حسن بن علی (مجتبی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


== نسب و ولادت امام حسن ==
== نسب و ولادت امام حسن ==
حسن بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن‌هاشم، هاشمی و قرشی است. او همچنین بزرگ‌ترین نوه [[پیامبر اسلام]](ص) از طرف مادرش حضرت فاطمه (س) است. <ref>المفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳</ref>
حسن بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن‌هاشم، هاشمی و قرشی است. او همچنین بزرگ‌ترین نوه [[پیامبر اسلام]](صل الله عليه وسلم) از طرف مادرش حضرت فاطمه (س) است. <ref>المفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳</ref>


امام حسن (علیه السلام) در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۰</ref> بنا بر مشهور، تاریخ ولادت او ۱۵ رمضان سال سوم هجری است. <ref>کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، پاریس، ج۵، ص۲۰</ref> البته برخی روایات و منابع تاریخی تولد وی را سال دوم هجرت دانسته‌اند. <ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، بیروت، ص۱۵۸؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۹</ref>
امام حسن (علیه السلام) در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۰</ref> بنا بر مشهور، تاریخ ولادت او ۱۵ رمضان سال سوم هجری است. <ref>کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، پاریس، ج۵، ص۲۰</ref> البته برخی روایات و منابع تاریخی تولد وی را سال دوم هجرت دانسته‌اند. <ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، بیروت، ص۱۵۸؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۹</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:


== نام‌گذاری امام حسن ==
== نام‌گذاری امام حسن ==
واژه <big>حسن</big> به معنای نیکو است. این نام را پیامبر بر امام نهاد.<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸؛ بخاری، الادب المفرد، ص۱۷۷؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۶، ص۳۳ـ۳۴</ref> در برخی احادیث این نام‌گذاری به الهام الهی منسوب است.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۸؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۶۷ـ۳۶۸</ref> بنابر برخی اقوال نام‌های حسن و حسین معادل شبر و شبیر، نام‌های پسران [[هارون]] هستند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۱</ref> گفتنی است که این دو نام از نام‌ها بهشتی‌اند که قبل از [[اسلام]] نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشته‌اند. <ref> ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۰</ref> بر اساس پاره‌ای از گزار‌ش‌ها که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، امام علی (علیه السلام) پیش از آنکه پیامبر پسر او را حسن بنامد، نام حمزه<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۰</ref> یا حرب<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۵</ref> را برای او برگزیده بود؛ اما اعلام کرد که در نام‌گذاری فرزندش بر رسول خدا پیشی نمی‌گیرد. <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵</ref>
واژه <big>حسن</big> به معنای نیکو است. این نام را پیامبر بر امام نهاد.<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸؛ بخاری، الادب المفرد، ص۱۷۷؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۶، ص۳۳ـ۳۴</ref> در برخی احادیث این نام‌گذاری به الهام الهی منسوب است.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۸؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۶۷ـ۳۶۸</ref> بنابر برخی اقوال نام‌های حسن و حسین معادل شبر و شبیر، نام‌های پسران [[هارون]] هستند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۱</ref> گفتنی است که این دو نام از نام‌ها بهشتی‌اند که قبل از [[اسلام]] نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشته‌اند. <ref> ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۰</ref> بر اساس پاره‌ای از گزار‌ش‌ها که در منابع [[اهل‌سنت]] آمده است، امام علی (علیه السلام) پیش از آنکه پیامبر پسر او را حسن بنامد، نام حمزه<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۰</ref> یا حرب<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۵</ref> را برای او برگزیده بود؛ اما اعلام کرد که در نام‌گذاری فرزندش بر رسول خدا پیشی نمی‌گیرد. <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵</ref>


== کنیه‌هاو القاب امام حسن ==
== کنیه‌هاو القاب امام حسن ==
خط ۶۵: خط ۶۵:


== اوصاف جسمانی امام حسن ==
== اوصاف جسمانی امام حسن ==
زیبایی صورت و‌اندام سلاله [[پیامبر خدا]] (ص) زبان زد عام و خاص بود هر کس به او نگاه می‌کرد سیمای محمد و علی (علیه السلام) را در او می‌دید و درجمالش محو می‌گشت. ابن صبّاغ مالکی در زیبایی صورت و اعضای حسن بن علی (علیه السلام) می‌نویسد: رنگ چهره حسن بن علی (علیه السلام) سفید آمیخته با سرخی بود، چشمانش سیاه، درشت و گشاده، گونه‌هایش هموار، موی وسط سینه‌اش نرم، موی ریشش پر و انبوه، پشت گوشش پرمو، گردن آن حضرت کشیده، برّاق همچون شمشیری از نقره، مفاصلش درشت و دو شانه‌اش پهن و دور از یکدیگر بود؛ انسانی چهارشانه، میانه قد و نمکین که نیکوترین صورت را داشت، ریش خود را با رنگ سیاه خضاب می‌کرد، مویش پرچین و کوتاه و قامتش رسا بود. <ref>ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج‌۲، ص۱۷۱</ref>
زیبایی صورت و‌اندام سلاله [[پیامبر خدا]] (صل الله عليه وسلم) زبان زد عام و خاص بود هر کس به او نگاه می‌کرد سیمای محمد و علی (علیه السلام) را در او می‌دید و درجمالش محو می‌گشت. ابن صبّاغ مالکی در زیبایی صورت و اعضای حسن بن علی (علیه السلام) می‌نویسد: رنگ چهره حسن بن علی (علیه السلام) سفید آمیخته با سرخی بود، چشمانش سیاه، درشت و گشاده، گونه‌هایش هموار، موی وسط سینه‌اش نرم، موی ریشش پر و انبوه، پشت گوشش پرمو، گردن آن حضرت کشیده، برّاق همچون شمشیری از نقره، مفاصلش درشت و دو شانه‌اش پهن و دور از یکدیگر بود؛ انسانی چهارشانه، میانه قد و نمکین که نیکوترین صورت را داشت، ریش خود را با رنگ سیاه خضاب می‌کرد، مویش پرچین و کوتاه و قامتش رسا بود. <ref>ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج‌۲، ص۱۷۱</ref>


واصل بن عطا گفته است: صورت حسن بن علی علیه‌السّلام چون سیمای انبیا و هیات و شکل او چون هیات ملوک و امرا بوده است. <ref> ابن شهر آشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السّلام، ج۳، ص۱۷۶</ref>
واصل بن عطا گفته است: صورت حسن بن علی علیه‌السّلام چون سیمای انبیا و هیات و شکل او چون هیات ملوک و امرا بوده است. <ref> ابن شهر آشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السّلام، ج۳، ص۱۷۶</ref>


=== شباهت به پیامبر اسلام ===
=== شباهت به پیامبر اسلام ===
امام حسن (علیه السلام) شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (ص) در خوی، رفتار و سیادت بودند. <ref> ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۳۷</ref>
امام حسن (علیه السلام) شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (صل الله عليه وسلم) در خوی، رفتار و سیادت بودند. <ref> ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۳۷</ref>


از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) نقل شده است که فرمود: ‌ای حسن، تو از جهت آفرینش (صورت) و اخلاق (سیرت و رفتار) شبیه من هستی.  
از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) نقل شده است که فرمود: ‌ای حسن، تو از جهت آفرینش (صورت) و اخلاق (سیرت و رفتار) شبیه من هستی.  
خط ۹۷: خط ۹۷:
* در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (علیه السلام)
* در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (علیه السلام)


بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام (ص) او را با خردی سال و کمی سن، در برخی از عهدنامه‌ها گواه می‌گرفت، واقدی آورده است که: پیامبر، برای <big>ثقیف</big> عهد ذمه بست، خالد بن سعید آنرا نوشت و امام حسن و امام حسین آنرا گواهی فرمودند. <ref>پیشوای دوم حضرت امام حسن(علیه السلام)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>
بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام (صل الله عليه وسلم) او را با خردی سال و کمی سن، در برخی از عهدنامه‌ها گواه می‌گرفت، واقدی آورده است که: پیامبر، برای <big>ثقیف</big> عهد ذمه بست، خالد بن سعید آنرا نوشت و امام حسن و امام حسین آنرا گواهی فرمودند. <ref>پیشوای دوم حضرت امام حسن(علیه السلام)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیاری از آداب و تعالیم الهی و راه و روش تربیت فرزند را از طریق اعمالشان نسبت به ایشان و برادرشان، حسین ‌(علیه‌السلام)، به دیگران آموخت. <ref>محمدتقی مدرسی، محمدصادق آل شریعت، هدایتگران راه نور (زندگانی امام حسن مجتبی)، قم، موسسه ی فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، ج 4، ص10</ref>
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیاری از آداب و تعالیم الهی و راه و روش تربیت فرزند را از طریق اعمالشان نسبت به ایشان و برادرشان، حسین ‌(علیه‌السلام)، به دیگران آموخت. <ref>محمدتقی مدرسی، محمدصادق آل شریعت، هدایتگران راه نور (زندگانی امام حسن مجتبی)، قم، موسسه ی فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، ج 4، ص10</ref>
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
اینان برگزیده شدند تا کتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، واژگونه رفتار کردند و چنین کسی، حَکم نامیده نمی‌شود، بلکه <big>محکوم</big> است. <ref>حیاة الامام الحسن بن علی ج 1 ص 479</ref>
اینان برگزیده شدند تا کتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، واژگونه رفتار کردند و چنین کسی، حَکم نامیده نمی‌شود، بلکه <big>محکوم</big> است. <ref>حیاة الامام الحسن بن علی ج 1 ص 479</ref>


امام علی ‌(علیه‌السلام) به هنگام رحلت بنا به فرمانی که از پیش از پیامبر اسلام (ص) داشت، امام حسن (علیه السلام) را جانشین خویش فرمود، و [[امام حسین|امام حسین]] و سایر فرزندان گرامی خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت. <ref> اصول کافی ج 1 ص 298-297</ref>
امام علی ‌(علیه‌السلام) به هنگام رحلت بنا به فرمانی که از پیش از پیامبر اسلام (صل الله عليه وسلم) داشت، امام حسن (علیه السلام) را جانشین خویش فرمود، و [[امام حسین|امام حسین]] و سایر فرزندان گرامی خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت. <ref> اصول کافی ج 1 ص 298-297</ref>


== دوران امامت و خلافت امام حسن ==
== دوران امامت و خلافت امام حسن ==
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
امام حسن (علیه السلام) بنابه قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری <ref>کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۶؛ ترجمه الامام الحسن(علیه السلام)، ابن سعد، ص ۹۱</ref> مسموم شدند و به شهادت رسیدند. برخی سال‌های ۴۷[<ref> البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۷۴</ref> و ۴۹ <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۵؛ تاریخ دمشق، ج ۷، ص ۱۲۲</ref> و نیز هفت صفر <ref>الدروس شهید اول، ج ۲، ص ۷</ref> را زمان شهادت امام دانسته‌اند. بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد. <ref>کمال الدین، المقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی، ص ۵۹۶</ref> معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت می‌دانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد. <ref>حبیب السیره، ج ۲، ص ۳۱</ref>
امام حسن (علیه السلام) بنابه قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری <ref>کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۶؛ ترجمه الامام الحسن(علیه السلام)، ابن سعد، ص ۹۱</ref> مسموم شدند و به شهادت رسیدند. برخی سال‌های ۴۷[<ref> البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۷۴</ref> و ۴۹ <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۵؛ تاریخ دمشق، ج ۷، ص ۱۲۲</ref> و نیز هفت صفر <ref>الدروس شهید اول، ج ۲، ص ۷</ref> را زمان شهادت امام دانسته‌اند. بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد. <ref>کمال الدین، المقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی، ص ۵۹۶</ref> معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت می‌دانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد. <ref>حبیب السیره، ج ۲، ص ۳۱</ref>


اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما [[بنی امیه]]<ref>ر. ک:مقاله بنی امیه</ref> به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، <ref>الوافی بالوفیات، ج ۱۲، ص ۱۱۰</ref> به همراهی برخی زنان پیامبر <ref>تذکره الخواص، ج ۲، ص ۶۵</ref> مانع شدند. آنان که کینه دفن عثمان در حش کوکب <ref> البدایه و النهایه، ج ۸، س ۴۵</ref> (قبرستان یهودیان) را به دل داشتند، سوگند یاد کردند تا مانع دفن ایشان در کنار پیامبر (ص) شوند. [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (علیه السلام)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار آن حضرت در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. <ref>بحار الانوار، ج ۴۴/ ص ۱۳۴</ref> بنا به نقلی، سعید بن عاص اموی بر آن حضرت نماز خواند. <ref>تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۹۳</ref>
اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما [[بنی امیه]]<ref>ر. ک:مقاله بنی امیه</ref> به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، <ref>الوافی بالوفیات، ج ۱۲، ص ۱۱۰</ref> به همراهی برخی زنان پیامبر <ref>تذکره الخواص، ج ۲، ص ۶۵</ref> مانع شدند. آنان که کینه دفن عثمان در حش کوکب <ref> البدایه و النهایه، ج ۸، س ۴۵</ref> (قبرستان یهودیان) را به دل داشتند، سوگند یاد کردند تا مانع دفن ایشان در کنار پیامبر (صل الله عليه وسلم) شوند. [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (علیه السلام)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار آن حضرت در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. <ref>بحار الانوار، ج ۴۴/ ص ۱۳۴</ref> بنا به نقلی، سعید بن عاص اموی بر آن حضرت نماز خواند. <ref>تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۹۳</ref>


برخی مانندابن‌عربی (م. ۵۴۳ ق)؛ <ref>العواصم و القواصم، ص ۲۱</ref> ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق) <ref>منهاج السنه، ص ۲۲۵</ref> و تحت تأثیر آنها ابن جوزی <ref>صفوه الصفوه، ج ۱، ص ۳۴۳</ref> و ذهبی، <ref>تاریخ الاسلام، ج ۴، ص </ref> در شهادت آن حضرت به دست معاویه تردید کرده یا منکر به شهادت رسیدن امام توسط معاویه شده و گفته‏‌اند: امام خود خلافت را تسلیم معاویه کرد. لذا دلیلی بر این مسموم کردن نبوده است. از طرف دیگر نیز مسمومیت امر پنهانی است، لذا اگر مسموم می‌کرد نباید کسی متوجه می‌شد. علاوه بر این، دو نفر و به تبع آنان ابن خلدون <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲/ ص ۴۴۹</ref> نیز بدون هیچ گونه استدلالی و تنها از روی تعصب، منکر شهادت امام شده‌اند، در حالی که بر شهادت امام مجتبی به دست معاویه اجماع است. <ref>البدء و التاریخ، ج ۶، ص ۵</ref> و بسیاری از تاریخ نگاران به دست داشتن او در شهادت آن حضرت تصریح کرده‌اند. <ref>البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۲۳۶</ref>
برخی مانندابن‌عربی (م. ۵۴۳ ق)؛ <ref>العواصم و القواصم، ص ۲۱</ref> ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق) <ref>منهاج السنه، ص ۲۲۵</ref> و تحت تأثیر آنها ابن جوزی <ref>صفوه الصفوه، ج ۱، ص ۳۴۳</ref> و ذهبی، <ref>تاریخ الاسلام، ج ۴، ص </ref> در شهادت آن حضرت به دست معاویه تردید کرده یا منکر به شهادت رسیدن امام توسط معاویه شده و گفته‏‌اند: امام خود خلافت را تسلیم معاویه کرد. لذا دلیلی بر این مسموم کردن نبوده است. از طرف دیگر نیز مسمومیت امر پنهانی است، لذا اگر مسموم می‌کرد نباید کسی متوجه می‌شد. علاوه بر این، دو نفر و به تبع آنان ابن خلدون <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲/ ص ۴۴۹</ref> نیز بدون هیچ گونه استدلالی و تنها از روی تعصب، منکر شهادت امام شده‌اند، در حالی که بر شهادت امام مجتبی به دست معاویه اجماع است. <ref>البدء و التاریخ، ج ۶، ص ۵</ref> و بسیاری از تاریخ نگاران به دست داشتن او در شهادت آن حضرت تصریح کرده‌اند. <ref>البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۲۳۶</ref>


امام حسن (علیه السلام) در [[قبرستان بقیع]] و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (ص) به خاک سپردند. خوارزمی قبه و بارگاه امام حسن (علیه السلام) را بلندترین و عالی‌ترین عمارت [[مدینه]] وصف کرده است. <ref>کمال الدین، القصد الاقصی، فی ترجمه المستفصی، ص ۵۹۶</ref> قبر مطهر امام حسن (علیه السلام) و عمویش عباس و هم چنین [[امام زین‌العابدین]] و [[امام باقر]] (علیه السلام) زیر یک قبه بوده است. دیار بکری در شرافت این مکان و قبه می‌گوید:
امام حسن (علیه السلام) در [[قبرستان بقیع]] و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (صل الله عليه وسلم) به خاک سپردند. خوارزمی قبه و بارگاه امام حسن (علیه السلام) را بلندترین و عالی‌ترین عمارت [[مدینه]] وصف کرده است. <ref>کمال الدین، القصد الاقصی، فی ترجمه المستفصی، ص ۵۹۶</ref> قبر مطهر امام حسن (علیه السلام) و عمویش عباس و هم چنین [[امام زین‌العابدین]] و [[امام باقر]] (علیه السلام) زیر یک قبه بوده است. دیار بکری در شرافت این مکان و قبه می‌گوید:


فللّه درّه من قبر ما أکرمه و أشرفه و أعلی قدره عند اللّه. <ref>تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۲، ص ۲۸۷</ref>
فللّه درّه من قبر ما أکرمه و أشرفه و أعلی قدره عند اللّه. <ref>تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۲، ص ۲۸۷</ref>
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش