زمخشری: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۳۲: خط ۳۲:
ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی زمخشری ملقب به جارالله مفسر، محدث و ادیب برجسته قرن پنجم و ششم هجری قمری (م: 528 هـ. ق) است.  
ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی زمخشری ملقب به جارالله مفسر، محدث و ادیب برجسته قرن پنجم و ششم هجری قمری (م: 528 هـ. ق) است.  


==زندگی‌نامه==
== زندگی‌نامه ==
زمخشری در ۲۷ رجب ۴۶۷، ۹ ذی‌الحجه ۵۳۸ ه‍.ق در [[خوارزم]] به دنیا آمد و چند بار در طول حیاتش به سفر مکه رفت. وی در بسیاری از شهرهای آن زمان از جمله خوارزم، [[بخارا]]، [[مرو]]، [[عراق]] و [[مکه]] از ادیبان و محدثان استفاده‌های علمی‌کرد.
زمخشری در ۲۷ رجب ۴۶۷، ۹ ذی‌الحجه ۵۳۸ ه‍.ق در [[خوارزم]] به دنیا آمد و چند بار در طول حیاتش به سفر مکه رفت. وی در بسیاری از شهرهای آن زمان از جمله خوارزم، [[بخارا]]، [[مرو]]، [[عراق]] و [[مکه]] از ادیبان و محدثان استفاده‌های علمی‌کرد.


زمخشری در یکی از مسافرت‌های علمی زمستانی خود در خوارزم یک پای خود را از دست داد و پس از این واقعه از پای چوبی کمک می‌گرفت با این حال باز هم مسافرت‌های طولانی می‌کرد؛ درحالی که یک پای خود را از دست داده بود به [[مکه]] رفت و مدتی را در جوار حرم الهی ساکن گردید؛ به همین سبب به "جارالله" موسوم شد.  
زمخشری در یکی از مسافرت‌های علمی زمستانی خود در خوارزم یک پای خود را از دست داد و پس از این واقعه از پای چوبی کمک می‌گرفت با این حال باز هم مسافرت‌های طولانی می‌کرد؛ درحالی که یک پای خود را از دست داده بود به [[مکه]] رفت و مدتی را در جوار حرم الهی ساکن گردید؛ به همین سبب به "جارالله" موسوم شد.  


علی اکبر دهخدا می‌نویسد: وی در ابتدا به پیروی از استاد خویش ابونصر اصفهانی، به مذهب حنفی و طریقه [[معتزله]] گرایید؛ ولی در اواخر عمر [[شیعه]] گردید.  
علی اکبر دهخدا می‌نویسد: وی در ابتدا به پیروی از استاد خویش ابونصر اصفهانی، به مذهب حنفی و طریقه [[معتزله]] گرایید؛ ولی در اواخر عمر [[شیعه]] گردید.  


==استادان و شاگردان==
== استادان و شاگردان ==
ادبیات و عقاید اعتزال را از ابومضر محمود بن جریر ضبی اصفهانی و ابوالحسن علی بن مظفر نیشابوری آموخت. از ابو منصور نصر حارثی و ابوسعید شقانی، حدیث شنید و در بغداد از نصر بن بطر، حدیث آموخت. ابوالمؤید موفق بن احمد، معروف به اخطب خوارزم و ابوطاهر سلفی از مشهورترین شاگردان او بودند.<ref>[http://pajoohe.ir/%DA%A9%D8%B4%D9%91%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7__a-40843.aspx کشّاف، تفسیر خردگرا]</ref>
ادبیات و عقاید اعتزال را از ابومضر محمود بن جریر ضبی اصفهانی و ابوالحسن علی بن مظفر نیشابوری آموخت. از ابو منصور نصر حارثی و ابوسعید شقانی، حدیث شنید و در بغداد از نصر بن بطر، حدیث آموخت. ابوالمؤید موفق بن احمد، معروف به اخطب خوارزم و ابوطاهر سلفی از مشهورترین شاگردان او بودند.<ref>[http://pajoohe.ir/%DA%A9%D8%B4%D9%91%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7__a-40843.aspx کشّاف، تفسیر خردگرا]</ref>


==آثار==
== آثار ==
مهم‏ترین اثرش تفسیر او بر قرآن کریم است. کتاب «[[الکشاف فی تفسیر قرآن]] (الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل)<ref>ترجمهٔ فارسی: تفسیر کشاف (در چهار جلد)، ترجمهٔ مسعود انصاری، انتشارات ققنوس، تهران، ۱۳۸۹.</ref>» یکی از معروف‌ترین و متقن‌ترین تفاسیر است که از نظر نکات ادبی و بلاغتی در میان همه تفاسیر ممتاز است."المحاجات" در نحو، "الفائق" در تفسیر حدیث، "اساس البلاغه" در لغت، "مفصل" در نحو و "رئوس المسائل" در فقه و "ربیع الابرار" در علوم مختلف(دانشنامه) از مهم‌ترین آثار او هستند. <ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج1 ص1150و نیز ن.ک: وفیات الاعیان ج3 ص86 شماره 711</ref>
مهم‏ترین اثرش تفسیر او بر قرآن کریم است. کتاب «[[الکشاف فی تفسیر قرآن]] (الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل)<ref>ترجمهٔ فارسی: تفسیر کشاف (در چهار جلد)، ترجمهٔ مسعود انصاری، انتشارات ققنوس، تهران، ۱۳۸۹.</ref>» یکی از معروف‌ترین و متقن‌ترین تفاسیر است که از نظر نکات ادبی و بلاغتی در میان همه تفاسیر ممتاز است."المحاجات" در نحو، "الفائق" در تفسیر حدیث، "اساس البلاغه" در لغت، "مفصل" در نحو و "رئوس المسائل" در فقه و "ربیع الابرار" در علوم مختلف(دانشنامه) از مهم‌ترین آثار او هستند. <ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج1 ص1150و نیز ن. ک: وفیات الاعیان ج3 ص86 شماره 711</ref>


«[[تفسیر کشّاف]]» در رده‌بندی تفاسیر در ردیف تفاسیری است که به «[[تفسیر به رأی]]» مشهور هستند.
«[[تفسیر کشّاف]]» در رده‌بندی تفاسیر در ردیف تفاسیری است که به «[[تفسیر به رأی]]» مشهور هستند.
خط ۵۵: خط ۵۵:
برخی از مورخان گفته‌اند: زمخشری بیش از 150 اثر تألیف کرده که 120 اثر از آنها به جا مانده است.
برخی از مورخان گفته‌اند: زمخشری بیش از 150 اثر تألیف کرده که 120 اثر از آنها به جا مانده است.


بعد از نگارش «الکشّاف فی تفسیر قرآن» این اثر تأثیر غیر قابل انکاری در علم تفسیر بر جای گذاشت. علاوه بر این محمد قزوینی مصحح دیوان حافظ از تأثیر حافظ شیرازی از کتاب «الکشّاف فی تفسیر قرآن» سخن گفته است.<ref>[https://hajj.ir/fa/29305 «تفسیر کشّاف»] زمخشری بعد از 9 قرن به فارسی ترجمه شد</ref>
بعد از نگارش «الکشّاف فی تفسیر قرآن» این اثر تأثیر غیر قابل انکاری در علم تفسیر بر جای گذاشت. علاوه بر این محمد قزوینی مصحح دیوان حافظ از تأثیر حافظ شیرازی از کتاب «الکشّاف فی تفسیر قرآن» سخن گفته است.<ref>[https://hajj.ir/fa/29305 «تفسیر کشّاف»] زمخشری بعد از 9 قرن به فارسی ترجمه شد</ref>


به نوشته محمد قزوینی، کمتر کسی توانسته مانند حافظ، لطایف حکمی را با نکات قرآنی در هم آمیزد و تلمیحات و اشارات قرآنی را به کار برد.
به نوشته محمد قزوینی، کمتر کسی توانسته مانند حافظ، لطایف حکمی را با نکات قرآنی در هم آمیزد و تلمیحات و اشارات قرآنی را به کار برد.
خط ۶۳: خط ۶۳:
'''دیگر آثار مهم:'''
'''دیگر آثار مهم:'''


*اطواق الذهب (گردن‌بندهای زرین) در اخلاقیات؛
* اطواق الذهب (گردن‌بندهای زرین) در اخلاقیات؛
* المفرد والمرکب فی العربیه؛
* المفرد والمولف فی النحو؛
* امکنه و الجبال و المیاه در جغرافیا؛
* انموذج فی النحو؛
* دیوان التمثیل؛
* دیوان الشعر؛
* سواتر الامثال؛
* شافعی العی من کلام الشافعی؛
* شرح ابیات کتاب سیبویه؛
* شقایق النعمان فی حقایق النعمان؛
* صمیم العربیه؛
* ضالته الناشد فی علم الفرایض؛
* قسطاس فی العروض؛
* کتاب المنهاج فی الاصول؛
* متشابه اسامی الروات؛
* مستقصی فی امثال العرب؛
* مقدمه الادب؛ <ref>این کتاب برای تعلیم زبان عربی به مردم مسلمان غیر عرب (ترک و فارس) نوشته شده و به سلطان آتسیز خوارزمشاه تقدیم گردیده است. (هیئت، جواد، سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های ترکی) </ref>
* نصایح الصغار؛ (پندهایی به کودکان)
* نصایح الکبار.


*المفرد والمرکب فی العربیه؛
== مدفن ==
 
*المفرد والمولف فی النحو؛
 
*امکنه و الجبال و المیاه در جغرافیا؛
 
*انموذج فی النحو؛
 
*دیوان التمثیل؛
 
*دیوان الشعر؛
 
*سواتر الامثال؛
 
*شافعی العی من کلام الشافعی؛
 
*شرح ابیات کتاب سیبویه؛
 
*شقایق النعمان فی حقایق النعمان؛
 
*صمیم العربیه؛
 
*ضالته الناشد فی علم الفرایض؛
 
*قسطاس فی العروض؛
 
*کتاب المنهاج فی الاصول؛
 
*متشابه اسامی الروات؛
 
*مستقصی فی امثال العرب؛
 
*مقدمه الادب؛ <ref>این کتاب برای تعلیم زبان عربی به مردم مسلمان غیر عرب (ترک و فارس) نوشته شده و به سلطان آتسیز خوارزمشاه تقدیم گردیده است.(هیئت، جواد، سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های ترکی) </ref>
 
*نصایح الصغار؛ (پندهایی به کودکان)
 
*نصایح الکبار.
 
==مدفن==
وی در منطقه جرجانیه که در آن زمان از توابع [[خوارزم]] به حساب می‌آمد و روز عرفهٔ سال ۵۳۸ ه‍.ق (۱۲ ژوئن ۱۱۴۴م) فوت کرد و در همان جا مدفون گردید. جرجانیه(گرگانج) نام شهری باستانی در کنار خرابه‌های یک قلعه قدیمی در 10 کیلومتری بخش تخته اوراوغلی، سی کیلومتری شهر داش آغوز<ref>[http://pajoohe.ir/%DA%A9%D8%B4%D9%91%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7__a-40843.aspx کشّاف، تفسیر خردگرا]</ref> در شمال شرقی کشور کنونی ترکمنستان و در جنوب مرز ازبکستان است که به زبان محلی به آن «قبر بابای لنگ» می‌گویند.<ref> لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا / مقدمه تفسیر کشاف</ref>
وی در منطقه جرجانیه که در آن زمان از توابع [[خوارزم]] به حساب می‌آمد و روز عرفهٔ سال ۵۳۸ ه‍.ق (۱۲ ژوئن ۱۱۴۴م) فوت کرد و در همان جا مدفون گردید. جرجانیه(گرگانج) نام شهری باستانی در کنار خرابه‌های یک قلعه قدیمی در 10 کیلومتری بخش تخته اوراوغلی، سی کیلومتری شهر داش آغوز<ref>[http://pajoohe.ir/%DA%A9%D8%B4%D9%91%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7__a-40843.aspx کشّاف، تفسیر خردگرا]</ref> در شمال شرقی کشور کنونی ترکمنستان و در جنوب مرز ازبکستان است که به زبان محلی به آن «قبر بابای لنگ» می‌گویند.<ref> لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا / مقدمه تفسیر کشاف</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس رنگی|1}}
{{پانویس رنگی|1}}
<references />
<references />


[[رده: مفسران]]
[[رده:مفسران]]
[[رده: مفسران اهل سنت]]
[[رده:مفسران اهل سنت]]
 
[[رده:عالمان]]  
[[رده: عالمان]]  
    
    
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
۴٬۹۳۳

ویرایش