حکمت وجود آیات متشابه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد')
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
اُین نُیز قابل انکار نُیست که هر معنا از معانى که به انسان القا شود ، تنها و تنها از راه معلومات ذهنى او صورت مىگُیرد ، ( مانند معلوماتى که در خلال زندگُیش کسب نموده ) ، حال اگر معلومات ذهنى او همه از قماش محسوسات باشد ، و ذهن او تنها با محسوسات مانوس باشد ، ما نُیز مىتوانُیم مساله معنوى خود را ، از طرُیق محسوسات به او القا کنُیم ، و تازه اُین القا به مقدار کشش فکرُیش در محسوسات امکان پذُیر است ، ... پس دسته اول ، معانى را هم با بُیان حسى درک مىکنند ، و هم با بُیان عقلى ، ولى دسته دوم تنها با بُیان حسى مىتوانند معانى را درک نماُیند .
اُین نُیز قابل انکار نُیست که هر معنا از معانى که به انسان القا شود ، تنها و تنها از راه معلومات ذهنى او صورت مىگُیرد ، ( مانند معلوماتى که در خلال زندگُیش کسب نموده ) ، حال اگر معلومات ذهنى او همه از قماش محسوسات باشد ، و ذهن او تنها با محسوسات مانوس باشد ، ما نُیز مىتوانُیم مساله معنوى خود را ، از طرُیق محسوسات به او القا کنُیم ، و تازه اُین القا به مقدار کشش فکرُیش در محسوسات امکان پذُیر است ، ... پس دسته اول ، معانى را هم با بُیان حسى درک مىکنند ، و هم با بُیان عقلى ، ولى دسته دوم تنها با بُیان حسى مىتوانند معانى را درک نماُیند .


ایشان ادامه می دهد : از آنجاُیى که هداُیت دُینى اختصاص به ُیک طاُیفه و دو طاُیفه ندارد ، و باُید تمامى مردم و همه طبقات از آن برخوردار شوند ، و نُیز از آنجاُیى که قرآن مشتمل بر تاوُیل بود ، لذا اُین سه خصوصُیت باعث شد بُیانات قرآن کرُیم جنبه مثل به خود بگُیرد .
ایشان ادامه می‌دهد : از آنجاُیى که هداُیت دُینى اختصاص به ُیک طاُیفه و دو طاُیفه ندارد ، و باُید تمامى مردم و همه طبقات از آن برخوردار شوند ، و نُیز از آنجاُیى که قرآن مشتمل بر تاوُیل بود ، لذا اُین سه خصوصُیت باعث شد بُیانات قرآن کرُیم جنبه مثل به خود بگُیرد .


به اُین معنا که ، قرآن کرُیم آنچه از معانى که معروف و شناخته شده ذهن مردم است گرفته ، معارفى را که براى مردم شناخته شده نُیست در قالب آن معانى در مىآورد ، تا مردم آن معارف را بفهمند ،
به اُین معنا که ، قرآن کرُیم آنچه از معانى که معروف و شناخته شده ذهن مردم است گرفته ، معارفى را که براى مردم شناخته شده نُیست در قالب آن معانى در مىآورد ، تا مردم آن معارف را بفهمند ،
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:




ایشان با اشاره به وجود محذوراتی که قرآن کریم در راستای بیان معانی و معارف عالی برای توده مردم وجود دارد ادامه می دهد :  
ایشان با اشاره به وجود محذوراتی که قرآن کریم در راستای بیان معانی و معارف عالی برای توده مردم وجود دارد ادامه می‌دهد :  
هُیچ راه گرُیزى از اُین دو محذور ندارد ، مگر اُینکه معانُیى را که مىخواهد ممثل و مجسم کند در بُین مثلهاُیى مختلف متفرق نموده ، در قالبهاُیى متنوع در آورد ، تا خود آن قالبها مفسر و بُیانگر خود شود ، و بعضى بعض دُیگر را توضُیح دهد ، در نتُیجه شنونده بتواند با معارضه انداختن بُین قالبها :
هُیچ راه گرُیزى از اُین دو محذور ندارد ، مگر اُینکه معانُیى را که مىخواهد ممثل و مجسم کند در بُین مثلهاُیى مختلف متفرق نموده ، در قالبهاُیى متنوع در آورد ، تا خود آن قالبها مفسر و بُیانگر خود شود ، و بعضى بعض دُیگر را توضُیح دهد ، در نتُیجه شنونده بتواند با معارضه انداختن بُین قالبها :


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش