفیگری در لبنان ===
=== جریان اصلی سلفیگری در لبنان ===


از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت می‌کنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شده‌اند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیتهای مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث می‌پردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروه‌های سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی می‌دانند. به طور کلی سازمان‌های اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات می‌باشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند.
از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت می‌کنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شده‌اند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیت‌های مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث می‌پردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروه‌های سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی می‌دانند. به طور کلی سازمان‌های اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات می‌باشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند.


در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامی‌کردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروه‌های سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان شاخه‌ای نظامی به نام «هسته‌های ارتش اسلام» تأسیس کرد که عمر کوتاهی داشت و جنبش از بلندپروازیهای نظامیخود دست کشید. در سال ۱۹۹۰ جنبش به واسطه جمعیه الهدایه و الاحسان به کار خود ادامه داد و اصلاح جامعه، ساخت مساجد و مدرسه‌ها برای آموزش قرآن و کمک به مردم نیازمند و محتاج را اهداف خود اعلام نمود.
در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامی‌کردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروه‌های سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان شاخه‌ای نظامی به نام «هسته‌های ارتش اسلام» تأسیس کرد که عمر کوتاهی داشت و جنبش از بلندپروازیهای نظامیخود دست کشید. در سال ۱۹۹۰ جنبش به واسطه جمعیه الهدایه و الاحسان به کار خود ادامه داد و اصلاح جامعه، ساخت مساجد و مدرسه‌ها برای آموزش قرآن و کمک به مردم نیازمند و محتاج را اهداف خود اعلام نمود.
خط ۸۶: خط ۸۶:
البته برخی از حامیان المستقبل با چنین دیدگاهی موافق نیستند و اتحاد با سلفی‌ها را برخلاف برنامه سیاسی خود می‌دانند. این افراد مخالفت خود را با حزب‌الله را نه به خاطر دلایل مذهبی و طایفه ای بلکه به خاطر متحدان منطقه‌ای آن عنوان می‌کنند. درحالیکه جریان المستقبل در ظاهر تلاش می‌کند تا فاصله خود را با سلفی‌ها حفظ نماید اما نمایندگان پارلمانی وابسته به آن در شمال همواره در صدد هستند تا با جنبش سلفی ارتباط نزدیکی داشته باشند چراکه معتقدند جریان سلفی به خاطر پایگاه اجتماعی گسترده می‌تواند در خدمت منافع المستقبل در زمان انتخابات یا افزایش تنش‌های سیاسی باشد. نمونه‌های زیادی از استفاده ابزاری المستقبل از دیدگاه ضدشیعی مفتیهای سلفی برای بسیج اهل سنت در طول مناقشه سیاسی با حزب‌الله وجود دارد که موید نظر فوق می‌باشد.
البته برخی از حامیان المستقبل با چنین دیدگاهی موافق نیستند و اتحاد با سلفی‌ها را برخلاف برنامه سیاسی خود می‌دانند. این افراد مخالفت خود را با حزب‌الله را نه به خاطر دلایل مذهبی و طایفه ای بلکه به خاطر متحدان منطقه‌ای آن عنوان می‌کنند. درحالیکه جریان المستقبل در ظاهر تلاش می‌کند تا فاصله خود را با سلفی‌ها حفظ نماید اما نمایندگان پارلمانی وابسته به آن در شمال همواره در صدد هستند تا با جنبش سلفی ارتباط نزدیکی داشته باشند چراکه معتقدند جریان سلفی به خاطر پایگاه اجتماعی گسترده می‌تواند در خدمت منافع المستقبل در زمان انتخابات یا افزایش تنش‌های سیاسی باشد. نمونه‌های زیادی از استفاده ابزاری المستقبل از دیدگاه ضدشیعی مفتیهای سلفی برای بسیج اهل سنت در طول مناقشه سیاسی با حزب‌الله وجود دارد که موید نظر فوق می‌باشد.


با این وجود اتحاد المستقبل با جنبش سلفی چندان بدون مشکل نبوده‌است. درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام و این واقعیت که سه شخصیت برجسته اهل سنت یعنی فؤاد سینیوره، سعد حریری و مفتی رشید قبانی از این درگیری و پایان دادن به عمر گروهی که دیگر سلفی‌ها آن را همکار خود می‌دانستند حمایت کردند، نارضایتی و تنشهایی بین آنها ایجاد کرد. برخی از سلفی‌ها بر این باورند که آنها آلت دست المستقبل شده‌اند. آنها از دو واقعه به عنوان دلیل گفته‌های خود نام می‌برند. واقعه اول به زمانی برمیگردد که سلفی‌ها به دعوت دارالفتوا در اعتراض به کاریکاتورهای موهن یک روزنامه دانمارکی به خیابانها ریختند و ضمن آتش زدن سفارت این کشور به چندین کلیسا در اشرفیه، محله مسیحی نشین حومه بیروت، حمله نمودند. نیروهای امنیتی برای سرکوب این شورشها وارد عمل شدند و بسیاری از تظاهرکنندگان را که اغلب سلفی بودند دستگیر نمودند. سلفی‌ها در این واقعه به خوبی احساس کردند که توسط حریری و دارالفتوا تنها گذاشته شدند و اقدامی برای آزادسازی آنها صورت نگرفت. واقعه دوم نیز به زمانی بازمی‌گردد که سلفی‌های جوان در حمایت از المستقبل و علیه حزب‌الله و جنبش امل به خیابانها ریختند و ارتش برای سرکوب آنها وارد کار شد. در این واقعه نیز بسیاری از سلفی‌ها بازداشت شدند اما باز حریری برای آزاد کردن آنها علیرغم اینکه افراد دستگیر شده به تحریک اعضای المستقبل و به بهانه تنش بین شیعه و سنی به خیابانها کشانده شده بودند اقدامی نکرد. چنین وقایعی به این باور فزاینده در بین سلفی‌ها انجامیده که حریری به خوبی از حقوق اهل سنت لبنان دفاع نمی‌کند.
با این وجود اتحاد المستقبل با جنبش سلفی چندان بدون مشکل نبوده‌است. درگیری ارتش لبنان با فتح الاسلام و این واقعیت که سه شخصیت برجسته اهل سنت یعنی فؤاد سینیوره، سعد حریری و مفتی رشید قبانی از این درگیری و پایان دادن به عمر گروهی که دیگر سلفی‌ها آن را همکار خود می‌دانستند حمایت کردند، نارضایتی و تنشهایی بین آنها ایجاد کرد. برخی از سلفی‌ها بر این باورند که آنها آلت دست المستقبل شده‌اند. آنها از دو واقعه به عنوان دلیل گفته‌های خود نام می‌برند. واقعه اول به زمانی برمیگردد که سلفی‌ها به دعوت دارالفتوا در اعتراض به کاریکاتورهای موهن یک روزنامه دانمارکی به خیابانها ریختند و ضمن آتش زدن سفارت این کشور به چندین کلیسا در اشرفیه، محله مسیحی نشین حومه بیروت، حمله نمودند. نیروهای امنیتی برای سرکوب این شورش‌ها وارد عمل شدند و بسیاری از تظاهرکنندگان را که اغلب سلفی بودند دستگیر نمودند. سلفی‌ها در این واقعه به خوبی احساس کردند که توسط حریری و دارالفتوا تنها گذاشته شدند و اقدامی برای آزادسازی آنها صورت نگرفت. واقعه دوم نیز به زمانی بازمی‌گردد که سلفی‌های جوان در حمایت از المستقبل و علیه حزب‌الله و جنبش امل به خیابانها ریختند و ارتش برای سرکوب آنها وارد کار شد. در این واقعه نیز بسیاری از سلفی‌ها بازداشت شدند اما باز حریری برای آزاد کردن آنها علیرغم اینکه افراد دستگیر شده به تحریک اعضای المستقبل و به بهانه تنش بین شیعه و سنی به خیابانها کشانده شده بودند اقدامی نکرد. چنین وقایعی به این باور فزاینده در بین سلفی‌ها انجامیده که حریری به خوبی از حقوق اهل سنت لبنان دفاع نمی‌کند.


حمایت مالی از سلفی‌ها یکی از بحث انگیزترین مسائل کنونی لبنانی است. طبق چندین گزارش منتشر شده، حریری بارها از سلفی‌ها برای جلب وفاداری آنها حمایت مالی نموده و می‌نماید. برخی حتی بر این باورند که حمایت‌های مالی مذکور با انگیزه‌های فرقه‌ای و با هدف ایجاد یک ارتش سنی برای مقابله با حزب‌الله در صورت بروز یک درگیری احتمالی صورت می‌گیرد. رهبران سلفی همواره دریافت کمک ازسوی حریری را رد می‌کنند و تأکید می‌ورزند که منابع مالی آنها ازسوی طرفدارانشان و انجمنهای خیریه خلیجفارس تأمین می‌شود تا سازمان‌های دولتی. به عنوان مثال الشهال با چندین انجمن خیریه در عربستان سعودی مرتبط می‌باشد.
حمایت مالی از سلفی‌ها یکی از بحث انگیزترین مسائل کنونی لبنانی است. طبق چندین گزارش منتشر شده، حریری بارها از سلفی‌ها برای جلب وفاداری آنها حمایت مالی نموده و می‌نماید. برخی حتی بر این باورند که حمایت‌های مالی مذکور با انگیزه‌های فرقه‌ای و با هدف ایجاد یک ارتش سنی برای مقابله با حزب‌الله در صورت بروز یک درگیری احتمالی صورت می‌گیرد. رهبران سلفی همواره دریافت کمک ازسوی حریری را رد می‌کنند و تأکید می‌ورزند که منابع مالی آنها ازسوی طرفدارانشان و انجمنهای خیریه خلیجفارس تأمین می‌شود تا سازمان‌های دولتی. به عنوان مثال الشهال با چندین انجمن خیریه در عربستان سعودی مرتبط می‌باشد.
خط ۹۶: خط ۹۶:
* آنها به فرایند سیاسی و مشارکت در انتخابات اعتقادی ندارند؛
* آنها به فرایند سیاسی و مشارکت در انتخابات اعتقادی ندارند؛
* آنها به دنبال حاکمیت خدا بر زمین می‌باشند و با کسانی که به مسلمانان آسیب می‌رسانند به جنگ می‌پردازند؛
* آنها به دنبال حاکمیت خدا بر زمین می‌باشند و با کسانی که به مسلمانان آسیب می‌رسانند به جنگ می‌پردازند؛
* برخلاف دیگر گروه‌های سلفی علاقه ای به آشکار کردن فعالیتهایشان ندارند و به ندرت مسئولیت بمبگذاریها را برعهده می‌گیرند.
* برخلاف دیگر گروه‌های سلفی علاقه ای به آشکار کردن فعالیت‌هایشان ندارند و به ندرت مسئولیت بمبگذاریها را برعهده می‌گیرند.


=== مجموعه الدینیه (گروه دینی) ===
=== مجموعه الدینیه (گروه دینی) ===
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
=== القاعده در لبنان ===
=== القاعده در لبنان ===


القاعده از مدتها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفته‌است. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروه‌های الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروه‌های سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیه‌هایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیت‌های شیعه می‌کردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیه‌ها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروه‌های ناشناخته محلی و حتی سازمان‌های جاسوسی خود را در ورای آن مخفی می‌سازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند.
القاعده از مدت‌ها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفته‌است. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروه‌های الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروه‌های سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیه‌هایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیت‌های شیعه می‌کردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیه‌ها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروه‌های ناشناخته محلی و حتی سازمان‌های جاسوسی خود را در ورای آن مخفی می‌سازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند.


در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروه‌های سلفی شبیه القاعده یا همان سلفی‌های جهادی تعلق دارند. با این وجود باز نمی‌توان این دستگیریها را نشان حضور القاعده در لبنان عنوان کرد. به گفته اشرف ریفی، مدیرکل نیروهای امنیتی داخلی لبنان، آنچه در لبنان وجود دارد القاعده جعلی است. ریفی، از نزدیکان سعد حریری، روابط خوبی با سلفی‌های لبنان دارد. او حتی در درگیری بین نیروهای امنیتی و فتح الاسلام تلاش کرد تا شخصیت‌های سلفی را به میانجیگری وادارد. به گفته یکی از این افراد نه فتح الاسلام و نه نیروهای امنیتی دوست نداشتند که وارد درگیری علیه یکدیگر شوند، اما برخی از اعضای فتح الاسلام این درگیری را به دو طرف تحمیل نمودند. به اعتقاد بسیاری روابط نزدیک نیروهای امنیتی داخلی با بسیاری از رهبران سلفی باید از بروز حوادثی چون درگیری نهرالبارد جلوگیری می‌کرده‌اما چنین اتفاقی روی نداده‌است.
در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروه‌های سلفی شبیه القاعده یا همان سلفی‌های جهادی تعلق دارند. با این وجود باز نمی‌توان این دستگیریها را نشان حضور القاعده در لبنان عنوان کرد. به گفته اشرف ریفی، مدیرکل نیروهای امنیتی داخلی لبنان، آنچه در لبنان وجود دارد القاعده جعلی است. ریفی، از نزدیکان سعد حریری، روابط خوبی با سلفی‌های لبنان دارد. او حتی در درگیری بین نیروهای امنیتی و فتح الاسلام تلاش کرد تا شخصیت‌های سلفی را به میانجیگری وادارد. به گفته یکی از این افراد نه فتح الاسلام و نه نیروهای امنیتی دوست نداشتند که وارد درگیری علیه یکدیگر شوند، اما برخی از اعضای فتح الاسلام این درگیری را به دو طرف تحمیل نمودند. به اعتقاد بسیاری روابط نزدیک نیروهای امنیتی داخلی با بسیاری از رهبران سلفی باید از بروز حوادثی چون درگیری نهرالبارد جلوگیری می‌کرده‌اما چنین اتفاقی روی نداده‌است.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
چندین عامل در افراطی شدن جوانان سنی لبنان نقش دارند: در وهله اول فقر اقتصادی، بیکاری فزاینده، نبود خدمات اولیه و انزوای اجتماعی جای می‌گیرد. هدف قرار دادن، دستگیری و شکنجه جوانان سنی در شمال به بهانه شناسایی افراطیون تنها به افزایش حس قربانی بودن و مورد تبعیض قرار گرفتن بین آنها انجامیده و به افزایش تنشها کمک کرده‌است.
چندین عامل در افراطی شدن جوانان سنی لبنان نقش دارند: در وهله اول فقر اقتصادی، بیکاری فزاینده، نبود خدمات اولیه و انزوای اجتماعی جای می‌گیرد. هدف قرار دادن، دستگیری و شکنجه جوانان سنی در شمال به بهانه شناسایی افراطیون تنها به افزایش حس قربانی بودن و مورد تبعیض قرار گرفتن بین آنها انجامیده و به افزایش تنشها کمک کرده‌است.


عامل مهم دیگر نقشی است که دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان ایفا می‌کند. مشروعیت این دستگاه به رهبری قبانی ازسوی بسیاری از اهل سنت مورد تردید است و به عنوان آلت دست المستقبل نگریسته می‌شود. ضعف دستگاه مذکور باعث بروز ضعف رهبری مذهبی و سرگردانی جوانان سنی لبنان شده‌است. دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان همچنان به برخی از واعظان خود اجازه می‌دهد که سخنان ضدشیعی بر زبان آورند و مبلغ شیعه ستیزی باشند. از همه مهمتر اینکه دارالفتوا هیچگونه نظارتی بر کار مدارس مذهبی و مواد درسی آنها ندارد و در کل به شکل مستقیم و غیرمستقیم به افراطی شدن جوانان سنی کمک می‌کند.
عامل مهم دیگر نقشی است که دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان ایفا می‌کند. مشروعیت این دستگاه به رهبری قبانی ازسوی بسیاری از اهل سنت مورد تردید است و به عنوان آلت دست المستقبل نگریسته می‌شود. ضعف دستگاه مذکور باعث بروز ضعف رهبری مذهبی و سرگردانی جوانان سنی لبنان شده‌است. دستگاه مذهبی اهل سنت لبنان همچنان به برخی از واعظان خود اجازه می‌دهد که سخنان ضدشیعی بر زبان آورند و مبلغ شیعه‌ستیزی باشند. از همه مهمتر اینکه دارالفتوا هیچگونه نظارتی بر کار مدارس مذهبی و مواد درسی آنها ندارد و در کل به شکل مستقیم و غیرمستقیم به افراطی شدن جوانان سنی کمک می‌کند.


همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل سلفی‌ها و حتی افراطیون آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با رقبای خود در زمان بروز تنشهای سیاسی می‌بیند. این امر با افزایش تردید سلفی‌ها دربارهٔ اتحادشان با المستقبل و وفاداری به سعد حریری درحالیکه او نتوانسته در مواقع نیاز پوشش سیاسی لازم را برای آنها فراهم سازد، نتیجه عکس به بار آورده و ادامه حملات نیروهای امنیتی علیه سلفی‌ها این تردیدها را دوچندان ساخته‌است. گروه‌های مذکور از تضعیف دیگر رهبران سیاسی سنی در شمال توسط المستقبل استفاده کرده و درحال گسترش گستره و حوزه نفوذ خود می‌باشند؛ بنابراین تا وقتی دولت لبنان استراتژی خود را در قبال سلفی‌ها عوض نکند، در مناطق فقیر شمال حضور بیشتری نیاید و به قولهای انتخاباتی خود عمل نکند، خطر تبدیل شدن جوانان سلفی به اعضای القاعده یا شبیه آن خطری بسیار جدی است. بدون شک چنین اتفاقی باعث افزایش تنشهای مذهبی طایفه ای شده و به راحتی می‌تواند شعله‌های یک جنگ داخلی دیگر را مشتعل سازد.
همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل سلفی‌ها و حتی افراطیون آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با رقبای خود در زمان بروز تنشهای سیاسی می‌بیند. این امر با افزایش تردید سلفی‌ها دربارهٔ اتحادشان با المستقبل و وفاداری به سعد حریری درحالیکه او نتوانسته در مواقع نیاز پوشش سیاسی لازم را برای آنها فراهم سازد، نتیجه عکس به بار آورده و ادامه حملات نیروهای امنیتی علیه سلفی‌ها این تردیدها را دوچندان ساخته‌است. گروه‌های مذکور از تضعیف دیگر رهبران سیاسی سنی در شمال توسط المستقبل استفاده کرده و درحال گسترش گستره و حوزه نفوذ خود می‌باشند؛ بنابراین تا وقتی دولت لبنان استراتژی خود را در قبال سلفی‌ها عوض نکند، در مناطق فقیر شمال حضور بیشتری نیاید و به قولهای انتخاباتی خود عمل نکند، خطر تبدیل شدن جوانان سلفی به اعضای القاعده یا شبیه آن خطری بسیار جدی است. بدون شک چنین اتفاقی باعث افزایش تنشهای مذهبی طایفه ای شده و به راحتی می‌تواند شعله‌های یک جنگ داخلی دیگر را مشتعل سازد.
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
{{پانویس|1}}  
{{پانویس|1}}  


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:لبنان]]
[[رده:لبنان]]
[[رده:اهل‌سنت]]
[[رده:اهل سنت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش