جماعت اسلامی مصر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱٬۰۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
بدینترتیب، «حسن الألفی» سیاست توسعه سرکوبگری علیه عناصر جماعت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و در همین راستا، نیروهای امنیتی مصر سلسله اقدامات گستردهای را علیه اعضای جنبش مذکور ترتیب دادند. به عنوان نمونه، دانشجویانِ عضو جماعت اسلامی از دانشگاهها اخراج شدند و کارمندان وابسته به این جنبش نیز از کار کنار گذاشته شدند. در همینحال، خانوادههای اعضای جماعت اسلامی توسط دستگاه اطلاعات مصر گروگان گرفته شدند و خانههایشان نیز تخریب شد. در این شرایط بود که نظام مبارک صدور سلسله احکام اعدام در دادگاههای نظامی علیه اعضای جماعت اسلامی را کلید زد. «شریف حسن» ازجمله کسانی که بود که در نتیجه صدور احکام مذکور، اعدام شد. مدتی پس از شریف حسن، «حسن بدران» نیز اعدام شد. افراد دیگری نیز در دورههای زمانی مختلف توسط نظام مبارک اعدام شدند.
بدینترتیب، «حسن الألفی» سیاست توسعه سرکوبگری علیه عناصر جماعت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و در همین راستا، نیروهای امنیتی مصر سلسله اقدامات گستردهای را علیه اعضای جنبش مذکور ترتیب دادند. به عنوان نمونه، دانشجویانِ عضو جماعت اسلامی از دانشگاهها اخراج شدند و کارمندان وابسته به این جنبش نیز از کار کنار گذاشته شدند. در همینحال، خانوادههای اعضای جماعت اسلامی توسط دستگاه اطلاعات مصر گروگان گرفته شدند و خانههایشان نیز تخریب شد. در این شرایط بود که نظام مبارک صدور سلسله احکام اعدام در دادگاههای نظامی علیه اعضای جماعت اسلامی را کلید زد. «شریف حسن» ازجمله کسانی که بود که در نتیجه صدور احکام مذکور، اعدام شد. مدتی پس از شریف حسن، «حسن بدران» نیز اعدام شد. افراد دیگری نیز در دورههای زمانی مختلف توسط نظام مبارک اعدام شدند.
روند اعدامها ادامه پیدا کرد تا اینکه شمار اعدامیها در دوره نظام مبارک به 88 نفر رسید. بر اساس گزارش منتشر شده در سال 1995 میلادی، تعداد بازداشتیهای سیاسی در حد فاصل سالهای 1992 تا 1995 به 7891 نفر رسید. افزون براین، بر اساس آمار اعلامشده توسط وزارت کشور مصر، در جریان درگیریهای مسلحانه در حد فاصل سالهای 1992 تا 1997 میلادی 471 نفر از اعضای «جماعت اسلامی» کشته شدند. در همین سالها، صدها نفر از اعضای این جنبش در نتیجه اهمال پزشکی نظام مبارک، در زندانها جان باختند. این در حالی است که از سال 1993میلادی نظام مبارک، خانوادههای زندانیانِ جماعت اسلامی را به مدت چند سال از ملاقات با آنها محروم ساخت. بر اساس تمامی آنچه که گفته شد، «جماعت اسلامی مصر» نتوانست اقدامات خشونتآمیز پلیس علیه خود را متوقف سازد؛ کمااینکه این جنبش در گیرودار مبارزاتش با نظام حاکم، در به دست آوردن حمایت و پشتوانه مردمی موفقیت چندانی کسب نکرد و مورد انتقاد بسیاری از گروهها، جریانها و جنبشهای اسلامگرا نیز قرار گرفت.
روند اعدامها ادامه پیدا کرد تا اینکه شمار اعدامیها در دوره نظام مبارک به 88 نفر رسید. بر اساس گزارش منتشر شده در سال 1995 میلادی، تعداد بازداشتیهای سیاسی در حد فاصل سالهای 1992 تا 1995 به 7891 نفر رسید. افزون براین، بر اساس آمار اعلامشده توسط وزارت کشور مصر، در جریان درگیریهای مسلحانه در حد فاصل سالهای 1992 تا 1997 میلادی 471 نفر از اعضای «جماعت اسلامی» کشته شدند. در همین سالها، صدها نفر از اعضای این جنبش در نتیجه اهمال پزشکی نظام مبارک، در زندانها جان باختند. این در حالی است که از سال 1993میلادی نظام مبارک، خانوادههای زندانیانِ جماعت اسلامی را به مدت چند سال از ملاقات با آنها محروم ساخت. بر اساس تمامی آنچه که گفته شد، «جماعت اسلامی مصر» نتوانست اقدامات خشونتآمیز پلیس علیه خود را متوقف سازد؛ کمااینکه این جنبش در گیرودار مبارزاتش با نظام حاکم، در به دست آوردن حمایت و پشتوانه مردمی موفقیت چندانی کسب نکرد و مورد انتقاد بسیاری از گروهها، جریانها و جنبشهای اسلامگرا نیز قرار گرفت.
همزمان با وخیم شدن شرایط جماعت اسلامی در داخل مصر، به این جنبش در خارج از مرزهای این کشور نیز شوک بزرگی وارد شد. ماجرا از این قرار بود که یکی از برجستهترین رهبران جماعت اسلامی به نام «طلعت فؤاد قاسم» در سپتامبر سال 1995میلادی توسط دستگاه اطلاعات ایالات متحده آمریکا در کرواسی ربوده شد. آمریکاییها این رهبر برجسته جماعت اسلامی را به مصر تحویل دادند و پس از آن، وی برای همیشه ناپدید شد. افزون بر این، پس از تلاش برای ترور «حسنی مبارک» در آدیسآبابا در سال 1995 میلادی، عرصه بر پایگاه‌های جماعت اسلامی در سودان به شدت تنگ شد.
همزمان با وخیم شدن شرایط جماعت اسلامی در داخل مصر، به این جنبش در خارج از مرزهای این کشور نیز شوک بزرگی وارد شد. ماجرا از این قرار بود که یکی از برجسته‌ترین رهبران جماعت اسلامی به نام «طلعت فؤاد قاسم» در سپتامبر سال 1995میلادی توسط دستگاه اطلاعات ایالات متحده آمریکا در کرواسی ربوده شد. آمریکاییها این رهبر برجسته جماعت اسلامی را به مصر تحویل دادند و پس از آن، وی برای همیشه ناپدید شد. افزون بر این، پس از تلاش برای ترور «حسنی مبارک» در آدیسآبابا در سال 1995 میلادی، عرصه بر پایگاه‌های جماعت اسلامی در سودان به شدت تنگ شد.


===طرح توقف بدون قید و شرط اقدامات خشونتآمیز===
===طرح توقف بدون قید و شرط اقدامات خشونت‌آمیز===
یکی از رهبران جماعت اسلامی به نام «خالد ابراهیم» در جریان جلسه محاکمهاش در دادگاه، طرحی را برای آرامسازی اوضاع ارائه کرد. طبق طرح ارائهشده از سوی «خالد ابراهیم»، جماعت اسلامی میبایست تمامی اقدامات خشونتآمیز خود علیه مسئولان و نیروهای پلیس و نیز گردشگران در استان «أسوان» را به مدت یک سال متوقف میکرد. با اینحال، این طرح «خالد ابراهیم» موفقیتآمیز نبود، زیرا رهبران داخلی و خارجی جماعت اسلامی با آن مخالفت کردند. در سال 1996میلادی نیز اتفاق جدیدی رخ داد که نشان از افزایش فشارها بر رهبران تاریخی جماعت اسلامی داشت. در آن زمان، آن دسته از محکومانی که 15 سال از محکومیت خود را سپری کرده و آن را به اتمام رسانده بودند، بار دیگر توسط نظام مبارک بازداشت شدند. پس از این اقدام نظام مبارک بود که جماعت اسلامی بار دیگر تصمیم گرفت طرح متوقف ساختن اقدامات خشونتآمیز از سوی هر دو طرف را ارائه دهد. بنابراین، جماعت اسلامی با صدور بیانیهای موافقت خود با توقف فوری و بدون قید و شرط اقدامات خشونتآمیز را اعلام کرد. اما پس از مدتی خبر آمد که نظام مبارک قصد دارد دادگاه نظامی دیگری را برگزار کند که در آن شماری از اعضای جماعت اسلامی محاکمه خواهند شد. پس از رسیدن این خبر بود که رهبران جماعت اسلامی در موضع خود سست شدند.
یکی از رهبران جماعت اسلامی به نام «خالد ابراهیم» در جریان جلسه محاکمهاش در دادگاه، طرحی را برای آرامسازی اوضاع ارائه کرد. طبق طرح ارائهشده از سوی «خالد ابراهیم»، جماعت اسلامی میبایست تمامی اقدامات خشونت‌آمیز خود علیه مسئولان و نیروهای پلیس و نیز گردشگران در استان «أسوان» را به مدت یک سال متوقف میکرد. با اینحال، این طرح «خالد ابراهیم» موفقیتآمیز نبود، زیرا رهبران داخلی و خارجی جماعت اسلامی با آن مخالفت کردند. در سال 1996میلادی نیز اتفاق جدیدی رخ داد که نشان از افزایش فشارها بر رهبران تاریخی جماعت اسلامی داشت. در آن زمان، آن دسته از محکومانی که 15 سال از محکومیت خود را سپری کرده و آن را به اتمام رسانده بودند، بار دیگر توسط نظام مبارک بازداشت شدند. پس از این اقدام نظام مبارک بود که جماعت اسلامی بار دیگر تصمیم گرفت طرح متوقف ساختن اقدامات خشونتآمیز از سوی هر دو طرف را ارائه دهد. بنابراین، جماعت اسلامی با صدور بیانیهای موافقت خود با توقف فوری و بدون قید و شرط اقدامات خشونتآمیز را اعلام کرد. اما پس از مدتی خبر آمد که نظام مبارک قصد دارد دادگاه نظامی دیگری را برگزار کند که در آن شماری از اعضای جماعت اسلامی محاکمه خواهند شد. پس از رسیدن این خبر بود که رهبران جماعت اسلامی در موضع خود سست شدند.
با این حال، خشونتها میان دو طرف متوقف نشد و جماعت اسلامی تلاش کرد تا به صورت عملی نشان دهد که زیر بار خواستههای نظام حاکم در مصر نمیرود. در سال 1997 میلادی بود که «رفاعی طه» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی در خارج از مصر، مسئولیت حمله 6 نفر از عناصر مسلح این جنبش به منطقه «الدیر البحری» واقع در «الأقصر» را برعهده گرفت. در این حمله 62 نفر از جمله 58 گردشگر کشته شدند. رفاعی معتقد بود که این حمله در واقع نشانگر قدرت جماعت اسلامی در انجام عملیاتهای گسترده در داخل اراضی مصر است. او معتقد بود که جماعت اسلامی نشان داد که اگر طرحی را برای توقف خشونتها ارائه میدهد، این طرح نشأتگرفته از موقعیت ضعف و عجز آن نیست.
با این حال، خشونتها میان دو طرف متوقف نشد و جماعت اسلامی تلاش کرد تا به صورت عملی نشان دهد که زیر بار خواستههای نظام حاکم در مصر نمیرود. در سال 1997 میلادی بود که «رفاعی طه» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی در خارج از مصر، مسئولیت حمله 6 نفر از عناصر مسلح این جنبش به منطقه «الدیر البحری» واقع در «الأقصر» را برعهده گرفت. در این حمله 62 نفر از جمله 58 گردشگر کشته شدند. رفاعی معتقد بود که این حمله در واقع نشانگر قدرت جماعت اسلامی در انجام عملیاتهای گسترده در داخل اراضی مصر است. او معتقد بود که جماعت اسلامی نشان داد که اگر طرحی را برای توقف خشونتها ارائه میدهد، این طرح نشأتگرفته از موقعیت ضعف و عجز آن نیست.
در هر صورت، سلسله کنشها و واکنشها از سوی هر دو طرف یعنی جماعت اسلامی و نظام مبارک، منجر به توقف اقدامات خشونتآمیز و پایان نبرد میان آنها نشد. نظام مبارک سیاستهای امنیتی خشونتآمیز خود علیه جماعت اسلامی را تشدید و حکم اعدام 12 نفر از اعضای این جنبش را امضاء کرد. این درحالی است که در سال 1998میلادی، نیروهای امنیتی وابسته به نظام مبارک 8 نفر از عناصر جماعت اسلامی را در استان «المانیا» به قتل رساندند. عملیات «الأقصر» اختلافات میان رهبران جماعت اسلامی را علنی ساخت، زیرا شماری از آن‌ها معتقد بودند که پیامدهای ناشی از عملیات الأقصر موجب شد تا طرح آتشبس فوری و توقف سریع درگیریها میان دو طرف بینتیجه باقی بماند. با تمامی اینها، رفاعی بار دیگر بر موضع خود در حمایت از عملیات الأقصر تأکید کرد و گفت: «این عملیات نه مایه ناامیدی بود و نه شکست؛ این عملیات مأموریتی بر دوش عناصر جماعت اسلامی بود که انجام شد».
در هر صورت، سلسله کنشها و واکنشها از سوی هر دو طرف یعنی جماعت اسلامی و نظام مبارک، منجر به توقف اقدامات خشونتآمیز و پایان نبرد میان آنها نشد. نظام مبارک سیاستهای امنیتی خشونتآمیز خود علیه جماعت اسلامی را تشدید و حکم اعدام 12 نفر از اعضای این جنبش را امضاء کرد. این درحالی است که در سال 1998میلادی، نیروهای امنیتی وابسته به نظام مبارک 8 نفر از عناصر جماعت اسلامی را در استان «المانیا» به قتل رساندند. عملیات «الأقصر» اختلافات میان رهبران جماعت اسلامی را علنی ساخت، زیرا شماری از آن‌ها معتقد بودند که پیامدهای ناشی از عملیات الأقصر موجب شد تا طرح آتشبس فوری و توقف سریع درگیریها میان دو طرف بینتیجه باقی بماند. با تمامی اینها، رفاعی بار دیگر بر موضع خود در حمایت از عملیات الأقصر تأکید کرد و گفت: «این عملیات نه مایه ناامیدی بود و نه شکست؛ این عملیات مأموریتی بر دوش عناصر جماعت اسلامی بود که انجام شد».
خط ۹۲: خط ۹۲:
افزون بر آنچه گفته شد، جماعت اسلامی نیز دستاوردهای مناسبی را پس از بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژی خود به دست آورد. پس از اتخاذ رویکرد جدید توسط جنبش مذکور، وضعیت زندانیان سیاسی آن بهبود پیدا کرد و بسیاری از رهبران برجسته آن آزاد شدند. «حمدی عبدالرحمن» اولین رهبر جماعت اسلامی لقب گرفت که در ماه مِی سال 2001 میلادی از زندان آزاد گشت. علاوهبراین، «کرم زهدی» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی نیز در سال 2003 میلادی از زندان آزاد شد. همچنین اجرای بسیاری از احکام اعدام که پیشتر علیه اعضای جماعت اسلامی صادر شده بود، متوقف شد. از سوی دیگر، نظام حاکم در مصر مجوز انجام فعالیت‌های تبلیغی را برای جماعت اسلامی صادر کرد و این جنبش همچون گذشته به انجام این فعالیتها پرداخت. همچنین نظام مصر فضایی را فراهم کرد تا رهبران جماعت اسلامی به صورت گسترده در رسانههای مختلف از افکار و ایدئولوژیهای جدید خود سخن بگویند.
افزون بر آنچه گفته شد، جماعت اسلامی نیز دستاوردهای مناسبی را پس از بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژی خود به دست آورد. پس از اتخاذ رویکرد جدید توسط جنبش مذکور، وضعیت زندانیان سیاسی آن بهبود پیدا کرد و بسیاری از رهبران برجسته آن آزاد شدند. «حمدی عبدالرحمن» اولین رهبر جماعت اسلامی لقب گرفت که در ماه مِی سال 2001 میلادی از زندان آزاد گشت. علاوهبراین، «کرم زهدی» رئیس شورای مشورتی جماعت اسلامی نیز در سال 2003 میلادی از زندان آزاد شد. همچنین اجرای بسیاری از احکام اعدام که پیشتر علیه اعضای جماعت اسلامی صادر شده بود، متوقف شد. از سوی دیگر، نظام حاکم در مصر مجوز انجام فعالیت‌های تبلیغی را برای جماعت اسلامی صادر کرد و این جنبش همچون گذشته به انجام این فعالیتها پرداخت. همچنین نظام مصر فضایی را فراهم کرد تا رهبران جماعت اسلامی به صورت گسترده در رسانههای مختلف از افکار و ایدئولوژیهای جدید خود سخن بگویند.
اما با همه دستاوردهایی که برای حزب جماعت اسلامی حاصل گشت، اوضاع داخلی مصر خیلی به نفع جماعت اسلامی رقم نخورد. در حد فاصل سال‌های 2005 تا 2010 میلادی رهبران این جنبش تلاش زیادی کردند تا آثار، تبعات و پیامدهای ناشی از تجدید نظرشان در مبانی فکری را سروسامان دهند و در نزد مردم محبوبیت پیدا کنند. با اینحال، شرایط مصر به گونهای رقم خورد که جمعیت «اخوانالمسلمین» محبوبیت زیادی پیدا کرد، به گونهای که توانست در آن زمان، دهها هزار نفر از مردم مصر و نیز شمار زیادی از جریانهای اسلامی را با خود همراه سازد. این جمعیت حتی در انتخابات پارلمانی سال 2005 و 2010 میلادی موفق شد دهها کرسی را تصاحب کند.
اما با همه دستاوردهایی که برای حزب جماعت اسلامی حاصل گشت، اوضاع داخلی مصر خیلی به نفع جماعت اسلامی رقم نخورد. در حد فاصل سال‌های 2005 تا 2010 میلادی رهبران این جنبش تلاش زیادی کردند تا آثار، تبعات و پیامدهای ناشی از تجدید نظرشان در مبانی فکری را سروسامان دهند و در نزد مردم محبوبیت پیدا کنند. با اینحال، شرایط مصر به گونهای رقم خورد که جمعیت «اخوانالمسلمین» محبوبیت زیادی پیدا کرد، به گونهای که توانست در آن زمان، دهها هزار نفر از مردم مصر و نیز شمار زیادی از جریانهای اسلامی را با خود همراه سازد. این جمعیت حتی در انتخابات پارلمانی سال 2005 و 2010 میلادی موفق شد دهها کرسی را تصاحب کند.
==فروپاشی ساختار رهبری حزب جماعت اسلامی==
هیچیک از رهبران جماعت اسلامی زمانی که به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود مشغول بودند، تصور نمیکردند که روزی انقلاب مردمی گستردهای به وقوع بپیوندد و طی آن نظام حُسنی مبارک به زیر کشیده شود؛ کما اینکه هیچ‌گاه حتی به ذهنشان هم خطور نمیکرد که انقلاب مذکور تنها دو سال و نیم عمر کند و نسخه آن با یک کوتای نظامی خونین پیچیده شود. در واقع باید گفت که انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستی‌آزمایی بازنگری «جماعت اسلامی» در افکار و ایدئولوژی‌هایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد. این مسأله موجب فروپاشی ساختار رهبری جماعت اسلامی شد. یکی از عوامل اصلی این فروپاشی هم آن بود که افرادی نظیر «ناجح ابراهیم» و «حمدی عبدالرحمن» تمایل زیادی به هماهنگ شدن با نظامهای دیکتاتوری و همراه شدن با سیاستهای آنها داشتند.
با ظهور و بروز انقلاب ژانویه 2011 میلادی برخی از رهبران جماعت اسلامی نظیر «عصام درباله» و «صفوت عبدالغینی» و نیز بسیاری دیگر از رهبران این جنبش به حمایت از این انقلاب پرداختند و اعلام کردند که هرگونه قیام علیه نظام حاکم بر اساس ایدئولوژی جدید، حرام است. این درحالی است که شماری دیگر از رهبران جماعت اسلامی ازجمله «ناجح ابراهیم» با انقلاب مذکور به مخالفت برخاستند. حتی کار به جایی رسید که ناجح ابراهیم با نگارش کتابی به دفاع از «حُسنی مبارک» مبادرت ورزید. به همین دلیل، پس از برکناری حُسنی مبارک از قدرت، معضلات زیادی در داخل صفوف «جماعت اسلامی» به وقوع پیوست که ریشه اصلی آن به مواضع مختلف رهبران این جنبش در قبال طرح آتشبس و توقف خشونتها، بازمیگشت.
===بازگشت رهبران خارج نشینِ حزب جماعت اسلامی===
با بالا گرفتن درگیری‌ها و منازعات میان رهبران جماعت اسلامی، «کرم زهدی» به عنوان رئیس شورای مشورتی این جنبش با صدور احکامی عضویت «عصام درباله» را به حالت تعلیق درآورد و «صفوت عبدالغنی» را نیز از جماعت اسلامی اخراج کرد. پس از مدتی یعنی در ماه مِی سال 2011 درباله و عبدالغنی موفق شدند جبهه جدیدی را برای خود تشکیل داده و کرم زهدی را از شورای مشورتی جماعت اسلامی کنار بگذارند. بدینترتیب، این درباله بود که رهبری جماعت اسلامی را برعهده گرفت و کرم زهدی نیز اعلام کرد که خارج از جماعت اسلامی، مشغول فعالیتهای تبلیغی خواهد شد.
پس از مدتی برخی دیگر از رهبران جماعت اسلامی از زندان آزاد شدند. ازجمله رهبران آزادشده میتوان به «طارق الرمز»، «رفاعی طه» و «مصطفی حمزه» اشاره کرد. در همین حال، برجستهترین رهبران خارجنشینِ جماعت اسلامی نظیر «محمد الاسلامبولی» و «اسامة رشدی» به مصر بازگشتند و جماعت اسلامی در سایه بازگشت رهبرانش، نفس تازهای پیدا کرد. به دنبال این تحولات، جماعت اسلامی حزب «سازندگی و توسعه» را تأسیس کرد. این حزب در جریان انتخابات پارلمانی سال 2011 میلادی موفق شد 15 کرسی را به دست آورد. بدینسان، هرچند که جماعت اسلامی نتوانست آن میزان از تأثیرگذاری خود در دههای 70 و 80 میلادی را بازیابی کند، اما در سال 2011 به تدریج توانست خود را به صحنه تحولات بازگرداند.
===بازداشت‌های گسترده رهبران جماعت اسلامی===
فعالیتهای سیاسی و تبلیغی جماعت اسلامی مدت زیادی به طول نیانجامید، زیرا به محض وقوع کودتای ژوئن سال 2013 میلادی، جماعت اسلامی از صحنه سیاسی مصر حذف گشت. نه تنها جماعت اسلامی که اخوانالمسلمین هم به همین سرنوشت دچار شد. پس از کودتای سال 2013 میلادی اعضاء و رهبران جماعت اسلامی و اخوانالمسلمین تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. حتی برخی از اعضای این جماعت به دلیل حضور در تعدادی از تحصنها کشته شدند و شمار زیادی نیز به خارج رفتند تا توسط نیروهای مصری بازداشت نشوند.
انقلاب ژانویه سال 2011 میلادی به مثابه یک امتحان عملی برای راستیآزمایی بازنگری جماعت اسلامی در افکار و ایدئولوژیهایش بود. در جریان انقلاب مذکور مشخص شد که شماری از رهبران جماعت اسلامی به خط مشیِ جدید خود پایبند هستند و این درحالی است که برخی دیگر همزمان با ظهور و بروز انقلاب، مسیری غیر از آنچه را که اعلام کرده بودند، در پیش گرفتند. اینجا بود که موج جدیدی از منازعات گسترده میان رهبران مختلف جماعت اسلامی به راه افتاد.
روند بازداشتها علیه رهبران جماعت اسلامی آغاز شد و رهبرانی همچون «مصطفی حمزه»، «نصر عبدالسلام» و «صفوت عبدالغنی» بازداشت شدند و حتی برخی از آنها در سال 2015 میلادی در زندان جان خود را از دست دادند. «عصام درباله» و «عزت السلامونی» از جمله این افراد بودند. در سال 2018 میلادی نیز نظام حاکم، «جماعت اسلامی» را در زمره گروههای تروریستی قرار داد. این تحولات ادامه پیدا کرد تا اینکه پس از مدتی جماعت اسلامی با اخوانالمسلمین به نزاع و اختلاف دچار شدند. رهبران جماعت اسلامی به دلیل اختلاف با اخوان در نحوه مدیریت شرایط بحرانی، از ائتلاف «حمایت از مشروعیت و مخالفت با کودتا» خارج شدند. در نتیجه باید گفت که جماعت اسلامی نتوانست آنگونه که برنامهریزی کرده بود، مسیر فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی خود را به سرانجام برساند. این جماعت حتی نتوانست وحدت میان رهبران خود را حفظ کند و از همینروی، در نهایت با خُسران و فروپاشی مواجه شد.
==تجربه تغییر ایدئولوژیِ جماعت اسلامی زیر ذره‌بین==
اندکی پس از انقلاب 25 ژانویه 2011میلادی، وزارت کشور مصر در سال 2012میلادی پژوهشی را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم و روشهای برخورد امنیتی» انجام داد و نویسنده آن یعنی «محمد حمزه» از افسران ارتش مصر، تجربه جماعت اسلامی و نحوه برخورد امنیتی با این جنبش را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش، حمزه تلاش کرد تا پدیده مقاومت مسلحانه و ایدئولوژی متعلق به آن را معرفی کرده و روشهای برخورد امنیتی با جماعت اسلامی را تشریح کند. وی در گزارش خود اعلام کرد که نظام حاکم در مصر، مبارزه با جماعت اسلامی را در دو محور مورد توجه قرار داد:
===الف. محور مواجهه امنیتی===
نظام حاکم در مصر تلاش کرد تا تمامی فعالیتهای «جماعت اسلامی» را تحت نظر داشته باشد؛ از همینروی کوچکترین تحرکات این جنبش مورد رصد قرار گرفت. برخی از اعضای این جماعت نیز برای جاسوسی از اطلاعات آن، توسط دستگاه امنیتی مصر به استخدام درآمدند. افزون بر این، نظام مصر نفوذ به ساختارهای جماعت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و تمامی کانالهای ارتباطی میان رهبران جماعت اسلامی را مسدود ساخت. همچنین دستگاه امنیتی مصر، روند رسیدگی قضایی به اتهامات اعضای جماعت اسلامی را تسریع کرد تا بدینترتیب، تمامی منابع تأمین مالی این جماعت خشکانیده شود. افزون بر آنچه گفته شد، تمامی تحرکات و اقدامات رهبران جماعت اسلامی در زندان تحت کنترل روزانه قرار گرفت و از ابزارهای متعددی برای دست کشیدن آنها از اندیشه و ایدئولوژی سابقهشان بهرهبرداری شد.
===ب. تصحیح اندیشه و مبانی فکری===
نظام حاکم در مصر همچنین تلاش کرد تا شرایطی را فراهم آورد که رهبران جماعت اسلامی از ایدئولوژی‌ای که پیشتر داشتند، دست بکشند؛ هرچند که با آغاز فرایند تغییر ایدئولوژی جماعت اسلامی، برخورد امنیتی با رهبران و اعضای فراری این جمعیت متوقف نشد. نظام مصر کتابهای فقهی فراوانی را در اختیار رهبران جماعت اسلامی قرار داد و شرایطی را رقم زد که آنها افکار و ایدئولوژیهای جدیدشان را در قالب تألیفات مختلف بیان کنند. درست به همین دلیل است که رهبران جماعت اسلامی با انتشار کتابهای مختلف اعلام کردند که جهاد یک وسیله است و نه هدف. نظام حاکم در مصر در طول 2 سال شرایطی را فراهم آورد که آن دسته از عناصری که افکارشان تغییر کرده بود، بتوانند ایدئولوژی جدید خود را نیز به دیگر اعضای جماعت اسلامی القاء کنند. افزون بر این، تمامی تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی حتی در داخل زندانها میان زندانیان سیاسی توزیع میشد. نظام حاکم در مصر حتی پا را فراتر نهاد و تألیفات جدید رهبران جماعت اسلامی را به خارج از مرزهای مصر از جمله یمن و عربستان سعودی ارسال کرد. در تمامی تألیفات منتشرشده توسط رهبران جماعت اسلامی، آن‎ها صراحتا از  ایدئولوژی سابق خود برائت جستند. علاوه بر اینها نظام حاکم، پس از اطمینان یافتن از اینکه خطری از سوی رهبران جماعت اسلامی آنها را تهدید نمیکند، به تدریج روند آزاد کردن آنها را کلید زد.
===تأثیر فعالیت‌های پژوهشی در تغییر مبانی فکری جماعت اسلامی===
واقعیت آن است که وزارت کشور مصر از رهگذر پژوهشی که انجام داد، تلاش کرد تا پتانسیل تبدیل رویکرد جهادیِ اسلامگرایان به رویکرد سیاسی را آشکار سازد. این اقدام وزارت کشور مصر با نتایج بسیاری از پژوهشهای غربی در خصوص نحوه برخورد دستگاههای امنیتی با گروههای جهادی و تبدیل آنها به گروههای سیاسی، تطابق داشت. پژوهشهای غربی نیز پیشتر با ارائه مطالب گوناگون از اینکه چگونه دستگاههای امنیتی میتوانند گروههای جهادی را به گروه‌های صِرفاً اسلامی و بیخطر تبدیل کنند، سخن گفته بودند. فارغ از آنچه گفته شد، پژوهشهای غربی دیگری نیز وجود دارند که معتقدند بازنگری «جماعت اسلامی» در مبانی و افکار ایدئولوژیک خود موفقیتی نبود که به نام نظام حاکم در مصر ثبت شود، بلکه این بازنگری در واقع فرصتی بود که نصیب نظام حاکم شد و سران آن نیز از این بازنگری در راستای تحقق اهدافشان بهرهبرداری کردند. این دست از پژوهشها صراحتا بیان میکنند که سران نظام حاکم در مصر نقش چندانی در اصلاحات ایجادشده در صفوف جماعت اسلامی نداشتند بلکه نقش مهمی در ترویج و بسط دادن این بازنگری و رویکرد جدید جنبش مذکور، ایفا کردند. افزون بر این، نظام حاکم در مصر هیچ برنامهای برای بازپروری اعضاء و عناصر جماعت اسلامی برای فرستادن آنها به بطن جامعه نداشت و این مسأله نیز خود به مرور زمان مشکلات دیگری را پدید آورد.
پژوهشهای دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که تأکید میکنند ماهیت نظام حاکم در هر کشوری بر پایدار بودن یا نبودن فعالیتهای جنبشهای جهادی تأثیرگذار است. در پژوهشهای مذکور تأکید شده است که اگر یک نظام حاکمیتی رویکرد سرکوبگرانه و دیکتاتوری داشته باشد نمیتواند انتظار داشته باشد که طرف‌های دیگر به گزینه اقدامات خشونتآمیز متوسل نشوند. در این پژوهشها به نمونه اخوانالمسلمین اشاره شده است که از دهه 1970 از اقدامات خشونتآمیز دست کشیدند اما دیکتاتوریها و خشونتورزیهای نظام حاکم در مصر موجب شد تا جنبشهای جهادی دیگری نظیر «جماعت اسلامی» و «جماعت الجهاد» در این کشور شکل گیرند. زمانی که به سلسله تحولات مصر مینگریم، متوجه میشویم که محتوای پژوهشهای اینچنینی نزدیک به واقعیت هستند، چراکه پس از کودتای ژوئن سال 2013 مصر، هرچند که جماعت اسلامی بار دیگر به اقدامات خشونتآمیز خود بازنگشت، اما گروههای جهادی دیگر پس از مشاهده سرکوبگریها و رویکرد دیکتاتورمآبانه نظام حاکم، اقدامات مسلحانه خود علیه آن را کلید زدند.
==عوامل اصلی بازنگری مبانی فکری جماعت اسلامی==
در خصوص عوامل اصلیای که منجر به بازنگری جماعت اسلامی در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود شد، سناریوهای زیادی مطرح میشود. برخی معتقدند که این تغییر یک تغییرِ نشأتگرفته از درون بوده و برخی دیگر نیز معتقدند عواملی نظیر زندانی شدن رهبران جماعت اسلامی و بکارگیری انواع شکنجهها علیه آنها در تغییر ایدئولوژیشان مؤثر بوده است. اما باید به این نکته توجه داشت که صِرف تغییر ایدئولوژی و مبانی فکری موجب آزادی زندانیان سیاسی نمیشود، چراکه حتی پس از ظهور و بروز این تغییر نیز، این نظام حاکم است که تصمیم میگیرد زندانیان سیاسی را آزاد کند و یا همچنان آنها را در بند نگاه دارد. بنابراین، پاسخ این سؤال که «بازنگری در مبانی فکری تا چه اندازه میتواند در آزادی مخالفان و زندانیان سیاسی تأثیرگذاری باشد؟» تنها در اختیار نظام حاکم در مصر است و سران آن هستند که میتوانند پاسخ دقیقی به این سؤال بدهند. در واقع، سران نظام حاکم در مصر میبایست به این سؤال مشخص پاسخ دهند که در صورت بازنگری زندانیان سیاسی در مبانی فکری خود، تا چه اندازه آماده آزادی آنها هستند؟ از سوی دیگر، سخن گفتن از اشتباهات و خطاهای مخالفان و زندانیان سیاسی نوعی «ریاکاری سیاسی» از سوی نظام حاکم در مصر محسوب میشود، چراکه اشتباهات و خطاهای جماعت اسلامی و یا حتی اخوانالمسلمین هیچگاه قابل مقایسه با حجم جنایتهای نظام مصر و حجم قانونشکنیهای گسترده آن، نبوده است.
به این نکته نیز باید توجه داشت که برخی از رهبران جماعت اسلامی حتی به بازنگری در مبانی فکری و ایدئولوژیک خود بسنده نکرده و پا را فراتر نیز نهادند، به گونهای که به وسیلهای برای قانونی ساختن جنایتهای نظام مبارک تبدیل شدند و او را به عنوان یک فرد وطنپرست واقعی معرفی کردند. این رویکرد رهبران جماعت اسلامی موجب شد تا آنها به مرور زمان از صف مخالفان نظام حاکم در مصر خارج شده و در زمره حامیان نظام دیکتاتوری قرار گیرند.
در هر صورت، تجربه جماعت اسلامی نشان میدهد که فرق زیادی میان نظام حُسنی مبارک و نظام عبدالفتاح السیسی در مصر وجود دارد. یکی از مهمترین تفاوتها میان این دو، آن است که نظام مبارک احساس ثبات می‌کرد و این درحالی است که نظام عبدالفتاح السیسی جایگاه خود را متزلزل و اساسا موجودیتش را در خطر میبیند. علت این مسأله هم آن است که این نظام از رهگذر یک کودتای نظامی بر اریکه قدرت تکیه زده است. در همین حال، نظام عبدالفتاح السیسی، نظامی است که برخلاف حسنی مبارک، قدرت را از یک جریان اسلام‌گرا که در جامعه مصر ریشه دوانده، بازپس گرفته است. از همین روی، میتوان گفت که تفاوتها میان شخصیتهای مذکور موجب میشود تا روند بازنگریهای فکری و ایدئولوژیک زندانیان کنونی در مصر به نتیجه‌ای که این بازنگریها در حدود 20 سال پیش داشتند، منجر نشود.
۱۷۴

ویرایش