پرش به محتوا

جنبش اسلامی افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۹: خط ۹۹:
<br>
<br>
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بدون تردید بسیاری از گروه های مجاهدان و از جمله احزاب شیعه این کشور، با اتکا به انقلاب اسلامی ایران مبارزات خود را شروع کردند.
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بدون تردید بسیاری از گروه های مجاهدان و از جمله احزاب شیعه این کشور، با اتکا به انقلاب اسلامی ایران مبارزات خود را شروع کردند.
<br>
==مواضع فکری و سیاسی گروه های اسلامی و روابط آنها با انقلاب اسلامی==
<br>
قبل از کودتای کمونیستی در سال 1978، حرکت های اسلامی و مذهبی به خاطر نداشتن سازمان دهی قوی، تأثیری در حوادث و روی دادهای کشور نداشتند و یا فرصت اظهار وجود پیدا نکردند. برای نمونه؛ مخالفت با کشف حجاب در سال 1959 و نهضت «شهید بلخی» در سال 1329 و جنبش جوانان در سال 1975 به شدت توسط رژیم سلطنتی «ظاهرشاه» سرکوب شد. برخی بر این باورند که نبود یک تشکیلات متحد و یکپارچه قوی در آغاز نهضت اسلامی افغانستان نقش آنها را در جامعه کمرنگ جلوه داد؛ چنان که «ویلیام میلی» می نویسد: «از نظر تاریخی، نقش گروه های مذهبی سازمان یافته در سیاست افغانستان، به هیچ وجه نقشی مسلط نبوده است، اگرچه بی توجهی به منافع کلیدی نظام مذهبی می توانسته است برای حکام مسأله زا باشد.»
<br>
با وجود این کاستی ها که در نهضت افغانستان وجود داشت، دهه 1960، اوج خیزش های اسلامی، تجددگرایی و اصلاح طلبی به شمار می آید. بررسی دیدگاه ها و مواضع گروه های اسلامی که بعد از این تاریخ وارد عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند، تحت دو عنوان امکان پذیر خواهد بود:
<br>
1. نهضت و گروه های اسلام گرایی اهل سنت: هسته اولیه گروه های سنی را «نهضت جوانان مسلمان» تشکیل می دهد که در سال 1348 در دانشگاه کابل پایه گذاری شد و هدف از آن انجام اصلاحات در جامعه افغانستان بود. این نهضت از همان ابتدا دارای دو گرایش سنتی و اصلاح طلبی بود. گروه های سنت گرا مثل؛ اتحاد سیاف، حزب اسلامی یونس خالصی، محاذ ملی و... بیشتر متأثر از جنبش های اسلامی شبه قاره هند (شاه ولی اللّه ) و جنبش وهابیت بودند. اما گروه های اصلاح طلب تحت تأثیر افکار تجددخواهی و اصلاح طلبی جهان عرب و به ویژه جنبش اخوان المسلمین مصر قرار داشتند. اصلاح طلبان که در ابتدا به عنوان «جنبش جوانان مسلمان» فعالیت می کردند، در سال 1354 بر سر روش برخورد با حکومت «داوود» دچار اختلاف شدند. «گلبدین حکمت یار» که خط مشی تندروانه داشت، حزب اسلامی را تشکیل داد. این حزب که در بین پشتوها نفوذ فراوان دارد، از همان ابتدا مورد استقبال گروه های مذهبی پاکستان واقع شد و جماعت اسلامی پاکستان به رهبری «ابوالاعلی مودودی» و جامعه روحانیت به رهبری «مولانا مفتی محمود»، از آن پشتیبانی کردند.
<br>
در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت می کرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند.
<br>
«آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان می نویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» [[ذوالفقار علی بوتو]] قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند».
<br>
بنابراین هدف پاکستان از پشتیبانی و پناه دادن به بنیادگرایان اسلامی از همان آغاز به خاطر مسأله پشتونستان و رقابت های شرق و غرب بود؛ از این رو، پس از آنکه گروه های اسلامی در سال 1371 ه . ش وارد کابل شدند، به توصیه های پاکستانی ها کمتر توجه کردند و این امر، زمینه پیدایش گروهک «[[طالبان]]» و مداخله نظامی پاکستان در افغانستان را فراهم آورد.
<br>
2. گروه های شیعی: این گروه ها، از نظر فکری، وابسته به حوزه نجف و قم بودند. زیرا نهضت های شیعی در افغانستان توسط «سیداسماعیل بلخی»، «[[میرعلی احمد شعاع]]»، «[[میرآقا]]» و «[[مبلغ]]» در دهه پنجاه هجری پایه گذاری شدند که همه اینها تحصیلکردگان [[قم]] و [[نجف]] بودند. اما بعد از کودتای کمونیست ها در افغانستان، روحانیت شیعه تحت تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] دست به مبارزه و قیام مسلحانه زد. «اولیورروا» می نویسد: «تأثیر انقلاب اسلامی ایران از سال 1978 به وضوح نزد جوانان شیعه افغانی احساس می شود، خواه جوانانی که در ایران کار می کنند، خواه جوانانی که عضو جامعه روحانیتند.»
<br>
۱٬۵۶۹

ویرایش