حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
=حدیث در لغت=
=حدیث در لغت=
در کهن‌ترین فرهنگ‌های لغت، حدیث بدین‌سان معنا شده است: از هر چیز، تازه و نو آن؛ «شاب حدث» و «شابة حدثة» پسر و دختر نوسال و جوان. [۱]
در کهن‌ترین فرهنگ‌های لغت، حدیث بدین‌سان معنا شده است: از هر چیز، تازه و نو آن؛ «شاب حدث» و «شابة حدثة» پسر و دختر نوسال و جوان. [۱]
احمد بن فارس می‌گوید: (ح ـ د ـ ث) یک ریشه دارد، که بر ناپیدایی که پیداشده دلالت می‌کند. گفته می‌شود چیزی پیدا نبود سپس پیدا شد. «حدیث» هم از همین باب است؛ چون سخنی است که اندک، اندک یکی پس از دیگری پیدا می‌شود. [۲]
احمد بن فارس می‌گوید: (ح ـ د ـ ث) یک ریشه دارد، که بر ناپیدایی که پیداشده دلالت می‌کند. گفته می‌شود چیزی پیدا نبود سپس پیدا شد. «حدیث» هم از همین باب است؛ چون سخنی است که اندک، اندک یکی پس از دیگری پیدا می‌شود. [۲]
ابن منظور آورده است که: حدیث آن است که گوینده آن را به زبان می‌آورد، و بدین معنا تفسیر شده است کلام الهی «و اِذْ اَسَّرَ النّبیُ اِلی بَعْضِ اَزْواجِهِ حدیثاً»[۳] که مراد، مطلق کلام است. [۴] [۵]
ابن منظور آورده است که: حدیث آن است که گوینده آن را به زبان می‌آورد، و بدین معنا تفسیر شده است کلام الهی «و اِذْ اَسَّرَ النّبیُ اِلی بَعْضِ اَزْواجِهِ حدیثاً»[۳] که مراد، مطلق کلام است. [۴] [۵]
طریحی نیز به لحاظ لغت، «حدیث» را مرادف «کلام» می‌داند و می‌نویسد: از آن روی کلام را حدیث گفته‌اند که اندک، اندک به وجود می‌آید. [۶] و مرحوم آیت‌الله مامقانی در توضیح آن نوشته‌اند: بنابراین حدیث، پدید آمدن چیزی است که نبوده است؛ پس حدیث، ضد قدیم است. گویا آنچه در روایتی آمده است که «ایاکم و محدثات الامور» این معنا باشد، که به گفته ابن فارس، یعنی آنچه در کتاب و سنت و اجماع عالمان شناخته نیست و نبوده است. [۷] [۸] [۹] [۱۰]
طریحی نیز به لحاظ لغت، «حدیث» را مرادف «کلام» می‌داند و می‌نویسد: از آن روی کلام را حدیث گفته‌اند که اندک، اندک به وجود می‌آید. [۶] و مرحوم آیت‌الله مامقانی در توضیح آن نوشته‌اند: بنابراین حدیث، پدید آمدن چیزی است که نبوده است؛ پس حدیث، ضد قدیم است. گویا آنچه در روایتی آمده است که «ایاکم و محدثات الامور» این معنا باشد، که به گفته ابن فارس، یعنی آنچه در کتاب و سنت و اجماع عالمان شناخته نیست و نبوده است. [۷] [۸] [۹] [۱۰]
فیّومی نوشته است که: حدیث به گفته‌ها و گزارش‌ها اطلاق می‌شود. [۱۱]
فیّومی نوشته است که: حدیث به گفته‌ها و گزارش‌ها اطلاق می‌شود. [۱۱]
فراء گوید: واحد احادیث احدوثه است ولی بر خلاف قاعده در جمع حدیث استعمال شده. صاحب كشاف آنرا اسم جمع دانسته. ابو حیان در تفسیر خود بنام (البحر) آنرا جمع حدیث (منتهی بر خلاف قیاس) گرفته مانند اباطیل جمع باطل [۱۲]
فراء گوید: واحد احادیث احدوثه است ولی بر خلاف قاعده در جمع حدیث استعمال شده. صاحب كشاف آنرا اسم جمع دانسته. ابو حیان در تفسیر خود بنام (البحر) آنرا جمع حدیث (منتهی بر خلاف قیاس) گرفته مانند اباطیل جمع باطل [۱۲]
این نکته مؤید است به آنچه برخی از عالمان آورده‌اند که تازیان در روزگار جاهلیت بر روزهای مشهور خود، «الاحادیث» می‌گفتند، به لحاظ اینکه در آن روزها، حوادث بسیار رخ می‌داد و گزارش می‌شد و نقل می‌گردید. [۱۳] [۱۴]
این نکته مؤید است به آنچه برخی از عالمان آورده‌اند که تازیان در روزگار جاهلیت بر روزهای مشهور خود، «الاحادیث» می‌گفتند، به لحاظ اینکه در آن روزها، حوادث بسیار رخ می‌داد و گزارش می‌شد و نقل می‌گردید. [۱۳] [۱۴]
برخی از پژوهشیان معاصر پس از گزارش تفصیلی اقوال لغویان درباره حدیث، نتیجه گرفته‌اند که: معنای اصلی این واژه، شکل‌گیری چیزی است پس‌ازآنکه نبوده است. این تکوّن و تجدد، اعم است از اینکه در جواهر باشد یا اعراض، در اقوال باشد و یا در افعال... بنابراین حدیث، هر آن چیزی است که با یادکرد پدید می‌آید، نقل می‌شود، گزارش می‌شود و بدین‌سان در معنای حدیث به تازه پدید آمدن و گزارش شدن، توجه شده است. [۱۵]
برخی از پژوهشیان معاصر پس از گزارش تفصیلی اقوال لغویان درباره حدیث، نتیجه گرفته‌اند که: معنای اصلی این واژه، شکل‌گیری چیزی است پس‌ازآنکه نبوده است. این تکوّن و تجدد، اعم است از اینکه در جواهر باشد یا اعراض، در اقوال باشد و یا در افعال... بنابراین حدیث، هر آن چیزی است که با یادکرد پدید می‌آید، نقل می‌شود، گزارش می‌شود و بدین‌سان در معنای حدیث به تازه پدید آمدن و گزارش شدن، توجه شده است. [۱۵]
بنابراین، حدیث که به لحاظ لغت و وضع اوّلی آن به «جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق می‌شده است، درنهایت با توجه به آن معنای لغوی در ادامه استعمال، بر مطلق کلام اطلاق شده است.
بنابراین، حدیث که به لحاظ لغت و وضع اوّلی آن به «جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق می‌شده است، درنهایت با توجه به آن معنای لغوی در ادامه استعمال، بر مطلق کلام اطلاق شده است.


confirmed
۸٬۰۷۹

ویرایش