زمینه های فکری مخالفان تقریب با شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می داند' به ' می‌داند'
جز (جایگزینی متن - 'درسها' به 'درس‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' می‌داند')
خط ۷: خط ۷:
آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهم السلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانسته‌اند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعه شناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه می‌توان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟  
آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهم السلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانسته‌اند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعه شناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه می‌توان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟  


ناگفته نماند که شیعه، موضوعات فوق را بر اساس ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی می داند به نحوی که به هیچ عنوان با اصل توحید منافاتی ندارد به عنوان نمونه مسأله [[شفاعت]] و وساطت اولیای الهی به نحوی که شیعه به آن معتقد است ریشه در معارف قرآنی دارد و آیات کریمه قرآن، مؤید این نگاه است <ref>(برای نمونه: ر. ک: یوسف، آیه96 و بقره، آیه 255و نساء، آیه 64) </ref>و در واقع شفاعت اولیاء در طول اراده الهی است و آن بزرگواران به هیچ عنوان مستقلاً و بدون اذن الهی، اراده و قدرتی ندارند و اشکال شرک آن جایی مطرح می‌شود که آن بزرگواران در عرض خداوند متعال عبادت شوند یا مقام وقدرت یا اراده ای مستقل از اراده الهی برای آنها در نظر گرفته شود.<ref>(ر. ک: سبحانی، آئین وهابیت،1385، ص 273-247)</ref>  
ناگفته نماند که شیعه، موضوعات فوق را بر اساس ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی می‌داند به نحوی که به هیچ عنوان با اصل توحید منافاتی ندارد به عنوان نمونه مسأله [[شفاعت]] و وساطت اولیای الهی به نحوی که شیعه به آن معتقد است ریشه در معارف قرآنی دارد و آیات کریمه قرآن، مؤید این نگاه است <ref>(برای نمونه: ر. ک: یوسف، آیه96 و بقره، آیه 255و نساء، آیه 64) </ref>و در واقع شفاعت اولیاء در طول اراده الهی است و آن بزرگواران به هیچ عنوان مستقلاً و بدون اذن الهی، اراده و قدرتی ندارند و اشکال شرک آن جایی مطرح می‌شود که آن بزرگواران در عرض خداوند متعال عبادت شوند یا مقام وقدرت یا اراده ای مستقل از اراده الهی برای آنها در نظر گرفته شود.<ref>(ر. ک: سبحانی، آئین وهابیت،1385، ص 273-247)</ref>  


برخی از این اشکالاتی که نسبت به شیعه گرفته می‌شود به خود صاحبان اشکال نیز به نحو مشترک وارد است به عنوان نمونه شیعه، عصمت ائمه اطهار«علیهم السلام» را بنابر ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی می داند، متقابلاً مشهور علمای اهل سنّت نیز عدالت را برای همه [[صحابه]] نبیّ اکرم قطعی و به عنوان یک پیش فرض غیرقابل خدشه تلقی کرده و ارکان حدیث و فقه اهل سنّت را بر پایه
برخی از این اشکالاتی که نسبت به شیعه گرفته می‌شود به خود صاحبان اشکال نیز به نحو مشترک وارد است به عنوان نمونه شیعه، عصمت ائمه اطهار«علیهم السلام» را بنابر ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی می‌داند، متقابلاً مشهور علمای اهل سنّت نیز عدالت را برای همه [[صحابه]] نبیّ اکرم قطعی و به عنوان یک پیش فرض غیرقابل خدشه تلقی کرده و ارکان حدیث و فقه اهل سنّت را بر پایه
همین پیش فرض بنا ساخته-اند<ref>(ر. ک:عسقلانی،1415ق، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج1،ص 22)</ref>
همین پیش فرض بنا ساخته-اند<ref>(ر. ک:عسقلانی،1415ق، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج1،ص 22)</ref>
   
   
خط ۵۶: خط ۵۶:
نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمی‌باشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل می‌باشد.<ref>سبحانی، «تقیه»، درس‌هایی از مکتب اسلام، ص8)</ref>
نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمی‌باشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل می‌باشد.<ref>سبحانی، «تقیه»، درس‌هایی از مکتب اسلام، ص8)</ref>


[[سرخسی]] که از فقهای بزرگ [[حنفی]] است ضمن جداسازی مرز تقیه از نفاق، تقیّه را عملی صحیح و مشروع می داند و برای جواز تقیه به آیه شریفه«إلاّ أن تتقوا منهم تقاة»<ref>(آل عمران، آیه 28)</ref> و سیره عملی رسول اکرم «صلّی اللّه علیه و آله» استناد می‌کند.<ref>(السرخسی، المبسوط، ج 24، ص 45)
[[سرخسی]] که از فقهای بزرگ [[حنفی]] است ضمن جداسازی مرز تقیه از نفاق، تقیّه را عملی صحیح و مشروع می‌داند و برای جواز تقیه به آیه شریفه«إلاّ أن تتقوا منهم تقاة»<ref>(آل عمران، آیه 28)</ref> و سیره عملی رسول اکرم «صلّی اللّه علیه و آله» استناد می‌کند.<ref>(السرخسی، المبسوط، ج 24، ص 45)
</ref>
</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش