جماعت اسلامی پاکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:


پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه ی خواسته های مودودی و جماعت اسلامی را برآورده نمی کرد، اما بر روی هم از سوی آنها پذیرفته شد. آنها امیدوار بودند که در طی روندی دموکراتیک و با جلب حمایت مردمی، بتوان سرانجام شریعت را بر کشور حاکم نمود. در این مسیر مفاد قانون اساسی سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ به عنوان نخستین گام، کمابیش مطلوب و راضی کننده به نظر می رسید<ref>(Kalim Bahadur: 83)</ref>. بدین ترتیب به نظر می رسید که تلاش های [[اسلام گرایان]] و از جمله جماعت اسلامی برای اسلامی سازی پاکستان و تدوین قانون اساسی هماهنگ و هم نوا با شریعت کمابیش نتیجه بخش بوده است.
پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه ی خواسته های مودودی و جماعت اسلامی را برآورده نمی کرد، اما بر روی هم از سوی آنها پذیرفته شد. آنها امیدوار بودند که در طی روندی دموکراتیک و با جلب حمایت مردمی، بتوان سرانجام شریعت را بر کشور حاکم نمود. در این مسیر مفاد قانون اساسی سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ به عنوان نخستین گام، کمابیش مطلوب و راضی کننده به نظر می رسید<ref>(Kalim Bahadur: 83)</ref>. بدین ترتیب به نظر می رسید که تلاش های [[اسلام گرایان]] و از جمله جماعت اسلامی برای اسلامی سازی پاکستان و تدوین قانون اساسی هماهنگ و هم نوا با شریعت کمابیش نتیجه بخش بوده است.
=جماعت اسلامی و انتخابات=
در نخستین سال های پرفراز و نشیب تاریخ پاکستان، جماعت اسلامی ناکامی های انتخاباتی چندی، مانند انتخابات ایالتی ۱۹۵۱م/۱۳۳۰خ، را متحمل شد. در همین سال ها اختلاف نظرهای درونی هم در جماعت اسلامی پدیدار گشت. بیشتر این اختلاف ها برسر حضور یا عدم حضور جماعت اسلامی در فرایندهای رسمی و قانونی سیاسی کشور بود. در واقع در جماعت اسلامی کسانی بودند که مایل نبودند جماعت به حزبی سیاسی همچون دیگر احزاب سیاسی تبدیل گردد. به نظر آنها جماعت می بایست یک سازمان مذهبی و آرمان گرا باقی می ماند و از طریق آموزش دینی، انتشار کتاب، سخن رانی و مانند آن بر نگرش دینی مردم پاکستان، و از این طریق بر فرایندهای سیاسی آن تاثیر می گذاشت.
در این میان ناکامی های انتخاباتی هم به اختلاف نظرهای درونی بر سر برگزیدن رویکرد سیاسی مناسب دامن زد. رویه ی مورد حمایت مودودی بر پایه ی انتخاب راهکارهای سیاسی و قانون مند به جای شیوه ی انقلابی و تبلیغی محض، با خرده گیری های فراوانی در درون روبرو شد که اوج آن در سال ۱۹۵۷م/۱۳۳۶خ رخ داد. کناره گیری «امین احسن اصلاحی» و «مولانا کوثر نیازی» از عضویت در جماعت اسلامی از رخدادهای پراهمیتی بود که ژرفای شکاف در جماعت اسلامی را نشان می داد. با این همه مودودی همواره از روش  خود دفاع می نمود و دست از آن نکشید. در نتیجه این سیاست به راهبرد بنیادین جماعت اسلامی در سال های پسین تبدیل گشت. نتیجه ی دیگر این رویدادها، تثبیت جایگاه رهبری مودودی در درون جماعت اسلامی پس از کناره گیری شماری از رهبران برجسته ی آن بود<ref>(سید اسعد گیلانی:۱۴۰-۱۴۱؛ Ayesha Jalal: 266; Vali Reza Nasr, 1996: 43)</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش