confirmed، مدیران
۱۸٬۷۸۳
ویرایش
جز (←مفاهیم) |
جز (←مفاهیم) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | ||
اصطلاح بنیادگرایی به گرایشهایی اطلاق میشود که در برابر ایدئولوژی یا الهیات لیبرال، بهصورتی محافظهکارانه با رجوع و ارجاع به اصول فکری (و بهطور عمومی دینی) مشخص، آمریت آنها را میپذیرند؛ این اصطلاح با وجود «خصلت دینی»، به [[اسلام]] و جریانهای اسلامی | اصطلاح بنیادگرایی به گرایشهایی اطلاق میشود که در برابر ایدئولوژی یا الهیات لیبرال، بهصورتی محافظهکارانه با رجوع و ارجاع به اصول فکری (و بهطور عمومی دینی) مشخص، آمریت آنها را میپذیرند؛ این اصطلاح با وجود «خصلت دینی»، به [[اسلام]] و جریانهای اسلامی اختصاصی ندارد. در این میان، اصطلاحهای تعصب و تمامیتخواهی، بیشتر وجه دینی و سنتخواهی دارند. درحالیکه تعصبگرایی بر شیوه حمایت از سنت اشاره دارد، تمامیتخواهی بر حفظ کلیت آن (در برابر اصلاحگرایی) اطلاقمیشود؛ سنتگرایی (در برابر نوگرایی) نیز در مفهومی عام به جریانی اطلاق میشود که به پاسداشت سنتی دینی، سیاسی و اجتماعی اهتمام میورزد. افراطیگری (در برابر اعتدالگرایی) به جریانی گفته میشود که گرایشی تندرو و پرخاشگرانه دارد و درپی تغییر خشونتبار، سریع، انقلابی، جذری (رادیکال) و براندازانه است و بیشتر در زمینه سیاسی بهکارمیرود. | ||
اسلامگرایی به جریانی اطلاقمیشود که به دخالت دین (اسلام) در حوزه عمومی و سیاسی باوردارد و برای اجرای شریعت اسلامی و برپایی حکومت اسلامی، از روشهای مسالمتآمیز یا قهری استفادهمیکند. جهادگرایی، بیانگر جریانی است که با اعتقاد به اسلام سیاسی، برای برپایی حکومت مبتنیبر شریعت اسلامی، به کاربست خشونت و نیروی نظامی با فرمان جهاد (ضد کافران)، متوسل میشود. طالبانیگری، شیوه خاص اسلام سیاسیِ جهادیِ پیادهشده در [[افغانستان]] است که با اجرای شریعت، جنگ داخلی و فرقهای و قومی، همراه بود. | اسلامگرایی به جریانی اطلاقمیشود که به دخالت دین (اسلام) در حوزه عمومی و سیاسی باوردارد و برای اجرای شریعت اسلامی و برپایی حکومت اسلامی، از روشهای مسالمتآمیز یا قهری استفادهمیکند. جهادگرایی، بیانگر جریانی است که با اعتقاد به اسلام سیاسی، برای برپایی حکومت مبتنیبر شریعت اسلامی، به کاربست خشونت و نیروی نظامی با فرمان جهاد (ضد کافران)، متوسل میشود. طالبانیگری، شیوه خاص اسلام سیاسیِ جهادیِ پیادهشده در [[افغانستان]] است که با اجرای شریعت، جنگ داخلی و فرقهای و قومی، همراه بود. | ||
سلفیگری، جریانی اصولگرا و اسلامگراست که میتواند سیاسی باشد؛ درحالیکه بهطور عمومی، غیرسیاسی است؛ جریانهای سلفی سیاسی نیز میتوانند برای اجرای شریعت و برپایی حکومت اسلامی، بر آموزههای جهادی یا حزبی تکیهکنند و به نبرد نظامی یا کارزار حزبی برای دستیابی به قدرت، متوسل شوند. این نکته را بایددرنظرداشت که هر سلفی بهضرورت، جهادگر نیست و هر جهادگر مسلمان هم، لزوما سلفی نیست؛ هرچند جریانهای جهادی سیاسی معاصرِ فعال در حوزه | سلفیگری، جریانی اصولگرا و اسلامگراست که میتواند سیاسی باشد؛ درحالیکه بهطور عمومی، غیرسیاسی است؛ جریانهای سلفی سیاسی نیز میتوانند برای اجرای شریعت و برپایی حکومت اسلامی، بر آموزههای جهادی یا حزبی تکیهکنند و به نبرد نظامی یا کارزار حزبی برای دستیابی به قدرت، متوسل شوند. این نکته را بایددرنظرداشت که هر سلفی بهضرورت، جهادگر نیست و هر جهادگر مسلمان هم، لزوما سلفی نیست؛ هرچند جریانهای جهادی سیاسی معاصرِ فعال در حوزه [[اهلسنت]]، بهطور عمومی از آموزههای سلفی، سیراب شدهاند. شمار و گستره فعالیت سلفیان مذهبی (تنزهطلب)، بیش از دیگر گروههاست؛ هرچند گروههای دیگر به دلایل روشن سیاسی، در رسانههای جمعی، بیشتر دیده میشوند. | ||
==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ||
سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافتهاست. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ | سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافتهاست. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه جنوب غرب آسیا و [[شمال آفریقا]] (بهویژه در آنچه خاورمیانه نامیدهمیشود)، زمینههایی نظری و عملی داشتهاست. | ||
اندیشه سلفی را باید در شمار «اندیشههای بازگشت» دستهبندی و معناکرد. ویژگی اصلی اندیشههای بازگشت، خصلت ایدئولوژیک و یوتوپیایی آنها در اعتراض نسبتبه وضع موجود و بازگشت به وضعیتی مفقود و مطلوب است که بهجای آنکه در آینده باشد، در گذشته قراردارد؛ چنین اندیشهای، بیشتر در دوران گذار و دوران عدم استقرار، پدیدار میشود و خود، نشانهای از وجود بحران (در هویت یا در حوزههای فرهنگ، سیاست و اجتماع) است؛ در واقع، متعلق این بازگشت است که رویکرد کلی و راهبرد آن را مشخصمیکند: بازگشت به خود (خویشتن خویش) در رویکرد هویتی؛ به سنت (بهمثابه گنجینه قابلاتکا در روزگار گذار؛ منبع ارزشها، دانشها و روشها برای مقابله با بحران) در رویکرد سنتگرا، و به مبدأیی تاریخی (مانند صدر اسلام یا خلافت راشدین یا حتی خلافت عثمانی بهعنوان آخرین رمز وحدت اسلامی و نماد جامع دین و دنیا) در رویکرد بنیادگرا یا تجدیدنظرطلب (در اصطلاح مثبت). | اندیشه سلفی را باید در شمار «اندیشههای بازگشت» دستهبندی و معناکرد. ویژگی اصلی اندیشههای بازگشت، خصلت ایدئولوژیک و یوتوپیایی آنها در اعتراض نسبتبه وضع موجود و بازگشت به وضعیتی مفقود و مطلوب است که بهجای آنکه در آینده باشد، در گذشته قراردارد؛ چنین اندیشهای، بیشتر در دوران گذار و دوران عدم استقرار، پدیدار میشود و خود، نشانهای از وجود بحران (در هویت یا در حوزههای فرهنگ، سیاست و اجتماع) است؛ در واقع، متعلق این بازگشت است که رویکرد کلی و راهبرد آن را مشخصمیکند: بازگشت به خود (خویشتن خویش) در رویکرد هویتی؛ به سنت (بهمثابه گنجینه قابلاتکا در روزگار گذار؛ منبع ارزشها، دانشها و روشها برای مقابله با بحران) در رویکرد سنتگرا، و به مبدأیی تاریخی (مانند صدر اسلام یا خلافت راشدین یا حتی خلافت عثمانی بهعنوان آخرین رمز وحدت اسلامی و نماد جامع دین و دنیا) در رویکرد بنیادگرا یا تجدیدنظرطلب (در اصطلاح مثبت). |