رجال

از ویکی‌وحدت


رجال
رجال
نام علم رجال

علم رجال دانشی است که در آن از شرایط قبول قول راوی بحث می شود. به عبارت دیگر علم رجال به شناخت ظاهری یعنی نام و کنیه و...، و باطنی یعنی اوصاف ذاتی مانند وثاقت و ممدوحیت راوی یا عدم آن می پردازد.

علم رجال دانش مطالعۀ روشهای شناخت اشخاص و قضاوت در بارۀ صلاحیت آنهاست. رجال‌شناسی به معنای عام علم شناخت رجال یا همان شناخت مردان. خصوصاً بزرگ مردان است؛ اما در معنای اصطلاحی در علوم دینی علم شناخت «سلسله راویان حدیث» است. خصوصاً شناخت صفاتی که در اعتماد پذیری احادیث شان مؤثر است.

از آغاز تدوین علوم اسلامی[۱]، ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم و ائمه (ع) اهتمام داشته‌اند. همچنین علمای شیعه و سنّی آن را وسیله‌ای در خدمت علم حدیث و فقه[۲] دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده‌اند.

تعریف علم رجال

در آثار رجالی پرشماری که تالیف آن‌ها تا عصر ما ادامه یافته، سعی شده است ضمن تعریف جامع و مانع علم رجال، موضوع و مسائل و فایده و ضرورت آن بیان شود. اولین گام در این مسیر، تعریف علم رجال بوده و از قرن سیزدهم به بعد تعاریف متعددی برای آن عرضه شده است.

بر اساس یکی از نخستین تعریف‌ها که در نیمه دوم این قرن، محمدجعفر استرآبادی (متوفی ۱۲۶۳) در لبّ اللباب فی علم الرجال [۳] مطرح کرده، علم رجال علمی است که با آن توانایی شناخت احوال خبر واحد از جهت صحت و ضعف آن و آنچه در حکم این دو است حاصل می‌شود و این شناخت خود از رهگذر شناخت سند و اشخاص و اوصاف راویان متن از حیث مدح یا قدح شدن و آنچه در معنای این دو است به دست می‌آید.

همو در کتاب رجالی دیگرش الایجاز فی علمی الرجال و الدرایة تعریفی تا حدی متفاوت با تعریف پیشین آورده است که با تعریف رجالیان بعد از او مشابهت بسیار دارد و شاید به لحاظ تقدم وی، پایه و اساس تعاریف مؤلفان بعدی شده باشد. او در این اثر [۴] علم رجال را علمی تعریف کرده است که به کمک آن قدرت شناخت احوال راویان، از حیث شخصیت و اوصاف آنان، از لحاظ مدح و ذم، حاصل می‌شود تا از این رهگذر، احوال خبر واحد از جهت صحت و ضعف و آنچه در حکم این دو است شناخته شود.

فاضل دربندی (متوفی ۱۲۸۵) تعریف تفصیلی‌تری از علم رجال عرضه کرده است. از نظر او [۵] علم رجال علمی است که به‌وسیله آن قدرت شناسایی احوال راویان از حیث اتصاف به عدالت، وثاقت و ممدوح بودن یا اتصاف به ضعف و مذموم بودن و امثال آن‌ها و نیز توانایی شناخت اصول و ضوابط کلی برای تمیز مشترکات و خالی بودن اسناد از غلط و امثال آن‌ها حاصل می‌آید.

کجوری شیرازی [۶] در تعریفی موجز، علم رجال را علمی دانسته است که به کمک آن شخصیت و اوصاف رجال واقع در سند حدیث از حیث ممدوح یا مذموم بودن شناخته می‌شود.

تعریف حاج ملاعلی کنی [۷] یش یا کم شبیه به تعریف کجوری شیرازی است. رجالیان و اصولیان بعدی تعاریف یادشده را، که باید آن‌ها را اولین گام‌ها در زمینه هویت نظری بخشیدن به علم رجال محسوب کرد، تجمیع و تنقیح کردند. مثلا علیاری تبریزی (متوفی ۱۳۲۷) در بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال [۸] ، بارفروشی (متوفی ۱۳۴۵) در نتیجة المقال [۹] و مامقانی (متوفی ۱۳۵۱) در الفوائد الرجالیة من تنقیح المقال [۱۰] به تفصیل، تعاریف عرضه شده از این علم تا زمان خود را نقل و بررسی کرده و از میان آن‌ها تعریفی را برگزیده و صحیح دانسته‌اند.

در عصر ما نیز رجالیانی مانند محسنی، [۱۱] سبحانی، [۱۲] فضلی [۱۳] و سیفی [۱۴] تعریف‌هایی کمابیش شبیه به هم مطرح کرده‌اند که متکی به همان میراث دو سه قرن اخیر است.

براساس مجموع تعاریف پیش‌گفته می‌توان علم رجال را علمی دانست که وثاقت، قدح یا ضعف راویان سلسله سند حدیث را از حیث دخالت آن‌ها در اعتبار سند حدیث بررسی می‌کند. [۱۵]

از مجموع این تعاریف همچنین می‌توان دریافت که این علم از دو جهت در پی بررسی احوال راویان است: یکی، برای تشخیص و تعیین هویت راوی، یعنی اسم و رسم و نسب و لقب او و امثال آنها؛ و دیگر، احراز اوصافی که در قبول یا رد خبر آن‌ها تاثیر دارد، یعنی احراز عدالت و وثاقت، یا اثبات فسق و ضعف و مهمل یا مجهول بودن. [۱۶]

موضوع علم رجال

موضوع علم رجال عبارت‌اند از: سند حدیث (یا محدث) و علم درایه، حدیث و اقسام آن و عوارضی که بر آن حدیث عارض می‌شود. [۱۷]

تفاوت علم رجال با علوم دیگر

تفاوت علم رجال با علم تراجم

در علم‌ رجال شخص راوى موضوعیت دارد؛ اگرچه داراى شخصیت اجتماعى نباشد، ولى موضوع علم تراجم بررسى شخصیت اجتماعى راوى است، مانند شاعر بودن، ادیب‌ بودن و... .به عبارت دیگر موضوع در علم رجال، محدث است (مثلا در رجال از زراره بحث می شود که اخباری که از او نقل می شود چه حکمی دارد.) ولی موضوع در علم تراجم به خصوص محدث کاری ندارد بلکه به شخصیت ها کار دارد چه محدث باشند یا نه.

واضح است که گاه چیزی در علم رجال قابل طرح است ولی در علم تراجم نیست مثلا شخصیتی است که در سند یک حدیث وارد شده است که حدیث مزبور هم محتوای مهمی ندارد مثلا در مورد یک مسأله ی استحبابی جزئی است. آن شخصیت را در علم رجال بحث می کنند ولی چون شخصیت مهمی نیست و مضمون حدیث هم به گونه ای نیست که حکم مهمی را در بر داشته باشد، از آن فرد در علم تراجم بحث نمی شود.

تفاوت علم رجال و درایه

در علم رجال سند حدیث مورد بررسى قرار مى‌ گیرد و در علم درایه متن آن؛ بنابراین موضوع این دو علم با یکدیگر تفاوت دارد. به عبارت دیگر موضوع علم رجال محدث و غایت آن شناخت وثاقت و ضعف و میزان ضبط اوست، اما موضوع علم درایه، حدیث و شناخت اقسام و خصوصیات آن است.

تفاوت علم رجال و فهرست

علم رجال بر طبقات اصحاب پیامبر(ص) مبتنى است، چنان‌ که شیخ طوسی[۱۸] در کتاب رجال خود به بیان طبقات اصحاب پیامبر(ص) و اصحاب امام علی[۱۹] (ع) پرداخته است؛ اما در فهرست بنابر نقل اسامى، اصول، مصنفات و تألیفات و طرق آنهاست.

مرحوم تسترى در خصوص کتاب رجال کشى مى‌ گوید اصل این کتاب بر بیان طبقات استوار است و در کتب علم رجال بیان طبقات اشخاص کفایت مى‌ کند. [۲۰]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله علوم اسلامی
  2. ر.ک:مقاله فقه
  3. استرآبادی، محمدجعفر بن سیف‌الدین، لبّ اللباب فی علم الرجال، ج۱، ص۲۶، چاپ محمدحسین مولوی، در میراث حدیث شیعه، دفتر۲، ۱۳۷۸ش
  4. استرآبادی، محمدجعفر بن سیف‌الدین، الایجاز فی علمی الرجال و الدرایة، ج۱، ص۳۰۷، چاپ حمید احمدیجلفایی، در میراث حدیث شیعه، دفتر۱۵، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش
  5. فاضل دربندی، آقا بن عابد، الفن الثانی من القوامیس، ج۱، ص۸۱، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، در رسائل فی درایة الحدیث، چاپ ابوالفضل حافظیان بابلی، ج۲، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۳ش
  6. کجوری شیرازی، مهدی، الفوائد الرجالیة، ج۱، ص۳۵، چاپ محمدکاظم رحمانستایش، قم ۱۳۸۲ش
  7. کنی، علی بن قربانعلی، توضیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۲۹، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش
  8. علیاری تبریزی، علی بن عبداللّه، بهجة الآمال فی شرح زبدةالمقال، ج۱، ص۴ـ۱۰، ج۱، قم ۱۳۷۱ش
  9. بارفروشی، محمدحسن، نتیجةالمقال فی علم الرجال، ص۴ـ۸، چاپ سنگی تهران، ۱۲۸۴.
  10. بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی، رجال السید بحرالعلوم المعروف بالفوائد الرجالیة، ج۱، ص۲۹ـ۴۴، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش
  11. محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، ج۱، ص۱۱، قم ۱۳۶۲ش
  12. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ج۱، ص۱۱، قم ۱۴۲۱
  13. فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۱۱، بیروت ۱۴۲۰
  14. سیفی، علی‌اکبر، مقیاس الرواة فی کلیات علم الرجال، ج۱، ص۹، قم ۱۴۲۲
  15. مکی عاملی، علی‌حسین، بحوث فی فقه الرجال، ج۱، ص۳۵۳۶، محاضرات علی فانی اصفهانی، برج البراجنه، لبنان ۱۴۱۴/۱۹۹۴
  16. فضلی، عبدالهادی، اصول علم الرجال، ج۱، ص۲۲، بیروت ۱۴۲۰
  17. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۶، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴
  18. ر.ک:مقاله شیخ طوسی
  19. ر.ک:مقاله امام علی
  20. قاموس الرجال، تسترى، ج ۱، ص ۳۳