زید بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
==نماز و مناجات با خدا==
==نماز و مناجات با خدا==


پيش از اين گفتيم که زيد بن على جامع علم و اخلاق و فضيلت و جهاد بود. او همانند پدرش [[امام زين‌العابدين (ع)]] هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات مى‌شد. محمد بن خالد اين حالت عرفانى را در راه [[مکه]] و مدينه از او ديده است و براى [[سعيد بن جبير]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زيد را در قلب مردم [[عراق]] چگونه يافتى؟ گفت: من از مردم عراق براى تو سخن نمى‌گويم؛ بلکه با تو از مردى به نام نازلى که در مدينه بود، سخن مى‌گويم. نازلى گويد: در سفرى با زيد بن على به مکه همراه او بودم. او را ديدم که نخست [[نماز]] واجب را مى‌خواند و سپس بين نماز تا نماز ديگر پيوسته نماز مى‌خواند. همچنين تمام شب را نماز مى‌خواند و بسيار تسبيح مى‌گفت و اين آيه را مرتب بر زبان جارى مى‌ساخت: (وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ) . <ref>سوره ق، آيه ١٩</ref> پس شبى براى ما نماز خواند و پيوسته همين آيه را تا نيمه‌شب تکرار کرد.
پيش از اين گفتيم که زيد بن على جامع علم و اخلاق و فضيلت و جهاد بود. او همانند پدرش امام زين‌العابدين (ع) هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات مى‌شد. محمد بن خالد اين حالت عرفانى را در راه [[مکه]] و مدينه از او ديده است و براى [[سعيد بن جبير]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زيد را در قلب مردم [[عراق]] چگونه يافتى؟ گفت: من از مردم عراق براى تو سخن نمى‌گويم؛ بلکه با تو از مردى به نام نازلى که در مدينه بود، سخن مى‌گويم. نازلى گويد: در سفرى با زيد بن على به مکه همراه او بودم. او را ديدم که نخست [[نماز]] واجب را مى‌خواند و سپس بين نماز تا نماز ديگر پيوسته نماز مى‌خواند. همچنين تمام شب را نماز مى‌خواند و بسيار تسبيح مى‌گفت و اين آيه را مرتب بر زبان جارى مى‌ساخت: (وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ) . <ref>سوره ق، آيه ١٩</ref> پس شبى براى ما نماز خواند و پيوسته همين آيه را تا نيمه‌شب تکرار کرد.


وقتى که از خواب بيدار شدم، ديدم هنوز دست‌هاى خود را به سوى آسمان بلند کرده مى‌گويد: الهى! عذاب دنيا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌اى زد. از جاى برخاسته، عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! اين ناله و گريه که از تو در اين شب ديدم، هرگز نديده بودم. فرمود: واى بر تو اى نازلى! امشب در [[سجده]] در خواب مى‌ديدم گروهى از مردم که بر تنشان لباس‌هايى بود که تاکنون هيچ چشمى آن را نديده است. آنها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که ديگران از او فرمانبرى مى‌کردند گفت: آيا اين همان است؟ گفتند: آرى. او گفت بشارتت باد اى زيد که تو در راه خدا کشته خواهى شد و به دار آويخته و سوزانده خواهى شد. و از آن‌پس هيچ‌گاه آتش به سوى تو نخواهد آمد. اى نازلى! من از خواب بيدار شدم در حالى که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. اى نازلى! دوست دارم که به آتش سوزانده مى‌شدم و بار ديگر به آتش سوزانده مى‌شدم، ولى خداوند امر اين امت را اصلاح فرمايد. <ref>تفسير فرات کوفى، ص١۶۶</ref>
وقتى که از خواب بيدار شدم، ديدم هنوز دست‌هاى خود را به سوى آسمان بلند کرده مى‌گويد: الهى! عذاب دنيا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌اى زد. از جاى برخاسته، عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! اين ناله و گريه که از تو در اين شب ديدم، هرگز نديده بودم. فرمود: واى بر تو اى نازلى! امشب در [[سجده]] در خواب مى‌ديدم گروهى از مردم که بر تنشان لباس‌هايى بود که تاکنون هيچ چشمى آن را نديده است. آنها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که ديگران از او فرمانبرى مى‌کردند گفت: آيا اين همان است؟ گفتند: آرى. او گفت بشارتت باد اى زيد که تو در راه خدا کشته خواهى شد و به دار آويخته و سوزانده خواهى شد. و از آن‌پس هيچ‌گاه آتش به سوى تو نخواهد آمد. اى نازلى! من از خواب بيدار شدم در حالى که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. اى نازلى! دوست دارم که به آتش سوزانده مى‌شدم و بار ديگر به آتش سوزانده مى‌شدم، ولى خداوند امر اين امت را اصلاح فرمايد. <ref>تفسير فرات کوفى، ص١۶۶</ref>


=شهادت زید=
=[[شهادت]] زید=


پس از مجروحیت، یاران زید او را به منزل یکی از اصحابش به نام [[حران بن ابی ­کریمه]] برده، <ref> مقاتل الطالبیین، پیشین، ص137 و تاریخ الطبری، پیشین، ص186</ref> برای معالجه ­اش طبیب آوردند؛ اما متأسفانه تلاش طبیب برای مداوای زید ثمری نداشت و او پس از بیرون کشیده شدن تیر از پیشانی­اش، <ref>انساب والاشراف، پیشین، ص251 و مقاتل الطالبیین، پیشین، ص137 و تاریخ الطبری، پیشین، ص186</ref> در [[روز جمعه]] سوم صفر سال صد و بیست و یک هجری، <ref>مقاتل الطالبیین، پیشین، ص139</ref> در سن چهل و دو <ref>ابن سعد؛ الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، طائف، مکتبة الصدیق، چاپ اول، 1993، ج5، ص251 و شیخ مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413، ج2، ص174 و مقاتل الطالبیین، پیشین، ص127</ref> یا چهل و شش سالگی به شهادت رسید. <ref>محلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیه، مکتبة بدر، صنعاء، چاپ اول، 1423 و زید بن علی؛ مسند امام زید علیه السلام، بیروت، دارمکتبة الحیاة، ص10</ref>
پس از مجروحیت، یاران زید او را به منزل یکی از اصحابش به نام [[حران بن ابی ­کریمه]] برده، <ref> مقاتل الطالبیین، پیشین، ص137 و تاریخ الطبری، پیشین، ص186</ref> برای معالجه ­اش طبیب آوردند؛ اما متأسفانه تلاش طبیب برای مداوای زید ثمری نداشت و او پس از بیرون کشیده شدن تیر از پیشانی­اش، <ref>انساب والاشراف، پیشین، ص251 و مقاتل الطالبیین، پیشین، ص137 و تاریخ الطبری، پیشین، ص186</ref> در [[روز جمعه]] سوم صفر سال صد و بیست و یک هجری، <ref>مقاتل الطالبیین، پیشین، ص139</ref> در سن چهل و دو <ref>ابن سعد؛ الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، طائف، مکتبة الصدیق، چاپ اول، 1993، ج5، ص251 و شیخ مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413، ج2، ص174 و مقاتل الطالبیین، پیشین، ص127</ref> یا چهل و شش سالگی به شهادت رسید. <ref>محلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیه، مکتبة بدر، صنعاء، چاپ اول، 1423 و زید بن علی؛ مسند امام زید علیه السلام، بیروت، دارمکتبة الحیاة، ص10</ref>
confirmed، مدیران
۳۲٬۹۱۵

ویرایش