هارون بن عمران از پیامبران الهی، برادر، جانشین و همراه حضرت موسی(ع) بود که در قرآن از قول موسی به فصاحت وی در سخن گفتن اشاره شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم، جایگاه امام علی(ع) نسبت به پیامبر اکرم به جایگاه هارون نسبت به موسی تشبیه شده است. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده و به حدیث منزلت شناخته می‌شود.

هارون
نام هارون بن عمران (ع)
نام در قرآن هارون
مدت عمر 123
آرامگاه کوه هور در غرب اردن
تکرار نام در قرآن 19
نام پدر عمران
نام مادر یوکابد

هنگامی که موسی[۱] برای گرفتن الواح به طور سینا رفت، هارون را جانشین خود قرار داد. در این مدت، فردی به نام سامری گوساله‌ای ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت کرد و هارون نتوانست مانع آنها شود؛ البته تورات، ساخت گوساله را به هارون نسبت داده است.

هارون در ۱۲۳ سالگی در طور سینا از دنیا رفت، در کوه هور اردن که به جبل هارون شهرت دارد، مقبره‌ای به او منسوب است.

وجه تسميه حضرت هارون (ع)

هارون لفظ غيرعربى است و به معنى كوه نشين يا نورانى مي باشد. [۲]

نسب حضرت هارون (ع)

نسب هارون این گونه است که هارون بن عمران بن قاهث بن لاوی بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم (ع) . [۳]

حضرت هارون(ع) در قرآن

نام حضرت هارون بيست بار در قرآن و بيشتر به همراه حضرت موسی (ع) ذكر شده است كه در مواردى حاوى ستايش شخصيت حضرت هارون می باشد. بعضی از مفسرین گفته اند که نام مباركش نوزده بار در كلام الله مجيد ياد شده زيرا مراد از «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ»: [۴] هارون برادر موسى نيست. [۵]

«وَ أَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً»: و برادرم هارون از من زبان آورتر است. [۶]

«وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هرُونَ نَبِيّاً»: و به رحمت خويش برادرش هارون پيامبر را به او بخشيديم. [۷] «وَلَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هرُونَ الفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ»: و در حقيقت به موسى و هارون فرقان داديم و كتابشان براى پرهيزگاران روشنايى و اندرزى است. [۸]

در قرآن کریم هيچ مساله اى كه مختص به آن جناب باشد، نيامده مگر همان جانشينى او براى برادرش، در آن چهل روزى كه به ميقات رفته بود، "وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ": كه به برادر خود هارون گفت: خلیفه[۹] من باش در قومم، و اصلاح كن، و راه مفسدان را پيروى مكن، و وقتى از ميقات برگشت، در حالى كه خشمناك و متاسف بود كه چرا گوساله پرست شدند، الواح تورات را بيفكند، و سر برادر را بگرفت و به طرف خود بكشيد، هارون گفت: اى پسر مادر! مردم مرا ضعيف كردند، (و گوش به سخنم ندادند)، و نزديك بود مرا بكشند، پس پيش روى دشمنان مرا شرمنده و سرافكنده مكن، و مرا جزو اين مردم ستمگر قرار مده، موسی گفت: پروردگارا مرا و برادرم را بيامرز، و ما را در رحمت خود داخل كن، كه تو ارحم الراحمينى. [۱۰]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله موسی
  2. قاموس قرآن (سيد على اكبر قرشى)، ج7، ص151
  3. التحقيق في كلمات القرآن الكريم (علامه شيخ حسن مصطفوى)، ج11، ص253.
  4. سوره مريم، آیه 28
  5. قاموس قرآن (سيد على اكبر قرشى)، ج7، ص151
  6. سوره قصص، آيه 34
  7. سوره مريم، آيه 53
  8. سوره انبياء، آيه 48
  9. ر.ک:مقاله خلیفه
  10. ترجمه الميزان (سيد محمدباقر موسوى همدانى)، ج16، ص62