حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه')
جز (جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها ')
خط ۱: خط ۱:
'''حق باز گشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی [[اسلام]] '''عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به رشته تحریر درآمده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref>
'''حق باز گشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی [[اسلام]] '''عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به رشته تحریر درآمده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref>
=چکیده=
=چکیده=
از جمله حقوق انسان‌ها که مورد اتفاق مجامع جهانی بوده و نظام حقوقی اسلام نیز انرا تایید نموده حق بازگشت انسان‌ها به اوطانشان است. خلاء‌ امنیت و بحران روحی که بعد از جنگ جهانی دوم در فضای عمومی جهان حاکم گردید رهبران دنیا را بر ان داشت که اقدام اساسی در حل این معضل جهانی بنمایند؛ ازاینرو با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سنه 1948 بسیاری از حقوق طبیعی انسان‌ها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – را به رسمیت شناخته و از نظامهای سیاسی سراسر جهان خواستند که بدان پایبند باشند. در شریعت اسلام نیز بدلیل اهتمام جدی به حقوق انسان‌ها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – با سلب کنندگان این حقوق مقابله جدی شده است. این امر در ایات و روایات متعدد بخوبی مشهود است.
از جمله حقوق انسان‌ها که مورد اتفاق مجامع جهانی بوده و نظام حقوقی اسلام نیز انرا تایید نموده حق بازگشت انسان‌ها به اوطانشان است. خلاء‌ امنیت و بحران روحی که بعد از جنگ جهانی دوم در فضای عمومی جهان حاکم گردید رهبران دنیا را بر ان داشت که اقدام اساسی در حل این معضل جهانی بنمایند؛ ازاینرو با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سنه 1948 بسیاری از حقوق طبیعی انسان‌ها - که از جمله آنها حق بازگشت می‌باشد – را به رسمیت شناخته و از نظامهای سیاسی سراسر جهان خواستند که بدان پایبند باشند. در شریعت اسلام نیز بدلیل اهتمام جدی به حقوق انسان‌ها - که از جمله آنها حق بازگشت می‌باشد – با سلب کنندگان این حقوق مقابله جدی شده است. این امر در ایات و روایات متعدد بخوبی مشهود است.


در مقاله حاضر ضمن بررسی حق بازگشت از منظر اسلام - و تبیین ایات و روایات در این مساله- و حقوق بین الملل، برتری نظام حقوق اسلام بر منشور جهانی حقوق بشر – حقوق بین‌المللی – اثبات گردیده است.
در مقاله حاضر ضمن بررسی حق بازگشت از منظر اسلام - و تبیین ایات و روایات در این مساله- و حقوق بین الملل، برتری نظام حقوق اسلام بر منشور جهانی حقوق بشر – حقوق بین‌المللی – اثبات گردیده است.
خط ۹: خط ۹:
=مقدمه=
=مقدمه=


از جمله مباحث برجسته و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسان‌هاست. ادمیان بدلیل برخورداری از نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در انها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست برخوردار خواهند بود.
از جمله مباحث برجسته و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسان‌هاست. ادمیان بدلیل برخورداری از نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در آنها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست برخوردار خواهند بود.


بدیهی است این حقوق با حقوق قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می‌گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع می‌باشد.
بدیهی است این حقوق با حقوق قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می‌گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع می‌باشد.


ثانیا حقوق طبیعی انسان‌ها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات، اصلاح یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست. نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش بین انان اختلافاتی دیده می‌شود که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد.
ثانیا حقوق طبیعی انسان‌ها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات، اصلاح یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست. نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش بین انان اختلافاتی دیده می‌شود که از جمله آنها حق بازگشت می‌باشد.


در این مقاله به تبیین دو دیدگاه حقوقی "اسلام و حقوق بین الملل "در زمینه حق بازگشت بعنوان یکی از مصادیق حقوق طبیعی انسان‌ها خواهیم پرداخت. اما قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به تبیین مفهوم و جایگاه حقوق بین الملل پرداخته شود:‌
در این مقاله به تبیین دو دیدگاه حقوقی "اسلام و حقوق بین الملل "در زمینه حق بازگشت بعنوان یکی از مصادیق حقوق طبیعی انسان‌ها خواهیم پرداخت. اما قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به تبیین مفهوم و جایگاه حقوق بین الملل پرداخته شود:‌
خط ۶۱: خط ۶۱:
باید گفت صهیونیست ها جهت مشروعیت بخشیدن به اقدام شومشان در اخراج فلسطینیان و اسکان یهودیان مهاجر در سرزمین انها، از واژه"بازگشت" بجای واژه " مهاجرت و تابعیت " استفاده نمودند تا مهاجرت یهودیان به فلسطین را امری طبیعی جلوه داده و در سطح دنیا چنین وانمود شود که گویا اینان از نقاط مختلف دنیا به وطنشان باز می‌گردند.
باید گفت صهیونیست ها جهت مشروعیت بخشیدن به اقدام شومشان در اخراج فلسطینیان و اسکان یهودیان مهاجر در سرزمین انها، از واژه"بازگشت" بجای واژه " مهاجرت و تابعیت " استفاده نمودند تا مهاجرت یهودیان به فلسطین را امری طبیعی جلوه داده و در سطح دنیا چنین وانمود شود که گویا اینان از نقاط مختلف دنیا به وطنشان باز می‌گردند.


صهیونیست ها در تعلیل نام‌گذاری قانون بازگشت معتقدند که:‌" یهودیان یک ملت بدون سرزمین و ملتی اندام وار ارگانیک هستند که دو هزارسال است از میهن خود فلسطین تبعید شده‌اند اما این تبعیدشدن در اعضای این ملت تاثیر نداشته است زیرا بر اساس تصور صهیونیسم بیشتر انها پیوند کاملی با میهنشان دارند و بازگشت به میهن را می‌خواهند تا به حالت پراکندگی پایان دهندو یکپارچگی ملت یهود را با زمین یهودی ان تحقق بخشند نام‌گذاری این قانون به قانون بازگشت از همین جا سرچشمه نمی‌گیرد ". <ref>همان ص 70</ref>  
صهیونیست ها در تعلیل نام‌گذاری قانون بازگشت معتقدند که:‌" یهودیان یک ملت بدون سرزمین و ملتی اندام وار ارگانیک هستند که دو هزارسال است از میهن خود فلسطین تبعید شده‌اند اما این تبعیدشدن در اعضای این ملت تاثیر نداشته است زیرا بر اساس تصور صهیونیسم بیشتر آنها پیوند کاملی با میهنشان دارند و بازگشت به میهن را می‌خواهند تا به حالت پراکندگی پایان دهندو یکپارچگی ملت یهود را با زمین یهودی ان تحقق بخشند نام‌گذاری این قانون به قانون بازگشت از همین جا سرچشمه نمی‌گیرد ". <ref>همان ص 70</ref>  
عجیب آنکه صهیونیست ها معتقدند که حق بازگشت یهودیان به فلسطین در نهاد هر یهودی نهفته است و قانون بازگشت در صدد ان نیست که حقی را برای یهودیان تشریع کند بلکه "غرض این قانون مشخص کردن ویژگی کشور صهیونیستی و هدف بی‌نظیر ان است – به این معنا که - این کشور از نظر عناصر تشکیل دهنده و اهداف با دیگر کشورها جهان فرق می‌کند، حاکمیت ان محدود به ساکنانش است اما درهای ان به روی هر یهودی در هر جائی که باشد باز است ". <ref>همان ص 71-72</ref>  
عجیب آنکه صهیونیست ها معتقدند که حق بازگشت یهودیان به فلسطین در نهاد هر یهودی نهفته است و قانون بازگشت در صدد ان نیست که حقی را برای یهودیان تشریع کند بلکه "غرض این قانون مشخص کردن ویژگی کشور صهیونیستی و هدف بی‌نظیر ان است – به این معنا که - این کشور از نظر عناصر تشکیل دهنده و اهداف با دیگر کشورها جهان فرق می‌کند، حاکمیت ان محدود به ساکنانش است اما درهای ان به روی هر یهودی در هر جائی که باشد باز است ". <ref>همان ص 71-72</ref>  


نتیجه آنکه بر اساس قانون بازگشت، یهودیان در هر سرزمینی که باشند حق مهاجرت به اسرائیل را داشته اما فلسطینیانی که در اثر اشغال سرزمین شان توسط صهیونیست ها از خانه پدری و اباء‌ واجدادی شان اواره شده و به کشورهای مختلف گریخته اند حق بازگشت به سرزمین خود را نخواهند داشت.  
نتیجه آنکه بر اساس قانون بازگشت، یهودیان در هر سرزمینی که باشند حق مهاجرت به اسرائیل را داشته اما فلسطینیانی که در اثر اشغال سرزمین شان توسط صهیونیست ها از خانه پدری و اباء‌ واجدادی شان اواره شده و به کشورهای مختلف گریخته اند حق بازگشت به سرزمین خود را نخواهند داشت.  
=ب - حق بازگشت به موطن در اسلام=
=ب - حق بازگشت به موطن در اسلام=
در نظام اجتماعی اسلام مبحث حقوق ادمیان – با قطع نظر از مبانی اعتقادی و فکری شان - از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. دلیل این امر شواهد متعدد قرآنی و روایی و نیز سیره عملی رهبران الهی است که در مقاله حاضر به تبیین برخی از انها خواهیم پرداخت.  
در نظام اجتماعی اسلام مبحث حقوق ادمیان – با قطع نظر از مبانی اعتقادی و فکری شان - از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. دلیل این امر شواهد متعدد قرآنی و روایی و نیز سیره عملی رهبران الهی است که در مقاله حاضر به تبیین برخی از آنها خواهیم پرداخت.  
== الف – حق بازگشت در قرآن ==
== الف – حق بازگشت در قرآن ==
   
   
خط ۷۸: خط ۷۸:
در تبیین نکته مذکور باید گفت:‌ اولا سیاق و متن ایه ذکر شده و نیز ایه قبل از ان - وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ <ref>بقره:‌83</ref>، بیانگر ان است که خطاب مذکور متوجه همه انسان‌ها بوده و مختص به بنی اسرائیل نمی‌باشد چون پیمانهای ذکر شده در این ایه عمومی و جهانی می‌باشد.
در تبیین نکته مذکور باید گفت:‌ اولا سیاق و متن ایه ذکر شده و نیز ایه قبل از ان - وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ <ref>بقره:‌83</ref>، بیانگر ان است که خطاب مذکور متوجه همه انسان‌ها بوده و مختص به بنی اسرائیل نمی‌باشد چون پیمانهای ذکر شده در این ایه عمومی و جهانی می‌باشد.


ثانیا منحصر نمودن خطاب در ایات مذکور به خصوص بنی اسرائیل و عدم تعمیم ان به سائر انسان‌ها با فلسفه ذکر انها در قرآن- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پیشینیان - منافات خواهد داشت.  
ثانیا منحصر نمودن خطاب در ایات مذکور به خصوص بنی اسرائیل و عدم تعمیم ان به سائر انسان‌ها با فلسفه ذکر آنها در قرآن- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پیشینیان - منافات خواهد داشت.  


نکات:
نکات:
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
3- وعده الهی به نصرت و یاری کسانی که به جهاد در برابر اشغالگران می پردازند:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ که از مضمون واحدی برخوردار می‌باشند بدست می‌آید که مدد ونصرت خداوند در نبرد مذکور با کسانی است که به ندای الهی در جهاد با متجاوزان و اشغالگران لبیک گفته و در صدد بازگشت به موطن شان می‌باشند.  
3- وعده الهی به نصرت و یاری کسانی که به جهاد در برابر اشغالگران می پردازند:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ که از مضمون واحدی برخوردار می‌باشند بدست می‌آید که مدد ونصرت خداوند در نبرد مذکور با کسانی است که به ندای الهی در جهاد با متجاوزان و اشغالگران لبیک گفته و در صدد بازگشت به موطن شان می‌باشند.  


4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزین:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ بدست می‌آید همه کسانی که در مبارزه با اشغالگران و اخراج کنندگان مردم ازسرزمین شان پیکارمی‌کنند درزمره کسانی هستند که به یاری خدا برخاسته و خداوند نیز به انها وعده نصرت داده است. بنابراین جهاد با متجاوزین و اشغالگران علاوه بر مشروعیت از قداست نیز برخوردار می‌باشد که در نتیجه چنین عملی سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالی خواهد بود.  
4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزین:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ بدست می‌آید همه کسانی که در مبارزه با اشغالگران و اخراج کنندگان مردم ازسرزمین شان پیکارمی‌کنند درزمره کسانی هستند که به یاری خدا برخاسته و خداوند نیز به آنها وعده نصرت داده است. بنابراین جهاد با متجاوزین و اشغالگران علاوه بر مشروعیت از قداست نیز برخوردار می‌باشد که در نتیجه چنین عملی سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالی خواهد بود.  


5- بازگشت به وطن امری ذاتی و طبیعی است:‌ از مجموع ایه مذکور بدست می‌آید که بازگشت به وطن حق طبیعی انسان‌ها بوده و اخراج انان از موطنشان امری قبیح، ظلمی اشکارو عمل ضد ارزشی می‌باشد.
5- بازگشت به وطن امری ذاتی و طبیعی است:‌ از مجموع ایه مذکور بدست می‌آید که بازگشت به وطن حق طبیعی انسان‌ها بوده و اخراج انان از موطنشان امری قبیح، ظلمی اشکارو عمل ضد ارزشی می‌باشد.
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
در ایه مذکور از زبان گروهی از بنی اسرائیل نقل شده است انگاه که از پیامبرخویش خواستند تا فرماندهی برای انان جهت پیکار با اشغالگران سرزمین شان تعیین نماید به انان ابلاغ شد که ایا در نبرد با متجاوزین مصمم هستید؟ انان گفتند: وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ چگونه با دشمنانمان پیکار ننمائیم درحالی که انان ما را از دیار و فرزندانمان جدا نموده و سرزمین مان را اشغال نموده‌اند.
در ایه مذکور از زبان گروهی از بنی اسرائیل نقل شده است انگاه که از پیامبرخویش خواستند تا فرماندهی برای انان جهت پیکار با اشغالگران سرزمین شان تعیین نماید به انان ابلاغ شد که ایا در نبرد با متجاوزین مصمم هستید؟ انان گفتند: وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ چگونه با دشمنانمان پیکار ننمائیم درحالی که انان ما را از دیار و فرزندانمان جدا نموده و سرزمین مان را اشغال نموده‌اند.


در ایه مذکور اخراج ظالمانه بنی اسرائیل از سرزمین شان" وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا" علت وجوب پیکار انان با متجاوزین شمرده شده است "وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ" بنابراین از تقارن ایندو - علت و معلول - بدست می‌آید که اقامت در وطن و بازگشت بدان ازجمله حقوق طبیعی و قطعی ادمیان می‌باشد از اینرو هیچ قدرتی حق سلب انها را داشته و طبق ایه مذکور پیکار با سلب کنندگان این حقوق واجب خواهد بود.  
در ایه مذکور اخراج ظالمانه بنی اسرائیل از سرزمین شان" وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا" علت وجوب پیکار انان با متجاوزین شمرده شده است "وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ" بنابراین از تقارن ایندو - علت و معلول - بدست می‌آید که اقامت در وطن و بازگشت بدان ازجمله حقوق طبیعی و قطعی ادمیان می‌باشد از اینرو هیچ قدرتی حق سلب آنها را داشته و طبق ایه مذکور پیکار با سلب کنندگان این حقوق واجب خواهد بود.  


نکات:‌
نکات:‌
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
بر این اساس می‌توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسان‌ها موهبت نموده بگونه‌ای که سلب چنین حقی از انان بزرگترین گناه محسوب می‌گردد.  
بر این اساس می‌توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسان‌ها موهبت نموده بگونه‌ای که سلب چنین حقی از انان بزرگترین گناه محسوب می‌گردد.  


ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از انها استنباط می‌گردد:‌
ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از آنها استنباط می‌گردد:‌


علاوه بر ایات ذکر شده به ایات دیگری نیز می‌توان در اثبات حق اتخاذ وطن و بازگشت بدان استناد نمود که برخی از انها به شرح ذیل می‌باشد:‌  
علاوه بر ایات ذکر شده به ایات دیگری نیز می‌توان در اثبات حق اتخاذ وطن و بازگشت بدان استناد نمود که برخی از آنها به شرح ذیل می‌باشد:‌  


- أَ لاَ تُقَاتِلُونَ‌ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ‌ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ‌ الرَّسُولِ‌ وَ هُمْ‌ بَدَءُوکُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ‌ فَاللَّهُ‌ أَحَقُ‌ أَنْ‌ تَخْشَوْهُ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ <ref>توبه:‌13</ref>
- أَ لاَ تُقَاتِلُونَ‌ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ‌ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ‌ الرَّسُولِ‌ وَ هُمْ‌ بَدَءُوکُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ‌ فَاللَّهُ‌ أَحَقُ‌ أَنْ‌ تَخْشَوْهُ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ <ref>توبه:‌13</ref>
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
=== ب- "حق بازگشت "در منابع حدیثی ===  
=== ب- "حق بازگشت "در منابع حدیثی ===  
   
   
بطور کلی احادیثی را که بحث وطن در انها مطرح گردیده است می‌توان به چند طائفه تفسیم نمود:‌  
بطور کلی احادیثی را که بحث وطن در آنها مطرح گردیده است می‌توان به چند طائفه تفسیم نمود:‌  


1- روایاتی که علاقه به وطن را از اثار ایمان می‌داند؛  
1- روایاتی که علاقه به وطن را از اثار ایمان می‌داند؛  
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:


2- روایاتی که حب به وطن را امری غریزی و طبیعی در وجود انسان می‌داند نظیر روایت "عمرت البلاد لحب الاوطان."<ref>مستدرک سفینه البحار ج 10ص 375</ref>  
2- روایاتی که حب به وطن را امری غریزی و طبیعی در وجود انسان می‌داند نظیر روایت "عمرت البلاد لحب الاوطان."<ref>مستدرک سفینه البحار ج 10ص 375</ref>  
در این روایت حب انسان‌ها به اوطانشان سبب ابادانی انها شمرده شده است چون حب وطن انگیزه انسان را در انجام اقدامات رفاهی و خدماتی در موطن خویش شدت می بخشد. این امر نشانه انست که میل و گرایش به وطن بعنوان امری طبیعی و غریزی در وجود انسان تعبیه شده است.
در این روایت حب انسان‌ها به اوطانشان سبب ابادانی آنها شمرده شده است چون حب وطن انگیزه انسان را در انجام اقدامات رفاهی و خدماتی در موطن خویش شدت می بخشد. این امر نشانه انست که میل و گرایش به وطن بعنوان امری طبیعی و غریزی در وجود انسان تعبیه شده است.


3- روایاتی که عشق به وطن را از نشانه‌های کرامت انسانی می‌داند نظیرروایت: من کرم المرء‌بکائه علی ما مضی من زمانه و حنینه الی اوطانه و حفظه قدیم اخوانه <ref>میزان الحکمه ج4 ص3566</ref>  
3- روایاتی که عشق به وطن را از نشانه‌های کرامت انسانی می‌داند نظیرروایت: من کرم المرء‌بکائه علی ما مضی من زمانه و حنینه الی اوطانه و حفظه قدیم اخوانه <ref>میزان الحکمه ج4 ص3566</ref>  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش