۸۵٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سرنوشت ساز' به 'سرنوشتساز') |
جز (جایگزینی متن - 'می کنم' به 'میکنم') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
حضرت موسی (ع) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنی اسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا [[فرعون]] مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده می نهاد، اکنون حضرت موسی (ع) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی (ع) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی (ع) را به خودش باز میگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد وقتی مادرش حضرت موسی (ع) را به آب افکند خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم. | حضرت موسی (ع) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنی اسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا [[فرعون]] مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده می نهاد، اکنون حضرت موسی (ع) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی (ع) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی (ع) را به خودش باز میگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد وقتی مادرش حضرت موسی (ع) را به آب افکند خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم. | ||
خواهر حضرت موسی (ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانواده ای راهنمایی | خواهر حضرت موسی (ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانواده ای راهنمایی میکنم و عهده دار شیر دادن این نوزاد باشد، و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت. <ref>قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136</ref> | ||
این گونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت بر هدایت جامعه و داوری میان آنها بر حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی (ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد. <ref>قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136</ref> | این گونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت بر هدایت جامعه و داوری میان آنها بر حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی (ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد. <ref>قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136</ref> | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
* خداوند خطاب به موسی (ع) فرمود: «یا موسی، لاتُطَوِّلْ فی الدُّنْیا أملَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ، والقاسِی القلبِ منّی بَعِیدٌ»: ای موسی! در دنیا آرزوی دراز نکن که قلبت سخت میشود و انسان سخت دل از من بدور است. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج70، ص398</ref> | * خداوند خطاب به موسی (ع) فرمود: «یا موسی، لاتُطَوِّلْ فی الدُّنْیا أملَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ، والقاسِی القلبِ منّی بَعِیدٌ»: ای موسی! در دنیا آرزوی دراز نکن که قلبت سخت میشود و انسان سخت دل از من بدور است. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج70، ص398</ref> | ||
* | * | ||
* روایت شده است که موسی (ع) گفت: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از بنده ات خبر ده. خدای تعالی به او وحی فرمود: هرگاه دیدی که من بندهام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان | * روایت شده است که موسی (ع) گفت: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از بنده ات خبر ده. خدای تعالی به او وحی فرمود: هرگاه دیدی که من بندهام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان میکنم، این نشانه خشنودی من است. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج67، ص26</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |