جنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ۳۱ ژانویه
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آزادیبخش' به 'آزادی‌بخش')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:جنگ.jpg |جایگزین=جنگ]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
[[پرونده:جنگ.jpg|چپ]]
!نام
!جنگ
|-
|}
</div>
'''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها و حکومت‌ها و جوامع یا گروه‌های شبه نظامی مانند مزدور‌ها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است می‌توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونه‌های خشونت در جریان نباشند وضعیت [[صلح]] بر قرار است.
'''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها و حکومت‌ها و جوامع یا گروه‌های شبه نظامی مانند مزدور‌ها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است می‌توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونه‌های خشونت در جریان نباشند وضعیت [[صلح]] بر قرار است.
البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانی]]، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‌‏ای جنگ را به گونه‌‏ای تعریف می‌کند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه‌‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‌آورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست.
البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانی]]، مفهوم یک‌سانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‌‏ای جنگ را به گونه‌‏ای تعریف می‌کند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه‌‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‌آورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست.


== تعریف مفهوم جنگ ==
== تعریف مفهوم جنگ ==
درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریف‌های مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلی بال</big> جنگ را خشونتی سازمان یافته می‌داند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام می‌دهند. این تعریف، جنگ‌های داخلی را در برنمی‌گیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگ‌ها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی‌گیرد. در مجموع، به نظر می‌رسد تعریفی که <big>کوئینی</big> از جنگ ارائه می‌دهد، جامعتر از تعریفهای بالا باشد.
درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریف‌های مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلی بال</big> جنگ را خشونتی سازمان یافته می‌داند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام می‌دهند. این تعریف، جنگ‌های داخلی را در برنمی‌گیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگ‌ها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی‌گیرد. در مجموع، به نظر می‌رسد تعریفی که <big>کوئینی</big> از جنگ ارائه می‌دهد، جامع‌تر از تعریفهای بالا باشد.


وی می‌گوید:
وی می‌گوید:
«جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.»
«جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.»
تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به‏ گونه‌‏ای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به‏ کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور می‌گردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده می‌شود.
تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به‏ گونه‌‏ای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به‏ کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور می‌گردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در [[جنگ تحمیلی]] [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده می‌شود.


== انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی ==
== انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی ==
خط ۳۴: خط ۲۹:


=== جنگ هسته‌‏ای ===
=== جنگ هسته‌‏ای ===
به عقیده نویسنده آمریکایی کتاب «دام سلاح هسته‏‌ای و راهی برای گریز از آن<ref>ذکر نظرات این نویسنده آمریکایی به معنای تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایی، گناه بسیاری از کارها را به گردن شوروی (سابق) میانداختند، در حالی که این بخشی از واقیت است.</ref>»، نظامیان و دولتمردان آمریکایی فکر می‌کردند [[شوروی]](سابق) با در اختیار داشتن‌هارتْلند(قلب زمین)، به راحتی می‌تواند به [[اروپای غربی]](متحد [[آمریکا]]) حمله کند. بنابراین، تنها راهی که بتوان جلوی پیشروی شوروی(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌های هسته‏‌ای است؛ زیرا شوروی(سابق) را نمی‌توان به علت دارا بودن سربازان بی شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همی‌شگی اقیانوس منجمد شمالی، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد<ref>رابرت والترز، دام سلاح هسته ‏ای و راهی برای گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران، 1363، صص 11ـ3.</ref>.
به عقیده نویسنده آمریکایی کتاب «دام سلاح هسته‏‌ای و راهی برای گریز از آن<ref>ذکر نظرات این نویسنده آمریکایی به معنای تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایی، [[گناه]] بسیاری از کارها را به گردن [[شوروی]] (سابق) می‌انداختند، در حالی که این بخشی از واقیت است.</ref>»، نظامیان و دولت‌مردان آمریکایی فکر می‌کردند [[شوروی]](سابق) با در اختیار داشتن‌هارتْلند(قلب زمین)، به راحتی می‌تواند به [[اروپای غربی]](متحد [[آمریکا]]) حمله کند. بنابراین، تنها راهی که بتوان جلوی پیشروی شوروی(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌های هسته‏‌ای است؛ زیرا شوروی(سابق) را نمی‌توان به علت دارا بودن سربازان بی شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همی‌شگی اقیانوس منجمد شمالی، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد<ref>رابرت والترز، دام سلاح هسته ‏ای و راهی برای گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران، 1363، صص 11ـ3.</ref>.


واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌ای، به کمک تصورات ذهنی صورت می‌گیرد. زیرا پس از بمباران اتمی [[ژاپن]]، در هیچ‏یک از میدان‌های جنگ از سلاحهای اتمی استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌های کمی و کیفی سلاحهای هسته‏‌ای، محدودیتهای جدّی(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازی و به کارگیری آن وضع شد. همچنین با فروپاشی شوروی(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏ای) رو به کاهش گذاشته است؛ ولی کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌ای قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادی از تسلیحات هسته‌‏ای وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیری آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌ای سخن گفته شود<ref>مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.</ref>. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش برای ممانعت از دسترسی دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌ای، اهمی‌ت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان می‌کند.
واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌ای، به کمک تصورات ذهنی صورت می‌گیرد. زیرا پس از بمباران اتمی [[ژاپن]]، در هیچ‌‏یک از میدان‌های جنگ از سلاح‌های اتمی استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌های کمی و کیفی سلاح‌های هسته‏‌ای، محدودیتهای جدّی(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازی و به کارگیری آن وضع شد. همچنین با فروپاشی شوروی(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏ای) رو به کاهش گذاشته است؛ ولی کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌ای قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادی از تسلیحات هسته‌‏ای وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیری آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌ای سخن گفته شود<ref>مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.</ref>. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش برای ممانعت از دسترسی دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌ای، اهمی‌ت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان می‌کند.
سؤال اصلی این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌ای چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبی چنین جنگی طبق بررسیهای آماری انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌ای میلیون‌ها انسان می‌میرند و به میلیون‌ها نفر دیگر آسیب‌های جدّی<ref>جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهای نخستین یک جنگ هسته ‏ای، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد. ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته ‏ای، ترجمه فریدون حاجتی، اکباتان، تهران، 1362، ص 32.</ref> و جبران ناپذیری چون ابتلا به غدد سرطانی، ناراحتی‌های عصبی مانند نومیدی، اضطراب، ترس و «گروه ستیزی» وارد می‌شود<ref> برای اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.</ref>.
سؤال اصلی این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌ای چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبی چنین جنگی طبق بررسی‌های آماری انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌ای میلیون‌ها انسان می‌میرند و به میلیون‌ها نفر دیگر آسیب‌های جدّی<ref>جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهای نخستین یک جنگ هسته ‏ای، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته ‏ای، ترجمه فریدون حاجتی، اکباتان، تهران، 1362، ص 32</ref> و جبران ناپذیری چون ابتلا به غدد سرطانی، ناراحتی‌های عصبی مانند نومیدی، اضطراب، ترس و «گروه ستیزی» وارد می‌شود<ref> برای اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.</ref>.


جنگ هسته‌‏ای به دو بخش تقسیم می‌شود:
جنگ هسته‌‏ای به دو بخش تقسیم می‌شود:


'''الف) جنگ عمومی''':
'''الف) جنگ عمومی''':
طبق یکی از تعریف‌ها، جنگ عمومی<ref>جنگ عمومی در معنای غیر هسته ‏ای آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهای جهان که در آن تمام منابع طرفهای درگیر برای حفظ بقاء و یا پیروزی در جنگ به کار گرفته می‌شود.</ref> جنگی است که شامل حمله آمریکا و شوروی(سابق)، علیه یکدیگر می‌شود. در چنین جنگی از سلاحهای اتمی استفاده خواهد شد و در زمانی کوتاه، جنگ به اکثر کشورهای جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادی و معنوی آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برتری سلاحهای اتمی یکی از طرفین درگیری و یا مهارت در استفاده فوری از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومی (هسته‌‏ای) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومی هسته‌‏ای(بازدارندگی) که توأم به توانایی لازم و تصمیم جدی در به کارگیری آن است، مانع از وقوع آن گردد<ref> جان ام. کالینز، استراتژی بزرگ اصول و رویه‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1370، صص 87ـ79.</ref>. هرگاه بازدارندگی، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏ای»<ref>جمود هسته ‏ای یعنی این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهای اتمی در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمیگیرند. </ref> پایان یابد و از «سلاحهای گرما هسته‏‌ای» نیز استفاده گردد. در چنین حالتی یک جنگ هسته‏‌ای عمومی واقع خواهد شد<ref>سلاحهای گرما هسته ‏ای سلاحهایی هستند که در آن از مهمات هیدروژنی استفاده شده است.</ref>. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومی هسته‌‏ای وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر می‌گیرد؛ ولی جنگی است که بر کشورهای فاقد قدرت هسته‌‏ای هم تحمیل می‌شود و خساراتی جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.
طبق یکی از تعریف‌ها، جنگ عمومی<ref>جنگ عمومی در معنای غیر هسته ‏ای آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهای جهان که در آن تمام منابع طرف‌های درگیر برای حفظ بقاء و یا پیروزی در جنگ به کار گرفته می‌شود</ref>. جنگی است که شامل حمله آمریکا و شوروی(سابق)، علیه یکدیگر می‌شود. در چنین جنگی از سلاح‌های اتمی استفاده خواهد شد و در زمانی کوتاه، جنگ به اکثر کشورهای جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادی و معنوی آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برتری سلاح‌های اتمی یکی از طرفین درگیری و یا مهارت در استفاده فوری از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومی (هسته‌‏ای) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومی هسته‌‏ای(بازدارندگی) که توأم به توانایی لازم و تصمیم جدی در به کارگیری آن است، مانع از وقوع آن گردد<ref> جان ام. کالینز، استراتژی بزرگ اصول و رویه‌‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1370، صص 87ـ79.</ref>. هرگاه بازدارندگی، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏ای»<ref>جمود هسته ‏ای یعنی این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهای اتمی در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. </ref> پایان یابد و از «سلاحهای گرما هسته‏‌ای» نیز استفاده گردد. در چنین حالتی یک جنگ هسته‏‌ای عمومی واقع خواهد شد<ref>سلاحهای گرما هسته ‏ای سلاحهایی هستند که در آن از مهمات هیدروژنی استفاده شده است.</ref>. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومی هسته‌‏ای وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر می‌گیرد؛ ولی جنگی است که بر کشورهای فاقد قدرت هسته‌‏ای هم تحمیل می‌شود و خساراتی جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.


'''ب) جنگ محدود''':
'''ب) جنگ محدود''':
بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمی‌کند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌ای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌ای در معرض خطر جدی قرار می‌گیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود می‌تواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریف‌های متعددی است.
بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمی‌کند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌ای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌ای در معرض خطر جدی قرار می‌گیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود می‌تواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریف‌های متعددی است.
یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌ای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌ای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه‌جانبه از یکی از طرفهای درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب می‌کنند<ref>چنین جنگ‌هایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری می‌کردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت می‌کردند. جنگ محدود هسته ‏ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ‏ای را باعث انهدام بشر نمی‌داند. </ref>؛ اما هیچ‏گونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏ای، دیگر کشورهای دارنده سلاحهای هسته‌‏ای از خود خویشتن‏داری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.</ref>» شود، خودداری نمایند<ref>جان ام. کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هسته‌‏ای هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏ای متوجه ابرقدرت‌ها و اعضای باشگاه هسته‌‏ای(کلوپ هسته‏‌ای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاح‏هایی است.
یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌ای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌ای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه‌جانبه از یکی از طرف‌های درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب می‌کنند<ref>چنین جنگ‌هایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری می‌کردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت می‌کردند. جنگ محدود هسته ‏ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ‏ای را باعث انهدام بشر نمی‌داند. </ref>؛ اما هیچ‏‌گونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏ای، دیگر کشورهای دارنده سلاح‌های هسته‌‏ای از خود خویشتن‏‌داری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ می‌نامند.</ref>» شود، خودداری نمایند<ref>جان ام. کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هسته‌‏ای هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏ای متوجه ابرقدرت‌ها و اعضای باشگاه هسته‌‏ای(کلوپ هسته‏‌ای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاح‌‏هایی است.


=== جنگ غیر هسته‏‌ای ===
=== جنگ غیر هسته‏‌ای ===
جنگ‌های غیر هست‌ه‏ای برخلاف جنگ‌های هسته‏‌ای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگ‌های غیر هسته‌‏ای داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگ‌های هسته‌‏ای بسیار کمتر است.
جنگ‌های غیر هست‌ه‏ای برخلاف جنگ‌های هسته‏‌ای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگ‌های غیر هسته‌‏ای داشته و هم‌چنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگ‌های هسته‌‏ای بسیار کمتر است.


== جنگ‌های غیر هسته‌‏ای ==
== جنگ‌های غیر هسته‌‏ای ==
خط ۵۶: خط ۵۱:
جنگ محدود علاوه بر مفهوم هسته‏‌ای، معنای غیر هسته ‏ای هم دارد. جنگ محدود غیر هسته ‏ای در معانی مختلفی به کار رفته است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم:
جنگ محدود علاوه بر مفهوم هسته‏‌ای، معنای غیر هسته ‏ای هم دارد. جنگ محدود غیر هسته ‏ای در معانی مختلفی به کار رفته است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم:


# جنگ محدود از لحاظ جغرافیایی<ref>به جنگ محدود جغرافیایی، جنگ محلی نیز گفته می‏شود.</ref>: در چنین جنگی، دامنه و وسعت میدان جنگ محدود به یک منطقه جغرافیایی کوچک است. بر این اساس در جنگ محدود، در مقایسه با جنگ عمومی، به علت کوچک بودن محل درگیری آزادی عمل کمتری وجود دارد. البته در آن هیچ‏گونه محدودیتی در استفاده از سلاحهای مختلف(به استثنای جنگ افزارهای هسته‌‏ای) وجود ندارد. در این صورت، چنین جنگی یک جنگ محدود غیر هسته‌‏ای است.
# جنگ محدود از لحاظ جغرافیایی<ref>به جنگ محدود جغرافیایی، جنگ محلی نیز گفته می‏شود.</ref>: در چنین جنگی، دامنه و وسعت میدان جنگ محدود به یک منطقه جغرافیایی کوچک است. بر این اساس در جنگ محدود، در مقایسه با جنگ عمومی، به علت کوچک بودن محل درگیری آزادی عمل کمتری وجود دارد. البته در آن هیچ‏گونه محدودیتی در استفاده از سلاح‌های مختلف(به استثنای جنگ افزارهای هسته‌‏ای) وجود ندارد. در این صورت، چنین جنگی یک جنگ محدود غیر هسته‌‏ای است.
# تعریف جنگ محدود جغرافیایی(جنگ محلی) حداقل دارای یک نقص است، زیرا این تعریف، جنگ‌هایی را که از لحاظ جغرافیایی بین جنگ‌های محدود و عمومی(غیر هسته‌‏ای) قرار می‌گیرند را شامل نمی‌شود. به بیان دیگر، جایگاه جنگ‌های منطقه‌‏ای و فرامنطقه‌‏ای(قاره‏ای) در چنین تعریفی نامشخص است.
# تعریف جنگ محدود جغرافیایی(جنگ محلی) حداقل دارای یک نقص است، زیرا این تعریف، جنگ‌هایی را که از لحاظ جغرافیایی بین جنگ‌های محدود و عمومی(غیر هسته‌‏ای) قرار می‌گیرند را شامل نمی‌شود. به بیان دیگر، جایگاه جنگ‌های منطقه‌‏ای و فرامنطقه‌‏ای(قاره‏ای) در چنین تعریفی نامشخص است.
#
#
# جنگ محدود از لحاظ هدف: در این جنگ، طرفین درگیری دارای هدف محدودی هستند؛ امّا اگر یکی از طرفین درگیر دارای هدف نامحدود در جنگ باشد، طبقه‌بندی چنین جنگی در جنگ‌های محدود خالی از اِشکال نیست. افزون بر این، در چنین جنگی معلوم نیست که هدف چه معنایی دارد. همچنین دایره و معیاری که محدود بودن هدف را مشخص نماید، به درستی معنا نشده است.
# جنگ محدود از لحاظ هدف: در این جنگ، طرفین درگیری دارای هدف محدودی هستند؛ امّا اگر یکی از طرفین درگیر دارای هدف نامحدود در جنگ باشد، طبقه‌بندی چنین جنگی در جنگ‌های محدود خالی از اِشکال نیست. افزون بر این، در چنین جنگی معلوم نیست که هدف چه معنایی دارد. هم‌چنین دایره و معیاری که محدود بودن هدف را مشخص نماید، به درستی معنا نشده است.
#
#
# جنگ محدود از لحاظ ابزار: در چنین جنگی، طرفهای متخاصم از ابزارهای غیر هسته ‏ای استفاده می‌کنند. هرگاه در این نوع از جنگ، طرفین و یا یکی از طرفهای درگیر، از سلاحهای اتمی استفاده کند، نمی‌توان آن را یک جنگ محدود از لحاظ ابزار، محسوب کرد. جنگی را جنگ محدود می‌نامند که در آن از نفرات محدود استفاده گردد و یا اینکه دامنه تخریب آن اندک باشد. ممکن است یک جنگی که با تخریب اندک و یا نفرات محدود آغاز می‌شود، منجر به یک جنگ عمومی غیر هسته ‏ای گردد؛ زیرا غولی که آزاد می‌شود، هرچند با طنابهای محکم او را بسته باشند، باز تضمینی در کنترل صد در صد آن وجود ندارد.
# جنگ محدود از لحاظ ابزار: در چنین جنگی، طرفهای متخاصم از ابزارهای غیر هسته ‏ای استفاده می‌کنند. هرگاه در این نوع از جنگ، طرفین و یا یکی از طرفهای درگیر، از سلاحهای اتمی استفاده کند، نمی‌توان آن را یک جنگ محدود از لحاظ ابزار، محسوب کرد. جنگی را جنگ محدود می‌نامند که در آن از نفرات محدود استفاده گردد و یا اینکه دامنه تخریب آن اندک باشد. ممکن است یک جنگی که با تخریب اندک و یا نفرات محدود آغاز می‌شود، منجر به یک جنگ عمومی غیر هسته ‏ای گردد؛ زیرا غولی که آزاد می‌شود، هرچند با طنابهای محکم او را بسته باشند، باز تضمینی در کنترل صد در صد آن وجود ندارد.
خط ۸۰: خط ۷۵:
'''ج ـ جنگ روانی'''<ref>جنگ روانی (Psychological Warfare) با اصطلاحاتی چون جنگ اذهان، تبلیغات، جهت دهی سیاسی، تهاجم غیر مستقیم و جنگ سیاسی مترادف است.</ref>:
'''ج ـ جنگ روانی'''<ref>جنگ روانی (Psychological Warfare) با اصطلاحاتی چون جنگ اذهان، تبلیغات، جهت دهی سیاسی، تهاجم غیر مستقیم و جنگ سیاسی مترادف است.</ref>:


سابقه کاربرد عملی جنگ روانی بسیار طولانی است؛ ولی به طور مشخص، چینی‌ها<ref>شستشوی مغزی توسط چینیها ابداع شد. </ref> و سپس [[مسلمانان]] اولین کسانی بودند که از جنگ روانی استفاده کردند<ref> خداوند در بخشی از آیه 12 سوره انفال با بیان «من ترس در دل کافران میافکنم»، مجوز استفاده از جنگ روانی را داده است و [[پیامبر(ص)]] بارها از آن استفاده کرده است، مانند آتش افروختن در بلندی‌های مکه، هنگام فتح آن که به منظور ایجاد ترس در دل [[کافران]] انجام شد.</ref>. بعدها در قرن بیستم و به خصوص در [[جنگ جهانی اول]] و به میزان بیشتری در جنگ جهانی دوم و در دوران [[جنگ سرد]]، از آن استفاده گردید. از ابداع واژه جنگ روانی زمان کمی می‌گذرد، زیرا در سال 1282ش. (1902 م) جان فُولِر انگلیسی، اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را به کار برد. 22 سال بعد، دولت انگلیس اصطلاح «[[جنگ سیاسی]]» را به جای آن، مورد استفاده قرار داد و سرانجام در سال 1319ش. (1940 م) با انتشار مقاله «جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن» واژه جنگ روانی وارد فرهنگ نظامی آمریکا و سپس جهان گردید<ref>ویلیام داقرتی، جنگ روانی، ترجمه حسین حسینی، دانشگاه امام حسین علیه‏السلام، تهران، 1372، ص 41.</ref>.
سابقه کاربرد عملی جنگ روانی بسیار طولانی است؛ ولی به طور مشخص، چینی‌ها<ref>شستشوی مغزی توسط چینیها ابداع شد. </ref> و سپس [[مسلمانان]] اولین کسانی بودند که از جنگ روانی استفاده کردند<ref> خداوند در بخشی از آیه 12 سوره انفال با بیان «من ترس در دل کافران میافکنم»، مجوز استفاده از جنگ روانی را داده است و [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر گرامی اسلام]] بارها از آن استفاده کرده است، مانند آتش افروختن در بلندی‌های مکه، هنگام فتح آن که به منظور ایجاد ترس در دل [[کافران]] انجام شد.</ref>. بعدها در قرن بیستم و به خصوص در [[جنگ جهانی اول]] و به میزان بیشتری در جنگ جهانی دوم و در دوران [[جنگ سرد]]، از آن استفاده گردید. از ابداع واژه جنگ روانی زمان کمی می‌گذرد، زیرا در سال 1282ش. (1902 م) جان فُولِر انگلیسی، اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را به کار برد. 22 سال بعد، دولت انگلیس اصطلاح «[[جنگ سیاسی]]» را به جای آن، مورد استفاده قرار داد و سرانجام در سال 1319ش. (1940 م) با انتشار مقاله «جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن» واژه جنگ روانی وارد فرهنگ نظامی آمریکا و سپس جهان گردید<ref>ویلیام داقرتی، جنگ روانی، ترجمه حسین حسینی، دانشگاه امام حسین علیه‏السلام، تهران، 1372، ص 41.</ref>.


ویلیام داقرتی نویسنده آمریکایی مقاله «جنگ روانی»، تعریفی را که در مطبوعات علمی و عمومی از جنگ روانی آمده است به این صورت ذکر می‌کند:
ویلیام داقرتی نویسنده آمریکایی مقاله «جنگ روانی»، تعریفی را که در مطبوعات علمی و عمومی از جنگ روانی آمده است به این صورت ذکر می‌کند:
خط ۱۴۲: خط ۱۳۷:
'''علل معنوی جنگ'''
'''علل معنوی جنگ'''
انسان‌هایی که به [[خدا]] [[ایمان]] دارند، تنها به انگیزه‌‏های اقتصادی، سیاسی، و مانند آن به جنگ نمی‌پردازند؛ به این معنی که یک انسان با ایمان، انگیزه‏‌های فوق را تحت الشعاع انگیزه‌‏های الهی قرار می‌دهد. در واقع در دیدگاه الهی، جنگ برای برداشتن عضو فاسدی از پیکره اجتماع، یا به منظور نابود کردن عقایدی که حیات مادی و معنوی انسان‌های دیگر را تهدید می‌کند و یا برای نجات تعدادی از انسان‌هایی که در بند ظلم و ستم هستند، صورت می‌گیرد.  
انسان‌هایی که به [[خدا]] [[ایمان]] دارند، تنها به انگیزه‌‏های اقتصادی، سیاسی، و مانند آن به جنگ نمی‌پردازند؛ به این معنی که یک انسان با ایمان، انگیزه‏‌های فوق را تحت الشعاع انگیزه‌‏های الهی قرار می‌دهد. در واقع در دیدگاه الهی، جنگ برای برداشتن عضو فاسدی از پیکره اجتماع، یا به منظور نابود کردن عقایدی که حیات مادی و معنوی انسان‌های دیگر را تهدید می‌کند و یا برای نجات تعدادی از انسان‌هایی که در بند ظلم و ستم هستند، صورت می‌گیرد.  
حضرت [[امام خمینی|امام خمینی]] رحمه‌‏الله در این مورد می‌فرماید:
حضرت [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] رحمه‌‏الله در این مورد می‌فرماید:
«جنگ‌هایی که در [[اسلام]] وارد شده است برای این که این‌ها را از ظلمات به نور وارد کنند<ref> امام خمینی رحمةالله، جنگ و جهاد، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363، ص8.</ref>.»
«جنگ‌هایی که در [[اسلام]] وارد شده است برای این که این‌ها را از ظلمات به نور وارد کنند<ref> امام خمینی رحمةالله، جنگ و جهاد، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363، ص8.</ref>.»
از نظر اسلام جنگ در جهت اموری که مورد رضای [[خداوند]] است، صورت می‌گیرد و به همین دلیل جنگی از نظر اسلام مشروع است که در راه خدا انجام شود. بر این اساس، [[جهاد]] و جنگ، در [[قرآن مجید]] با عبارت «فی سبیل اللّه» همراه است<ref>مرتضی مطهری، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، تهران، 1365، ج 3، ص52.</ref>.
از نظر اسلام جنگ در جهت اموری که مورد رضای [[خداوند]] است، صورت می‌گیرد و به همین دلیل جنگی از نظر اسلام مشروع است که در راه خدا انجام شود. بر این اساس، [[جهاد]] و جنگ، در [[قرآن مجید]] با عبارت «فی سبیل اللّه» همراه است<ref>مرتضی مطهری، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، تهران، 1365، ج 3، ص52.</ref>.
خط ۱۵۷: خط ۱۵۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مفاهیم]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش