جماعت اسلامی مصر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'روشها' به 'روش‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (جایگزینی متن - 'روشها' به 'روش‌ها')
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |جریان شناسی حزب جماعت اسلامی مصر
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |جریان‌شناسی حزب جماعت اسلامی مصر
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۱۲: خط ۱۲:
|}
|}
</div>ماجرای جهادی‌های پشیمان و بررسی تجربه تجدیدنظر ایدئولوژیک «جماعت اسلامی مصر» یکی از مباحث داغ در میان احزاب و جامعه سیاسی [[مصر]] شده است. اخیرا بحث و جدل‌ها پیرامون میزان واقعی بودن و جدیتِ برخی طرح‎های ارائه‌شده از سوی زندانیان مصری راه افتاده است؛ طرح‌هایی که محتوای نامه‌های درز کرده از زندان‌ها به خوبی نشانگر آنهاست. در این میان، رسانه‌های وابسته به نظام حاکم در مصر نیز تا حدودی فضای لازم برای بحث و بررسی پیرامون این طرح‌ها را فراهم آورده‌اند، به گونه‌ای که حتی تجربه بازنگری «جماعت اسلامی مصر» در مبانی فکری و ایدئولوژیک آن که حدود 20 سال پیش اتفاق افتاد، در عرصه رسانه‌ای مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در آن زمان، رهبران «جماعت اسلامی» مصر کتاب‌های زیادی را به رشته تحریر درآوردند و در این کتاب‌ها به صراحت اعلام کردند که از اندیشه و ایدئولوژیِ قدیم خود دست کشیده و ایدئولوژی جدیدی را در پیش گرفته‌اند. همین رویکرد «جماعت اسلامی» یعنی «بازنگری در مبانی ایدئولوژیک» موجب شد تا برخی از رهبران و نیز بسیاری از اعضای آن به تدریج از زندان آزاد شوند.
</div>ماجرای جهادی‌های پشیمان و بررسی تجربه تجدیدنظر ایدئولوژیک «جماعت اسلامی مصر» یکی از مباحث داغ در میان احزاب و جامعه سیاسی [[مصر]] شده است. اخیرا بحث و جدل‌ها پیرامون میزان واقعی بودن و جدیتِ برخی طرح‎های ارائه‌شده از سوی زندانیان مصری راه افتاده است؛ طرح‌هایی که محتوای نامه‌های درز کرده از زندان‌ها به خوبی نشانگر آنهاست. در این میان، رسانه‌های وابسته به نظام حاکم در مصر نیز تا حدودی فضای لازم برای بحث و بررسی پیرامون این طرح‌ها را فراهم آورده‌اند، به گونه‌ای که حتی تجربه بازنگری «جماعت اسلامی مصر» در مبانی فکری و ایدئولوژیک آن که حدود 20 سال پیش اتفاق افتاد، در عرصه رسانه‌ای مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در آن زمان، رهبران «جماعت اسلامی» مصر کتاب‌های زیادی را به رشته تحریر درآوردند و در این کتاب‌ها به صراحت اعلام کردند که از اندیشه و ایدئولوژیِ قدیم خود دست کشیده و ایدئولوژی جدیدی را در پیش گرفته‌اند. همین رویکرد «جماعت اسلامی» یعنی «بازنگری در مبانی ایدئولوژیک» موجب شد تا برخی از رهبران و نیز بسیاری از اعضای آن به تدریج از زندان آزاد شوند.
اهمیت این بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک از این جهت است که شخصیت‌های بسیار تأثیرگذار در ربع آخر قرن بیستم به این بازنگری روی آورده‌اند. مصری‌ها تا زمان انقلاب 25 ژانویه 2011 میلادی سلسله حوادث خونین و خشونت‌آمیز را فراموش نکردند؛ حوادثی که از اوایل دهه 80 آغاز شدند و تا اواخر دهه 90 یعنی به مدت 20 سال ادامه پیدا کرد. پس از آن، رهبران تاریخی جماعت اسلامی با رویکرد جدید خود و بازنگری در مبانی فکریشان توانستند خشونت‌ها و خونریزی‌ها را متوقف سازند.
اهمیت این بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک از این جهت است که شخصیت‌های بسیار تأثیرگذار در ربع آخر قرن بیستم به این بازنگری روی آورده‌اند. مصری‌ها تا زمان انقلاب 25 ژانویه 2011 میلادی سلسله حوادث خونین و خشونت‌آمیز را فراموش نکردند؛ حوادثی که از اوایل دهه 80 آغاز شدند و تا اواخر دهه 90 یعنی به مدت 20 سال ادامه پیدا کرد. پس از آن، رهبران تاریخی جماعت اسلامی با رویکرد جدید خود و بازنگری در مبانی فکریشان توانستند خشونت‌ها و خون‌ریزی‌ها را متوقف سازند.
دراین پژوهش تلاش می‌شود سیر تاریخی اقدامات «جماعت اسلامی مصر» برای بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود در سایه سلسله تحرکات نظام حاکم در این کشور، مورد بررسی قرار گرفته و به سیاست‌های نظام مصر در قبال «جماعت اسلامی» پرداخته شود، کمااینکه دستاوردهای هریک از طرف‌های درگیر از جمله جماعت اسلامی و نظام مصر پس از بازنگری این جنبش در مبانی فکریاش، مورد مطالعه قرار گیرد.<br>
دراین پژوهش تلاش می‌شود سیر تاریخی اقدامات «جماعت اسلامی مصر» برای بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود در سایه سلسله تحرکات نظام حاکم در این کشور، مورد بررسی قرار گرفته و به سیاست‌های نظام مصر در قبال «جماعت اسلامی» پرداخته شود، کمااینکه دستاوردهای هریک از طرف‌های درگیر از جمله جماعت اسلامی و نظام مصر پس از بازنگری این جنبش در مبانی فکریاش، مورد مطالعه قرار گیرد.<br>


==مقدمه: بازگشت به مبانی و ایدئولوژی نظام حاکم==
== مقدمه: بازگشت به مبانی و ایدئولوژی نظام حاکم ==
«جرج اورول» در یکی از روایت‌های مشهورش در سال 1984میلادی به نقل از بازجویی که مخالفان نظام حاکم را تحت شکنجه قرار می‌داد، آورده است: «ما به جُرم‌هایی که ابلهان مرتکب می‌شوند هیچ کاری نداریم؛ زیرا اساسا اقدامات آنها برایمان مهم نیست؛ آنچه برای ما اهمیت دارد، افکاری است که در سَر مخالفان ریشه دوانده است. ما دشمنانمان را تنها نابود نمی‌کنیم، بلکه افکارشان و مبانی فکریشان را تغییر می‌دهیم. ما این افراد را گمراه می‌دانیم و هرچقدر هم که در مقابل ما مقاومت کنند، آنها را نابود نمی‌کنیم. تلاش ما این است که افسار عقل این افراد را به دست بگیریم و آنها را آنگونه که خود می‌خواهیم، تغییر دهیم».
«جرج اورول» در یکی از روایت‌های مشهورش در سال 1984میلادی به نقل از بازجویی که مخالفان نظام حاکم را تحت شکنجه قرار می‌داد، آورده است: «ما به جُرم‌هایی که ابلهان مرتکب می‌شوند هیچ کاری نداریم؛ زیرا اساسا اقدامات آنها برایمان مهم نیست؛ آنچه برای ما اهمیت دارد، افکاری است که در سَر مخالفان ریشه دوانده است. ما دشمنانمان را تنها نابود نمی‌کنیم، بلکه افکارشان و مبانی فکریشان را تغییر می‌دهیم. ما این افراد را گمراه می‌دانیم و هرچقدر هم که در مقابل ما مقاومت کنند، آنها را نابود نمی‌کنیم. تلاش ما این است که افسار عقل این افراد را به دست بگیریم و آنها را آنگونه که خود می‌خواهیم، تغییر دهیم».
از سوی دیگر، «میشل فوکو» فیلسوف فرانسوی معتقد است که نظامِ مدرن، روش‌های خود در تحکم بر مردم و سیطره بر آنها را پیشرفته ساخته است و تلاش می‌کند تا بیش از آنکه به عنوان یک قدرتِ حاکم در جامعه جلوه کند، خود را به عنوان نمادی از اراده مردم نشان دهد. در این شرایط، نظام حاکم دیگر مجبور نیست مخالفان خود را همچون گذشته با روش‌های خشونت‌آمیز مجازات کند، بلکه با آنها به عنوان انسان‌هایی بیمار برخورد می‌کند و آنها را از جامعه منزوی می‌سازد؛ بنابراین، مخالفان نظام حاکم به جای اینکه در زندان منزوی باشند، در جامعه منزوی می‌شوند و با این روش، دیگر خبری از به صلابه کشیدن، آتش زدن و تکه تکه کردن مخالفان نیست. در نظامِ مدرن، دولتمردان به این نتیجه رسیدند که زندانی کردن مخالفان حتی ممکن است موجی از ابراز همبستگی عموم مردم با زندانیان را به دنبال داشته باشد و در این شرایط، افراد جدیدی که همفکر با زندانیان هستند، ظهور پیدا کنند.
از سوی دیگر، «میشل فوکو» فیلسوف فرانسوی معتقد است که نظامِ مدرن، روش‌های خود در تحکم بر مردم و سیطره بر آنها را پیشرفته ساخته است و تلاش می‌کند تا بیش از آنکه به عنوان یک قدرتِ حاکم در جامعه جلوه کند، خود را به عنوان نمادی از اراده مردم نشان دهد. در این شرایط، نظام حاکم دیگر مجبور نیست مخالفان خود را همچون گذشته با روش‌های خشونت‌آمیز مجازات کند، بلکه با آنها به عنوان انسان‌هایی بیمار برخورد می‌کند و آنها را از جامعه منزوی می‌سازد؛ بنابراین، مخالفان نظام حاکم به جای اینکه در زندان منزوی باشند، در جامعه منزوی می‌شوند و با این روش، دیگر خبری از به صلابه کشیدن، آتش زدن و تکه تکه کردن مخالفان نیست. در نظامِ مدرن، دولتمردان به این نتیجه رسیدند که زندانی کردن مخالفان حتی ممکن است موجی از ابراز همبستگی عموم مردم با زندانیان را به دنبال داشته باشد و در این شرایط، افراد جدیدی که همفکر با زندانیان هستند، ظهور پیدا کنند.
خط ۴۰: خط ۴۰:
نظام حاکم در مصر خیلی زود در برابر جماعت اسلامی قرار گرفت و به مبارزه با آن پرداخت. در حد فاصل سال‌های 1986 تا 1990 میلادی نیروهای امنیتی مصر بیش از 40 مسجد جماعت اسلامی را مورد حمله قرار دادند و حدود 70 تَن از اعضای آن را به قتل رساندند. موج جدید درگیری‌ها میان دو طرف در سال 1990 میلادی آغاز شد؛ یعنی زمانی که «علاء محیی‌الدین عاشوراء» سخنگوی رسانه‌ای جماعت اسلامی در روز روشن ترور شد. جماعت اسلامی نیز در پاسخ به این اقدام، «رفعت المحجوب» رئیس پارلمان را به قتل رساند. درگیری‌ها میان دو طرف در سال‌های 1992 تا 1997 میلادی به اوج خود رسید به گونه‌ای که در حد فاصل سال‌های مذکور به طور میانگین روزانه یک عملیات به وقوع می‎پیوست. این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه درگیری‌ها در ژوئن 1997میلادی پس از اعلام عقب‌نشینی رهبران جماعت اسلامی از داخل زندان، متوقف شد.
نظام حاکم در مصر خیلی زود در برابر جماعت اسلامی قرار گرفت و به مبارزه با آن پرداخت. در حد فاصل سال‌های 1986 تا 1990 میلادی نیروهای امنیتی مصر بیش از 40 مسجد جماعت اسلامی را مورد حمله قرار دادند و حدود 70 تَن از اعضای آن را به قتل رساندند. موج جدید درگیری‌ها میان دو طرف در سال 1990 میلادی آغاز شد؛ یعنی زمانی که «علاء محیی‌الدین عاشوراء» سخنگوی رسانه‌ای جماعت اسلامی در روز روشن ترور شد. جماعت اسلامی نیز در پاسخ به این اقدام، «رفعت المحجوب» رئیس پارلمان را به قتل رساند. درگیری‌ها میان دو طرف در سال‌های 1992 تا 1997 میلادی به اوج خود رسید به گونه‌ای که در حد فاصل سال‌های مذکور به طور میانگین روزانه یک عملیات به وقوع می‎پیوست. این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه درگیری‌ها در ژوئن 1997میلادی پس از اعلام عقب‌نشینی رهبران جماعت اسلامی از داخل زندان، متوقف شد.
از دهه 80 تا سال 1997 میلادی تلاش‌های زیادی برای وساطت و میانجیگری میان نظام «حسنی مبارک» و «جماعت اسلامی» با هدف آرام‌سازی اوضاع انجام شد، اما تمامی این تلاش‌ها به شکست انجامید. به عنوان نمونه، شخصیت‌هایی نظیر «عبود الرمز» و «عصام القمری» هرگونه توافق با نظام مبارک را رد کردند؛ زیرا معتقد بودند که تحت هیچ شرایطی نباید از اصول «جماعت اسلامی» دست کشید. از سوی دیگر، در میان سال‌های 1987 و 1989 میلادی رهبران «جماعت اسلامی» در داخل زندان با مقامات نظامی حکومت مبارک توافق کردند که دست از انجام فعالیت‌های مسلحانه بردارند. با این‌حال، هرچند که آنها مدتی به این توافق پایبند بودند اما پس از خروج شماری از رهبران این جنبش از زندان، برخی اقدامات نظامی از سوی آنها انجام شد. بنابراین، این توافق میان دو طرف نیز پایدار نماند، چنان‌که طرح «شیخ العشراوی» برای توافق میان دو طرف در سال 1988 میلادی به دلیل عدم فراهم شدن شرایط عملی نیز ناکام ماند.
از دهه 80 تا سال 1997 میلادی تلاش‌های زیادی برای وساطت و میانجیگری میان نظام «حسنی مبارک» و «جماعت اسلامی» با هدف آرام‌سازی اوضاع انجام شد، اما تمامی این تلاش‌ها به شکست انجامید. به عنوان نمونه، شخصیت‌هایی نظیر «عبود الرمز» و «عصام القمری» هرگونه توافق با نظام مبارک را رد کردند؛ زیرا معتقد بودند که تحت هیچ شرایطی نباید از اصول «جماعت اسلامی» دست کشید. از سوی دیگر، در میان سال‌های 1987 و 1989 میلادی رهبران «جماعت اسلامی» در داخل زندان با مقامات نظامی حکومت مبارک توافق کردند که دست از انجام فعالیت‌های مسلحانه بردارند. با این‌حال، هرچند که آنها مدتی به این توافق پایبند بودند اما پس از خروج شماری از رهبران این جنبش از زندان، برخی اقدامات نظامی از سوی آنها انجام شد. بنابراین، این توافق میان دو طرف نیز پایدار نماند، چنان‌که طرح «شیخ العشراوی» برای توافق میان دو طرف در سال 1988 میلادی به دلیل عدم فراهم شدن شرایط عملی نیز ناکام ماند.
افزون بر آنچه که گفته شد، 2 تَن از رهبران جماعت اسلامی به نام‌های «صفوت عبدالغنی» و «ممدوح یوسف» در سال 1993 میلادی یک بستهٔ پیشنهادی‌ را به نظام مبارک ارائه کردند؛ بسته‌ای که در آن گفته شده بود که جماعت اسلامی در قبال برآورده شدن مطالبات و خواسته‌های انسانی خود حاضر است دست از انجام اقدامات مسلحانه بردارد. با این‌حال، این بسته پیشنهادی نیز به دلیل تلاش ناکام برای ترور «عاطف صدقی» نخست‌وزیر وقت، با شکست مواجه شد. در همین حال، بسیاری از تلاش‌های میانجیگرایانه برای حل و فصل اختلافات میان نظام مبارک و جماعت اسلامی به دلیل مخالفت نظام حاکم با شروط 6 گانه این جنبش، ناکام ماندند. <br>
افزون بر آنچه که گفته شد، 2 تَن از رهبران جماعت اسلامی به نام‌های «صفوت عبدالغنی» و «ممدوح یوسف» در سال 1993 میلادی یک بستهٔ پیشنهادی‌ را به نظام مبارک ارائه کردند؛ بسته‌ای که در آن گفته شده بود که جماعت اسلامی در قبال برآورده شدن مطالبات و خواسته‌های انسانی خود حاضر است دست از انجام اقدامات مسلحانه بردارد. با این‌حال، این بسته پیشنهادی نیز به دلیل تلاش ناکام برای ترور «عاطف صدقی» نخست‌وزیر وقت، با شکست مواجه شد. در همین حال، بسیاری از تلاش‌های میانجیگرایانه برای حل و فصل اختلافات میان نظام مبارک و جماعت اسلامی به دلیل مخالفت نظام حاکم با شروط 6 گانه این جنبش، ناکام ماندند. <br>
این شروط عبارتنداز:
این شروط عبارتنداز:
1. آزادی فوری زندانیان سیاسی که پیشتر در دادگاه به زندان محکوم شدند.
1. آزادی فوری زندانیان سیاسی که پیشتر در دادگاه به زندان محکوم شدند.
خط ۵۵: خط ۵۵:


=طرح توقف بدون قید و شرط اقدامات خشونت‌آمیز=
=طرح توقف بدون قید و شرط اقدامات خشونت‌آمیز=
یکی از رهبران جماعت اسلامی به نام «خالد ابراهیم» در جریان جلسه محاکمه‌اش در دادگاه، طرحی را برای آرام‌سازی اوضاع ارائه کرد. طبق طرح ارائه شده از سوی «خالد ابراهیم»، جماعت اسلامی می‌بایست تمامی اقدامات خشونت‌آمیز خود علیه مسئولان و نیروهای پلیس و نیز گردشگران در استان «أسوان» را به مدت یک سال متوقف می‌کرد. با این‌حال، این طرح «خالد ابراهیم» موفقیت آمیز نبود؛ زیرا رهبران داخلی و خارجی جماعت اسلامی با آن مخالفت کردند. در سال 1996 میلادی نیز اتفاق جدیدی رخ داد که نشان از افزایش فشارها بر رهبران تاریخی جماعت اسلامی‌داشت. در آن زمان، آن دسته از محکومانی که 15 سال از محکومیت خود را سپری کرده و آن را به اتمام رسانده بودند، بار دیگر توسط نظام مبارک بازداشت شدند. پس از این اقدام نظام مبارک بود که جماعت اسلامی بار دیگر تصمیم گرفت طرح متوقف ساختن اقدامات خشونت آمیز از سوی هر دو طرف را ارائه دهد. بنابراین، جماعت اسلامی با صدور بیانی‌های موافقت خود با توقف فوری و بدون قید و شرط اقدامات خشونت‌آمیز را اعلام کرد. اما پس از مدتی خبر آمد که نظام مبارک قصد دارد دادگاه نظامی دیگری را برگزار کند که در آن شماری از اعضای جماعت اسلامی محاکمه خواهند شد. پس از رسیدن این خبر بود که رهبران جماعت اسلامی در موضع خود سست شدند.
یکی از رهبران جماعت اسلامی به نام «خالد ابراهیم» در جریان جلسه محاکمه‌اش در دادگاه، طرحی را برای آرام‌سازی اوضاع ارائه کرد. طبق طرح ارائه شده از سوی «خالد ابراهیم»، جماعت اسلامی می‌بایست تمامی اقدامات خشونت‌آمیز خود علیه مسئولان و نیروهای پلیس و نیز گردشگران در استان «أسوان» را به مدت یک سال متوقف می‌کرد. با این‌حال، این طرح «خالد ابراهیم» موفقیت‌آمیز نبود؛ زیرا رهبران داخلی و خارجی جماعت اسلامی با آن مخالفت کردند. در سال 1996 میلادی نیز اتفاق جدیدی رخ داد که نشان از افزایش فشارها بر رهبران تاریخی جماعت اسلامی‌داشت. در آن زمان، آن دسته از محکومانی که 15 سال از محکومیت خود را سپری کرده و آن را به اتمام رسانده بودند، بار دیگر توسط نظام مبارک بازداشت شدند. پس از این اقدام نظام مبارک بود که جماعت اسلامی بار دیگر تصمیم گرفت طرح متوقف ساختن اقدامات خشونت‌آمیز از سوی هر دو طرف را ارائه دهد. بنابراین، جماعت اسلامی با صدور بیانی‌های موافقت خود با توقف فوری و بدون قید و شرط اقدامات خشونت‌آمیز را اعلام کرد. اما پس از مدتی خبر آمد که نظام مبارک قصد دارد دادگاه نظامی دیگری را برگزار کند که در آن شماری از اعضای جماعت اسلامی محاکمه خواهند شد. پس از رسیدن این خبر بود که رهبران جماعت اسلامی در موضع خود سست شدند.
با این حال، خشونت‌ها میان دو طرف متوقف نشد و جماعت اسلامی تلاش کرد تا به صورت عملی نشان دهد که زیر بار خواسته‌های نظام حاکم در مصر نمی‌رود. در سال 1997 میلادی بود که «رفاعی طه» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی در خارج از مصر، مسئولیت حمله 6 نفر از عناصر مسلح این جنبش به منطقه «الدیر البحری» واقع در «الأقصر» را برعهده گرفت. در این حمله 62 نفر از جمله 58 گردشگر کشته شدند. رفاعی معتقد بود که این حمله در واقع نشانگر قدرت جماعت اسلامی در انجام عملیات‌های گسترده در داخل اراضی مصر است. او معتقد بود که جماعت اسلامی نشان داد که اگر طرحی را برای توقف خشونت‌ها ارائه می‌دهد، این طرح نشأت‌گرفته از موقعیت ضعف و عجز آن نیست.
با این حال، خشونت‌ها میان دو طرف متوقف نشد و جماعت اسلامی تلاش کرد تا به صورت عملی نشان دهد که زیر بار خواسته‌های نظام حاکم در مصر نمی‌رود. در سال 1997 میلادی بود که «رفاعی طه» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی در خارج از مصر، مسئولیت حمله 6 نفر از عناصر مسلح این جنبش به منطقه «الدیر البحری» واقع در «الأقصر» را برعهده گرفت. در این حمله 62 نفر از جمله 58 گردشگر کشته شدند. رفاعی معتقد بود که این حمله در واقع نشانگر قدرت جماعت اسلامی در انجام عملیات‌های گسترده در داخل اراضی مصر است. او معتقد بود که جماعت اسلامی نشان داد که اگر طرحی را برای توقف خشونت‌ها ارائه می‌دهد، این طرح نشأت‌گرفته از موقعیت ضعف و عجز آن نیست.
در هر صورت، سلسله کنش‌ها و واکنش‌ها از سوی هر دو طرف یعنی جماعت اسلامی و نظام مبارک، منجر به توقف اقدامات خشونت‌آمیز و پایان نبرد میان آنها نشد. نظام مبارک سیاست‌های امنیتی خشونت‌آمیز خود علیه جماعت اسلامی را تشدید و حکم اعدام 12 نفر از اعضای این جنبش را امضا کرد. این درحالی است که در سال 1998 میلادی، نیروهای امنیتی وابسته به نظام مبارک 8 نفر از عناصر جماعت اسلامی را در استان «المانیا» به قتل رساندند. عملیات «الأقصر» اختلافات میان رهبران جماعت اسلامی را علنی ساخت، زیرا شماری از آنها معتقد بودند که پیامدهای ناشی از عملیات الأقصر موجب شد تا طرح آتشبس فوری و توقف سریع درگیری‌ها میان دو طرف بی‌نتیجه باقی بماند. با تمامی اینها، رفاعی بار دیگر بر موضع خود در حمایت از عملیات الأقصر تأکید کرد و گفت: «این عملیات نه مایه ناامیدی بود و نه شکست؛ این عملیات مأموریتی بر دوش عناصر جماعت اسلامی بود که انجام شد».
در هر صورت، سلسله کنش‌ها و واکنش‌ها از سوی هر دو طرف یعنی جماعت اسلامی و نظام مبارک، منجر به توقف اقدامات خشونت‌آمیز و پایان نبرد میان آنها نشد. نظام مبارک سیاست‌های امنیتی خشونت‌آمیز خود علیه جماعت اسلامی را تشدید و حکم اعدام 12 نفر از اعضای این جنبش را امضا کرد. این درحالی است که در سال 1998 میلادی، نیروهای امنیتی وابسته به نظام مبارک 8 نفر از عناصر جماعت اسلامی را در استان «المانیا» به قتل رساندند. عملیات «الأقصر» اختلافات میان رهبران جماعت اسلامی را علنی ساخت، زیرا شماری از آنها معتقد بودند که پیامدهای ناشی از عملیات الأقصر موجب شد تا طرح آتشبس فوری و توقف سریع درگیری‌ها میان دو طرف بی‌نتیجه باقی بماند. با تمامی اینها، رفاعی بار دیگر بر موضع خود در حمایت از عملیات الأقصر تأکید کرد و گفت: «این عملیات نه مایه ناامیدی بود و نه شکست؛ این عملیات مأموریتی بر دوش عناصر جماعت اسلامی بود که انجام شد».
خط ۷۶: خط ۷۶:
در خصوص موضع دستگاه امنیتی مصر نیز باید گفت که این دستگاه هیچگاه به طرح آتشبس و توقف خشونت‌ها راضی نشد تا اینکه «جماعت اسلامی» رسما از بازنگری خود در مبانی فکری و ایدئولوژیک سخن گفت. پس از آن بود که دستگاه امنیتی مصر واکنش مثبتی به این رویکرد جماعت اسلامی نشان داد. در این هنگام، دستگاه امنیتی مصر فضایی را فراهم آورد تا رهبران جماعت اسلامی در زندان‌های مختلف به دیدار اعضای خود بروند و آنها را نسبت به افکار و ایدئولوژی‌های جدید قانع سازند. رهبران جماعت اسلامی نیز با حضور در زندان‌ها و برگزاری دیدارهای طولانی‌مدت با زندانیان سیاسی این جنبش، به سؤالات و ابهامات آنها پیرامون افکار و ایدئولوژی‌های جدید پاسخ می‌گفتند.
در خصوص موضع دستگاه امنیتی مصر نیز باید گفت که این دستگاه هیچگاه به طرح آتشبس و توقف خشونت‌ها راضی نشد تا اینکه «جماعت اسلامی» رسما از بازنگری خود در مبانی فکری و ایدئولوژیک سخن گفت. پس از آن بود که دستگاه امنیتی مصر واکنش مثبتی به این رویکرد جماعت اسلامی نشان داد. در این هنگام، دستگاه امنیتی مصر فضایی را فراهم آورد تا رهبران جماعت اسلامی در زندان‌های مختلف به دیدار اعضای خود بروند و آنها را نسبت به افکار و ایدئولوژی‌های جدید قانع سازند. رهبران جماعت اسلامی نیز با حضور در زندان‌ها و برگزاری دیدارهای طولانی‌مدت با زندانیان سیاسی این جنبش، به سؤالات و ابهامات آنها پیرامون افکار و ایدئولوژی‌های جدید پاسخ می‌گفتند.


=دستاوردهای بازنگری در مبانی فکری «جماعت اسلامی»=
=دستاوردهای بازنگری در مبانی فکری «جماعت اسلامی» =
تمامی رهبران جماعت اسلامی و همچنین سیاستمداران مصری بر روی این مسأله اتفاق نظر دارند که اقدام جنبش مذکور در بازنگری در مبانی فکری‌اش برای تمامی طرف‌ها دارای دستاورد بود. هرچند برخی معتقدند که این بازنگری در نتیجه سیاست اعمال فشار دستگاه امنیتی مصر بر «جماعت اسلامی» محقق شد و اذعان رهبران آن به اشتباهات گذشته‌شان را به دنبال داشت؛ اما در هر صورت صرف نظر از اینکه علت اصلی این بازنگری چه بوده است باید گفت که این رویکرد جدید، منشأ دستاوردهایی هم برای نظام حاکم در مصر و هم برای جماعت اسلامی‌داشت. به عنوان نمونه، پیش از رویکرد جدید جماعت اسلامی شاهد آن بودیم که نظام حاکم در مصر تمام توان نظامی خود و نیز تمام آبروی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود را صرف مبارزه با جنبش مذکور کرده بود. در این میان، طبق گزارش‌های رسمی صدها نفر از نیروهای پلیس و غیرنظامیان در جریان درگیری‌ها کشته شدند و در حد فاصل سال‌های 1992 تا 1997 خسارت‌های فراوانی به مصر وارد شد. درحالی که پس از بازنگری «جماعت اسلامی» در مبانی فکری خود، تعداد عملیات‌های مسلحانه به میزان 50 درصد کاهش پیدا کرد. همین مسأله موجب شد تا برخی در مصر، کاهش اقدامات خشونت‌آمیز را، نتیجه تجدید نظر جماعت اسلامی در رویکردهای گذشته‌اش تلقی کنند.
تمامی رهبران جماعت اسلامی و همچنین سیاستمداران مصری بر روی این مسأله اتفاق نظر دارند که اقدام جنبش مذکور در بازنگری در مبانی فکری‌اش برای تمامی طرف‌ها دارای دستاورد بود. هرچند برخی معتقدند که این بازنگری در نتیجه سیاست اعمال فشار دستگاه امنیتی مصر بر «جماعت اسلامی» محقق شد و اذعان رهبران آن به اشتباهات گذشته‌شان را به دنبال داشت؛ اما در هر صورت صرف نظر از اینکه علت اصلی این بازنگری چه بوده است باید گفت که این رویکرد جدید، منشأ دستاوردهایی هم برای نظام حاکم در مصر و هم برای جماعت اسلامی‌داشت. به عنوان نمونه، پیش از رویکرد جدید جماعت اسلامی شاهد آن بودیم که نظام حاکم در مصر تمام توان نظامی خود و نیز تمام آبروی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود را صرف مبارزه با جنبش مذکور کرده بود. در این میان، طبق گزارش‌های رسمی صدها نفر از نیروهای پلیس و غیرنظامیان در جریان درگیری‌ها کشته شدند و در حد فاصل سال‌های 1992 تا 1997 خسارت‌های فراوانی به مصر وارد شد. درحالی که پس از بازنگری «جماعت اسلامی» در مبانی فکری خود، تعداد عملیات‌های مسلحانه به میزان 50 درصد کاهش پیدا کرد. همین مسأله موجب شد تا برخی در مصر، کاهش اقدامات خشونت‌آمیز را، نتیجه تجدید‌نظر جماعت اسلامی در رویکردهای گذشته‌اش تلقی کنند.
از سوی دیگر، جماعت اسلامی مصر نیز از این بازنگری در رویکرد منتفع شد؛ زیرا پس از در پیش گرفتن رویکرد جدید، اوضاع زندانیان سیاسی این جنبش در زندان‌های نظام حُسنی مبارک، به صورت چشمگیری بهبود یافت. کار تا جایی پیش رفت که گویی حسنی مبارک به دنبال ایجاد اصلاحات دموکراتیک و حمایت از حقوق بشر بود. در همین حال، بازنگری جماعت اسلامی مصر در افکار و ایدئولوژی‌هایش، موجب شد تا این جنبش بتواند فضایی را علیه افکار جهادی شکل دهد؛ فضایی که به نفع نظام حاکم بود. رهبران برجستهٔ جماعت اسلامی به‌صراحت اعلام کردند که نبرد با نظام حاکم، مفاسد بسیاری با خود به همراه خواهد داشت و موجب ظهور و بروز هرج و مرج در کشور می‌شود. با اعلام این مواضع، گروه‌های جهادی دیگر در مقابل جماعت اسلامی قرار گرفتند و مواضع آن را محکوم کردند. به هرحال، افتخار تجدید نظر جماعت اسلامی در ایدئولوژی‌هایش نصیب نظام حاکم در مصر شد، زیرا همگان بر این باور بودند که نظام مصر موفق شد با اقدامات خود یکی از بزرگترین تغییر و تحولات فکری را در یکی از فعالترین گروه‌های جهادی ایجاد کند. بدینترتیب، نظام‎های حاکم در عربستان، یمن، لیبی، مالزی و اندونزی تلاش کردند تا به نوعی از سیاست‌های مصر در این زمینه کپی‌برداری کنند.
از سوی دیگر، جماعت اسلامی مصر نیز از این بازنگری در رویکرد منتفع شد؛ زیرا پس از در پیش گرفتن رویکرد جدید، اوضاع زندانیان سیاسی این جنبش در زندان‌های نظام حُسنی مبارک، به صورت چشمگیری بهبود یافت. کار تا جایی پیش رفت که گویی حسنی مبارک به دنبال ایجاد اصلاحات دموکراتیک و حمایت از حقوق بشر بود. در همین حال، بازنگری جماعت اسلامی مصر در افکار و ایدئولوژی‌هایش، موجب شد تا این جنبش بتواند فضایی را علیه افکار جهادی شکل دهد؛ فضایی که به نفع نظام حاکم بود. رهبران برجستهٔ جماعت اسلامی به‌صراحت اعلام کردند که نبرد با نظام حاکم، مفاسد بسیاری با خود به همراه خواهد داشت و موجب ظهور و بروز هرج و مرج در کشور می‌شود. با اعلام این مواضع، گروه‌های جهادی دیگر در مقابل جماعت اسلامی قرار گرفتند و مواضع آن را محکوم کردند. به هرحال، افتخار تجدید‌نظر جماعت اسلامی در ایدئولوژی‌هایش نصیب نظام حاکم در مصر شد، زیرا همگان بر این باور بودند که نظام مصر موفق شد با اقدامات خود یکی از بزرگ‌ترین تغییر و تحولات فکری را در یکی از فعالترین گروه‌های جهادی ایجاد کند. بدینترتیب، نظام‎های حاکم در عربستان، یمن، لیبی، مالزی و اندونزی تلاش کردند تا به نوعی از سیاست‌های مصر در این زمینه کپی‌برداری کنند.
در طولانی مدت نیز، نظام حاکم در مصر از دستاوردهای اتفاقاتی که در «جماعت اسلامی» رخ داد و تغییراتی که در این جنبش ایجاد شد، بهره‌برداری کرد. به عنوان نمونه، پس از کودتای نظامی سال 2013 به رهبری «عبدالفتاح السیسی» در مصر موج جدیدی از مقاومت مسلحانه در برابر وی شکل گرفت. برخی از گروه‌های مسلح توانستند مساحت‌های زیادی از اراضی صحرای سینا را به اشغال خود درآورند. برخی دیگر نیز شماری از فرماندهان نظامی مصر و مقامات سیاسی این کشور را ترور کردند. علیرغم تمامی این تحولات، جماعت اسلامی هیچگاه به رویکرد خشونت‎آمیز گذشته خود بازنگشت و همچنان بر موضع خود در کنار گذشتن تمامی اقدامات خشونت‌آمیز تأکید کرد. اگر جماعت اسلامی رویکرد خود را تغییر میداد و روند گذشته‌اش را در پیش می‌گرفت، بدون شک نظام مصری به رهبری السیسی با مشکلات فراوانی مواجه می‌شد. بنابراین، بازنگری این جنبش در مبانی فکری‌اش در طولانی مدت نیز برای نظام حاکم در مصر دستاورد داشت.
در طولانی مدت نیز، نظام حاکم در مصر از دستاوردهای اتفاقاتی که در «جماعت اسلامی» رخ داد و تغییراتی که در این جنبش ایجاد شد، بهره‌برداری کرد. به عنوان نمونه، پس از کودتای نظامی سال 2013 به رهبری «عبدالفتاح السیسی» در مصر موج جدیدی از مقاومت مسلحانه در برابر وی شکل گرفت. برخی از گروه‌های مسلح توانستند مساحت‌های زیادی از اراضی صحرای سینا را به اشغال خود درآورند. برخی دیگر نیز شماری از فرماندهان نظامی مصر و مقامات سیاسی این کشور را ترور کردند. علیرغم تمامی این تحولات، جماعت اسلامی هیچگاه به رویکرد خشونت‎آمیز گذشته خود بازنگشت و همچنان بر موضع خود در کنار گذشتن تمامی اقدامات خشونت‌آمیز تأکید کرد. اگر جماعت اسلامی رویکرد خود را تغییر می‌داد و روند گذشته‌اش را در پیش می‌گرفت، بدون شک نظام مصری به رهبری السیسی با مشکلات فراوانی مواجه می‌شد. بنابراین، بازنگری این جنبش در مبانی فکری‌اش در طولانی مدت نیز برای نظام حاکم در مصر دستاورد داشت.
افزون بر آنچه گفته شد، جماعت اسلامی نیز دستاوردهای مناسبی را پس از بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژی خود به دست آورد. پس از اتخاذ رویکرد جدید توسط جنبش مذکور، وضعیت زندانیان سیاسی آن بهبود پیدا کرد و بسیاری از رهبران برجسته آن آزاد شدند. «حمدی عبدالرحمن» اولین رهبر جماعت اسلامی لقب گرفت که در ماه مِی سال 2001 میلادی از زندان آزاد گشت. علاوه‌ براین، «کرم زهدی» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی نیز در سال 2003 میلادی از زندان آزاد شد. همچنین اجرای بسیاری از احکام اعدام که پیشتر علیه اعضای جماعت اسلامی صادر شده بود، متوقف شد. از سوی دیگر، نظام حاکم در مصر مجوز انجام فعالیت‌های تبلیغی را برای جماعت اسلامی صادر کرد و این جنبش همچون گذشته به انجام این فعالیت‌ها پرداخت. همچنین نظام مصر فضایی را فراهم کرد تا رهبران جماعت اسلامی به صورت گسترده در رسانه‌های مختلف از افکار و ایدئولوژی‌های جدید خود سخن بگویند.
افزون بر آنچه گفته شد، جماعت اسلامی نیز دستاوردهای مناسبی را پس از بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژی خود به دست آورد. پس از اتخاذ رویکرد جدید توسط جنبش مذکور، وضعیت زندانیان سیاسی آن بهبود پیدا کرد و بسیاری از رهبران برجسته آن آزاد شدند. «حمدی عبدالرحمن» اولین رهبر جماعت اسلامی لقب گرفت که در ماه مِی سال 2001 میلادی از زندان آزاد گشت. علاوه‌ براین، «کرم زهدی» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی نیز در سال 2003 میلادی از زندان آزاد شد. همچنین اجرای بسیاری از احکام اعدام که پیشتر علیه اعضای جماعت اسلامی صادر شده بود، متوقف شد. از سوی دیگر، نظام حاکم در مصر مجوز انجام فعالیت‌های تبلیغی را برای جماعت اسلامی صادر کرد و این جنبش همچون گذشته به انجام این فعالیت‌ها پرداخت. همچنین نظام مصر فضایی را فراهم کرد تا رهبران جماعت اسلامی به صورت گسترده در رسانه‌های مختلف از افکار و ایدئولوژی‌های جدید خود سخن بگویند.
اما با همه دستاوردهایی که برای حزب جماعت اسلامی حاصل گشت، اوضاع داخلی مصر خیلی به نفع جماعت اسلامی رقم نخورد. در حد فاصل سال‌های 2005 تا 2010 میلادی رهبران این جنبش تلاش زیادی کردند تا آثار، تبعات و پیامدهای ناشی از تجدید نظرشان در مبانی فکری را سروسامان دهند و در نزد مردم محبوبیت پیدا کنند. با این حال، شرایط مصر به گونه‌ای رقم خورد که جمعیت «اخوان‌المسلمین» محبوبیت زیادی پیدا کرد، به گونه‌ای که توانست در آن زمان، ده‌ها هزار نفر از مردم مصر و نیز شمار زیادی از جریان‌های اسلامی را با خود همراه سازد. این جمعیت حتی در انتخابات پارلمانی سال 2005 و 2010 میلادی موفق شد ده‌ها کرسی را تصاحب کند.
اما با همه دستاوردهایی که برای حزب جماعت اسلامی حاصل گشت، اوضاع داخلی مصر خیلی به نفع جماعت اسلامی رقم نخورد. در حد فاصل سال‌های 2005 تا 2010 میلادی رهبران این جنبش تلاش زیادی کردند تا آثار، تبعات و پیامدهای ناشی از تجدید‌نظرشان در مبانی فکری را سروسامان دهند و در نزد مردم محبوبیت پیدا کنند. با این حال، شرایط مصر به گونه‌ای رقم خورد که جمعیت «اخوان‌المسلمین» محبوبیت زیادی پیدا کرد، به گونه‌ای که توانست در آن زمان، ده‌ها هزار نفر از مردم مصر و نیز شمار زیادی از جریان‌های اسلامی را با خود همراه سازد. این جمعیت حتی در انتخابات پارلمانی سال 2005 و 2010 میلادی موفق شد ده‌ها کرسی را تصاحب کند.


=فروپاشی ساختار رهبری حزب جماعت اسلامی=
=فروپاشی ساختار رهبری حزب جماعت اسلامی=
هیچ‌یک از رهبران جماعت اسلامی زمانی که به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود مشغول بودند، تصور نمی‌کردند که روزی انقلاب مردمی گستردهای به وقوع بپیوندد و طی آن نظام حُسنی مبارک به زیر کشیده شود؛ کما اینکه هیچ‌گاه حتی به ذهنشان هم خطور نمیکرد که انقلاب مذکور تنها دو سال و نیم عمر کند و نسخه آن با یک کوتای نظامی خونین پیچیده شود. در واقع باید گفت که انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستی‌آزمایی بازنگری «جماعت اسلامی» در افکار و ایدئولوژی‌هایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد. این مسأله موجب فروپاشی ساختار رهبری جماعت اسلامی شد. یکی از عوامل اصلی این فروپاشی هم آن بود که افرادی نظیر «ناجح ابراهیم» و «حمدی عبدالرحمن» تمایل زیادی به هماهنگ شدن با نظام‌های دیکتاتوری و همراه شدن با سیاست‌های آنها داشتند.
هیچ‌یک از رهبران جماعت اسلامی زمانی که به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود مشغول بودند، تصور نمی‌کردند که روزی انقلاب مردمی گستردهای به وقوع بپیوندد و طی آن نظام حُسنی مبارک به زیر کشیده شود؛ کما اینکه هیچ‌گاه حتی به ذهنشان هم خطور نمی‌کرد که انقلاب مذکور تنها دو سال و نیم عمر کند و نسخه آن با یک کوتای نظامی خونین پیچیده شود. در واقع باید گفت که انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستی‌آزمایی بازنگری «جماعت اسلامی» در افکار و ایدئولوژی‌هایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد. این مسأله موجب فروپاشی ساختار رهبری جماعت اسلامی شد. یکی از عوامل اصلی این فروپاشی هم آن بود که افرادی نظیر «ناجح ابراهیم» و «حمدی عبدالرحمن» تمایل زیادی به هماهنگ شدن با نظام‌های دیکتاتوری و همراه شدن با سیاست‌های آنها داشتند.
با ظهور و بروز انقلاب ژانویه 2011 میلادی برخی از رهبران جماعت اسلامی نظیر «عصام درباله» و «صفوت عبدالغینی» و نیز بسیاری دیگر از رهبران این جنبش به حمایت از این انقلاب پرداختند و اعلام کردند که هرگونه قیام علیه نظام حاکم بر اساس ایدئولوژی جدید، حرام است. این درحالی است که شماری دیگر از رهبران جماعت اسلامی ازجمله «ناجح ابراهیم» با انقلاب مذکور به مخالفت برخاستند. حتی کار به جایی رسید که ناجح ابراهیم با نگارش کتابی به دفاع از «حُسنی مبارک» مبادرت ورزید. به همین دلیل، پس از برکناری حُسنی مبارک از قدرت، معضلات زیادی در داخل صفوف «جماعت اسلامی» به وقوع پیوست که ریشه اصلی آن به مواضع مختلف رهبران این جنبش در قبال طرح آتشبس و توقف خشونتها، بازمی‌گشت.
با ظهور و بروز انقلاب ژانویه 2011 میلادی برخی از رهبران جماعت اسلامی نظیر «عصام درباله» و «صفوت عبدالغینی» و نیز بسیاری دیگر از رهبران این جنبش به حمایت از این انقلاب پرداختند و اعلام کردند که هرگونه قیام علیه نظام حاکم بر اساس ایدئولوژی جدید، حرام است. این درحالی است که شماری دیگر از رهبران جماعت اسلامی ازجمله «ناجح ابراهیم» با انقلاب مذکور به مخالفت برخاستند. حتی کار به جایی رسید که ناجح ابراهیم با نگارش کتابی به دفاع از «حُسنی مبارک» مبادرت ورزید. به همین دلیل، پس از برکناری حُسنی مبارک از قدرت، معضلات زیادی در داخل صفوف «جماعت اسلامی» به وقوع پیوست که ریشه اصلی آن به مواضع مختلف رهبران این جنبش در قبال طرح آتشبس و توقف خشونت‌ها، بازمی‌گشت.


=بازگشت رهبران خارج نشینِ حزب جماعت اسلامی=
=بازگشت رهبران خارج نشینِ حزب جماعت اسلامی=
خط ۹۱: خط ۹۱:
پس از مدتی برخی دیگر از رهبران جماعت اسلامی از زندان آزاد شدند. ازجمله رهبران آزادشده می‌توان به «طارق الرمز»، «رفاعی طه» و «مصطفی حمزه» اشاره کرد. در همین حال، برجسته‌ترین رهبران خارج‌نشینِ جماعت اسلامی نظیر «محمد الاسلامبولی» و «اسامة رشدی» به مصر بازگشتند و جماعت اسلامی در سایه بازگشت رهبرانش، نفس تازهای پیدا کرد. به دنبال این تحولات، جماعت اسلامی حزب «سازندگی و توسعه» را تأسیس کرد. این حزب در جریان انتخابات پارلمانی سال 2011 میلادی موفق شد 15 کرسی را به دست آورد. بدین‌سان، هرچند که جماعت اسلامی نتوانست آن میزان از تأثیرگذاری خود در ده‌های 70 و 80 میلادی را بازیابی کند، اما در سال 2011 به تدریج توانست خود را به صحنه تحولات بازگرداند.
پس از مدتی برخی دیگر از رهبران جماعت اسلامی از زندان آزاد شدند. ازجمله رهبران آزادشده می‌توان به «طارق الرمز»، «رفاعی طه» و «مصطفی حمزه» اشاره کرد. در همین حال، برجسته‌ترین رهبران خارج‌نشینِ جماعت اسلامی نظیر «محمد الاسلامبولی» و «اسامة رشدی» به مصر بازگشتند و جماعت اسلامی در سایه بازگشت رهبرانش، نفس تازهای پیدا کرد. به دنبال این تحولات، جماعت اسلامی حزب «سازندگی و توسعه» را تأسیس کرد. این حزب در جریان انتخابات پارلمانی سال 2011 میلادی موفق شد 15 کرسی را به دست آورد. بدین‌سان، هرچند که جماعت اسلامی نتوانست آن میزان از تأثیرگذاری خود در ده‌های 70 و 80 میلادی را بازیابی کند، اما در سال 2011 به تدریج توانست خود را به صحنه تحولات بازگرداند.


==بازداشت‌های گسترده رهبران جماعت اسلامی==
== بازداشت‌های گسترده رهبران جماعت اسلامی ==
فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی جماعت اسلامی مدت زیادی طول نکشید؛ زیرا به محض وقوع کودتای ژوئن سال 2013 میلادی، جماعت اسلامی از صحنه سیاسی مصر حذف گشت. نه تنها جماعت اسلامی که اخوان‌المسلمین هم به همین سرنوشت دچار شد. پس از کودتای سال 2013 میلادی اعضا و رهبران جماعت اسلامی و اخوان‌المسلمین تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. حتی برخی از اعضای این جماعت به دلیل حضور در تعدادی از تحصن‌ها کشته شدند و شمار زیادی نیز به خارج رفتند تا توسط نیروهای مصری بازداشت نشوند.
فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی جماعت اسلامی مدت زیادی طول نکشید؛ زیرا به محض وقوع کودتای ژوئن سال 2013 میلادی، جماعت اسلامی از صحنه سیاسی مصر حذف گشت. نه تنها جماعت اسلامی که اخوان‌المسلمین هم به همین سرنوشت دچار شد. پس از کودتای سال 2013 میلادی اعضا و رهبران جماعت اسلامی و اخوان‌المسلمین تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. حتی برخی از اعضای این جماعت به دلیل حضور در تعدادی از تحصن‌ها کشته شدند و شمار زیادی نیز به خارج رفتند تا توسط نیروهای مصری بازداشت نشوند.
 


انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستی‌آزمایی بازنگری جماعت اسلامی در افکار و ایدئولوژی‌هایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد.
انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستی‌آزمایی بازنگری جماعت اسلامی در افکار و ایدئولوژی‌هایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد.
خط ۹۹: خط ۹۸:


=تجربه تغییر ایدئولوژیِ جماعت اسلامی زیر ذره‌بین=
=تجربه تغییر ایدئولوژیِ جماعت اسلامی زیر ذره‌بین=
اندکی پس از انقلاب 25 ژانویه 2011میلادی، وزارت کشور مصر در سال 2012میلادی پژوهشی را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم و روشهای برخورد امنیتی» انجام داد و نویسنده آن یعنی «محمد حمزه» از افسران ارتش مصر، تجربه جماعت اسلامی و نحوه برخورد امنیتی با این جنبش را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش، حمزه تلاش کرد تا پدیده مقاومت مسلحانه و ایدئولوژی متعلق به آن را معرفی کرده و روشهای برخورد امنیتی با جماعت اسلامی را تشریح کند. وی در گزارش خود اعلام کرد که نظام حاکم در مصر، مبارزه با جماعت اسلامی را در دو محور مورد توجه قرار داد:
اندکی پس از انقلاب 25 ژانویه 2011میلادی، وزارت کشور مصر در سال 2012میلادی پژوهشی را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم و روش‌های برخورد امنیتی» انجام داد و نویسنده آن یعنی «محمد حمزه» از افسران ارتش مصر، تجربه جماعت اسلامی و نحوه برخورد امنیتی با این جنبش را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش، حمزه تلاش کرد تا پدیده مقاومت مسلحانه و ایدئولوژی متعلق به آن را معرفی کرده و روش‌های برخورد امنیتی با جماعت اسلامی را تشریح کند. وی در گزارش خود اعلام کرد که نظام حاکم در مصر، مبارزه با جماعت اسلامی را در دو محور مورد توجه قرار داد:


===الف. محور مواجهه امنیتی===
=== الف. محور مواجهه امنیتی ===
نظام حاکم در مصر تلاش کرد تا تمامی فعالیت‌های «جماعت اسلامی» را تحت نظر داشته باشد؛ از همین‌روی کوچکترین تحرکات این جنبش مورد رصد قرار گرفت. برخی از اعضای این جماعت نیز برای جاسوسی از اطلاعات آن، توسط دستگاه امنیتی مصر به استخدام درآمدند. افزون بر این، نظام مصر نفوذ به ساختارهای جماعت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و تمامی کانال‌های ارتباطی میان رهبران جماعت اسلامی را مسدود ساخت. همچنین دستگاه امنیتی مصر، روند رسیدگی قضایی به اتهامات اعضای جماعت اسلامی را تسریع کرد تا بدین ترتیب، تمامی منابع تأمین مالی این جماعت خشکانیده شود. افزون بر آنچه گفته شد، تمامی تحرکات و اقدامات رهبران جماعت اسلامی در زندان تحت کنترل روزانه قرار گرفت و از ابزارهای متعددی برای دست کشیدن آنها از اندیشه و ایدئولوژی سابقه‌شان بهره‌برداری شد.
نظام حاکم در مصر تلاش کرد تا تمامی فعالیت‌های «جماعت اسلامی» را تحت نظر داشته باشد؛ از همین‌روی کوچکترین تحرکات این جنبش مورد رصد قرار گرفت. برخی از اعضای این جماعت نیز برای جاسوسی از اطلاعات آن، توسط دستگاه امنیتی مصر به استخدام درآمدند. افزون بر این، نظام مصر نفوذ به ساختارهای جماعت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و تمامی کانال‌های ارتباطی میان رهبران جماعت اسلامی را مسدود ساخت. همچنین دستگاه امنیتی مصر، روند رسیدگی قضایی به اتهامات اعضای جماعت اسلامی را تسریع کرد تا بدین ترتیب، تمامی منابع تأمین مالی این جماعت خشکانیده شود. افزون بر آنچه گفته شد، تمامی تحرکات و اقدامات رهبران جماعت اسلامی در زندان تحت کنترل روزانه قرار گرفت و از ابزارهای متعددی برای دست کشیدن آنها از اندیشه و ایدئولوژی سابقه‌شان بهره‌برداری شد.


===ب. تصحیح اندیشه و مبانی فکری===
=== ب. تصحیح اندیشه و مبانی فکری ===
نظام حاکم در مصر همچنین تلاش کرد تا شرایطی را فراهم آورد که رهبران جماعت اسلامی از ایدئولوژی‌ای که پیشتر داشتند، دست بکشند؛ هرچند که با آغاز فرایند تغییر ایدئولوژی جماعت اسلامی، برخورد امنیتی با رهبران و اعضای فراری این جمعیت متوقف نشد. نظام مصر کتاب‌های فقهی فراوانی را در اختیار رهبران جماعت اسلامی قرار داد و شرایطی را رقم زد که آنها افکار و ایدئولوژی‌های جدیدشان را در قالب تألیفات مختلف بیان کنند. درست به همین دلیل است که رهبران جماعت اسلامی با انتشار کتاب‌های مختلف اعلام کردند که جهاد یک وسیله است و نه هدف. نظام حاکم در مصر در طول 2 سال شرایطی را فراهم آورد که آن دسته از عناصری که افکارشان تغییر کرده بود، بتوانند ایدئولوژی جدید خود را نیز به دیگر اعضای جماعت اسلامی القا کنند. افزون بر این، تمامی تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی حتی در داخل زندان‌ها میان زندانیان سیاسی توزیع می‌شد. نظام حاکم در مصر حتی پا را فراتر نهاد و تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی را به خارج از مرزهای مصر از جمله یمن و عربستان سعودی ارسال کرد. در تمامی تألیفات منتشرشده توسط رهبران جماعت اسلامی، آنها به‌صراحت از ایدئولوژی سابق خود برائت جستند. علاوه بر اینها نظام حاکم، پس از اطمینان یافتن از اینکه خطری از سوی رهبران جماعت اسلامی آنها را تهدید نمی‌کند، به تدریج روند آزاد کردن آنها را کلید زد.  
نظام حاکم در مصر همچنین تلاش کرد تا شرایطی را فراهم آورد که رهبران جماعت اسلامی از ایدئولوژی‌ای که پیشتر داشتند، دست بکشند؛ هرچند که با آغاز فرایند تغییر ایدئولوژی جماعت اسلامی، برخورد امنیتی با رهبران و اعضای فراری این جمعیت متوقف نشد. نظام مصر کتاب‌های فقهی فراوانی را در اختیار رهبران جماعت اسلامی قرار داد و شرایطی را رقم زد که آنها افکار و ایدئولوژی‌های جدیدشان را در قالب تألیفات مختلف بیان کنند. درست به همین دلیل است که رهبران جماعت اسلامی با انتشار کتاب‌های مختلف اعلام کردند که جهاد یک وسیله است و نه هدف. نظام حاکم در مصر در طول 2 سال شرایطی را فراهم آورد که آن دسته از عناصری که افکارشان تغییر کرده بود، بتوانند ایدئولوژی جدید خود را نیز به دیگر اعضای جماعت اسلامی القا کنند. افزون بر این، تمامی تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی حتی در داخل زندان‌ها میان زندانیان سیاسی توزیع می‌شد. نظام حاکم در مصر حتی پا را فراتر نهاد و تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی را به خارج از مرزهای مصر از جمله یمن و عربستان سعودی ارسال کرد. در تمامی تألیفات منتشرشده توسط رهبران جماعت اسلامی، آنها به‌صراحت از ایدئولوژی سابق خود برائت جستند. علاوه بر اینها نظام حاکم، پس از اطمینان یافتن از اینکه خطری از سوی رهبران جماعت اسلامی آنها را تهدید نمی‌کند، به تدریج روند آزاد کردن آنها را کلید زد.  


==تأثیر فعالیت‌های پژوهشی در تغییر مبانی فکری جماعت اسلامی==
== تأثیر فعالیت‌های پژوهشی در تغییر مبانی فکری جماعت اسلامی ==
واقعیت آن است که وزارت کشور مصر از رهگذر پژوهشی که انجام داد، تلاش کرد تا پتانسیل تبدیل رویکرد جهادیِ اسلام‌گرایان به رویکرد سیاسی را آشکار سازد. این اقدام وزارت کشور مصر با نتایج بسیاری از پژوهش‌های غربی در خصوص نحوه برخورد دستگاه‌های امنیتی با گروه‌های جهادی و تبدیل آنها به گروه‌های سیاسی، تطابق داشت. پژوهش‌های غربی نیز پیشتر با ارائه مطالب گوناگون از اینکه چگونه دستگاه‌های امنیتی می‌توانند گروه‌های جهادی را به گروه‌های صِرفاً اسلامی و بیخطر تبدیل کنند، سخن گفته بودند. فارغ از آنچه گفته شد، پژوهش‌های غربی دیگری نیز وجود دارند که معتقدند بازنگری «جماعت اسلامی» در مبانی و افکار ایدئولوژیک خود موفقیتی نبود که به نام نظام حاکم در مصر ثبت شود، بلکه این بازنگری در واقع فرصتی بود که نصیب نظام حاکم شد و سران آن نیز از این بازنگری در راستای تحقق اهدافشان بهره‌برداری کردند. این دست از پژوهش‌ها به روشنی بیان می‌کنند که سران نظام حاکم در مصر نقش چندانی در اصلاحات ایجادشده در صفوف جماعت اسلامی نداشتند بلکه نقش مهمی در ترویج و بسط دادن این بازنگری و رویکرد جدید جنبش مذکور، ایفا کردند. افزون بر این، نظام حاکم در مصر هیچ برنامه‌ای برای بازپروری اعضا و عناصر جماعت اسلامی برای فرستادن آنها به بطن جامعه نداشت و این مسأله نیز خود به مرور زمان مشکلات دیگری را پدید آورد.
واقعیت آن است که وزارت کشور مصر از رهگذر پژوهشی که انجام داد، تلاش کرد تا پتانسیل تبدیل رویکرد جهادیِ اسلام‌گرایان به رویکرد سیاسی را آشکار سازد. این اقدام وزارت کشور مصر با نتایج بسیاری از پژوهش‌های غربی در خصوص نحوه برخورد دستگاه‌های امنیتی با گروه‌های جهادی و تبدیل آنها به گروه‌های سیاسی، تطابق داشت. پژوهش‌های غربی نیز پیشتر با ارائه مطالب گوناگون از اینکه چگونه دستگاه‌های امنیتی می‌توانند گروه‌های جهادی را به گروه‌های صِرفاً اسلامی و بیخطر تبدیل کنند، سخن گفته بودند. فارغ از آنچه گفته شد، پژوهش‌های غربی دیگری نیز وجود دارند که معتقدند بازنگری «جماعت اسلامی» در مبانی و افکار ایدئولوژیک خود موفقیتی نبود که به نام نظام حاکم در مصر ثبت شود، بلکه این بازنگری در واقع فرصتی بود که نصیب نظام حاکم شد و سران آن نیز از این بازنگری در راستای تحقق اهدافشان بهره‌برداری کردند. این دست از پژوهش‌ها به روشنی بیان می‌کنند که سران نظام حاکم در مصر نقش چندانی در اصلاحات ایجادشده در صفوف جماعت اسلامی نداشتند بلکه نقش مهمی در ترویج و بسط دادن این بازنگری و رویکرد جدید جنبش مذکور، ایفا کردند. افزون بر این، نظام حاکم در مصر هیچ برنامه‌ای برای بازپروری اعضا و عناصر جماعت اسلامی برای فرستادن آنها به بطن جامعه نداشت و این مسأله نیز خود به مرور زمان مشکلات دیگری را پدید آورد.
پژوهش‌های دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که تأکید می‌کنند ماهیت نظام حاکم در هر کشوری بر پایدار بودن یا نبودن فعالیت‌های جنبش‌های جهادی تأثیرگذار است. در پژوهش‌های مذکور تأکید شده است که اگر یک نظام حاکمیتی رویکرد سرکوبگرانه و دیکتاتوری داشته باشد نمی‌تواند انتظار داشته باشد که طرف‌های دیگر به گزینه اقدامات خشونتآمیز متوسل نشوند. در این پژوهش‌ها به نمونه اخوان‌المسلمین اشاره شده است که از دهه 1970 از اقدامات خشونت‌آمیز دست کشیدند اما دیکتاتوری‌ها و خشونت‌ورزی‌های نظام حاکم در مصر موجب شد تا جنبش‌های جهادی دیگری نظیر «جماعت اسلامی» و «جماعت الجهاد» در این کشور شکل گیرند. زمانی که به سلسله تحولات مصر می‌نگریم، متوجه می‌شویم که محتوای پژوهش‌های این‌چنینی نزدیک به واقعیت هستند، چراکه پس از کودتای ژوئن سال 2013 مصر، هرچند که جماعت اسلامی بار دیگر به اقدامات خشونت‌آمیز خود بازنگشت، اما گروه‌های جهادی دیگر پس از مشاهده سرکوبگری‌ها و رویکرد دیکتاتورمآبانه نظام حاکم، اقدامات مسلحانه خود علیه آن را کلید زدند.
پژوهش‌های دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که تأکید می‌کنند ماهیت نظام حاکم در هر کشوری بر پایدار بودن یا نبودن فعالیت‌های جنبش‌های جهادی تأثیرگذار است. در پژوهش‌های مذکور تأکید شده است که اگر یک نظام حاکمیتی رویکرد سرکوبگرانه و دیکتاتوری داشته باشد نمی‌تواند انتظار داشته باشد که طرف‌های دیگر به گزینه اقدامات خشونتآمیز متوسل نشوند. در این پژوهش‌ها به نمونه اخوان‌المسلمین اشاره شده است که از دهه 1970 از اقدامات خشونت‌آمیز دست کشیدند اما دیکتاتوری‌ها و خشونت‌ورزی‌های نظام حاکم در مصر موجب شد تا جنبش‌های جهادی دیگری نظیر «جماعت اسلامی» و «جماعت الجهاد» در این کشور شکل گیرند. زمانی که به سلسله تحولات مصر می‌نگریم، متوجه می‌شویم که محتوای پژوهش‌های این‌چنینی نزدیک به واقعیت هستند، چراکه پس از کودتای ژوئن سال 2013 مصر، هرچند که جماعت اسلامی بار دیگر به اقدامات خشونت‌آمیز خود بازنگشت، اما گروه‌های جهادی دیگر پس از مشاهده سرکوبگری‌ها و رویکرد دیکتاتورمآبانه نظام حاکم، اقدامات مسلحانه خود علیه آن را کلید زدند.


==عوامل اصلی بازنگری مبانی فکری جماعت اسلامی==
== عوامل اصلی بازنگری مبانی فکری جماعت اسلامی ==
در خصوص عوامل اصلی‌ای که منجر به بازنگری جماعت اسلامی در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود شد، سناریوهای زیادی مطرح می‌شود. برخی معتقدند که این تغییر یک تغییرِ نشئت‌گرفته از درون بوده و برخی دیگر نیز معتقدند عواملی نظیر زندانی شدن رهبران جماعت اسلامی و بکارگیری انواع شکنجه‌ها علیه آنها در تغییر ایدئولوژی‌شان مؤثر بوده است. اما باید به این نکته توجه داشت که صِرف تغییر ایدئولوژی و مبانی فکری موجب آزادی زندانیان سیاسی نمی‌شود، چراکه حتی پس از ظهور و بروز این تغییر نیز، این نظام حاکم است که تصمیم می‌گیرد زندانیان سیاسی را آزاد کند و یا همچنان آنها را در بند نگاه دارد؛ بنابراین، پاسخ این سؤال که «بازنگری در مبانی فکری تا چه اندازه می‌تواند در آزادی مخالفان و زندانیان سیاسی تأثیرگذاری باشد؟» تنها در اختیار نظام حاکم در مصر است و سران آن هستند که می‌توانند پاسخ دقیقی به این سؤال بدهند. در واقع، سران نظام حاکم در مصر می‌بایست به این سؤال مشخص پاسخ دهند که در صورت بازنگری زندانیان سیاسی در مبانی فکری خود، تا چه اندازه آماده آزادی آنها هستند؟ از سوی دیگر، سخن گفتن از اشتباهات و خطاهای مخالفان و زندانیان سیاسی نوعی «ریاکاری سیاسی» از سوی نظام حاکم در مصر محسوب می‌شود، چراکه اشتباهات و خطاهای جماعت اسلامی و یا حتی اخوان‌المسلمین هیچگاه قابل مقایسه با حجم جنایت‌های نظام مصر و حجم قانون‌شکنی‌های گسترده آن، نبوده است.
در خصوص عوامل اصلی‌ای که منجر به بازنگری جماعت اسلامی در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود شد، سناریوهای زیادی مطرح می‌شود. برخی معتقدند که این تغییر یک تغییرِ نشئت‌گرفته از درون بوده و برخی دیگر نیز معتقدند عواملی نظیر زندانی شدن رهبران جماعت اسلامی و بکارگیری انواع شکنجه‌ها علیه آنها در تغییر ایدئولوژی‌شان مؤثر بوده است. اما باید به این نکته توجه داشت که صِرف تغییر ایدئولوژی و مبانی فکری موجب آزادی زندانیان سیاسی نمی‌شود، چراکه حتی پس از ظهور و بروز این تغییر نیز، این نظام حاکم است که تصمیم می‌گیرد زندانیان سیاسی را آزاد کند و یا همچنان آنها را در بند نگاه دارد؛ بنابراین، پاسخ این سؤال که «بازنگری در مبانی فکری تا چه اندازه می‌تواند در آزادی مخالفان و زندانیان سیاسی تأثیرگذاری باشد؟» تنها در اختیار نظام حاکم در مصر است و سران آن هستند که می‌توانند پاسخ دقیقی به این سؤال بدهند. در واقع، سران نظام حاکم در مصر می‌بایست به این سؤال مشخص پاسخ دهند که در صورت بازنگری زندانیان سیاسی در مبانی فکری خود، تا چه اندازه آماده آزادی آنها هستند؟ از سوی دیگر، سخن گفتن از اشتباهات و خطاهای مخالفان و زندانیان سیاسی نوعی «ریاکاری سیاسی» از سوی نظام حاکم در مصر محسوب می‌شود، چراکه اشتباهات و خطاهای جماعت اسلامی و یا حتی اخوان‌المسلمین هیچگاه قابل مقایسه با حجم جنایت‌های نظام مصر و حجم قانون‌شکنی‌های گسترده آن، نبوده است.
به این نکته نیز باید توجه داشت که برخی از رهبران جماعت اسلامی حتی به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود بسنده نکرده و پا را فراتر نیز نهادند، به گونه‌ای که به وسیله‌ای برای قانونی ساختن جنایتهای نظام مبارک تبدیل شدند و او را به عنوان یک فرد وطن‌پرست واقعی معرفی کردند. این رویکرد رهبران جماعت اسلامی موجب شد تا آنها به مرور زمان از صف مخالفان نظام حاکم در مصر خارج شده و در زمره حامیان نظام دیکتاتوری قرار گیرند.
به این نکته نیز باید توجه داشت که برخی از رهبران جماعت اسلامی حتی به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود بسنده نکرده و پا را فراتر نیز نهادند، به گونه‌ای که به وسیله‌ای برای قانونی ساختن جنایتهای نظام مبارک تبدیل شدند و او را به عنوان یک فرد وطن‌پرست واقعی معرفی کردند. این رویکرد رهبران جماعت اسلامی موجب شد تا آنها به مرور زمان از صف مخالفان نظام حاکم در مصر خارج شده و در زمره حامیان نظام دیکتاتوری قرار گیرند.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۷:
<br />
<br />
<references />
<references />
=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده: مصر]]
[[رده:مصر]]
[[رده: جریان های جهان اسلام]]
[[رده:جریان‌های جهان اسلام]]
[[رده: جریان شناسی]]
[[رده:جریان‌شناسی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۲

ویرایش